Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

خاطرات روز ملی از شخصی که از "جهنم روی زمین" بازگشته است

(دن تری) - آقای فوک به یاد می‌آورد: «در دل شب تاریک و خفقان‌آور زندان، صدایی آرام به گوش رسید: «امروز روز ملی است، بیایید سرود ملی را با هم بخوانیم.» ما همدیگر را بغل کردیم، ایستادیم، با هم آواز خواندیم و منتظر روز اتحاد بودیم.»

Báo Dân tríBáo Dân trí21/08/2025

۱. وب‌پی

۲. وب‌پی

هر بار که روز ملی در دوم سپتامبر فرا می‌رسد، خاطرات سال‌های حبس در زندان فو کوک دوباره به ذهن آقای لو وان فو کوک (متولد ۱۹۴۴) که در مجتمع مسکونی ترونگ کوی، بخش قدیمی تاچ کوی، که اکنون بخش تان سن، استان ها تین است، ساکن است، هجوم می‌آورد.

در سن ۸۱ سالگی، چشمان این جانباز هنوز همان عزم، شجاعت و روحیه روز اول ورودش به میدان جنگ را حفظ کرده است. آقای فوک به طور محرمانه گفت: «در آن زمان، وقتی ما به جنگ می‌رفتیم، همه به سرزمین پدری وفادار بودند. بسیاری از رفقا فداکاری کردند و در میدان جنگ و زندان ماندند. در مورد من، احساس می‌کردم مثل دانه برنجی هستم که روی الک مانده باشد. زنده بودن و بازگشتن چیز بسیار خوش‌شانسی بود.»

در سال ۱۹۶۱، زمانی که تنها ۱۷ سال داشت، لِ وان فوک، تنها فرزند خانواده، اسلحه‌اش را برداشت و به ارتش پیوست. پس از دو سال جنگ در میدان نبرد، این سرباز جوان به زادگاهش بازگشت تا در مدرسه قدیمی جنگلداری منطقه هونگ سون، که اکنون شرکت جنگلداری و خدمات هونگ سون در استان ها تین است، کار کند. همچنین در طول این مدت در خانه، لِ وان فوک با تران تی دائو (متولد ۱۹۳۹)، دختری از روستای همسایه، ازدواج کرد.

۳. وب‌پی

در ماه مه ۱۹۶۵، سرباز جوان به داوطلب شدن برای میدان نبرد جنوب ادامه داد و به گروهان ۴، گردان ۴، هنگ ۸۱۲، لشکر ۳۲۴ب، که در استان کوانگ تری می‌جنگید، منصوب شد. با شجاعت و هوش خود و با دستاوردهای فراوان، سرباز فوک بعداً به عنوان معاون فرمانده دسته توپخانه انتخاب شد.

این کهنه سرباز در خاطراتش، هنگام یادآوری آخرین نبردش در سال ۱۹۶۷ قبل از افتادن به دست دشمن، سکوت کرد. آقای فوک گفت: «در آن زمان، من مأمور بودم که زخمی‌ها را بیرون ببرم و کشته‌ها را جمع کنم. اما قبل از اینکه بتوانم خیلی دور بروم، دشمن مرا محاصره کرد، حلقه‌ای از آتش گشود و بمب‌های بنزینی پرتاب کرد. پس از آن، بر اثر برخورد ترکش بمب به سرم، دچار آسیب مغزی شدم. تا به امروز، جای زخم هنوز وجود دارد.»

سرباز جوان که به شدت مجروح و بیهوش شده بود، برای درمان به دونگ ها (کوانگ تری) منتقل شد. وقتی به هوش آمد، آنچه احساس می‌کرد درد نبود، بلکه پشیمانی از افتادن به دست دشمن بود.

۴. وب‌پی

پس از شش ماه بازجویی برای کسب اطلاعات در زندانی در دا نانگ، در اواسط سال ۱۹۶۸، سرباز جوان لو وان فوک در فهرست «سرسختان» دشمن قرار گرفت و به زندان فو کوک (استان سابق کین جیانگ ، استان فعلی آن جیانگ) منتقل شد که «جهنم روی زمین» محسوب می‌شد.

فو کوک در آن سال‌ها جایی بود که ده‌ها هزار سرباز انقلابی در شرایط بسیار سخت بازداشت می‌شدند. ضرب و شتم، شوک الکتریکی، شکنجه با شلاق‌های ماهی‌خوار و سیم‌های برق به «تمرین‌های روزانه» تبدیل شده بود.

آقای فوک گفت: «آنها مرا با شلاق‌های ماهی‌خوار، هاون‌های چوبی و سیم‌های برق شکنجه کردند. آنها مرا کتک زدند و مجبورم کردند اعتراف کنم. یک روز، ۱۵ ضربه متوالی با شلاق‌های ماهی‌خوار به پشتم زدند، دست و پایم قرمز و متورم شده بود و سپس هم‌تیمی‌هایم مجبور بودند برای زنده ماندن، با قاشق به من فرنی بدهند.»

به یاد این جانباز، محل بازداشت او زندان شماره ۱۰، منطقه ۱ بود که حدود ۱۰۰ نفر در آن بودند و سربازان وفادار محسوب می‌شدند.

۵. وب‌پی

در دوران زندان، آقای فوک و بیش از ۱۰ عضو دیگر حزب و اتحادیه جوانان گرد هم آمدند تا مخفیانه برای فرار از زندان برنامه‌ریزی کنند.

آقای فوک روز برنامه‌ریزی را به یاد می‌آورد: «حصار هشت لایه فرار را بسیار دشوار می‌کرد. همه با دقت در مورد اقدامات خود صحبت و آماده می‌شدند. اگر ما را می‌دیدند، ممکن بود تا سر حد مرگ کتک بخوریم.»

سپس، در روزهای بعد، در هر وعده غذایی، سرباز مقداری از آن را ذخیره می‌کرد، آن را له می‌کرد و برای نجات، آن را در آستین خود می‌گذاشت. در طول روز، او زندانی کار سخت بود و شب‌ها، آقای فوک و رفقایش با قاشق‌های استیل ضد زنگی که پنهان کرده بودند، حفاری را تقسیم می‌کردند. سربازان متر به متر زیر حصار سیم خاردار پیش می‌رفتند. اما وقتی تونل حدود ۵ متر حفر شد، نگهبانان زندان آن را کشف کردند. و سپس ضرب و شتم‌ها، وحشیانه‌تر، ادامه یافت.

۶. وب‌پی

آقای فوک گفت: «من مسئول امنیت بودم. وقتی تونل بیش از ۵ متر طول داشت، تنها چند روز قبل از تکمیل، کشف شد. در آن زمان، دشمن مرا وحشیانه شکنجه کرد. آنها مرا مجبور کردند که شب و روز شاهد شکنجه و کتک خوردن هم‌تیمی‌هایم باشم، اما هیچکس دهانش را برای افشای این سازمان باز نکرد.»

در طول دوران حبسش در زندان فو کوک، علاوه بر ضرب و شتم‌ها، دوم سپتامبر ۱۹۶۹ به خاطره‌ای فراموش‌نشدنی در ذهن زندانی لو وان فو کوک تبدیل شد. آقای فو کوک گفت: «آن شب، مقدس‌ترین و احساسی‌ترین شب دوم سپتامبر در زندگی من بود.»

سرباز با نگاهی به محرابی که عکس عمو هو در آن قرار داشت، چشمان خود را به سرخی زد و آن روز تاریخی را به یاد آورد. دقیقاً ساعت ۹ شب دوم سپتامبر ۱۹۶۹، در یک سلول تنگ زندان، در حالی که بسیاری از زخم‌هایش پس از شکنجه هنوز التیام نیافته بود، صدایی گفت: «امروز روز ملی است، دوم سپتامبر، ما مراسم ادای احترام به پرچم را برگزار خواهیم کرد و سرود ملی را خواهیم خواند.»

آقای فوک، پس از فرمان پرطنین، با قدرت تمام، دستش را روی دیوار گذاشت و شانه‌ی نفر کناری‌اش را گرفت، به همراه هم‌تیمی‌هایش بلند شد و رو به با دین (هانوی) ایستاد.

«ارتش ویتنام متحد می‌شود تا کشور را نجات دهد.»

صدای قدم‌ها در جاده‌ی ناهموارِ دوردست طنین‌انداز می‌شد.

پرچمی که با خون پیروزی منقوش شده، روح ملت را در خود جای داده است.

صدای تفنگ‌ها در دوردست با آهنگ رژه در هم آمیخته...»

سرود «تین کوان کا» در گلوها طنین‌انداز می‌شد، اما در اعماق قلب سربازانی که اسیر بودند، جای داشت.

۷. وب‌پی

آقای فوک به یاد می‌آورد: «در آن زمان، هیچ پرچمی وجود نداشت، فقط قلب‌ها به سمت عمو هو، به سمت سرزمین پدری، آرام، اما پر از غرور، معطوف بودند. ما سرود ملی را می‌خواندیم تا کمترین جلوه ممکن را داشته باشیم، زیرا اگر لو می‌رفتیم، کتک‌های بسیار شدیدی می‌خوردیم. اشعاری که در آن زمان در زندان خوانده می‌شد، مانند یک دلگرمی بزرگ بود و روحیه را تقویت می‌کرد، زخم‌های خونین به تدریج سرد می‌شدند زیرا همه معتقد بودند که فردا، کشور به زودی متحد خواهد شد.»

به گفته آقای فوک، چند روز بعد، خبر مرگ عمو هو باعث شد هزاران زندانی به گریه بیفتند. آقای فوک گفت: «بنابراین عمو هو واقعاً رفته بود. وقتی خبر را شنیدیم، همه غمگین و ناامید شدند، اما ما به یکدیگر قول دادیم که تا زمانی که زنده هستیم، به مبارزه برای ادامه آرمان‌های عمو هو ادامه دهیم.»

پس از ۵ سال زندان، در مارس ۱۹۷۳، زمانی که توافقنامه پاریس امضا شد، آقای لو وان فوک آزاد شد و به جمع رفقایش بازگشت. پس از آن، او برای مراقبت‌های پزشکی به هنگ ۵۵۰ در استان نین بین منتقل شد و سپس به زادگاهش ها تین بازگشت.

روزی که آقای فوک بازگشت، اقوام و همسایگانش غرق در شادی شدند. زیرا در تمام سال‌های جنگ، میهن هیچ خبر یا نامه‌ای جز یک اعلامیه فوت که در آن نوشته شده بود «شهید لو وان فوک در جبهه کوانگ تری درگذشت» دریافت نکرده بود.

آقای فوک به طور محرمانه گفت: «والدینم بسیار ناراحت بودند، چون من تنها پسر خانواده بودم. همسرم وقتی خبر فوتم را دریافت کرد، گریه کرد. در آن زمان ما تازه ازدواج کرده بودیم و فرزندی نداشتیم. در خانه، آنها با این تصور که من در میدان جنگ کشته شده‌ام، محرابی برپا کردند.»

آقای فوک و همسرش خوشبختانه زنده ماندند و در زمان صلح خانه‌ای ساختند. بعدها، آنها صاحب ۳ فرزند شدند و زندگی‌شان به تدریج تثبیت شد.

۸. وب‌پی

در سال ۲۰۱۸، او و بسیاری از رفقای دیگر این فرصت را داشتند که به زندان فو کوک برگردند. او گفت که این توقف برای گردشگری نبوده، بلکه برای یافتن سلول قدیمی زندان بوده، جایی که خاطرات و خون رفقایش در آن نگهداری می‌شد.

آقای فوک تأیید کرد: «با ورود به سلول زندان، سکوت کردم، خاطرات این زندان کم‌کم ظاهر شد و مرا به گریه انداخت. نسل ما، وقتی لباس سربازی می‌پوشید، انگار از تمام دردها برای آرمان‌ها دست می‌کشید.»

جانباز لو وان فوک مفتخر به دریافت جوایز و مدال‌های زیادی شده است. در سال ۲۰۱۰، آقای فوک به خاطر روحیه استوار و شکست‌ناپذیرش که در پیروزی انقلاب آزادی‌بخش ملی نقش داشت، مدال «سرباز انقلابی اسیر و زندانی شده توسط دشمن» را از نخست وزیر دریافت کرد. او این جوایز نفیس را با دقت در خانه خود نگهداری می‌کند.

آقای فان وان تانگ، رئیس گروه مسکونی ترونگ کوی، بخش تان سن، استان ها تین، گفت که جانباز لو وان فوک فردی بود که در طول جنگ مقاومت و در زندان رنج و فداکاری زیادی را متحمل شد و سهم بزرگی در آرمان مبارزه و آزادی ملی داشت.

۹. وب‌پی

آقای تانگ گفت: «آقای فوک با بازگشت به زادگاهش، همیشه فعالانه کار می‌کرد، اقتصاد خانواده‌اش را توسعه می‌داد، با همه در هماهنگی زندگی می‌کرد و نمونه‌ای درخشان برای نسل جوان بود تا از او پیروی کنند.»

خانم تران تی توی نگا، نایب رئیس کمیته مردمی تان سن وارد، در گفتگو با خبرنگار دن تری گفت که آقای لو وان فوک یک جانباز معلول درجه دو با نرخ معلولیت ۶۱٪ و یک فعال انقلابی است که توسط دشمن زندانی شده است. او طبق مقررات ایالتی، کمک هزینه ماهانه و مراقبت‌های پرستاری دریافت می‌کند.

خانم نگا اطلاع داد: «آقای فوک همچنین درخواستی برای برخورد ترجیحی با مبارزان مقاومت آلوده به مواد شیمیایی سمی ارائه کرده است که بخش در حال حاضر در حال بررسی آن است. دولت و سازمان‌های محلی همیشه به مشارکت‌های او احترام می‌گذارند و از آنها قدردانی می‌کنند و مرتباً در تعطیلات و تت به دیدار او می‌روند، او را تشویق می‌کنند و به او هدایای قدردانی می‌دهند.»

محتوا: دونگ نگوین

عکس: دونگ نگوین، بائو کی

طرح: وو هانگ

Dantri.com.vn

منبع: https://dantri.com.vn/xa-hoi/ky-uc-ngay-quoc-khanh-cua-nguoi-tro-ve-tu-dia-nguc-tran-gian-20250820154956485.htm




نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تصویر ابرهای تیره‌ای که «در شرف فروپاشی» در هانوی هستند
باران سیل‌آسا بارید، خیابان‌ها به رودخانه تبدیل شدند، مردم هانوی قایق‌ها را به خیابان‌ها آوردند
بازسازی جشنواره نیمه پاییز سلسله لی در ارگ امپراتوری تانگ لانگ
گردشگران غربی از خرید اسباب‌بازی‌های جشنواره نیمه پاییز در خیابان هانگ ما برای هدیه دادن به فرزندان و نوه‌هایشان لذت می‌برند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول