Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

قهرمانان آن بهار را برای آرامش کشور ترک کردند.

Việt NamViệt Nam16/02/2024

از امروز، ۱۷ فوریه، روزنامه های دونگ شروع به انتشار مجموعه‌ای از مقالات با عنوان «قهرمانانی که در آن بهار برای صلح ملت جان باختند» خواهد کرد. این مجموعه داستان‌های فداکاری‌های قهرمانانه شهدای استان های دونگ در طول جنگ برای دفاع از مرزهای شمالی و میراث ماندگار این قهرمانان را در قلب‌های بازماندگان بازگو می‌کند.

z5145836217432_a527487c26b7a4f283cc04ac0638ac56(1).jpg
میدان‌های نبرد قدیمی اکنون در پهنه‌ای وسیع از رنگ سبز پوشیده شده‌اند و مرزهای ملی با خون و استخوان ده‌ها هزار هموطن و سرباز تثبیت شده‌اند.

درس ۱ - ۴۵ سال سوگواری برای شوهرش و بزرگ کردن تنها فرزندش.

خانم نگوین تی دانگ (متولد ۱۹۵۴، ساکن بخش ویت هوا، شهر های دونگ) با اینکه نیمی از عمرش را گذرانده، هنوز هم به روشنی همسرش، شهید و قهرمان نیروهای مسلح خلق، فام شوان هوان، را به یاد می‌آورد. سخنان دلگرم‌کننده و داستان‌های شجاعت او، انگیزه‌ای بود که به خانم دانگ کمک کرد تا تنها دخترش را به تنهایی بزرگ کند.

بالاخره برگشت.

در خانه‌ای مرتب و محصور در فضای سبز، در انتهای کوچه‌ای آرام در خیابان ویت هوآ، بخش ویت هوآ (شهر های دونگ)، خانم نگوین تی دانگ و دخترش، فام تی تو ها، با چشمانی اشکبار به آثار باستانی که از همسر و پدرشان - شهید و قهرمان نیروهای مسلح خلق، فام شوان هوان - نگهداری می‌کنند، نگاه می‌کنند. این آثار شامل چندین مدال رنگ‌پریده در گذر زمان، یک تقدیرنامه برای "عملکرد برجسته در کنترل سیل" از منطقه نظامی ساحل چپ ... می‌شود. قدمت همه این آثار باستانی به قبل از شروع جنگ مرزی شمالی برمی‌گردد. او قبل از مرگش در مرز شمالی، سال‌های زیادی را در جبهه‌های جنگ ویتنام جنوبی و لائوس در طول جنگ علیه ایالات متحده گذرانده بود.

5134b59f-35d7-41a0-8511-0c1dbdd4effa-487-000006692b3ea08f(1).jpg
تصویری از زنی که ۴۵ سال را در سوگ شوهرش و بزرگ کردن فرزندانش گذراند - خانم نگوین تی دانگ، همسر شهید و قهرمان نیروهای مسلح خلق، فام شوان هوان.

آقای فام شوان هوان در سال ۱۹۴۸ در کمون ویت هوآ (منطقه کام گیانگ) که اکنون بخشی از بخش ویت هوآ (شهر های دونگ) است، متولد شد. در آوریل ۱۹۶۸، در سن ۲۰ سالگی، با والدین و دوست دخترش که در همان روستا زندگی می‌کردند - که اکنون خانم دانگ است - خداحافظی کرد تا برای جنگ به جنوب برود.

حدود سال ۱۹۷۷، دو سال پس از پیروزی کامل در جنگ علیه ایالات متحده، زمانی که شمال و جنوب متحد شدند، او از لائوس به تان هوآ بازگشت. خانم دانگ با شنیدن این خبر سعی کرد سوار اتوبوس شود تا به دیدار معشوقش برود. دیدار کوتاه اما احساسی بین سربازی که هنوز بوی باروت می‌داد و دختری روستایی که تازه بیست و سه ساله شده بود، اگرچه آرزویشان را برآورده نکرد، اما عشق کوچکی را برایشان به ارمغان آورد: دخترشان، فام تی تو ها، که در ژوئن ۱۹۷۷ به دنیا آمد. وقتی تو ها هشت ماهه بود، آقای هوان برای دیدار به خانه بازگشت. در آن زمان، اوضاع در مرز شمالی به طور فزاینده‌ای پیچیده می‌شد. قبل از اینکه دخترش حتی بتواند از نزدیک با پدرش ارتباط برقرار کند، آقای هوان مجبور شد دوباره آنجا را ترک کند.

خانم دانگ با احساسی گفت: «او کوله پشتی‌اش را روی شانه‌اش انداخت، در حالی که دخترش خواب بود با همه خداحافظی کرد و پیاده به سمت ایستگاه قطار کائو شا (کام گیانگ) رفت تا به سمت شمال مرز برود. ما فقط می‌دانستیم که او قرار است با نیروهای توسعه‌طلب بجنگد، اما از جزئیات آن خبر نداشتیم. یک بار، نامه‌ای را که نوشته بود خواندم؛ نبرد شدید بود و آنها به تعداد زیاد از مرز عبور کردند.»

چند روز بعد، رفقایش به او نامه نوشتند و اطلاع دادند که در جنگ کشته شده است. یک بعد از ظهر، پستچی بیرون ایستاده بود و فریاد می‌زد: «خانم دانگ کیست؟ بیا بیرون و این نامه را بگیر!» در آن لحظه، خانم دانگ فرزندش را در آغوش گرفت، بی‌کلام، در حالی که اشک‌هایش را فرو می‌خورد. او می‌دانست که مردان در زمان جنگ برای «یک مرگ، دو مرگ» آماده هستند، اما امیدوار بود که خبر مرگ شوهرش فقط یک گزارش دروغ باشد...

اما او سرانجام بازگشت، هرچند در قالبی متفاوت!

از اشتیاق و عشق به دخترتان به عنوان حمایت خود استفاده کنید.

۲۶۵۶۷۰d۰-۹f۲۰-۴۵۷f-b۱b۴-a۶۶be۴۳۲e۸۳b-۴۸۷-۰۰۰۰۰۶۶۹۵۳b۵۸۲۸f.jpg
فام تی تو ها (سمت چپ تصویر) که پدرش را در کودکی از دست داده بود، به تنهایی توسط مادرش بزرگ شد.

خانم دانگ که شوهرش را در سن ۲۵ سالگی از دست داده بود و دختری داشت که هنوز دو ساله نشده بود، می‌دانست که راه پیش رو پر از موانع خواهد بود.

در شب‌های سرد و بارانی، خانم دانگ در خانه‌ی ویرانش دراز کشیده بود و فقط می‌توانست دخترش را محکم در آغوش بگیرد تا گرم شود. با یادآوری نگاه مصمم شوهرش و سپس نگاه کردن به گونه‌های تپل دخترش، خانم دانگ می‌دانست که برای بزرگ کردن فرزندش باید قوی‌تر باشد تا فداکاری شوهرش بی‌نتیجه نماند.

فام تی تو ها تعریف کرد: «وقتی خیلی کوچک بودم، واحد پدرم مرا به سا پا برد تا مزارش را زیارت کنم. با اینکه کوچک بودم، هنوز اشک‌های رفقای پدرم را به یاد دارم. در آن زمان فکر می‌کردم پدرم حتماً یک قهرمان است.»

آقای هوان کوچکترین پسر بود، بنابراین خانم دانگ و فرزندانش با والدین شوهرش زندگی می‌کردند. خانم دانگ برای تأمین معاش خانواده و دختر اغلب بیمارش، مجبور بود کارهای زیادی انجام دهد، اما عمدتاً به چند شالیزار برنج اجاره‌ای و دوازده خوک متکی بود. با وجود سختی‌ها، روستاییان هرگز شکایتی از او نشنیدند. او تمام مشکلات و اشتیاق بزرگ کردن فرزندانش را تحمل کرد. خانم تو ها از دانشگاه حقوق هانوی فارغ‌التحصیل شد و سپس در وزارت دادگستری مشغول به کار شد. بعداً، او و همسرش برای همیشه به شهر های دونگ نقل مکان کردند تا با مادرش زندگی کنند و با هم یک کسب و کار را اداره کنند.

در سال ۱۹۹۷، پس از ۱۸ سال مدفون بودن در مرز شمالی، خانواده‌اش بقایای او را به خانه بازگرداندند.

تو ها گفت: «هنوز هم یک قبر نمادین آنجا وجود دارد. در سال ۱۹۹۷، خانواده جسد پدرم را بازگرداندند و کمون مراسم یادبودی ترتیب داد. تنها در آن زمان بود که خانواده جنگی را که پدرم و رفقایش از سر گذراندند، به روشنی درک کردند و از فداکاری قهرمانانه او آگاه شدند.»

در سال ۱۹۷۹، ستوان هوان فرمانده گروهان ۱۰، گردان ۶، هنگ ۱۴۸، لشکر ۳۱۶، منطقه نظامی ۲ بود. در فوریه ۱۹۷۹، او به دستاوردهای برجسته بسیاری دست یافت و واحد خود را در از بین بردن ۲۵۰ سرباز دشمن رهبری کرد. در ۲۲ فوریه ۱۹۷۹، دشمن تعداد زیادی از نیروها را با پشتیبانی توپخانه برای حمله به مواضع واحد بسیج کرد. ستوان هوان با آرامش فرماندهی کرد و با نشان دادن تدبیر و انعطاف‌پذیری، در حملات رو در رو و پهلو و همچنین حملات از عقب شرکت کرد. واحد او صدها سرباز دشمن را از بین برد، حملات متعددی را دفع کرد و موقعیت خود را حفظ کرد.

در ۲۳ فوریه ۱۹۷۹، دشمن یک گردان را با پشتیبانی توپخانه برای حمله به این موضع بسیج کرد. آقای هوان فرماندهی واحد خود را در نبردی شدید بر عهده داشت و برای هر متر سنگر و هر استحکامات می‌جنگید. در این نبرد، او به تنهایی ۴۵ سرباز دشمن را از بین برد.

در ۲۸ فوریه ۱۹۷۹، پس از شکست‌های سنگین و متعدد، دشمن نیروی بزرگی را بسیج کرد و آن را به جهات متعدد و نقاط حمله علیه میدان نبرد تقسیم کرد. آقای هوان از صبح تا عصر فرماندهی واحد خود را در نبرد بر عهده داشت و حملات زیادی را دفع کرد و پس از انجام مأموریتش، شجاعانه جان خود را فدا کرد.

آقای فام شوان هوان نشان لیاقت نظامی درجه سه، سه نشان لیاقت رزمی درجه سه و عنوان قهرمان در مبارزه ضد آمریکایی را دریافت کرد. در ۲۰ دسامبر ۱۹۷۹، رئیس جمهور جمهوری سوسیالیستی ویتنام پس از مرگ، عنوان قهرمان نیروهای مسلح خلق را به او اعطا کرد.

قسمت بعدی: بقایای سربازان کشته شده در میان رگبار گلوله‌ها بازمی‌گردند.

نگوین تین هوی

منبع

برچسب: قهرمان

نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

یک مکان تفریحی کریسمس با یک درخت کاج ۷ متری، شور و هیجان زیادی را در بین جوانان شهر هوشی مین ایجاد کرده است.
چه چیزی در کوچه ۱۰۰ متری باعث ایجاد هیاهو در کریسمس می‌شود؟
غرق در جشن عروسی فوق‌العاده‌ای که ۷ شبانه‌روز در فو کوک برگزار شد
رژه لباس‌های باستانی: شادی صد گل

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

دان دن - «بالکن آسمانی» جدید تای نگوین، شکارچیان جوان ابرها را به خود جذب می‌کند

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول