بیش از ۹۰ پاییز گذشته است، اما صداهای جنبش شوروی نِگه تین (۱۹۳۰-۱۹۳۱) هنوز در صفحات تاریخ و خاطرات کسانی که «روح» آن مبارزات ویرانگر بودند، طنینانداز است. تحت رهبری حزب، «دانههای سرخ» بسیاری در هونگ سون و دوک تو جوانه زده و رشد کردهاند و به جنبش مبارزه در مناطق کنار رودخانههای آرام لا و فو کمک کردهاند تا قویتر شود.
بیش از ۹۰ پاییز گذشته است، اما صداهای جنبش شوروی نِگه تین (۱۹۳۰-۱۹۳۱) هنوز در صفحات تاریخ و خاطرات کسانی که «روح» آن مبارزات ویرانگر بودند، طنینانداز است. تحت رهبری حزب، «دانههای سرخ» بسیاری در هونگ سون و دوک تو جوانه زده و رشد کردهاند و به جنبش مبارزه در مناطق کنار رودخانههای آرام لا و فو کمک کردهاند تا قویتر شود.
«آن روز، در روستای تو می، یک ناقوس به عنوان علامت نواخته شد و بلافاصله کمونهای همسایه و سپس تقریباً تمام منطقه در همه جا، تمام شب طبل و ناقوس زدند. صبح زود، رفقا، اعضای انجمن کشاورزان سرخ و تعداد زیادی از مردم در محل تجمع جمع شدند تا تجمع و مراسمی برگزار کنند.» ما به طور خاص از طریق خاطرات انقلابی رفیق تران چی تین (۱۸۹۸-۱۹۸۷) - دبیر کمیته موقت حزبی منطقه هونگ سون (۱۹۳۰)، دبیر کمیته حزبی منطقه هونگ سون (۱۹۴۵) در موزه شوروی نگه تین، با صدای ناقوس در روستای تو می (کمون سون چائو، هونگ سون) مواجه شدیم. و در این روزهای پاییزی انقلابی، پس از خواندن خاطرات، به سرزمین انقلابی سون چاو بازگشتیم تا درباره افرادی که صدای آن ناقوس را در جنبش شوروی نگه تین طنینانداز کردند، بیشتر بدانیم.
در تب و تاب جنبش نوین ساخت و ساز روستایی، سون چائو امروز هنوز با پژواک صدای ماهیهای چوبی سالهای ۱۹۳۰-۱۹۳۱ طنینانداز است. هر شهروند با ادامه سنت انقلابی اجداد خود، تمام تلاش خود را میکند تا در دوره انقلابی جدید به ساختن زندگی کمک کند. و در هر یک از داستانهای آنها، از قهرمانان انقلابی که نام سرزمین سون چائو را به طور خاص و منطقه هونگ سون را به طور کلی مطرح کردند، با افتخار، غرور و قدردانی عمیق یاد شده است. آقای دین وان توی (متولد ۱۹۳۸)، که امسال ۶۰ ساله شده و عضو حزب است، در روستای دین گفت: «روستای ما مهد انقلاب بود، جایی که شجاعت افراد برجسته - هسته جنبش مبارزه - مورد تحسین قرار میگرفت. صدای ناقوس خانههای اشتراکی مردم ما را به قیام و تصرف قدرت فرا میخواند و ترغیب میکرد. و در مرحله جدید توسعه، صدای ناقوس انقلابی به بخش جداییناپذیر زندگی معنوی تبدیل شده است و کمیته حزب و مردم سون چائو را تشویق و توانمند میکند تا به اتحاد و تلاش برای دستیابی به دستاوردهای جدید ادامه دهند.»
.
مردم کمون سون چائو (هونگ سون) بر ساخت مناطق روستایی پیشرفته و جدید تمرکز دارند.
در داستان او، کادر انقلابی برجسته روستا، که آقای توی با احترام و تحسین از او یاد کرد، آقای تران چی تین - اولین دبیر حزب ناحیه هونگ سون و نویسنده خاطرات احساسی که در موزه شوروی نگ تین نگهداری میشود - بود. خطوط سادهای که با دقت بر روی صفحات قهوهای نوشته شده است، به طور واضح و صادقانه، زندگی انقلابی این مرد جوان میهنپرست و همچنین زمینه زندگی و فضای مبارزاتی روستای سون چاو در سالهای ۱۹۳۰-۱۹۳۱ را بازآفرینی میکند.
خاطرات انقلابی رفیق تران چی تین.
رفیق تران چی تین در یک خانواده دهقان فقیر در روستای تو می (که اکنون روستای دین، کمون سون چائو است) متولد شد. در دوران معلمی خود در زادگاهش در اوایل دهه 1920، معلم تین اسناد فان بوی چائو و 10 مقاله فان چائو ترین را که برای پادشاه خای دین ارسال شده بود، مطالعه میکرد؛ به او مأموریت داده شد تا در کلاس معلمان برای کمک به فان بوی چائو در بازسازی روزنامه "تینگ دان" با سردبیری هوین توک خانگ، پول جمعآوری کند... این فعالیتها روحیه میهنپرستی و شور و شوق انقلابی را در معلم جوان القا کرد. در ژوئن 1927، معلم تران چی تین به حزب تان ویت در هونگ سون پیوست؛ در مارس 1930، او به یکی از گروه 3 نفری تبدیل شد که تأسیس هسته حزب کمونیست مدرسه ابتدایی سون چائو - اولین هسته حزبی منطقه هونگ سون - را سازماندهی کردند.
وقتی جنبش شوروی سرکوب شد، مبارزات در هونگ سون موقتاً فروکش کرد. در اکتبر ۱۹۳۰، معلم تران چی تین سعی کرد با برخی از رفقا مانند دین نهو خوآچ در روستای گوی می (کمون سون ها، که اکنون کمون تان می ها است)؛ له کین فو در روستای شوان تری (کمون سون آن، که اکنون کمون آن هوا تین است)؛ تونگ تران دیو در بین هوا (کمون سون هوا، که اکنون کمون آن هوا تین است) تماس بگیرد... تا یک کمیته موقت حزبی منطقه ای ایجاد کنند، پایگاه و جنبش انقلابی را بازسازی کنند و مخفیانه فعالیت کنند. در سپتامبر ۱۹۳۳، رفیق تران چی تین توسط دشمن در ایستگاه فو چائو زندانی شد. "... با وجود شکنجه، من حتی یک کلمه هم برای گفتن به دشمن نداشتم، مصمم به محافظت از حزب بودم" (گزیده ای از خاطرات رفیق تران چی تین). در سپتامبر ۱۹۳۹، رفیق تران چی تین آزاد شد و به زادگاهش بازگشت. در پایان سال ۱۹۳۹، معلم تران چی تین با حزب تماس گرفت و با شور و شوق جنبش مبارزه را بازسازی کرد، به همراه سازمانهایی که مردم را در قیام عمومی برای به دست گرفتن قدرت در هونگ سون در ۱۹ آگوست ۱۹۴۵ رهبری میکردند. در سپتامبر ۱۹۴۵، رفیق تران چی تین به سمت دبیر کمیته حزبی ناحیه انتخاب شد؛ سپس به ارتش منتقل شد و تا زمان بازنشستگی و مرگش در سال ۱۹۸۷ در زادگاهش سون چائو، سمت کمیسر سیاسی یک هنگ را بر عهده داشت.
خانه اشتراکی توو من به آدرسی قرمز برای آموزش سنتهای انقلابی برای نسلها تبدیل شد (عکس ۱). ماهی چوبی در خانه اشتراکی توو من هنوز هم حفظ شده است (عکس ۲). محراب عمو هو در خانه اشتراکی توو من (عکس ۳).
.
زندگی انقلابی پر جنب و جوش با مشارکتهای فراوان و ویژگیها و شخصیت درخشان آقای تران چی تین، نمونهای بارز است که تأثیر و نفوذ زیادی بر افکار و اعمال فرزندان، خانواده و همچنین مردم زادگاهش داشته است. بسیاری از اقوام نیز در راه او به انقلاب پیوستند و تلاش و هوش خود را به زادگاه و کشورشان هدیه کردند. در میان آنها، سه برادر کوچکتر او همگی از انقلابیون پیشکسوت هستند. به ویژه، آقای تران بین (برادر کوچکتر آقای تین) سمتهای مهمی مانند: معاون دبیر، رئیس کمیته خلق منطقه هونگ سون در سال ۱۹۴۵؛ عضو کمیته دائمی کمیته حزب استانی ها تین، اولین مدیر مدرسه سیاسی تران فو؛ قاضی دادگاه عالی خلق، نماینده اولین مجلس ملی را بر عهده داشت. پسر آقای تین، آقای تران دِ لوک (متولد ۱۹۲۵) نیز خیلی زود در فعالیتهای انقلابی شرکت کرد. در سال ۱۹۴۴، آقای لوک به عنوان رابط تعدادی از اعضای تازه آزاد شده حزب در منطقه کار کرد. در اوایل سال ۱۹۴۵، او به عنوان رهبر ویت مین در روستای تو می انتخاب شد. او به مناسبت پانزدهمین سالگرد شورای نِگه تین (۱۲ سپتامبر ۱۹۴۵) به حزب پذیرفته شد. تا به امروز، در خانواده آقای تران چی تین، ۳۱ نفر دارای مدرک دکترا، ۲۶۲ نفر دارای مدرک دانشگاهی و فوق لیسانس هستند؛ افراد زیادی در زمینههای مختلف سمتهای مهمی را بر عهده دارند.
گوشهای از مرکز کمون تونگ آن (دوک تو).
همچنین در منطقه هونگ سون، ما به دنبال خاطرات یک کمونیست سرسخت در جنبش شوروی نِگه تین در کمون کیم هوا (کمون سابق سون مای) گشتیم. «از اینجا، من با اعتماد به نفس و درک انجام انقلاب برای منفعت رساندن به مردم، از جمله خودم، به حزب پذیرفته شدم» (گزیده ای از خاطرات رفیق کیو لیو).
رفیق کیو لیو (۱۹۰۵-۱۹۸۸) در روستای دونگ تای، کمون تونگ آن (منطقه دوک تو) متولد شد. در سنین جوانی، یتیم شد و مجبور شد برای یک خانواده ثروتمند کار کند. در سال ۱۹۲۸، او به فو چائو (هونگ سون) رفت تا به عنوان کارگر مزدور کار کند. این سرزمین با سنت انقلابی غنی و جنبش مبارزاتی قوی مردم اینجا، بذرهای انقلابی زیادی را در روح این مرد جوان کاشت. در مارس ۱۹۳۰، در کنفرانسی برای تأسیس هسته حزبی دن توی (که از نام دو کمون دن تری و توی مای گرفته شده است)، کیو لیو جوان میهنپرست مفتخر به پیوستن به حزب شد. این نقطه عطف بزرگی بود که راه را برای زندگی پر از فعالیتهای فعال او باز کرد. این موضوع با دقت بسیار در خاطرات او ثبت شده است. برای گسترش جنبش مبارزه در هر روستا، او و رفقایش در هسته حزبی وظیفه ایجاد جنبش را در منطقه کوهستانی هممرز با سه منطقه هونگ خه، دوک تو و هونگ سون انجام دادند. از آوریل ۱۹۳۰، هسته حزبی بر تبلیغات، توزیع اعلامیه و سازماندهی تظاهرات کوچک تمرکز کرد تا برای تظاهرات گسترده در فو چائو در ۱ اوت ۱۹۳۰ آماده شود.
عناوین افتخاری که حزب و دولت به پاسداشت مشارکتهای آقای کیو لیو اعطا کردهاند.
با وجود دو بار زندانی شدن (بار اول در جریان تظاهرات اول آگوست در هونگ سون، بیش از ۳ سال زندانی شد؛ بار دوم از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ زندانی بود)، مورد ضرب و شتم، سوءاستفاده و شکنجه وحشیانه قرار گرفت، اما: «من همچنان با قاطعیت از آموزههای حزب پیروی میکردم و علاوه بر این، از الگوی رفقایم که تسلیمناپذیر تحمل میکردند، پیروی میکردم...» (گزیده ای از خاطرات رفیق کیو لیو). در مارس ۱۹۴۵، او و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی با موفقیت از زندان فرار کردند و به فعالیتهای خود ادامه دادند. در ۲ سپتامبر ۱۹۵۴، پس از تقسیم کمون کیم هوا به ۳ کمون: سون فوک، سون مای، سون توی، رفیق کیو لیو به عنوان رئیس کمیته اداری کمون سون مای انتخاب شد. با این حال، تنها پس از ۳ ماه شرکت در فعالیتها، به دلیل وخامت حال مجبور به بازنشستگی شد. او در سال ۱۹۸۸ درگذشت.
آقای کیو مین تان و پسرش - پسر و نوه کیو لیو - با افتخار صفحات تاریخ را در مورد فعالیتهای انقلابی پدرشان ورق میزدند.
«در تمام طول زندگیام، از زمانی که به حزب پیوستم تا زمانی که پیر و ضعیف شدم، تمام تواناییها و قدرتم را وقف آرمانم کردم. در طول مبارزه انقلابی طاقتفرسا، بدون هیچ تزلزل در ارادهام، سرسختانه از حزب پیروی کردم و خود را برای داشتن موضعی محکم و ایدئولوژی استوار تا روز پیروزی کامل آموزش دادم، آرمانی که متعلق به کل حزب و کل مردم بود.» با ورق زدن خاطرات پدر محبوبش، آقای کیو مین تان (متولد ۱۹۵۰) - پسر آقای کیو لیو - نتوانست اشکهای ناشی از احساسات و غرورش را پنهان کند: «پدرم تمام زندگیاش را وقف انقلاب کرد و زندگیاش را وقف آن کرد...»
از آنجایی که منطقه دوک تو زادگاه افراد جاهطلبی مانند دکتر فان دین فونگ، دبیرکل فقید تران فو... بود، جنبش انقلابی در این منطقه خیلی زود شکل گرفت. پس از تأسیس حزب در ۳ فوریه ۱۹۳۰، تحت رهبری حزب، تودههای مردم دوک تو به سرعت به جنبش شوروی واکنش نشان دادند، که در آن، در ۱ آگوست ۱۹۳۰، به همراه کان لوک، نگی شوان، هونگ خه، کی آن... در مناطق دوک تو، اعتراضات زیادی علیه امپریالیسم و دولت دستنشانده صورت گرفت. در ۱۰ سپتامبر ۱۹۳۰، مردم کمون تای ین و کمون دوک توی (که اکنون در کمون لام ترونگ توی ادغام شده است) اعتراض گستردهای را علیه ظلم استعمار و فئودالیسم ترتیب دادند. صدای طبلهای اعتراض تای ین، روحیه مبارزه را شعلهور کرد و در سراسر مناطق داخل و خارج از منطقه گسترش یافت و جنبش شوروی را در سرزمین دوک تو آغاز کرد.
اگرچه این جنبش شوروی در دوک تو دیرتر از برخی مناطق دیگر رخ داد، اما نکته ویژه در جنبش شوروی، قدرت و عزم آن بود؛ بسیاری از روستاهای شوروی و دستگاه دولتی کاملاً سازمانیافته تأسیس شدند که حقوق مردم را به طور کامل اجرا میکردند. این موضوع در خاطرات اولین سربازان کمونیست در این سرزمین، مانند رفقا، بازگو شده است: دائو خا (۱۹۰۷-۱۹۹۵)، رئیس سابق کمیته مردمی کمون ین وونگ (که اکنون کمون آن دونگ است)؛ نگوین ام کام (۱۸۹۹-۱۹۸۵)، رهبر سابق دسته تیم دفاع شخصی سرخ در سال ۱۹۳۰ در کمون تای ین؛ دائو خاچ هام (متولد ۱۹۰۹ -؟)، عضو حزب در سال ۱۹۳۰ در کمون دوک هوا (که اکنون کمون هوا لاک است).
سربازان شوروی در خاطرات خود نه تنها تصویر پانوراما از جنبش مبارزاتی «زمینلرزهگر» مردم دوک تو را به تصویر کشیدند، بلکه روشنبینی آرمانهای انقلابی، وفاداری مطلق به حزب و روحیه والای فداکاری نسل اول کمونیستها را نیز نشان دادند. در میان آنها، خاطرات «آتشین» رفیق دائو خا - رئیس سابق کمیته خلق کمون ین وونگ - تأثیر زیادی گذاشت، زیرا او پیش از آنکه عضو وفادار حزب باشد، از یک خانواده زمیندار بود.
«روزی، هنگام بازی شطرنج، آقای فام توآ، آقای هیو و آقای نگوین تو درباره جنبش انقلابی که در همه جا، حتی در نِگه آن و ها تین، در حال گسترش بود، صحبت کردند. من پرسیدم: هدف کمونیسم چیست؟ آن رفقا به روشنی به من گفتند: سرنگونی امپریالیستها و دولت سلسله جنوبی، مبارزه با ظلم و استثمار، بازپسگیری حقوق فقرا و دستیابی به برابری برای مردم. وقتی رفیق هیو پرسید که اگر انقلاب به اینجا بیاید، شما از آنها پیروی خواهید کرد، بسیار خوشحال شدم؟ من بدون هیچ تردیدی پاسخ دادم: میخواهم از آنها پیروی کنم.» (گزیده ای از خاطرات رفیق دائو خا).
خانه قدیمی که آقای دائو خا در سال های پایانی عمرش به همراه فرزندان و نوه هایش در آن زندگی می کرد.
رفیق دائو خا، که از «فرزندان» یک ملاک بود، پس از آگاهی از انقلاب، با تمام وجود از حزب پیروی کرد، فعالانه کار کرد و وظایف محوله از سوی سازمان مانند توزیع مخفیانه اعلامیهها، بسیج مردم برای شرکت در تظاهرات در اول اوت ۱۹۳۰ را به نحو احسن انجام داد... در سپتامبر ۱۹۳۰، رفیق دائو خا مفتخر به عضویت در حزب شد. از اینجا، او و هسته حزبی، جنبش تودهای کمون ین وونگ را برای مبارزه رهبری کردند و پیروزیهای بسیاری به دست آوردند و دولت شوروی را تأسیس کردند. در این زمان، او به عنوان اتحادیه کشاورزان و دبیر اتحادیه کشاورزی ین وونگ انتخاب شد.
در ژوئیه ۱۹۳۱، استعمارگران فرانسوی وحشت خود را تشدید کردند. آقای دائو خا و برادر کوچکترش دائو با (که او او را روشن کرده بود) به همراه بسیاری از رفقا، دستگیر و در زندانهای استان زندانی شدند و سپس به زندان دا لات (لام دونگ) تبعید شدند. آقای دائو خا پس از تحمل انواع شکنجهها و سپس فریب خوردن و تسلیم شدن با وعدههای زندگی مرفه از سوی دشمن، همچنان بر موضع خود پایبند ماند و به آرمانهای خود وفادار ماند.
خانواده و بستگان با القاب اشرافی که حزب و دولت به رفیق دائو خا اعطا کرده بودند.
آقای دائو خا در زندان، به همراه رفقایی مانند هو تونگ مائو، فان دانگ لو... به مبارزه خستگیناپذیر خود ادامه داد. در سال ۱۹۴۰، دوران زندان خود را به پایان رساند، اما هنوز برنگشته بود که دشمن همچنان او را به زندان لی هی (توا تین هو) تبعید کرد. در ۹ مارس ۱۹۴۵، با سوءاستفاده از نبرد ژاپن و فرانسه، او و ۵۰ رفیقش از زندان گریختند. آقای دائو خا با بازگشت به زادگاهش، به ارتباط با سازمان ادامه داد و در تأسیس کمیته ویت مین کمون شرکت کرد و تودهها را برای آماده شدن برای قیام بسیج کرد. در ۱۹ اوت ۱۹۴۵، آقای دائو خا و انقلابیون به همراه مردم محلی، مردم ین وونگ را به قیام و پیشروی به سمت دفتر منطقه دوک تو برای شورش و بازپسگیری قدرت رهبری کردند. در سال ۱۹۴۵، او به عنوان رئیس موقت کمون ین وونگ انتخاب شد و تا بعد از آن در این امر مشارکت داشت.
خاطرات مربوط به روزهای سخت اما قهرمانانه مبارزه انقلابیون در دوک تو، داستان نسبتاً ویژهای از رهبر سابق دسته تیم دفاع شخصی سرخ در سال ۱۹۳۰ در کمون تای ین را نیز ثبت کرده است: در دوران زندانش در زندان بوون می تو، رفیق نگوین ام کام با رفیق زندانیاش، رفیق فام وان دونگ (که بعدها نخست وزیر شد) ملاقات کرد. یک روز پس از استراحت ناهار، زندانیان در حال راز و نیاز و گپ زدن بودند که رفیق نگوین ام کام به رفیق فام وان دونگ گفت: «ما برادران اینجا شادی و رنج را با هم تجربه کردهایم، وقتی انقلاب پیروز شد، اگر هنوز زندهای، بیا و از سلامتی یکدیگر جویا شو.» رفیق فام وان دونگ لبخند زد و به نشانه تایید سر تکان داد. در سال ۱۹۸۵، قبل از اینکه بر اثر یک بیماری جدی درگذشت، آقای کام نامهای به رفیق فام وان دونگ نوشت و از نخست وزیر پاسخ دریافت کرد. این نامه هنوز در موزه نگوین ام کام شوروی نگهداری میشود: «رفیق عزیز نگوین ام کام! نامه شما را دریافت کردم و بسیار متأثر شدم. با وجود فاصله و سن بالا، شما هنوز رفقای قهرمان گذشته خود را به یاد دارید. این چیزی است که باید به آن افتخار کرد. این امر مستلزم آن است که ما به تلاش خود برای آرمان بزرگ انقلابی خود ادامه دهیم. برای شما آرزوی سلامتی دارم و تمام تلاش خود را برای کمک به کار در محل انجام دهید.» (گزیده ای از نامه نخست وزیر فام ون دونگ به آقای نگوین ام کام، ژوئن ۱۹۸۵).
ظاهر منطقه روستایی جدید کمون آن دونگ (دوک تو) امروز.
.
آقای دائو دوآنه تین (متولد ۱۹۵۲)، پسر آقای دائو خا، گفت: «پدرم همیشه توصیه میکرد که باید برای کمک به حزب و میهن، بدون منفعت شخصی، زندگی کرد. آموزههای او هنوز هم توسط نوادگانش به یادگار مانده و اجرا میشوند.» و امروز، نسل نوادگان در سرزمین دانشمندان و مردم کوشای دوک تو، آرزوهای پدرشان را برآورده میکنند، دائماً فضیلت را پرورش میدهند، استعدادها را پرورش میدهند، اراده و عزم خود را برای غلبه بر همه مشکلات حفظ میکنند، در صفحات جدیدی از تاریخ ظهور میکنند و در ساختن میهن خود مشارکت میکنند تا به پرچم پیشرو در جنبش ساختن مناطق روستایی جدید استان تبدیل شوند.
.
مقاله، عکسها: گروه خبرنگاران CT-XH
طراحی - فنی: HUY TUNG - KHOI NGUYEN
(ادامه دارد)
درس اول: طنین طبلهای شوروی در میهن قهرمان
درس ۲: آرمان درخشان «حتی اگر یک ساعت هم باقی مانده باشد، هنوز میتوانیم انقلاب کنیم»
۰:۱۰:۰۹:۲۰۲۳:۰۹:۱۳
منبع






نظر (0)