وقتی ما این دستگاه را دوباره طراحی میکنیم، باید از سه سطح حکومت به عنوان استاندارد مشترک اکثر کشورهای جهان پیروی کنیم. قانون اساسی ۱۹۴۶ سه سطح حکومت و پنج سطح اداری را طراحی کرده است، اما متأسفانه آن دستگاه هنوز عملیاتی نشده است، بنابراین ما هیچ درسی نگرفتهایم.
| یادداشت سردبیر : دبیرکل تو لام و کمیته اجرایی مرکزی قاطعانه انقلابی را برای سادهسازی دستگاه سیاسی انجام دادهاند. ویتنام ویکلی مجموعهای از مقالات را منتشر میکند که در آنها با کارشناسان در مورد راهحلهایی برای این انقلاب بحث میشود. |
دکتر نگوین سی دونگ: وقتی دستگاه را دوباره طراحی میکنیم، باید سه سطح از حکومت را به عنوان استاندارد مشترک اکثر کشورهای جهان دنبال کنیم. عکس: لی آنه دونگ
مثال دیگر ایالات متحده است، اگر دولت مرکزی حقوق خود را دارد، ایالتها نیز حقوق خود را دارند. وقتی ایالتها حقوقی دارند، دستگاهی برای اجرای آنها دارند، در حالی که دولت مرکزی چنین دستگاهی نخواهد داشت. آقای دونالد ترامپ تهدید کرد که وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده را منحل خواهد کرد زیرا حقوق آموزشی عمدتاً متعلق به ایالتها است. وزارت آموزش فدرال عمدتاً نقش هماهنگکننده و حمایتی دارد. ایالات متحده سه سطح دولت دارد: فدرال، ایالتی و محلی (شهرها، شهرستانها). طبق این مدل، دولت مرکزی بسیار کوچک است و تنها ۱۵ وزارتخانه دارد. مدل سوم، مدل زیرمجموعهای است. این مدل به این معنی است که هر کاری که سطح پایینتر میتواند انجام دهد به سطح پایینتر واگذار میشود، فقط آنچه که نمیتواند انجام شود به سطح بالاتر منتقل میشود. این مدل از بستر تاریخی و فلسفه سیاسی خاص آلمان و اروپا ناشی میشود. این مدل از توسعه تاریخی سرچشمه میگیرد و نشان میدهد که چگونه پادشاهیهای ژرمنی زمانی برای محافظت از منافع مشترک بدون از دست دادن کامل استقلال خود متحد شدند. ژاپن دستگاه خود را بر اساس مدل زیرمجموعهای سازماندهی میکند. آنها فقط ۱۳ وزارتخانه دارند زیرا سطح استانی همه کارها را انجام میدهد. فقط کاری را که سطح استانی نمیتواند انجام دهد، سطح مرکزی انجام میدهد. بنابراین، طبق این اصل، دستگاه مرکزی نیز بسیار کوچک است، زیرا آنها تمام قدرت را به مناطق محلی غیرمتمرکز کردهاند. در مورد تمرکززدایی، از دهها کشوری که من میشناسم و فرصت مطالعه آنها را داشتهام، حدود ۸۰٪ از کشورهای جهان دارای سه سطح حکومت هستند؛ ۱۵٪ از کشورها دارای دو سطح حکومت هستند؛ تنها ۵٪ از کشورهای باقیمانده دارای چهار سطح حکومت هستند. ویتنام جزو معدود کشورهاست. خب، مدل سازمانی ویتنام چیست، آقا؟ آقای نگوین سی دونگ : مدل ویتنام، فرمانبرداری دوگانه است. این چهارمین مدل در جهان است. در اصل، همه کشورهای سوسیالیستی سابق از این مدل پیروی کردند. کشور ما از زمان اعلام قانون اساسی در سال ۱۹۶۰ از این مدل پیروی کرده است. چین نیز از این مدل پیروی کرد، اما نوآوریهای زیادی داشته است. آنها فقط تمرکز سیاسی دارند، اما قدرت اقتصادی را به شدت به مناطق محلی غیرمتمرکز کردهاند؛ و بنابراین، آنها خیلی سریع اصلاح و توسعه مییابند. قانون اساسی ۲۰۱۳ ما یک پایه قانونی برای تمرکززدایی بیشتر در مناطق محلی ایجاد کرده است، اما هنگام تدوین قانون سازماندهی دولت محلی، این کار را به خوبی انجام ندادهایم. مدل دوگانه-فرمانداری که کشور ما از آن پیروی میکند، چگونه خود را نشان میدهد، لطفاً آن را توضیح دهید؟ آقای نگوین سی دونگ : ما از مدل دوگانه-فرمانداری پیروی میکنیم، یعنی دستگاه به صورت عمودی از بالا به پایین و افقی امتداد مییابد، بنابراین دستگاه نمیتواند کوچک باشد. به عنوان مثال، ادارات هم تحت نظر وزارتخانه و هم تحت نظر کمیته مردم هستند. علاوه بر این، ما ۴ سطح دولتی داریم، بنابراین دستگاه حتی بزرگتر از سایر کشورها است. اخیراً، برخی اصلاحات برای کاهش سطوح دولتی در مناطق شهری انجام شده است. به عنوان مثال، در دانانگ و شهر هوشی مین، اساساً دو سطح دولتی وجود دارد، یعنی سطح مرکزی و سطح شهر؛ در هانوی، سه سطح دولتی وجود دارد: مرکزی، شهر و منطقه. مشکل این است که این مناطق فقط شورا را لغو میکنند. سایر سیستمها به همان شکل باقی میمانند. علاوه بر این، قانون به گونهای طراحی شده است که دستگاه را بزرگ کند. برای مثال، یک پروژه سرمایهگذاری عمومی باید از تمام سطوح، از طریق وزارت برنامهریزی و سرمایهگذاری و ادارات مرتبط، از طریق کمیته مردمی، از طریق شورای مردمی، تا وزارت برنامهریزی و سرمایهگذاری و سپس به دولت، عبور کند.یک دستگاه دست و پا گیر با طرز فکر "ممنوعیت" اغلب نوآوری، خلاقیت و کارایی را در فعالیتهای عمومی محدود میکند. عکس: هوانگ گیام
من فکر میکنم که در آینده، همراه با ادغام وزارتخانهها، باید اصلاح قانون را نیز در نظر بگیریم، در غیر این صورت همه جا با ازدحام مواجه خواهیم شد. به نظر من، هنگام طراحی مجدد دستگاه، باید سه سطح حکومت را به عنوان استاندارد مشترک اکثر کشورهای جهان دنبال کنیم. قانون اساسی ۱۹۴۶ سه سطح حکومت و پنج سطح اداری را طراحی کرده است، اما متأسفانه آن دستگاه هنوز عملیاتی نشده است، بنابراین ما هیچ درسی نگرفتهایم. جناب، دبیرکل درخواست کردند که قطعاً طرز فکر "اگر نمیتوانید مدیریت کنید، پس ممنوع کنید" را کنار بگذارید. به نظر شما این رویکرد چه تأثیری بر (سادهسازی) دستگاه خواهد داشت؟ آقای نگوین سی دونگ : درخواست دبیرکل برای کنار گذاشتن طرز فکر "اگر نمیتوانید مدیریت کنید، پس ممنوع کنید" یک نوآوری مهم است که بر تغییر از مدیریت محدودکننده به تسهیل و حمایت تأکید دارد. طرز فکر "اگر نمیتوانید مدیریت کنید، پس ممنوع کنید" منجر به مداخله بیش از حد عمیق دولت در بسیاری از زمینهها، ایجاد مقررات همپوشانی و مکانیسمهای نظارتی پیچیده میشود. این امر به یک دستگاه دست و پا گیر برای اجرا نیاز دارد. تغییر از «ممنوعیت» به «تسهیل» تعداد مقررات غیرضروری را کاهش میدهد و منجر به کاهش حجم کار مدیریت و منابع انسانی مسئول میشود. وقتی خود دولت هر زمینهای را به عهده میگیرد یا کنترل میکند، دستگاه دولتی باید گسترش یابد تا وظایفی را که در واقع میتواند توسط جامعه یا بازار انجام شود، انجام دهد. طرز فکر «ممنوعیت» منجر به ایجاد فرآیندهای پیچیده برای کنترل میشود که نیاز به سطوح واسطهای متعدد و مشارکت بسیاری از آژانسها دارد. وقتی مقررات ساده میشوند و به جای کنترل دقیق، بر نظارت ماهوی تمرکز میکنند، آژانسهای واسطهای غیرضروری حذف میشوند و به سادهسازی دستگاه کمک میکنند. یک دستگاه دست و پا گیر با طرز فکر «ممنوعیت» اغلب نوآوری، خلاقیت و کارایی را در فعالیتهای عمومی محدود میکند. یک طرز فکر مدیریتی انعطافپذیر که از توسعه پشتیبانی میکند، آژانسها و کارمندان دولت را تشویق میکند تا به طور فعال به دنبال راهحلهای جدید باشند و در عین حال رکود را به حداقل برسانند. با این حال، تغییر عادات مدیریتی مبتنی بر طرز فکر «ممنوعیت» نیاز به زمان و تلاشهای آموزشی دارد. در حالی که کاهش مقررات و بوروکراسی، مکانیسمهای شفافیت و پاسخگویی باید تقویت شوند تا از سوءاستفاده از قدرت یا نظارت مدیریتی جلوگیری شود.Vietnamnet.vn
منبع: https://vietnamnet.vn/viet-nam-theo-mo-hinh-song-trung-truc-thuoc-nen-bo-may-khong-be-duoc-2348250.html





نظر (0)