Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

پدری به یاد دخترش تنیس روی میز بازی می‌کند

(PLVN) - ام سی نگوین هوانگ نگویت آنه، پدری دارد که او را همیشه "شخصی خاص" می‌داند، شخصی که "در امور عمومی و امور خانوادگی خوب است". او نایب رئیس و دبیرکل فدراسیون تنیس روی میز شهر هوشی مین، نگوین ترونگ تروک، است که در ساخت صنعت تنیس روی میز ویتنام از شمال تا جنوب نقش داشته است.

Báo Pháp Luật Việt NamBáo Pháp Luật Việt Nam14/06/2025

خاطراتی از خانه‌ای کوچک در خیابان هانگ چوئی…

نگویت آنه گفت که پدرش او را برای تبدیل شدن به یک بازیکن حرفه‌ای تنیس روی میز آموزش داد، اما بعداً دچار مشکل قلبی ناپایدار شد، بنابراین راه پدرش را دنبال نکرد. با این حال، نحوه زندگی، کار و وقف پدرش برای ورزش کشور همیشه باعث می‌شد که او «مردی خوش‌قیافه و خونگرم» را که خستگی‌ناپذیر و بدون حساب و کتاب برای علاقه‌اش تلاش می‌کرد، تحسین کند.

نگویت آنه گفت که او و خانواده‌اش دوران کودکی آرامی را در هانوی ، خیابان هانگ چوی، در سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۰ گذرانده‌اند. پدرش مردی خوش‌قیافه بود، عاشق تنیس روی میز، و مادرش نیز از زیبایی‌های هانوی بود. پدرش فردی بااستعداد بود و اغلب خانه را تزئین می‌کرد. در عید تت، یک شاخه شکوفه هلو بزرگ خریده بود و سپس کارت‌های تبریک دوستانش را به آن آویزان کرده بود.

در سال ۱۹۸۶، پدرش برای کار به شهر هوشی مین منتقل شد و دختر کوچکش را نیز با خود برد. در آن زمان، مادرش به همراه برادر کوچکترش در هانوی ماند زیرا نتوانست در آنجا شغلی پیدا کند. خانه پر از خاطرات کودکی در خیابان هانگ چوئی نیز مجبور به فروش شد. در روزهای اولیه، پدر و دختر در سرزمین گرم و آفتابی جنوبی پر از سردرگمی و مشکلات فراوان بودند، اما همچنان سرشار از عشق و امید. در طول سال‌های حضورش در اینجا، آقای تروک کمک زیادی به تنیس روی میز در شهر هوشی مین کرد و شاهد رشد دخترش بود.

نگویت آنه گفت: «من شش ماه قبل با پدرم به سایگون آمدم، سپس مادرم و برادر کوچکترم آمدند، بنابراین من و پدرم از آن زمان تا بعد از فوت او با هم صمیمی بودیم. ما همیشه مثل دوستان صمیمی بودیم. پدرم می‌توانست داستان‌های زیادی را برای من تعریف کند، حتی وقتی از چیزی ناراحت یا غمگین بود، من کسی بودم که همه چیز را می‌دانستم و برعکس، من اغلب در مورد برنامه‌های کاری یا زندگی عاشقانه خصوصی‌ام با او صحبت می‌کردم. پدرم همیشه با صبر و حوصله گوش می‌داد و همیشه به من توصیه یا به سادگی از رویاهای دختر منحصر به فردش کاملاً حمایت می‌کرد.»

به سوی سفری نو در شهر جنوبی

هانوی - شهر آرام و شاد دوران کودکی او، نگویت آن و خانواده‌اش را پشت سر گذاشته است. جنوب گرم و آفتابی از تمام خانواده در یک سفر جدید استقبال می‌کند. می‌توان گفت که خانواده نگویت آن در دو شهر بزرگ کشور زندگی کرده‌اند و شاهد سفر خستگی‌ناپذیر پدرش با تنیس روی میز ویتنام بوده‌اند. سختی‌های اولیه و جایگاه قوی پدرش در حرفه‌اش.

«او همیشه و هر روز به تنیس روی میز اهمیت می‌دهد. وقتی درباره تنیس روی میز صحبت می‌کند، می‌تواند تمام روز صحبت کند چون آدم خوش‌بینی است. او صادقانه زندگی می‌کند، همیشه به دیگران کمک می‌کند و حاضر است همه چیز را برای توسعه تنیس روی میز فدا کند. من شاهد بوده‌ام، دوشادوش او جنگیده‌ام و با او سخت کار کرده‌ام تا جوایز راکت طلایی زیادی را به دست آورد، بنابراین می‌توانم عشق او به این ورزش را درک کنم.» این جمله را ام‌سی نگویت آنه در مورد پدرش که الهام‌بخش او در زندگی است و اشتیاقش به تنیس روی میز بیان کرد.

نگویت آن گفت که در سال‌های اول حضور در سایگون، او سرمربی بود و مستقیماً بعد از ساعت کاری به من و بسیاری از ورزشکاران تیم ذخیره و بااستعداد شهر هوشی مین، تنیس روی میز آموزش می‌داد.

دختر عزیز آقای تروک گفت: «در سال‌های اول آمدن به سایگون، خانواده با مشکلات زیادی روبرو بودند، اما پدرم هرگز اجازه نداد که این وضعیت بر کارش تأثیر بگذارد و هرگز شکایت نکرد یا از کسی کمک نخواست. او غرور خاص خودش را داشت که به او اجازه نمی‌داد کاری متفاوت از آنچه به آن اعتقاد داشت انجام دهد. پدرم یک عضو نمونه و صادق حزب بود که با شور و اشتیاق بی‌پایان برای هدف مشترک جامعه تلاش می‌کرد.»

نگویت آنه گفت که هر روز صبح، پدر و دختر از هام نگی، خانه تازه خریداری شده در سایگون، تا حیاط هوآ لو پیاده می‌رفتند تا به سر کار بروند. خانه هیچ مبلمان لوکسی نداشت و در طبقه سوم بود. در آن زمان، هر جا که پدرش می‌رفت، دخترش هم دنبالش می‌رفت. پدرش در اوایل مدرسه ابتدایی به او هم درس می‌داد. «در آن زمان، پدرم سرمربی و رئیس دپارتمان تیم تنیس روی میز شهر هوشی مین بود و شاگردانش نان وی کوان، تران توان آنه، دائو له هوآ، تران تین تام بودند... در آن زمان، او بسیار خوش‌قیافه، سالم، شیک‌پوش و پر از انرژی برای کار بود. و به دلیل هیجانش برای چیزهای جدید، واقعاً سختی‌هایی را که هنوز هر روز در یک سرزمین خارجی با آن روبرو بود، فراموش می‌کرد.»

چطور می‌توانم روزهایی را فراموش کنم که در خانه‌ای بدون اثاثیه، پدرم با دست و پا چلفتی برنج آبکش را می‌پخت اما چیزی برای خوردن با آن نداشت و من، یک کودک ۵ یا ۶ ساله، معصومانه به خانه همسایه مهربانم می‌دویدم تا کمی نمک برای خوردن با برنج آبکش بگیرم. یا روزهایی که پدر و پسر هر دو پیاده به سر کار می‌رفتند و فقط جرات می‌کردند یک بسته کوچک برنج آبکش بخرند تا با هم بخورند چون پدرم پولی در جیبش نمانده بود، او فقط وقتی که حقوقم را از هنرستان دریافت کردم، برای جبران به من غذا می‌خرید.

اشتراک گذاری بین پدر و دختر

نگویت آن گفت که رابطه بین او و پدرش آنقدر نزدیک و عاشقانه بود که در دوران دبیرستان، پدرش بیشتر لباس‌هایش را از سفرهای کاری‌اش می‌خرید. بعدها، وقتی بزرگتر شد، با پدرش رفت تا برای جوایز راکت طلایی درخواست اسپانسری کند. در یک تورنمنت، آقای تروک رهبر بود و تلاش زیادی کرد.

نگویت آنه گفت: «یادم هست که حدود سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷، من در کنار پدرم بودم و درخواست حمایت مالی اصلی برای این مسابقات را مطرح کردم، در حالی که تقریباً بسیاری از مردم به این تورنمنت بین‌المللی پشت کرده بودند. بسیاری از مردم رفته بودند و نقش خود را در این تورنمنت از دست داده بودند، اما پدرم هنوز پرشور بود و او همچنین یکی از بنیانگذاران و تا آخرین روزهای زندگی‌اش به جایزه راکت طلایی وابسته بود.»

پس از بازنشستگی آقای تروک، اتحادیه همچنان از او دعوت کرد تا به عنوان یک متخصص باتجربه بماند و کار کند. به گفته نگویت آنه: «هر روز، ظهر، او برای صرف ناهار با خانواده‌اش به خانه می‌آمد، سپس با موتورسیکلت خود به منطقه ۷ می‌رفت تا به کارش ادامه دهد. پدرم دوست نداشت ماشین براند، زیرا ابتکار عمل و راحتی را دوست داشت.»

اگرچه سن و بیماری کم‌کم به او هجوم آوردند، اما آرزوها و مشارکت‌هایش در تنیس روی میز شهر مانند دوران جوانی‌اش باقی ماند. در سال ۲۰۱۶، او از یک بیماری جدی رنج می‌برد. نگویت آنه می‌گوید: «نمی‌دانم چرا در آن زمان پدر و پسر هر دو آرام بودند. نمی‌دانم به چه فکر می‌کردم، اما پدرم گفت: «می‌دانستم سرطان خواهد بود.» او مثل همیشه وقتی بیمار بود، با ملایمت و بدون هیچ نگرانی صحبت می‌کرد.»

او گفت وقتی پدرش تا زمان مرگش به شدت بیمار بود، روحش تا آخرین لحظات بسیار آرام بود، انگار که «نمی‌خواست کسی را اذیت کند»، از جمله همسر و فرزندانش. هر بار که از او می‌پرسید آیا خسته است، پاسخ می‌داد: «احساس راحتی می‌کنم».

نگویت آن با احساسی عمیق گفت: «فکر می‌کنم یکی از نعمت‌های زندگی من این است که هر دو والدینم دوستان صمیمی هستند، ما می‌توانیم در مورد بسیاری از مسائل، حتی حساس‌ترین آنها، با هم صحبت کنیم.»

آقای نگوین ترونگ تروک، پیش از نقل مکان به شهر هوشی مین در سال ۱۹۸۶ و فعالیت به عنوان رئیس دپارتمان، معاون رئیس و دبیرکل فدراسیون تنیس روی میز هوشی مین، سرمربی تیم تنیس روی میز ویتنام بود و سمت معاون رئیس فدراسیون تنیس روی میز ویتنام را بر عهده داشت. نسل‌های زیادی از ورزشکاران با استعداد مناطق شمالی و جنوبی تنیس روی میز توسط آقای تروک آموزش دیده، رهبری شده و فرصت‌های پیشرفت در اختیارشان قرار گرفت که در عرصه بین‌المللی برای خود نامی دست و پا کردند، مانند: نگوین نگوک فان، تران ون کویین، نگوین دین فین، نگوین تی مای، دو توی نگا، ها تویه لان، دو تی توی... در دهه ۱۹۷۰ قرن گذشته. آقای تروک همچنین شاهد تاریخی بسیاری از نقاط عطف ویژه در تاریخ توسعه تنیس روی میز ویتنام است، مانند اولین قهرمانی ملی پس از اتحاد کامل کشور بین بازیکنان شمالی مانند هوانگ دِ وین، نگوین دین فین، تران ون کوئین، نگوین نگوک فان، نگوین دوک لانگ... با "استاد بزرگ" جنوب، وونگ چین هوک... مسابقات بین‌المللی تنیس روی میز راکت طلایی در اواسط دهه 1980 آغاز شد. آقای نگوین ترونگ تروک یکی از بنیانگذاران این مسابقات است.

منبع: https://baophapluat.vn/nguoi-cha-choi-bong-ban-trong-ky-uc-cua-con-gai-post551714.html


نظر (0)

No data
No data

در همان دسته‌بندی

تنها روستای ویتنام را در بین ۵۰ روستای زیبای جهان کشف کنید
چرا فانوس‌های پرچم قرمز با ستاره‌های زرد امسال محبوب هستند؟
ویتنام برنده مسابقه موسیقی Intervision 2025 شد
ترافیک مو کانگ چای تا عصر ادامه دارد، گردشگران برای شکار فصل برنج رسیده هجوم می‌آورند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول