قبل از ازدواج، طرف مقابل قولهای زیادی میداد، اما برخلاف انتظار، فقط نیمی از حقیقت را میگفت.
خانم هوآ (۵۷ ساله، چینی) پس از فوت همسرش تصمیم به ازدواج مجدد گرفت زیرا نمیخواست تنها زندگی کند. اما به طور غیرمنتظرهای، ازدواج دومش باعث شد متوجه شود که تنها زندگی کردن راحتتر است.
در زیر داستانی که او به اشتراک گذاشته است را میخوانید.
ازدواج قبلی من بسیار شاد بود. شوهرم مرا خیلی دوست داشت و همیشه در همه چیز تسلیم من بود. متأسفانه، چنین مرد خوبی نتوانست تا آخر عمرش با من باشد. یک سال قبل از بازنشستگی، متأسفانه شوهرم در یک تصادف رانندگی درگذشت.
شوهرم احساسات عمیقی نسبت به من داشت و من هرگز نمیتوانستم خاطرات او را فراموش کنم. بنابراین بعد از فوت او، تا پیری به تنها زندگی کردن فکر کردم. اما بعد از مدتی تنها زندگی کردن، احساس کسالت زیادی میکردم. تصمیم گرفتم با پسرم زندگی کنم و قصد داشتم در آنجا بازنشسته شوم. با این حال، بعد از نقل مکان به آنجا، متوجه شدم که چیزهای زیادی وجود دارد که به آنها عادت ندارم و زندگی واقعاً ناراحت کننده است. بنابراین، به این فکر افتادم که شریکی پیدا کنم تا بقیه عمرم را با او بگذرانم تا مجبور نباشم در خانه پسرم زندگی کنم و تنها نباشم.
با این حال، پیدا کردن شریک زندگی آسان نبود. من تمام مردان مجرد اطرافم را بررسی کردم اما هیچ مرد مناسبی پیدا نکردم. تا یک سال بعد، با مردی آشنا شدم که قلبم را به تپش انداخت - آقای لام.
ما مدتی با هم قرار گذاشتیم و خیلی با هم جور بودیم. من از سبک زندگی و نحوه برخوردش با مردم خیلی راضی بودم. با این حال، وقتی پیشنهاد ازدواج داد، مردد بودم. چون همیشه در اینترنت اطلاعاتی در مورد زنانی که دوباره ازدواج کردهاند و خدمتکار رایگان میشوند، وجود داشت که باعث نگرانی و ناراحتی من میشد.
ازدواج دوم و حقیقت تلخ
بعد از آن، آقای لام نگرانیهای من را میدانست، بلافاصله نظرش را ابراز کرد و قول داد که پس از ازدواج، هر ماه ۶۰۰۰ یوان (حدود ۲۱ میلیون دونگ ویتنامی) به عنوان هزینههای زندگی به من بدهد و کارهای خانه را با من تقسیم کند. اگر روزی نتواند از خودش مراقبت کند، مزاحم من نمیشود بلکه یک خدمتکار استخدام میکند تا از او مراقبت کند. با دیدن برخورد صمیمانه آقای لام، تحت تأثیر قرار گرفتم.
از وقتی من و آقای لام با هم زندگی کردیم، نارضایتیهای زیادی از او داشتم. او به من کمک هزینه ماهانه میداد و کارهای خانه را با من تقسیم میکرد. با این حال، پس از شش ماه زندگی با او، کمک هزینه ماهانه کافی نبود و من مجبور بودم از جیب خودم هزینه کنم. با گذشت زمان، کمکم فهمیدم که چرا آقای لام به دنبال شریک زندگی است.
آقای لام هر ماه ۶۰۰۰ NDT به من میدهد، اما از وقتی که من به اینجا نقل مکان کردهام، هر روز فرزندانش را برای شام به خانه فرا میخواند. آقای لام یک پسر و یک دختر دارد و هر بار که به خانه میآید، تمام خانواده میآیند و میز شام همیشه پر از آدم است.
فرزندان آقای لام در غذا خوردن بسیار مشکلپسند هستند و همیشه مواد اولیه تازه و باکیفیت میخواهند. هر روز که به بازار میروم، باید سخت فکر کنم، به مغزم فشار بیاورم تا برای تمام خانواده غذا بپزم. اگر فرزندان آقای لام کمک میکردند، اشکالی نداشت، اما آنها میآیند و فقط صورتشان را در تلفنهایشان فرو میکنند و من را تنها میگذارند تا نگران همه چیز باشم، غذا بخورم و بعد به خانه بروم. آقای لام همیشه کارهای خانه آسان و راحت را انتخاب میکند. هر روز من مشغول کارهای خانه، آشپزی، تمیزکاری هستم و وقتی کارم تمام میشود، احساس میکنم که دارم از هم میپاشم.
ناگفته نماند آقای لام آدم مغروری است، هر دو سه روز دوستان را برای خوردن و آشامیدن به خانهاش دعوت میکند، مرا مجبور به خرید چیزهای گرانقیمت میکند، در نتیجه، مخارج یک ماه زندگیام کفاف نمیدهد، باید هزینه اضافی بپردازم. من شکایت میکنم، او مرا سرزنش میکند که نمیدانم چگونه پول خرج کنم.
شادی دوران پیری را دریابید
بیش از شش ماه در آن وضعیت زندگی کردم و به شدت پشیمان بودم. فکر میکردم مردی را پیدا کردهام که مرا درک میکند و دوستم دارد، اما به طور غیرمنتظرهای یک "رئیس" به خانه آوردم که فقط در امر و نهی کردن به من مهارت داشت. با دیدن همه چیز، تصمیم گرفتم از آقای لام طلاق بگیرم و زندگی خودم را برنامهریزی کنم.
بعد از دومین ازدواج ناموفقم، متوجه شدم که اگر پایه عاطفی محکمی ندارم، بهتر است تنها و راحت زندگی کنم. برای اینکه دیگر احساس تنهایی نکنم، زندگیام را به طور جدی تغییر دادم و سرگرمیهایی برای خودم پیدا کردم.
صبحها از خواب بیدار میشوم و به پارک نزدیک خانهام میروم تا رقص تمرین کنم. بعد از ناهار، با فراغت خاطر یک قوری چای سیاه برای خودم درست میکنم و جرعه جرعه آن را مینوشم. عصرها، بعد از شام، در خانه میمانم و فیلم تماشا میکنم. از آن زمان، کمتر احساس تنهایی میکنم و پر از انرژی برای زندگی هستم.
مین آن
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/u60-ket-hon-lan-hai-toi-nhan-ra-su-that-ngo-tim-duoc-ban-doi-ai-ngo-ruoc-ve-ong-chu-chi-gioi-sai-bao-17224103021350307.htm
نظر (0)