مقاله از نویسنده لی لام در پلتفرم توتیائو (چین)
لوس کردن بیش از حد دخترتان اشتباه است.
مسئلهی طرفداری از پسر یا دختر مسئلهی حساسی است، بسیاری از مردم نمیخواهند بپذیرند که همیشه در خانواده، یکی از فرزندان ترجیح داده میشود. مانند خانوادهی من، دخترمان ها لینه (Ha Linh) از پسر بزرگمان ها هوی (Ha Huy) نازپروردهتر است. تا حدودی به این دلیل که این دو فرزند اختلاف سنی زیادی دارند، با ها لینه همیشه مانند یک شاهزاده خانم کوچک رفتار میشود و هرگز مجبور به انجام کارهای سخت نیست.
ها لینه به مدرسه میرفت و والدینش او را به مدرسه میبردند و برمیگرداندند، تمام خواستههایش به راحتی برآورده میشد، در هر موقعیتی اولویت با دختر بود در حالی که پسر باید در همه چیز مستقلتر میبود. من و همسرم هرگز دخترمان را با تندی سرزنش نمیکردیم، فقط وقتی اشتباه میکرد به آرامی به او یادآوری میکردیم یا نادیدهاش میگرفتیم. با این حال، وقتی دخترمان بزرگ شد، متوجه معایب این روش تربیت او شدیم.
فرزند من خیلی لجباز است، همیشه به کسی نیاز دارد که از او مراقبت کند اما به ندرت به حرف والدینش گوش میدهد. ها لین بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، خودش دنبال کار نگشت، بلکه به والدینش تکیه کرد تا برایش کاری پیدا کنند، در غیر این صورت فقط در خانه میماند و با دوستانش میگشت. من و همسرم درمانده بودیم و نمیدانستیم فرزندمان را سرزنش کنیم یا خودمان را.
وقتی ها لین ازدواج کرد، خانوادهاش هنوز بخشی از اجاره خانه را به او میدادند. با این حال، دخترم وقتی از من خواست از پساندازش برای افتتاح یک فروشگاه لباس پول قرض بگیرم، بیشتر از این میخواست. در واقع، کسب و کار مد در منطقهای که من زندگی میکنم، از قبل اشباع شده است و فروشگاههایی که افتتاح میشوند باید در مدت کوتاهی بدهی محل را پرداخت کنند.
بنابراین، با اینکه قول داده بود پول را پس بدهد، ما میدانستیم که دخترمان پشتکار و دانش کافی در مورد تجارت و مد ندارد، بنابراین احتمال شکست بسیار زیاد بود. ها لینه وقتی والدینش از قرض گرفتن پول خودداری کردند، متعجب شد، بنابراین با عصبانیت آنجا را ترک کرد و شش ماه دیگر به دیدن والدینش نرفت.
با اینکه شوهرم بعداً بیمار شد، دخترم فقط زنگ میزد تا حالش را بپرسد، به بهانه اینکه سرش شلوغ است و هیچوقت بهطور کامل از او مراقبت نمیکند. فقط پسرم و همسرش همیشه به والدینشان توجه و محبت داشتند، بنابراین مواقعی بود که احساس میکردم در گذشته اشتباه میکردم که بیش از حد نسبت به دخترم جانبدارانه رفتار میکردم.
تصمیم غیرمنتظره در وصیتنامه
شوهرم شش ماه پیش ناگهان فوت کرد. این باعث شد بفهمم که دارم پیر میشوم. تصمیم گرفتم با یک وکیل مشورت کنم تا به زودی وصیتنامهای تنظیم کنم. قصد دارم خانهمان را به ارزش ۹۰۰۰۰۰ یوان (۳.۱ میلیارد دانگ ویتنام) به پسرم به ارث بدهم و دخترم بخشی از پول را در حساب پسانداز دریافت کند.
ها هوی و همسرش به دلیل هزینههای بالای بزرگ کردن فرزندانشان هنوز در خانهای اجارهای زندگی میکنند. ما هرگز هیچ دارایی مادی ارزشمندی به آنها ندادهایم. عروسم همیشه با خانوادهام خوب بوده و وظایف خود را به عنوان یک همسر و عروس خوب انجام داده است، بنابراین فکر میکنم این داراییای است که فرزندان شایسته دریافت آن هستند.
وصیتنامه هنوز اعلام نشده بود، اما دخترم خبر را شنید و به خانهام آمد تا دلیل ترجیح برادر و خواهرش را از من بپرسد. تنها در آن زمان بود که به ها لینه یادآوری کردم که چگونه من و همسرم او را با محبت بیشتری نسبت به ها هوی بزرگ کردیم. با این حال، دخترم همچنان اصرار داشت که تفاوت در تقسیم اموال به این معنی است که مادرش برادرش را بیشتر از او دوست دارد و درخواست کرد که وصیتنامه تغییر کند تا او بتواند سرمایهای برای شروع یک کسب و کار داشته باشد.
من هنوز هم کاملاً مخالفم، چون اگر بیش از حد به لوس کردن فرزندم ادامه دهم، او هرگز متوجه نخواهد شد که باید مستقل باشد و فقط میخواهد به دیگران تکیه کند. ها لینه پس از شنیدن امتناع مادرش، با عصبانیت آنجا را ترک کرد، حتی بدون اینکه برگردد و با مادرش خداحافظی کند.
همسایهها و اعضای خانواده، وقتی از ماجرا باخبر شدند، با کارهای من ابراز همدردی کردند. آنها همچنین امیدوار بودند که روزی مادر و دختر با هم صحبت کنند تا به بزرگ شدن ها لین کمک شود و دیگر هیچ اختلاف تاسفباری در خانواده وجود نداشته باشد.
کیم لین
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/tu-choi-cho-con-gai-vay-tien-nhung-san-sang-de-con-trai-thua-ke-3-ty-dong-khong-ai-trach-toi-thien-vi-vi-1-nguyen-do-172240912090429379.htm






نظر (0)