بسیاری از کلماتی که نشاندهندهی دما هستند، برای توصیف ویژگیهای یک فرد استفاده میشوند، مانند تندمزاج، بدن داغ، میل سوزان.
استعاره نوعی صنعت بیان است که برای اشاره به یک چیز یا پدیده با استفاده از نام چیز یا پدیده دیگری به کار میرود. برخی از استعارهها در زبان روزمره چنان رایج و آشنا شدهاند که اغلب دیگر آنها را صرفاً صنعت بیان نمیدانیم.
در اینجا به برخی از استعارههای رایج در زبان انگلیسی اشاره میکنیم:
زمان به پول تشبیه شده است. بنابراین، میتوانیم در زمان صرفهجویی کنیم، زمان را ذخیره کنیم، زمان را خرج کنیم، زمان را هدر دهیم و زمان را تخصیص دهیم. علاوه بر این، زمان محدود و گرانبها در نظر گرفته میشود.
- هوش به نور تشبیه شده است. با این استعاره، صفتی که استفاده میکنید، سطح هوش کسی را توصیف میکند.
برای مثال: او باهوشترین دانشآموز کلاس است (او باهوشترین دانشآموز کلاس است) یا او یک محقق درخشان در رشته خود است (او یک محقق درخشان در رشته خود است)؛ ما تحت تأثیر هوش درخشان نویسنده قرار گرفتیم (ما تحت تأثیر هوش درخشان نویسنده قرار گرفتیم).
- مناظره به جنگ تشبیه شده است (Argument is war).
با این استعاره، میتوانید بگویید: من در بحث برنده هستم؛ من باید از موضع خودم دفاع کنم؛ او سعی دارد به ضعیفترین نقاط بحث من حمله کند؛ من استدلال او را تخریب کردم.
دکتر فونگ توی لین (راست)، در دانشگاه چاتهام، ایالات متحده آمریکا، مارس ۲۰۲۳. عکس: ارائه شده توسط نویسنده .
- احساسات، شخصیت و روابط به دما تشبیه شدهاند (احساسات، کیفیت، روابط گرما هستند). دما میتواند نشاندهندهی حالتهای سرد، خنک، گرم و داغ باشد.
در این زمینه، «سرما» میتواند برای اشاره به احساسات، ویژگیهای شخصیتی و روابط استفاده شود، مانند: او یک فرد خونسرد/سرد مزاج است (او فردی با قلب سرد/سرد مزاج است)؛ من با لبخندی سرد مورد استقبال قرار گرفتم (من با لبخندی سرد مورد استقبال قرار گرفتم).
کلمه دیگری که می توان برای توصیف این حالت استفاده کرد، کلمه icey است، برای مثال: His relationship with his wife has turned icey (رابطه او با همسرش منجمد شده است).
کلمه "باحال" همچنین برای توصیف احساسات و ظاهر استفاده میشود. برای مثال: من باید خنک شوم/خنک شوم (برای آرام شدن باید خنک شوم)؛ خوب است که فقط کنار استخر لم بدهم (خوب است که فقط کنار استخر لم بدهم)؛ در دوران کودکی، هرگز خودم را بچه باحالی نمیدانستم (وقتی کوچکتر بودم، هرگز خودم را بچه باحالی نمیدانستم).
به همین ترتیب، کلمه «گرم» در زبان ویتنامی استفاده میشود: هر وقت به مادربزرگم فکر میکنم، احساس گرمی دارم؛ او فردی خونگرم با لبخندهای گرم است؛ کارمندانم از من استقبال گرمی کردند.
در سطحی بالاتر، «داغ» و معادلهای آن برای توصیف احساس خشم، محبوبیت یا جذابیت کسی یا فوریت استفاده میشوند.
ممکن است عباراتی مانند: تندخو، زودرنج، بدن داغ، فروش عالی، مسئله داغ/سوزان، میل سوزان را ببینید.
لین فونگ (رئیس برنامه زبان انگلیسی برای دانشجویان بینالمللی، دانشگاه چاتهام، ایالات متحده آمریکا)
لینک منبع






نظر (0)