آخر هفته، مصمم بودم که به تنهایی کوه کت را فتح کنم. بعد از باران، جادهی بالای کوه خنک بود، چمنها و درختان نیز پس از خشکسالی سخت، دوباره سر برآوردند. از نظر ارتفاع، کوه کت "سقف" 7 قلهی «تت سان» محسوب نمیشود، اما همچنان باشکوه است و ارادهی بسیاری از مردم را به چالش میکشد. پس از اولین قدمهای سریع، به معبد سون تان رسیدم. به دلیل سرمایهگذاری در توسعهی گردشگری ، کوه کت آثار بسیاری برای رفع نیازهای مذهبی بازدیدکنندگان دارد، از جمله معبد سون تان. معبد سون تان که با سر ببر غولپیکر نمادپردازی شده است، حس شکوه و عظمت را به ارمغان میآورد. پس از عبور از معبد سون تان، عرق از چشمانم مانند رگبار جاری شد.
در این سفر، چند همراه دیگر هم داشتم. آنها زائرانی از شهر کان تو بودند که برای دیدار و پرستش موجودات ماوراءالطبیعه به کوه کت میآمدند. آنها میگفتند که زیارت کوه کت یک "رسم" سالانه برای رفع نیازهای معنوی است. گذشته از افسانههای مقدس مرتبط با این کوه، مناظر طبیعی باشکوه، صخرههایی با اشکال عجیب و غریب که توسط طبیعت خلق شدهاند تا زیبایی منحصر به فردی داشته باشند، از جاذبههای بسیار ویژه کوه کت هستند.
رخنمون سنگی که باعث نام کوه کت در فولکلور شده است.
مانند بسیاری از مردم، اولین هدف من رسیدن به سنگی به شکل سر طوطی بود که با شکوه در میان فراز و نشیبها و تغییرات زمان، بین آسمان و زمین ایستاده است. وقتی از پای کوه به بالا نگاه میکنم، «منقار آقای کت» کاملاً شبیه به شکل سر طوطی به نظر میرسد. اما وقتی نزدیکتر شدم، متوجه شدم که دیگر دقیق نیست. با این حال، با چیدمان طبیعت، آن سنگ هنوز هم برجستهترین چیزی است که نام «کوه کت» را ایجاد میکند.
در معدن «آقای کت»، از گرفتن عکس از مناظر لذت بردم و از خوشبینی کسی که عاشق فتح است، لذت بردم. در همین حال، گردشگران دیگری برای سوزاندن عود به معبد پنج کوه و هفت کوه آمده بودند. آنها با احترام عود میسوزاندند و برای خود و خانوادهشان دعا میکردند و کاملاً صادق به نظر میرسیدند. برخی از مردم مانند من بودند، آنها به معدن «آقای کت» آمده بودند تا از خنکای طبیعت لذت ببرند، به چشمانداز وسیع زمین و آسمان نگاه کنند و ناگهان گفتند: «مناظر آن گیانگ واقعاً زیباست!».
از آنجا که فقط برای تجربه به کوه کت آمده بودم، خیلی سریع حرکت کردم. لبخندهای دوستانه زائران را پشت سر گذاشتم و به تنها مسافر تنها در مسیر بالای کوه تبدیل شدم. هر چه بالاتر میرفتم، مسیر شیبدارتر میشد. پلهها یکی پس از دیگری روی هم انباشته میشدند و استقامت مسافران را آزمایش میکردند. عرق پشتم را خیس کرده بود و از صورتم سرازیر میشد، با پشتکار راه میرفتم، به طور یکنواخت نفس میکشیدم و همیشه محیط اطرافم را مشاهده میکردم تا مناظر طبیعی را تجربه کنم.
با وجود سرمایهگذاری در توسعه گردشگری، چشمانداز کوه کت هنوز طبیعت وحشی خود را حفظ کرده است. چون تنها بودم، احساس میکردم با طبیعت هماهنگ هستم. فضا به طرز شگفتآوری ساکت بود و فقط صدای قدمهایم، نفس نفس زدنهایم و صدای جیرجیرکها روی بالای درخت به گوش میرسید. برای لحظهای فکر کردم صدها سال پیش در طبیعت وحشی کوه کت گم شدهام. در این لحظه، حرفهای برخی از دوستانم در شهر تین بین را به یاد آوردم. آنها میگفتند اگر میخواهی سلامتی خوبی داشته باشی، باید مرتباً از کوه کت بالا بروی تا قدرت بدنی خود را به چالش بکشی.
در مسیر، گهگاه با مسافران دیگری برخورد میکردم. آنها مسافت کوتاهی را پیادهروی میکردند، سپس برای مدتی مینشستند تا استراحت کنند. اگرچه خسته بودند، اما همه از آمدن به کوه کت برای پرستش موجودات ماوراءالطبیعه هیجانزده بودند. هر چه بالاتر میرفتم، پاهایم خستهتر میشد. در حالی که کنار سنگی در کنار جاده استراحت میکردم، با یک محلی آشنا شدم. او یک کیسه سنگین از وسایل را حمل میکرد و به آرامی از کوه بالا میرفت. شاید با شیب تند، این تنها راه حمل وسایل به بالای کوه بود. وقتی از او پرسیده شد که بالا و پایین رفتن از کوه هر روز چقدر شلوغ است، فقط لبخند زد و پاسخ داد: "بستگی به سرنوشت دارد". برخی از مسافران پرسیدند: "چقدر طول میکشد تا به قله برسیم؟" او پاسخ داد: "فقط کمی بیشتر". من که بارها کوههای منطقه That Son را فتح کرده بودم، میدانستم که "فقط کمی بیشتر" او به معنای کمی عرق ریختن بیشتر است. بعد از حدود 10 دقیقه تلاش، به بالای کوه کت رسیدم. در بالای کوه، میتوانید از بسیاری از مکانهای زیارتی مانند: چاه تین، حیاط تین، معبد آمیتابا و ... دیدن کنید که همگی در ارتفاعات واقع شدهاند و منظرهای وسیع از طبیعت باشکوه منطقه هفت کوه را ارائه میدهند.
در گینگ تین ایستاده بودم و با خوشحالی از نتایج صعود تقریباً یک ساعتهام لذت میبردم. در مقابلم، بخش نهابانگ با مناطق شهری شلوغش در آمیخته با سبزی درختان نمایان بود. در این سمت، کوه ترا سو، پس از چند باران، سبزتر و شادابتر بود. گهگاه، بنفشه درختان لاگرسترومیا کوه به چشمم میآمد و باعث میشد احساس آرامش بیشتری کنم. با پشت سر گذاشتن تمام نگرانیها و دغدغههایم در مورد آینده، احساس کردم قلبم با ادغام شدن با طبیعت سبکتر میشود.
با خوشحالی از رسیدن به هدفم از کوه پایین آمدم و با آسودگی از پلهها بالا رفتم. در این لحظه، حرفهای دوستانم در شهر تین بین را به یاد آوردم: «اگر فرصتی دارید، باید به کوه کت بروید تا از آنجا دیدن کنید، زیبایی کوهها و جنگلها را حس کنید، ببینید که سرزمین تین بین همیشه تجربیات فراموشنشدنی به مردم میدهد!»
مین کوان
منبع: https://baoangiang.com.vn/duong-len-nui-ket-a419253.html
نظر (0)