تنزل رتبه، ارتقاء شغلی، اخراج یا تعدیل نیرو از کلمات رایج انگلیسی هنگام صحبت در مورد موضوع استخدام هستند.
برای صحبت در مورد استخدام، انگلیسی کلمه " استخدام " را دارد: پس از یک آزمون و دو مصاحبه، فارغالتحصیل تازه کار بالاخره توسط شرکت رویاییاش استخدام شد.
کلمه " employer " معنای مشابهی دارد. دو کلمه آشنا در یک خانواده عبارتند از "employer" به معنی کارفرما و "employee" به معنی کارمند.
علاوه بر کلمات بالا، عبارت « کسی را استخدام کن » به معنای استخدام کردن کسی برای کار کردن برای شماست: مای به عنوان فروشنده استخدام شد (مای به عنوان فروشنده استخدام شد).
اگر کارمندی عملکرد خوبی داشته باشد، میتواند ارتقا یابد : من خیلی خوشحالم که اعلام کنم به سمت رئیس بخش فروش ارتقا یافتهام. برعکس، تنزل رتبه به معنای « تنزل مقام » است.
وقتی کسی اخراج میشود، بریتانیاییها اغلب از کلمه " sack " استفاده میکنند: او احساس بدی دارد. او هفته گذشته اخراج شد (او احساس بدی دارد. او هفته گذشته اخراج شد).
علاوه بر معنای سوزاندن، کلمه « fire » معمولاً توسط آمریکاییها برای اخراج کردن کسی از شغلش نیز استفاده میشود: مدیر قدیمی به دلیل عملکرد ضعیف از کارش اخراج شد.
« اخراج » اصطلاحی رایج پس از موج اخراجها در صنعت فناوری است: امسال بیش از ۲۴۰ هزار کارگر در صنعت فناوری اخراج شدهاند.
اگر کسی شغلش را ترک کند، از کلمه « ترک کردن » استفاده میکنیم: اگر یک میلیون دلار برنده شوم، شغلم را ترک میکنم (اگر یک میلیون دلار برنده شوم، شغلم را ترک میکنم).
وقتی صحبت از استعفا میشود، دو راه برای گفتن آن در انگلیسی وجود دارد: « استعفا » و « کنارهگیری »: او به دلیل فشار زیاد از سمت مدیر استعفا داد (او به دلیل فشار زیاد از سمت مدیر استعفا داد)، مردم از اینکه او علیرغم رسوایی سال گذشته از استعفا خودداری کرد، آزرده خاطر شدند (مردم از اینکه او علیرغم رسوایی سال گذشته از استعفا خودداری کرد، آزرده خاطر شدند).
در نهایت، بازنشستگی یعنی « بازنشستگی »: از وقتی پدربزرگم بازنشسته شد، در یک موسسه خیریه برای کودکان نیازمند کار کرده است.
جملات زیر را کامل کنید:
خان لین
لینک منبع






نظر (0)