پسر بین دو همسر در دوراهی قرار دارد.
در قسمت هفتم سریال «زندگی هنوز زیباست» که عصر ۱۷ آوریل پخش شد، خانم تین (هنرمند شایسته، تان کوی) وقتی پسرش پس از ۸ سال غیبت بازگشت، چشمانش از شدت گریه پر از اشک شد. او امیدوار بود که پسرش (هوانگ دوکا) برگردد و رابطه زناشوییاش با لوین (تان هوئونگ) را تقویت کند تا تمام خانواده بتوانند دوباره دور هم جمع شوند و با خوشحالی زندگی کنند. او که میخواست پسر و عروسش فضای شخصی خودشان را داشته باشند، اتاقش را به آنها داد.
لوین و سون پس از ۸ سال جدایی، به هم اعتماد میکنند.
با این حال، اوضاع آنطور که خانم تین برنامهریزی کرده بود پیش نرفت. سون بهانه آورد که سرش با کار شلوغ است و شب آنجا را ترک کرد و این باعث شد لوین به شدت ناامید شود. او فقط توانست احساساتش را با این کلمات بیان کند: «عزیزم، یادت باشد برگردی، مهم نیست چقدر دیر شده باشد، من منتظرت میمانم.»
پس از لحظهی تأثرانگیز دیدار مجدد، خانم تین با دلی شکسته فهمید که سان سالها به دلیل بدهی، مادر و همسرش را رها کرده و با مرگ دست و پنجه نرم میکرده است. او حتی وقتی فهمید که سان نظرش را عوض کرده، خانوادهی جدیدی تشکیل داده و زندگی شادی دارد، غمگینتر هم شد.
خانم تین پسرش را سرزنش کرد و گفت: «پس تو عقلت را از دست ندادی و از بدهیات فرار نکردی و مادر و همسرت را رها نکردی. من چطور تو را بزرگ کردم که اینطور شدی؟ دیگر چطور میتوانم با لوین روبرو شوم؟»
سون برای مادرش توضیح داد که تنها پس از چند ماه مفقودی، حافظهاش را به دست آورده است. در آن زمان، سون برای جستجوی مادرش و لوین برگشت، اما همه آنجا را ترک کرده بودند. خانه ناپدید شده بود و سون از اینکه از او خواسته شود بدهیاش را بپردازد، میترسید، بنابراین فرار کرد. همسر جدید سون - ین (هوانگ ین) - نیز دختر کسی است که جان سون را نجات داده است.
خانم تین با شنیدن اعتراف پسرش در مورد خانواده جدیدش، دلشکسته شد و فقط توانست به پسرش بگوید: «میتوانی مرا نادیده بگیری، اما لوین چطور، آیا هنوز او را دوست داری؟ آیا هنوز به او فکر میکنی؟» خانم تین همچنین تمام قلبش را بیرون ریخت تا به پسرش بگوید که در این دنیا، هیچ کس به خوبی لوین نیست، کسی که سالها بدون کوچکترین شکایتی بار مسئولیت را به دوش کشیده باشد. او همچنین به سان گفت که هم او و هم سان باید از لوین سپاسگزار باشند.
با دیدن خانم تین که دلش برای لوین سوخته بود، پسر فقط میتوانست از مادرش بخواهد مدتی استراحت کند، سپس او و مادرش لوین را به روستا برمیگرداند.
خانم تین وقتی فهمید که پسرش نظرش را عوض کرده، دلش شکست.
همسر جدید متوجه شد که پسر دروغ گفته است.
در تحولی دیگر، پس از جدایی از لوین و بازگشت به خانواده جدیدش، سان پدر خوبی شد که فرزندانش را آرام میکرد و همسر جدیدش را دوست داشت. وقتی ین اعلام کرد که مبلغ زیادی پول به حساب سان واریز کرده تا سرمایهای برای ساخت یک برند خصوصی برای این زوج داشته باشد، سان همسرش را در آغوش گرفت، از او تشکر کرد و به او گفت که میخواهد تکیهگاه محکمی برای خانواده باشد. ین با دیدن رفتار عجیب سان، مشکوک شد و متوجه شد که موهای یک غریبه به پیراهن سان چسبیده است.
اتفاقاً، ین به بازار رفت تا صاحب مغازه میوهفروشی که لوین در آن کار میکرد را پیدا کند و درباره همکاری تجاری با او صحبت کند. تنها در آن زمان بود که ین متوجه شد سان آنطور که به لوین گفته بود برای ملاقات با شریکش به بازار نرفته است.
ین وقتی شریک تجاریاش را ملاقات کرد، متوجه دروغ سون شد.
آیا ین متوجه خواهد شد که شوهر محبوبش خانواده دیگری دارد؟ آیا سون به لوین اعتراف خواهد کرد که همسر جدید و ثروتمندی دارد؟ آیا ین و لوین به زودی یکدیگر را ملاقات خواهند کرد؟ پاسخ این سوال در قسمتهای بعدی سریال «زندگی هنوز زیباست» که هر دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه شب از شبکه VTV3 پخش میشود، خواهد بود.
منبع
نظر (0)