Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

آه، اکتبر!

وقتی او خیلی کوچک بود، اکتبر زمان برداشت محصولات کشاورزان بود - مهمترین برداشت سال. ساقه‌های برنج از فصل طوفانی جان سالم به در می‌بردند، سپس شکوفه می‌دادند و به رنگ زرد طلایی می‌رسیدند و لطف کشاورزان را جبران می‌کردند. مزارع عمیق فقط می‌توانستند دو محصول اصلی، بهاره و پاییزه، را در خود جای دهند، اما در مناطق پست، مردم برنج فصل کوتاه می‌کاشتند تا برای محصول زمستانی، که فصل زودرس نامیده می‌شد، جا باز کنند. کلم قمری، کلم، سیب‌زمینی شیرین، سیب‌زمینی... همه به صورت دسته‌ای، با چرخ دستی و همراه با قدم‌های سنگین افرادی که سبدهایی بر پشت خود حمل می‌کردند، از راه می‌رسیدند. "در ماه اکتبر، قبل از اینکه حتی لبخند بزنید، هوا تاریک می‌شود"، بنابراین مردم ساعت 3 صبح چراغ روشن می‌کردند تا قبل از رفتن به مزارع برای برداشت سیب‌زمینی و برنج، صبحانه بخورند.

Báo Đồng NaiBáo Đồng Nai31/10/2025

در ماه اکتبر، یخبندان آنقدر غلیظ بود که تقریباً می‌شد با کلاه آن را جمع کرد. دخترک کلاهش را روی سرش کشید و روی پشت گاومیش نشست و مادرش را تا مزارع دنبال کرد. از صبح زود تا دیروقت عرق می‌ریخت، اما در باغ‌ها، مزارع و چمنزارها، همیشه فضایی پر جنب و جوش و پر از خنده وجود داشت. شادی برداشت فراوان در هر چهره‌ای، در سلام و احوالپرسی‌های شاد که در مزارع طنین‌انداز می‌شد، مشهود بود. در مزارع عمیق‌تر، حتی در فصل برداشت، آب هنوز به سختی به ساقه‌های برنج می‌رسید. مردم اغلب با دو یا سه خانوار برای برداشت سریع همکاری می‌کردند. قایق‌های کوچک پشت سر دروگران کشیده می‌شدند تا بسته‌های برنج رسیده را تخلیه کنند. اردک‌ها که در مزارع به دنبال غذا می‌گشتند، بسیار جسور بودند و اغلب منتظر لحظه‌ای بودند که مادر کاه را بلند کند و ساقه‌های برنج برداشت شده را رها کند تا شیرجه بزند و غذا را برباید و ساقه‌های برنج را خراب کند. مادر کاه و کلش را جمع می‌کرد و بین اردک‌ها می‌ریخت، اما آنها فقط برای لحظه‌ای پراکنده می‌شدند و دوباره جمع می‌شدند، به دنبال خرچنگ و حلزون می‌گشتند و ساقه‌های برنجی را که مادر تازه انداخته بود، می‌قاپیدند.

در مزارع برنج که چند روز پیش درو شده بودند، کاه جوانه زده بود و رنگ سبزی به خود گرفته بود. گله‌های بوفالو و گاو با فراغت کاه‌های لطیف را لیس می‌زدند، بی‌توجه به حواصیل‌هایی که بی‌تفاوت روی آنها نشسته بودند و به مرغ‌های دریایی سرخ‌فام که به پشت و باسن آنها چسبیده بودند نوک می‌زدند. آب آنقدر عمیق بود که نمی‌توانست وارد مزارع شود، بنابراین دخترک در امتداد کناره‌ها پرسه می‌زد، ملخ‌ها و جیرجیرک‌ها را دنبال می‌کرد و خرچنگ‌ها و حلزون‌هایی را که مادرش گرفته و به ساحل انداخته بود، جمع می‌کرد. بچه‌های گاومیش‌دار با دیدن «طعمه»، برای جمع‌آوری کاه خشک انباشته شده روی شیارها دویدند تا خرچنگ‌ها و حلزون‌ها را کباب کنند. حلزون‌های چاق و سیاه در آتش کاه به آرامی جلز و ولز می‌کردند و می‌پختند. بوی دود کاه، خرچنگ و حلزون کبابی، کود گاومیش و گاو و گل - به طور خلاصه، بوی مزارع - در هر تار و پود وجودش، در هر تار مویش نفوذ می‌کرد و در حین رشد، او را تغذیه می‌کرد. وعده‌های غذایی برداشت محصول، رویدادی زودگذر در شالیزارهای برنج است که شامل میگوی سرخ‌شده، کلم قمری یا کلم در روغن معطر و به دنبال آن دسر ذرت آب‌پز یا چند تکه نیشکر شیرین می‌شود. به همین دلیل است که برداشت محصول بسیار مهم است و به همین دلیل است که این همه شادی و خوشبختی به همراه دارد.

سال‌ها گذشته است. دختر حالا یک کارمند بازنشسته است. مادرش به دلیل پیری و ضعف، و همچنین به این دلیل که مزارع جای خود را به پروژه‌های نوظهور داده‌اند، دیگر در مزارع برنج کار نمی‌کند. جوانان و میانسالان برای یافتن کار به شهر هجوم می‌آورند. تعداد گاوداران جوان دیگر به اندازه قبل زیاد نیست. فقط چند گاومیش و گاو در مزارع باقی مانده‌اند و روی خاکریزهای بتنی کاه می‌خورند. مزارع پر از کارخانه‌هایی است که با شالیزارهای سیب‌زمینی و برنج در هم آمیخته‌اند. هر صبح و عصر، دودهای پیچ در پیچ از مزارع بلند می‌شود، اما دیگر دود معطر کاه سوزان که برای کباب کردن خرچنگ و حلزون استفاده می‌شد، نیست. ناهارهای عجولانه در حاشیه مزارع و آوازهای آرامش‌بخش زنان که زمانی خستگی را از بین می‌برد، دیگر گذشته است. دختر - کارمند بازنشسته - صفحه‌ای از تقویم را پاره می‌کند و آه می‌کشد.

آه، اکتبر!

لین تام

منبع: https://baodongnai.com.vn/van-hoa/dieu-gian-di/202510/thang-muoi-oi-057092d/


نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

آبشارهای ابری که از قله تا خوآ سرازیر می‌شوند، لحظه‌ای که نفس گردشگران را بند می‌آورد.
شکوفه‌های گیلاس، دا لات را صورتی رنگ می‌کنند و فصل عاشقانه را به این شهر مه‌آلود بازمی‌گردانند.
گردشگران غربی از تجربه حال و هوای اوایل عید تت در خیابان هانگ ما لذت می‌برند.
بعد از کریسمس، خیابان هانگ ما با تزئینات قرمز پر جنب و جوش برای استقبال از سال نو قمری اسب، شلوغ و پرجنب و جوش می‌شود.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کارها

نگاهی به مجموعه‌ای از آثار معماری در شهر هوشی مین با سیستم روشنایی ۵۰ میلیارد دونگ ویتنامی بیندازید.

امور جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول