Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

در بانک، زن از شنیدن حرف‌های کارمند زبانش بند آمده بود.

Báo Gia đình và Xã hộiBáo Gia đình và Xã hội16/09/2024


سخت تلاش کردن برای مراقبت از مادر

من وونگ توی لان هستم، در خانواده‌ای متشکل از دو برادر در ژجیانگ، چین بزرگ شدم. پدر و مادرم کارمند دولت بودند، بنابراین شرایط اقتصادی ما در سطح متوسطی بود. خوشبختانه، خانواده‌ام همیشه معتقد بودند که فقط تحصیل می‌تواند زندگی ما را تغییر دهد. بنابراین والدینم بهترین شرایط را برای تحصیل دو برادرم فراهم کردند.

من همیشه تمام تلاشم را می‌کردم، هیچ‌وقت پدر و مادرم را نگران درس خواندنم نمی‌کردم. برعکس، برادرم از بچگی شیطون بود و روی درس خواندن تمرکز نداشت. بعد از پایان دوره راهنمایی، ترک تحصیل کرد و با چند همسایه کار می‌کرد. اگرچه پدر و مادرم این را نمی‌خواستند، اما نتوانستند جلوی او را بگیرند.

زمان گذشت، من به دانشگاه رفتم و در شهر ساکن شدم. تنها ۲ سال بعد، ازدواج کردم و خانواده خودم را تشکیل دادم. در همین حال، برادرم تصمیم گرفت تنها زندگی کند و برای امرار معاش در شهرها پرسه می‌زد، اما همچنان بی‌ثبات بود.

چندین بار سعی کردم او را متقاعد کنم که به روستا برگردد، جایی که امرار معاش آسان‌تر بود و می‌توانست از والدینش مراقبت کند. اما او قبول نکرد. به دلیل نگرانی برای پسرشان، پدر و مادرم سریع‌تر از سن خودشان پیر شدند. آنها همیشه غمگین و نگران بودند.

تا اینکه اوایل سال ۲۰۱۸ پدرم فوت کرد. با دیدن مادرم که تنها در روستا بود، او را به شهر بردم تا با خودم زندگی کند. خوشبختانه شوهرم آدم عاقلی است، بنابراین همیشه در مراقبت از مادرم از من حمایت می‌کند.

بعد از دو ماه اقامت در خانه من، مادرم می‌خواست به زادگاهش برگردد. چون زندگی در شهر به دلیل نداشتن دوستان صمیمی و همسایه‌ها باعث می‌شد احساس تنهایی کند. راه دیگری وجود نداشت، بنابراین من و همسرم مجبور شدیم کارهایمان را برای بازگرداندن او ترتیب دهیم.

بعد از چند روز ماندن پیش مادرم، من و همسرم برای ادامه کار به شهر برگشتیم. درست ۲ هفته بعد، به طور غیرمنتظره‌ای از پیرزن همسایه تماس تلفنی دریافت کردم. او به من گفت که مادرم در حمام لیز خورده و افتاده و در اورژانس است. من همان شب فوراً از شهر برگشتم.

بعد از آن سقوط، سلامتی مادرم به تدریج رو به وخامت گذاشت. او دیگر نمی‌توانست از خودش مراقبت کند و به کمک نیاز داشت. در ابتدا، من و همسرم قصد داشتیم یک پرستار بچه استخدام کنیم. با این حال، این افراد آمدند و فقط برای مدت کوتاهی کار کردند و سپس کار را رها کردند.

چون چاره دیگری نداشتم، تصمیم گرفتم شغل فعلی‌ام را رها کنم و به خانه برگردم تا از مادرم مراقبت کنم. در طول دوره زمانی از سال ۲۰۱۹ تا ابتدای امسال، من و همسرم از یکدیگر حمایت کردیم تا به بهترین شکل از مادرم مراقبت کنیم.

Con gái thừa kế 10 triệu đồng, con trai được cả căn nhà: Đến ngân hàng, người phụ nữ lặng người trước 1 câu nói của nhân viên- Ảnh 1.

از آنجا که منبع درآمدمان را از دست داده بودیم، وضعیت مالی خانواده‌مان حتی از قبل هم دشوارتر شده بود. با این حال، ما همچنان سعی می‌کردیم مطمئن شویم که مادرم چیزی کم ندارد.

بارها به او پیامک دادم تا وضعیت مادرم را برایش تعریف کنم، به این امید که بتواند کمکی کند. اما هر بار، او فقط یک جمله به من پیامک می‌داد: «پول ندارم، وقتی پول داشتم، برایت می‌فرستم.»

نه تنها یک دفترچه پس‌انداز به ارزش ۴۰۰۰ NDT دارد

زمان به سرعت می‌گذرد. ​​مادرم پس از نبردی طولانی با بیماری، درگذشت. قبل از رفتن، او هنوز به اندازه کافی هوشیار بود که به فرزندان و نوه‌هایش دستور بدهد و وصیت‌نامه‌اش را که ۳ سال پیش تنظیم کرده بود، به آنها تحویل دهد.

بعد از باز کردن وصیت‌نامه، از محتوای داخل آن کاملاً شگفت‌زده شدم. بر این اساس، مادرم کل خانه فعلی را برای برادرم به ارث گذاشت. تنها چیزی که مادرم در وصیت‌نامه برای من نوشت، یک دفترچه پس‌انداز به ارزش ۴۰۰۰ دانگ ویتنام (بیش از ۱۰ میلیون دانگ ویتنام) بود.

Con gái thừa kế 10 triệu đồng, con trai được cả căn nhà: Đến ngân hàng, người phụ nữ lặng người trước 1 câu nói của nhân viên - Ảnh 4.

کمی غمگین و آزرده خاطر بودم، اما به تصمیم مادرم احترام گذاشتم، بنابراین زیاد در موردش فکر نکردم. بی‌سروصدا مراحل دریافت ملک را انجام دادم و به شهر برگشتم.

تا آوریل گذشته، مجبور بودم برای انجام برخی امور به بانک شهر محل تولدم بروم. وقتی متصدی بانک به من اطلاع داد که من ذینفع دو دفترچه پس‌انداز هستم، یکی به ارزش ۴۰۰۰ NDT همانطور که مادرم در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود و دیگری به ارزش ۵۰۰۰۰۰ NDT (حدود ۱.۷ میلیارد VND). وقتی جزئیات بیشتری پرسیدم، کارمند بانک گفت که مادرم این دو دفترچه را درست کرده و می‌خواهد آنها را به من بدهد.

تنها آن موقع بود که فهمیدم مادرم واقعاً هر دوی ما را به یک اندازه دوست دارد. او زحمات من و همسرم را درک می‌کرد و نمی‌خواست فرزندانش هیچ آسیبی ببینند. با این حال، وقتی وصیت‌نامه را خواندم، کمی از او ناامید شدم.

دین آن



منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/con-gai-thua-ke-10-trieu-dong-con-trai-duoc-ca-can-nha-den-ngan-hang-nguoi-phu-nu-lang-nguoi-truoc-1-cau-noi-cua-nhan-vien-172240913094534989.htm

برچسب: ارث بردن

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تماشای طلوع خورشید در جزیره کو تو
سرگردان در میان ابرهای دالات
مزارع نیزار شکوفا در دا نانگ، مردم محلی و گردشگران را به خود جذب می‌کند.
«سا پا از سرزمین تان» در مه فرو رفته است

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

زیبایی روستای لو لو چای در فصل گل گندم سیاه

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول