او اولین ریاضیدان ویتنام، یک ماندارین مشهور در دوران سلطنت پادشاه له تان تونگ، محسوب میشود که به خاطر محاسبه دقیق اعداد آجر برای ساخت ارگ تانگ لانگ مشهور است.
شخص مذکور وو هو (۱۴۳۷-۱۵۳۰) اهل ناحیه بین گیانگ، استان های دونگ امروزی است.
طبق سوابق تاریخی، وو هو در کودکی به دلیل فقر نتوانست به مدرسه برود، اما خیلی زود استعداد ویژهای در ریاضیات نشان داد. وقتی روستاییان میخواستند خانهی اشتراکی ویرانشده را تعمیر کنند، بزرگان روستا گیج شده بودند و نمیدانستند چگونه برای تکمیل خانه محاسبه کنند. وو هو جوان فقط کافی بود به آن نگاه کند، سپس با استفاده از یک چوب روی زمین رسم کند و محاسبه کند و در یک لحظه کار تمام شد. کارگران ساختمانی دقیقاً مانند وو هو عمل کردند و در واقع، همه چیز درست بود. همه شگفتزده شدند و وو هو را به عنوان یک نابغه تحسین کردند، از آن به بعد تمام روستا برای حمایت از تحصیل او پول اهدا کردند.
در سال کوئی مویی (۱۴۶۳) در زمان سلطنت پادشاه له تان تونگ، او در سن ۲۰ سالگی آزمون سلطنتی (عنوان دکترای کنفوسیوسی در سیستم آزمون فئودالی) را با موفقیت پشت سر گذاشت، سپس به مقام رسمی رسید و به مقام وزیر دارایی رسید.
وو هو که به ریاضیات علاقه داشت، دستاوردهای هندسه و حساب را در آن زمان نظاممند کرد و کتاب «لاپ تان توان فاپ» را نوشت که در آن دستورالعملهای دقیق و مشخصی در مورد چگونگی تقسیم زمین، ساخت خانهها و استحکامات ارائه شده است. این اولین کتاب تخصصی در زمینه ریاضیات در کشور ما است.
وو هوو اثر «ایجاد یک قانون ریاضی» را از خود به جا گذاشت که دستورالعملهای دقیق و مشخصی در مورد نحوه تقسیم زمین بین مردم ارائه میداد. (عکس)
کتاب «داستان یک ماندارین ویتنامی» ثبت میکند که در آن زمان، پادشاه له تان تونگ دید که دروازههای ارگ تانگ لونگ که در دوران سلسله لی ساخته شده بود، به شدت آسیب دیدهاند، بنابراین خواست آنها را بازسازی کند. چندین ماندارین برای مدت طولانی برای اندازهگیری مأمور شدند، اما پس از یک ماه کامل، آنها هنوز نمیتوانستند تعداد آجرهای مورد نیاز برای ساخت ارگ را محاسبه کنند. پادشاه با دانستن استعداد وو هو در محاسبه و اندازهگیری، او را فرستاد تا تعداد آجرهای مورد نیاز برای ساخت ارگ را تخمین بزند.
پس از پایان اندازهگیری، به پادشاه گفت: «من با دقت محاسبه کردهام، حتی یک آجر هم خیلی بزرگ یا خیلی کوچک نیست.» یکی از مقامات ابراز تردید کرد و او را در موقعیت دشواری قرار داد: «در این صورت، لطفاً تعهدی بدهید، اگر اختلافی وجود داشته باشد، مجازات خواهید شد.»
پادشاه له تان تونگ پرسید: «اگر مقامات چنین ایدهای دارند، آیا شما جرات پذیرش آن را دارید؟» وو هوو پاسخ داد: «اعلیحضرت، من ایده شما را میپذیرم.»
وو هو سپس به کسی دستور داد که آجر بخرد و آنها را مرتب کنار دروازه شهر روی هم بچیند. وقتی کار تمام شد، مأمور خوشحال به نظر میرسید: «اعلیحضرت، هنوز یک آجر اینجا مانده است.»
وو هو آجر را در دست گرفت و با آرامش گفت: «اعلیحضرت و وزرا، این آجر زائد نیست. روی دیوار شرقی یک آجر شکسته وجود دارد، من مخصوصاً دستور دادهام که این آجر جایگزین آن شود.»
همه نیمه باور داشتند، نیمه شک داشتند، وو هوو پادشاه را به آن سوی دیوار هدایت کرد، به کارگران دستور داد بالا بروند تا آجر شکسته را بردارند و آجر جدیدی که کاملاً اندازه باشد، بگذارند. پادشاه له بسیار خوشحال شد و فرمان پاداش صادر کرد، همه شگفت زده شدند و وو هوو را تحسین کردند.
ترازو
منبع: https://vtcnews.vn/ky-tai-dat-viet-nguoi-xay-cong-thanh-thang-long-khong-thua-mot-vien-gach-ar925639.html






نظر (0)