Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

دکتر نگوین سی دونگ: «بازآرایی کشور» برای دسترسی به اقیانوس

اگر می‌خواهیم به کشوری توسعه‌یافته تبدیل شویم، نمی‌توانیم یک دستگاه دست و پا گیر و راکد را تحمل کنیم. ما باید کشور را ساده، کارآمد و «از نو سازماندهی» کنیم. نه فقط برای اینکه آن را مرتب و زیبا کنیم، بلکه برای اینکه آن دستگاه واقعاً ابزاری برای توسعه، خدمت به مردم و هدایت ملت به سوی آینده باشد.

Báo Quốc TếBáo Quốc Tế23/07/2025

TS. Nguyễn Sĩ Dũng: Sắp xếp lại giang sơn để vươn mình ra biển lớn
دکتر نگوین سی دونگ معتقد است که تغییر ساختار کشور به ملت کمک می‌کند تا به سوی آینده حرکت کنند.

دبیرکل، تو لام، در یک سخنرانی قدرتمند و نمادین تأیید کرد: «ما باید کشور را به گونه‌ای سازماندهی مجدد کنیم که منظم و مؤثر باشد.» این فقط یک دستورالعمل ساده اصلاحات اداری نیست، بلکه یک اعلامیه اصلاحات با اهمیت تاریخی است. زیرا «کشور» در اینجا فقط یک نقشه جغرافیایی نیست، بلکه یک سیستم سازماندهی قدرت از سطوح مرکزی تا محلی است. اگر این کشور به گونه‌ای سازماندهی مجدد نشود که منظم، شفاف و مؤثر باشد، کشور برای ظهور قدرتمند در عصر رقابت جهانی با مشکل مواجه خواهد شد.

اصلاحات جامع و ریشه‌ای

اول، ساده‌سازی دستگاه مرکزی: نقاط کانونی کم، کارایی بالا. یک دستگاه مدیریت ملی مدرن نمی‌تواند به موازات نقاط کانونی بسیار زیاد با وظایف همپوشانی وجود داشته باشد، که نه تنها منابع را هدر می‌دهد، بلکه کارایی عملیاتی را نیز کاهش می‌دهد. بنابراین، ادغام وزارتخانه‌هایی با وظایف مشابه مانند دارایی و برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری، حمل و نقل و عمران، منابع طبیعی و محیط زیست و کشاورزی ، نه تنها منطقی، بلکه اجباری است.

در سطح مرکزی، ساده‌سازی دستگاه نه تنها به کاهش تعداد وزارتخانه‌ها، بلکه به طراحی مجدد کارکردهای اجرایی و استراتژیک نیز مربوط می‌شود. لازم است بین نهاد سیاست‌گذاری استراتژیک بلندمدت و نهاد اجرایی اداری روزانه تمایز قائل شد. این امر یک دستگاه دو لایه متمایز ایجاد می‌کند: مغز متفکر و بازوی عمل، که با هم مخلوط یا همپوشانی ندارند.

دوم، اصلاحات محلی: مقیاس بزرگ - دستگاه کوچک. برای اولین بار در نزدیک به یک قرن، ویتنام شجاعانه موضوع ادغام استان‌ها، لغو سطح ناحیه و ایجاد یک مدل دولتی دو سطحی را مطرح کرده است. برای مدت طولانی، مدل اداری سه سطحی (استان - ناحیه - کمون) دست و پا گیر، راکد و مستعد لایه‌های درخواست و ارائه بوده است. گذار به یک مدل دولتی دو سطحی (استان و کمون/بخش) برای کاهش سطوح میانی و کوتاه کردن فاصله بین دولت و مردم است.

دولت در سطح ولسوالی، که در ابتدا فقط یک پل اداری بود، اکنون به یک گلوگاه تبدیل می‌شود. حذف این سطح میانی نه تنها هزاران موقعیت شغلی را نجات می‌دهد، بلکه جهشی به جلو در تفکر سازماندهی دستگاه دولتی در جهتی مدرن است.

فلسفه‌های بزرگ «بازآرایی کشور»

اول، هرچه دولت به مردم نزدیک‌تر باشد، مؤثرتر است. در مرکز هر مدل سازماندهی قدرت، مردم - یعنی سوژه برتر قدرت عمومی - باید قرار داشته باشند. فلسفه «نزدیک بودن به مردم مؤثر است» از یک حقیقت اساسی در مدیریت عمومی مدرن سرچشمه می‌گیرد: تمام قدرت عمومی باید مستقیماً در خدمت منافع عمومی باشد، نه فقط حفظ ساختار قدرت.

مدل دو لایه‌ای حکومت محلی - استان و کمون/بخش - به کوتاه شدن فاصله بین مرکز عملیاتی و ذینفعان سیاست کمک می‌کند. وقتی به سطح کمون قدرت بیشتری داده شود، بودجه شفاف‌تری داشته باشد و سازمان‌یافته‌تر باشد، کارها را نزدیک‌تر به مردم، نزدیک‌تر به مردم و مطابق با شرایط واقعی زندگی مردم انجام خواهند داد. مسائلی مانند صدور اسناد، رسیدگی به شکایات، ثبت نام مشاغل، مجوزهای ساخت و ساز و غیره دیگر نیازی به عبور از "ایستگاه میانی" در سطح منطقه نخواهند داشت و در نتیجه زمان، هزینه‌ها و درگیری‌های اداری کاهش می‌یابد.

علاوه بر این، وقتی قدرت به مردم نزدیک‌تر باشد، فشار نظارت اجتماعی نیز قوی‌تر است. مقامات کمون نمی‌توانند به راحتی اشتباه کنند، زیرا مردم آنجا هستند، به وضوح می‌بینند و می‌دانند. این روشی است که از طریق شفافیت، پاسخگویی و فشار عمومی، فساد و منفی‌گرایی را از ریشه جلوگیری می‌کند.

دوم، کاهش سلسله مراتب، افزایش اثربخشی و سرعت قدرت. یکی از بیماری‌های مزمن سیستم اداری، سلسله مراتب میانی است که در آن قدرت پراکنده، همپوشانی و اغلب منجر به رکود می‌شود. سطح منطقه سال‌هاست که به عنوان یک "ایستگاه ترانزیت" وجود داشته است، نه قدرت کافی برای تصمیم‌گیری دارد، نه به اندازه کافی به مردم نزدیک است تا از نزدیک خدمت کند، بلکه نقطه‌ای است که رویه‌ها، تأخیرها، درخواست‌ها و کمک‌های مالی در آن مطرح می‌شود.

با کاهش این سلسله مراتب، قدرت به شکلی خطی‌تر، شفاف‌تر و آشکارتر بازطراحی می‌شود. تصمیمات دیگر نیازی به لایه‌های متعدد تصویب ندارند؛ مسئولیت‌ها دیگر «به عقب و جلو» رانده نمی‌شوند؛ و جریان‌های سیاست‌گذاری کوتاه‌تر، سریع‌تر و دقیق‌تر می‌شوند. این امر نه تنها اثربخشی دستگاه را افزایش می‌دهد، بلکه مسئولیت فردی را نیز که پیش‌نیاز کنترل قدرت است، روشن می‌کند.

به جای «هنوز در دست نیست» یا «اختیارات نامشخص»، مردم و مشاغل به سیاست‌ها و پاسخ به موقع دولت دسترسی سریع خواهند داشت و به ویژه اعتماد عمومی به لطف وضوح، شفافیت و ثبات در رفتار مقامات دولتی افزایش خواهد یافت.

سوم، طراحی مجدد کارکردها، و رها کردن دستگاه از تفکر پراکنده. یک اشتباه رایج در اصلاحات، اشتباه گرفتن «ادغام» با «اصلاحات اساسی» است. ادغام اجزای مکانیکی بدون طراحی مجدد کارکردها و فرآیندهای داخلی منجر به «مار دو سر» می‌شود، که در آن کارکردها همپوشانی دارند، مسئولیت‌ها پراکنده می‌شوند و بهره‌وری کاهش می‌یابد.

بنابراین، سازماندهی مجدد کشور فقط به کوچک‌سازی سازمان مربوط نمی‌شود، بلکه به طراحی مجدد دستگاه بر اساس اصل عملکرد - خروجی نیز مربوط می‌شود. هر آژانس باید وظایف خود را داشته باشد، محصولات را مشخص کند و به یکدیگر تجاوز نکند. تنها در این صورت است که هر بخش می‌تواند به جای کار کردن در حین انتظار و مدیریت کردن در حین اجتناب از مسئولیت، واقعاً به عنوان یک حلقه در دستگاه عمومی عمل کند.

این یک تغییر مهم از مدل اداری سنتی به یک مدل حکمرانی مدرن است، که در آن قدرت همراه با مسئولیت‌های روشن تفویض می‌شود، جایی که سازمان‌ها بر اساس وظایف به جای «نقشه قدرت» قدیمی عمل می‌کنند.

چهارم، قدرت ملی باید از یک دستگاه کوچک، قوی و هوشمند ناشی شود. در دنیای مدرن، یک ملت قدرتمند نمی‌تواند در یک دستگاه دست و پا گیر و محافظه کار وجود داشته باشد. از آنجایی که فناوری و جهانی شدن همه فاصله‌ها را کوتاه می‌کنند، یک تصمیم دیرهنگام نیز می‌تواند باعث از دست رفتن فرصت‌ها توسط یک کشور شود.

ویتنام نمی‌تواند با یک «چارچوب» اداری که در قرن گذشته طراحی شده است، در سال ۲۰۴۵ وارد دوران قدرت شود. این چارچوب باید دوباره برقرار، ساده‌سازی و بهینه‌سازی شود. نه فقط با کاهش تعداد کارمندان، بلکه با بازسازی کل سیستم عامل ملی - جایی که فناوری، داده‌ها، افراد و فرآیندها به طور مؤثر به هم متصل هستند.

علاوه بر این، «بازآرایی کشور» نقطه شروعی برای حکومت دیجیتال، دولت دیجیتال و جامعه دیجیتال نیز هست. یک دستگاه هوشمند، به هم پیوسته و پاسخگو، پایه و اساس ویتنام خواهد بود تا نه تنها با سایر کشورها همگام باشد، بلکه در حوزه‌های جدیدی مانند هوش مصنوعی، صنعت ۴.۰، اقتصاد سبز و نوآوری نیز پیشرو باشد.

TS. Nguyễn Sĩ Dũng: Sắp xếp lại giang sơn để vươn mình ra biển lớn
مدل دو لایه‌ای دولت محلی - استان و بخش - به کوتاه کردن فاصله بین مرکز عملیاتی و ذینفعان سیاست کمک می‌کند. (منبع: VGP)

چالش کوچک نیست اما اجتناب‌ناپذیر است.

هیچ اصلاح بزرگی آسان نیست و «بازآرایی کشور» در مقیاس کل سیستم، البته با موانع بی‌شماری روبرو خواهد بود. اول از همه، ذهنیت محلی است: هر استان، هر بخش، هر کمون با یک تاریخ، یک هویت مرتبط است و کنار گذاشتن نام یا قدرت محلی آسان نیست. در بسیاری از جاها، مرزهای اداری نه تنها به عنوان مرزهای مدیریتی، بلکه به عنوان نمادهای افتخار، «حاکمیت محلی» نیز دیده می‌شوند. بنابراین، ادغام استان‌ها و کمون‌ها صرفاً یک موضوع فنی نیست، بلکه به احساسات جامعه مربوط می‌شود که همیشه حساس هستند و حل آنها بدون گفتگوی منطقی دشوار است.

در کنار آن، نگرانی در مورد منافع شخصی و موقعیت‌های کارکنان وجود دارد - مانعی رایج در هر گونه ساده‌سازی دستگاه. هنگام ادغام سازمان‌ها، کاهش سطوح اداری یا تجمیع نقاط کانونی، اجتناب‌ناپذیر است که جابجایی‌ها و بازآرایی‌های پرسنل انجام شود و حتی برخی از موقعیت‌ها حذف شوند. اگرچه هدف بهبود کارایی اداری است، اما در واقعیت، تأثیرات مستقیم بر حقوق بشر همیشه بزرگترین مانع برای اجماع داخلی است.

مانع ساختاری به همین جا ختم نمی‌شود، بلکه فقدان یکپارچگی در نظام حقوقی فعلی است. بسیاری از قوانین مربوط به سازماندهی دستگاه‌های دولتی، سازمان دولت محلی، بودجه، تمرکززدایی، تفویض قدرت و غیره هنوز طبق مدل سنتی سه سطحی عمل می‌کنند. اگر این سیستم به سرعت اصلاح، تکمیل و یکپارچه نشود، اصلاحات به راحتی می‌تواند به وضعیتی منجر شود که «مقامات مافوق می‌گویند، زیردستان گوش نمی‌دهند» یا «مقامات مافوق راه را باز می‌کنند، اما زیردستان وسیله نقلیه‌ای برای دویدن ندارند». در آن زمان، سیاست‌های اصلی به راحتی می‌توانند به دلیل کاستی‌های قانون و اجرا، از بین بروند.

اما مشکلات دلیلی برای تأخیر نیستند، بلکه دلیلی برای اقدام قاطعانه‌تر هستند. این موانع هر چقدر هم که بزرگ باشند، نمی‌توانند دلیل موجهی برای حفظ یک دستگاه دست و پا گیر، تداخل کننده و ناکارآمد باشند. برعکس، این مشکلات اهمیت و فوریت اصلاحات را نشان می‌دهند.

کشور را طوری تنظیم کنید که به اقیانوس برسد

«بازآرایی کشور» فقط به معنای بازآرایی نقشه اداری نیست. این عملی است که نشان دهنده هوش، شجاعت و اشتیاق برای هدایت کشور به دورانی جدید است - دورانی که در آن هر واحد سرزمینی نه تنها یک مرز، بلکه یک طرح بهینه برای توسعه نیز هست. و بنابراین، اگرچه چالش برانگیز است، اما کاری است که نمی‌توان از آن اجتناب کرد و باید به هر قیمتی انجام شود.

تاریخ ویتنام شاهد اصلاحات اداری بسیاری بوده است، اما بیشتر آنها فنی یا نیمه‌کاره بوده‌اند. این بار، «بازآرایی کشور» یک انقلاب نهادی جامع است که از طراحی مجدد مدل سازمانی، وظایف و اختیارات گرفته تا بازسازی زیرساخت‌های داده‌ها، تخصیص منابع و طراحی مجدد روابط بین سطوح دولتی را در بر می‌گیرد.

این امر مستلزم موارد زیر است: تفکر اصلاحی مترقی، رهایی از رویه‌های اداری قدیمی؛ شجاعت سیاسی، برای مواجهه با واکنش‌های محلی و محافظه‌کارانه؛ ظرفیت سازمانی برای اجرا، از نهادینه‌سازی قانونی تا اجرای ملموس؛ اعتماد مردم، زیرا تنها زمانی که مردم متحد باشند، اصلاحات موفقیت‌آمیز خواهد بود.

ویتنام در آستانه تاریخ ایستاده است. اگر می‌خواهد به کشوری توسعه‌یافته تبدیل شود، نمی‌تواند دستگاهی دست و پا گیر و راکد را تحمل کند. باید آن را ساده‌سازی کرد، باید مؤثر باشد، باید «کشور را از نو سامان داد». نه فقط برای اینکه آن را مرتب و زیبا کند، بلکه برای اینکه آن دستگاه واقعاً به ابزاری برای توسعه، خدمت به مردم و هدایت ملت به سوی آینده تبدیل شود.

«بازآرایی کشور» یک پاکسازی نهادی است، اما عمیق‌تر از آن، تجدید تفکر رهبری، بازسازی اعتماد عمومی و آغاز دورانی از سازندگی قدرتمند است.

منبع: https://baoquocte.vn/ts-nguyen-si-dung-sap-xep-lai-giang-son-de-vuon-minh-ra-bien-lon-321964.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تنها روستای ویتنام را در بین ۵۰ روستای زیبای جهان کشف کنید
چرا فانوس‌های پرچم قرمز با ستاره‌های زرد امسال محبوب هستند؟
ویتنام برنده مسابقه موسیقی Intervision 2025 شد
ترافیک مو کانگ چای تا عصر ادامه دارد، گردشگران برای شکار فصل برنج رسیده هجوم می‌آورند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول