هر بار که کاپیتان هو داک تان (از فو ین ) فرماندهی کشتی حامل سلاح برای پشتیبانی از میدان نبرد جنوب را بر عهده داشت و از منطقه مرکزی عبور میکرد، احساس اندوه میکرد. بارها به سرزمین اصلی اشاره میکرد و به رفقایش میگفت، گاهی با خود میگفت: «سمت غروب خورشید، آنجا سرزمین من است.» او آرزو داشت دستور حمل سلاح برای پشتیبانی از هموطنانش در جنگ با دشمن را دریافت کند، تا پس از بیش از 10 سال جدایی، از سرزمین مادری خود دیدن کند.
در پایان سال ۱۹۶۴، نیاز به سلاح در میدان نبرد منطقه ۵ بسیار فوری بود. کمیتههای حزبی ایالتی استانهای ساحلی در منطقه ۵ افرادی را برای آوردن نامه به دولت مرکزی و درخواست پشتیبانی تسلیحاتی فرستادند. طبق دستورالعمل دولت مرکزی، کشتی ۴۱ موظف شد ۶۳ تن سلاح را به بندر وونگ رو (فو ین) حمل کند تا از میدان نبرد منطقه ۵ پشتیبانی کند و همزمان شاخه جدیدی از مسیر هوشی مین را در دریا افتتاح کند.
هو داک تان، قهرمان داستان، گفت: «وقتی وظیفه باز کردن جاده به اسکله وونگ رو و تأمین سلاح برای میدان نبرد منطقه ۵ به من محول شد، بسیار خوشحال شدم. رویای دیرینهام بالاخره به حقیقت پیوسته بود. وقتی برگشتم، من و برادرانم برای آماده شدن، تحقیق در مورد نقشههای دریایی، اسکلهها و غیره، عجله کردیم تا سفر بینقصی داشته باشیم.»
هو داک تان، قهرمان نیروهای مسلح خلق، خاطرات خود از ورود ۳ کشتی به بندر وونگ رو را تعریف میکند.
در ۱۸ نوامبر ۱۹۶۴، کشتی ۴۱ با ۶۳ تن بار، بندر بای چای ( کوانگ نین ) را ترک کرد. بادهای موسمی شمال شرقی وزیدند، دریا با امواج بلند مواج بود، گویی میخواست کشتی را ببلعد. قهرمان هو داک تان روایت کرد که حدود ساعت ۱۲ شب ۲۸ نوامبر ۱۹۶۴، هنگامی که ۱۲۰ مایل دریایی از ساحل فاصله داشت، کشتی به سمت وونگ رو حرکت کرد. اما برای ورود به وونگ رو، کشتی ۴۱ باید از ۳ مسیر گشت دریایی دشمن عبور میکرد. هنگامی که ۲۰ مایل دریایی از ساحل فاصله داشت، کشتی ۴۱ چراغ سیگنالی از مویی دین دریافت نکرد، زیرا گمان میکرد که کشتی وارد بندر اشتباهی شده است و این باعث نگرانی خدمه شد.
کاپیتان تان تصمیم گرفت کشتی را در جهت برنامهریزی شده به سمت بندر ادامه دهد. وقتی کشتی به ۱ مایل دریایی از ساحل رسید، کمیسر سیاسی کشتی ۴۱ سیگنالی فرستاد اما پس از ۱۰ دقیقه هنوز هیچ پاسخی از افراد ما در بندر دریافت نشد.
به یاد رفقایی که برای حفاظت از بندر فداکاری کردند
آقای تان به یاد میآورد: «پس از ارسال سیگنال نوری هماهنگ، کشتی ما پاسخی دریافت نکرد. بار دیگر، سوءظن ورود به بندر اشتباه به ذهنم خطور کرد. سرعت کشتی ۴۱ را کم کردم، تورهای استتار روی پایههای مسلسل برداشته شد و خدمه آماده نبرد شدند. اما در آن لحظه، به تدریج جزیرهای در سمت چپ کشتی ظاهر شد. هون نوا بود. میدانستم که دروازه وونگ رو جلوتر است.»
کشتی ۴۱ در وسط وونگ رو به گل نشست، یک قایق بادبانی که دو سرباز را در حال حمل سلاح به ساحل حمل میکرد، برای تماس با اسکله به آب انداخته شد. زمان به آرامی میگذشت تا اینکه چراغ سیگنالی برای شناسایی یکدیگر روشن شد. حدود ساعت ۲۳:۵۰ روز ۲۸ نوامبر ۱۹۶۴، کشتی ۴۱ وارد اسکله وونگ رو شد. در لحظه ملاقات، همه غرق در اشک بودند. طبق دستور، کشتی ۴۱ فقط میتوانست تا ساعت ۳ قبل از حرکت در اسکله وونگ رو بماند.
اسکله وونگ رو - جایی که محمولههای کشتیهای بدون شماره دریافت میشوند
هو داک تان، قهرمان داستان، به یاد میآورد: «وقتی گفتم کشتی شماره ۴۱ فقط اجازه دارد از ساعت ۰:۰۰ تا ۳:۰۰ بامداد در اسکله وونگ رو بماند، آقای سائو رائو (دبیر حزب استان فو ین، رئیس اسکله وونگ رو) نگران به نظر میرسید. آقای سائو گفت که او فقط از دولت مرکزی ۶ تا ۷ تن سلاح درخواست کرده است، اما حالا با ۶۳ تن سلاح، نیروی کافی برای تخلیه محموله وجود ندارد.»
برای یافتن راهحل، آن شب جلسهای در حزب تشکیل شد. دو گزینه پیشنهاد شد: یکی اینکه به کشتی ۴۱ اجازه داده شود آبهای سرزمینی را ترک کند و تا عصر روز بعد منتظر بماند تا وارد شود، و دیگری اینکه در اسکلهای کاملاً استتار شده بماند تا عصر روز بعد محموله بارگیری کند. کاپیتان تان تصمیم گرفت به کشتی ۴۱ اجازه دهد در اسکلهای کاملاً استتار شده بماند. این یک تصمیم جسورانه بود. اگر دشمن آن را کشف میکرد، نه تنها کشتی ۴۱ باید نابود میشد، بلکه مسیر مخفی که مدتها نگه داشته شده بود، افشا میشد و کار را برای انقلاب جنوبی دشوار میکرد. اما اگر آنها آبهای سرزمینی را ترک میکردند و دوباره وارد میشدند، عبور از سه دروازه گشتزنی کار آسانی نبود.
برای بزرگداشت شهدای قهرمانی که برای محافظت از اسکله وونگ رو فداکاری کردند، عود بسوزانید و گل تقدیم کنید.
کاپیتان هو داک تان اجازه داد کشتی شماره ۴۱ در کوه بای چوا پهلو بگیرد. ساعت ۴ صبح، کشتی استتار شد و منتظر شب شد، کارگران با تمام سرعت بار را تخلیه کردند.
آقای تان گفت: «همه با تمام سرعت کار میکردند. با دیدن سربازی که غرق در عرق در زیرزمین مشغول بارگیری اجناس بود، برایش یک فنجان آب آوردم. او فنجان آب را پذیرفت و با تردید به من گفت که چند روز گذشته، واحد مجبور بوده انجیر بخورد تا مقاومت کند، زیرا یک گردان دشمن تمام روز در بزرگراه ۱ کمین کرده بود، بنابراین آذوقه برنج به آنها نمیرسید و سربازان غذایی نداشتند. وقتی این را شنیدم، بغض گلویم را گرفت. به خودم قول دادم که وقتی به شمال برگردم، اگر سفر دومی به اسکله وونگ رو داشته باشم، برای مردم برنج بیاورم.»
در شب ۲۵ دسامبر ۱۹۶۴، کشتی شماره ۴۱ برای دومین بار در وونگ رو پهلو گرفت و ۳ تن برنج حمل میکرد. آن شب، همه خوشحال بودند زیرا یک وعده غذایی خوشمزه داشتند. ساعت ۱۱:۵۰ شب اول فوریه ۱۹۶۵، کشتی شماره ۴۱ برای سومین بار در لحظه شب سال نو در وونگ رو پهلو گرفت تا به سال نوی آت تی خوشامد بگوید.
در نوامبر ۱۹۶۶، کشتی شماره ۴۱ از بندر بین دونگ (های فونگ) به مقصد بای نگانگ - دوک فو (کوانگ نگای) حرکت کرد. ساعت ۱۱ شب ۲۷ نوامبر ۱۹۶۶، کشتی به بندر بای نگانگ رسید. ساعت ۴ صبح ۲۸ نوامبر ۱۹۶۶، پس از انداختن دو سوم محموله به دریا، کشتی ۴۱ مورد اصابت امواج قرار گرفت، پروانه آن خم شد و قادر به مانور نبود. برای اطمینان از محرمانه بودن محل انداختن محموله و جلوگیری از افتادن کشتی به دست دشمن، کاپیتان تان مواد منفجره را منفجر کرد و کشتی ۴۱ را نابود کرد. در یازدهمین سفر، دو سرباز به نامهای دونگ ون لوک و تران نهو برای همیشه در بای نگانگ - دوک فو ماندند.
با وجود سن بالا، قهرمان هو داک تان هنوز هم به طور فعال سنت میهن پرستی را برای نسل جوان ترویج و بیدار می کند.
دو ماه بعد، کشتی جدید با نام رمز ۴۱ به ماموریت خود در انتقال سلاح به جنوب ادامه داد. آقای تان توسط مافوقهایش به سمت معاون فرمانده گردان ۱، گروه ۱۲۵ HQ ارتقا یافت.
با توجه به نیازهای میدان نبرد، در سال ۱۹۶۹، آقای تان به عنوان کاپیتان کشتی ۵۴ منصوب شد. در ۳۱ نوامبر ۱۹۶۹، کشتی ۵۴، ها لونگ (کوانگ نین) را به مقصد وام لونگ (کا مائو) ترک کرد. دوازدهمین سفر کاپیتان هو داک تان به دور کشورهای جنوب شرقی آسیا انجام شد، اما وقتی کشتی وارد بندر وام لونگ شد، توسط دشمن کشف شد. برای جلوگیری از جنگ و اطمینان از یک مسیر مخفی، کاپیتان تان کشتی را به جزیره هاینان (چین) فرستاد.
در ۳ فوریه ۱۹۷۰، کشتی شماره ۵۴ به بندر های فونگ بازگشت. سفر کشتی بدون شماره در دریا، قهرمان نیروهای مسلح خلق، هو داک تان، به پایان رسید.

![[عکس] نخست وزیر فام مین چین در پنجمین مراسم اهدای جوایز مطبوعات ملی در زمینه پیشگیری و مبارزه با فساد، اسراف و منفی گرایی شرکت کرد.](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/31/1761881588160_dsc-8359-jpg.webp)



![[عکس] دانانگ: آب به تدریج در حال فروکش کردن است، مقامات محلی از پاکسازی سوءاستفاده میکنند](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/31/1761897188943_ndo_tr_2-jpg.webp)




































































نظر (0)