![]() |
دانشآموزان مدرسه راهنمایی کام گیا هدایایی از دانشآموزان مدارس ابتدایی - راهنمایی - دبیرستان نگوی سائو هوانگ مای، هانوی دریافت کردند. |
در کلاسی از دانشآموزان کلاس ششم در مدرسهای در بخش هوان کیم، هانوی، دختر کوچکی از تای نگوین بود که نگران سیلی بود که زادگاهش را ویران میکرد. پدربزرگ و مادربزرگ و اقوامش همگی در منطقه سیلزده بودند. مادرش هر روز اوضاع را بهروز میکرد و او نیز همراه با استرس مادرش بسیار نگران بود.
در روز ۹ اکتبر، معلمانی که در کلاس تدریس میکردند، وضعیت سیل در تای نگوین را با دانشآموزان در میان گذاشتند و از سختیهای مردم مناطق سیلزده برای آنها گفتند، بهخصوص وقتی فهمیدند که دانشآموزی از تای نگوین در کلاس حضور دارد.
در کلاس جغرافیا، معلم از دیدگاه حرفهای، جزئیات خسارات وارده به مردم مناطق سیلزده را برای دانشآموزان توضیح میداد. ناگهان صدای یک دانشآموز پسر پیچید:
- باید تحمل کرد!
پسرهای سر همان میز گفتند:
-آره!اونجا باید تحملش کنی!
صدا ضعیف بود، اما به اندازهای بود که تمام کلاس بشنوند.
معلم درس دادن را متوقف کرد.
تمام کلاس ساکت شد.
دختر کوچک اهل تای نگوین زد زیر گریه!
تمام کلاس با خود فکر کردند: این بار حتماً گروه دیگر توسط معلم تذکر خواهند گرفت!
معلم با لحنی جدی گفت:
- هر کی اینو گفته، بلند شو!
تمام کلاس پر از تنش بود. دهها چشم به سمت گروهی از دوستان که تازه صحبت کرده بودند، چرخید.
یک دوست، دو دوست، و بعد چهار دوست بلند شدند.
معلم لحظهای مکث کرد و احساساتش را فرو خورد. سپس، تمام کلاس با تعجب گفتند:
- از ۴ نفر از شما که به ۲ گروه تقسیم شدهاید، میخواهم که برای من یک ارائه آماده کنند. گروه ۱: وضعیت طوفان و سیل و خسارات وارده در تای نگوین. گروه ۲: تلاشهای مردم و مقامات محلی استان تای نگوین در غلبه بر پیامدهای سیل و تلاشهای مشترک مردم کل کشور برای کمک و پشتیبانی. فردا صبح، رأس ساعت، گروهها ارائه خواهند داشت، لطفاً توجه داشته باشید که تصاویر گویایی وجود خواهد داشت.
اگر خودت نمیتونی، میتونی از پدر و مادرت کمک بگیری. من به همراه معلم کلاس به ارائه های دو گروه گوش میدم. اگه ارائه نداشته باشی، نکات اخلاقی و حرفه ای تو 0 میشه. حالا بچه ها، شما روی درس تمرکز کنید.
تمام کلاس در سکوت به سخنرانی او گوش دادند. دختر کوچک اهل تای نگوین گریهاش بند آمد.
صبح روز بعد، معلم کلاس برای شرکت در ارائه کلاس آمد. دو گروه چهار نفره پسرها با دقت زیادی برای ارائه آماده شده بودند. تصاویر زیادی نشان داده شد، برخی از آنها ویرانی، برخی درد و برخی گرما. گروهها ارائههای خود را به پایان رساندند. صدایشان میلرزید و گرفته بود، انگار که میخواستند گریه کنند. یکی از دانشآموزان، به نمایندگی از گروه، اظهار داشت:
- ببخشید، اشتباه کردیم.
- ببخشید، اشتباه کردیم.
معلم گفت:
- اشتباه میکردی. اما حالا میدانی چطور اشتباهاتت را بپذیری. دیگر سرزنشت نمیکنم. اما باید به خاطر داشته باشی: روحیهی میهنپرستی برای ویتنامیها فوقالعاده مقدس است و به دیگران آسیبی نرسان، حتی اگر فقط یک شوخی باشد!
دختر کوچک اهل تای نگوین نیز بلند شد و گفت:
- از شما و دوستانم به خاطر به اشتراک گذاشتن این موضوع با من و مردم تای نگوین متشکرم. لطفاً دیگر آنها را سرزنش نکنید. آنها فقط این را خارج از نوبت گفتند، میدانم که منظور خاصی نداشتند. من از دریافت این همه محبت از دوستانم و کل کلاس بسیار تحت تأثیر قرار گرفتهام. واقعاً امیدوارم روزی شما و دوستانم را به بازدید از زادگاهم تای نگوین دعوت کنم.
این داستان دختر کوچکی از تای نگوین است. وقتی داستان را تعریف کرد، گریه کرد. این بار، نه به خاطر اینکه برای خودش متاسف بود، بلکه به این دلیل که تحت تأثیر قرار گرفته بود. من هم اشک ریختم چون تحت تأثیر قرار گرفتم و شیوه انسانی معلمان در برخورد با وضعیت آموزشی را تحسین کردم.
و من میدانستم که حتی زمانی که آب سیل در تای نگوین هنوز فروکش نکرده بود، معلمان و بسیاری از دانشآموزان، وزارت آموزش و پرورش شهر هانوی اقلام زیادی را برای حمایت از وزارت آموزش و پرورش استان تای نگوین اهدا کرده بود. من به گریه افتادم زیرا در صف طولانی وسایل نقلیه که برای حمایت به تای نگوین میرفتند، دفترچههایی پر از عشق از ۴ دانشآموزی که در بالا ارائه داده بودند نیز وجود داشت.
منبع: https://baothainguyen.vn/xa-hoi/202510/cau-chuyen-sau-lu-d0c50c6/
نظر (0)