پیوند قلب جدید به فات کمک کرد تا سالمتر شود - عکس: تران مای
مدت زیادی از آخرین باری که فات تعطیلات تت کاملی را پشت سر گذاشته بود، زمانی که میتوانست بدون احساس خستگی به همسایگانش سر بزند، میگذشت.
فات به لطف قلبهای دیگران زنده است و تمام خانوادهی مرد جوان غرق در شادی هستند. آقای هوین ون تین (52 ساله، پدر فات) گفت: «قبلاً هرگز تمام خانواده عید تت را با چنین خندهی شادیبخشی مانند این عید تت سال مار جشن نگرفته بودند.»
تاریکی در پای چراغ
آقای تین با ریختن یک فنجان چای، با آسودگی آن را به مهمانش تعارف کرد. پدر مهربان هر از گاهی با نگاهی به فات لبخند میزد. آقای تین در اعماق وجودش، فات را فرزند کوچک خود میدانست که تا آخر عمر به مراقبت و عشق او نیاز دارد.
در طول مکالمه، احساسات عشق و محبت در هم تنیده شده بود و فات در مرکز داستانی به طول یک دهه قرار داشت. در سال ۲۰۱۴، فات ۱۳ ساله شد، در درسهایش عالی بود و رفتار خوبی داشت. پدرش با دیدن هوش پسرش به همسرش گفت: «زندگی ما سخت بوده است، اما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا فات را بزرگ کنیم تا بتواند از زندگی یک کشاورز فرار کند. من معتقدم که او به موفقیت دست خواهد یافت.»
البته، خانم هوین تی هوانگ (۴۹ ساله، مادر فات) نیز همین امید را داشت. اما این شادی کوتاه مدت بود، در حالی که درد طولانی مدت بود. در جریان یک بازی فوتبال با دوستانش، فات احساس درد در قفسه سینه کرد و سپس به شدت استفراغ کرد. آقای تین پسرش را برای درمان اورژانسی به بیمارستان عمومی استان کوانگ نگای برد و سپس او را به بیمارستان دانانگ منتقل کرد.
وقتی نتایج آزمایشها نشان داد که فات به کاردیومیوپاتی گشاد شده و نارسایی قلبی مرحله نهایی مبتلا است، دنیا در مقابل چشمان آقای و خانم تین فرو ریخت. عملکرد قلب فات تنها ۱۲٪ بود. درد و حملات غش مدام تکرار میشد. خانم هوانگ به خاطر نمیآورد که پسرش چند بار در شرایط بحرانی به بیمارستان منتقل شده است.
آقای تین در حالی که دستش را دور شانه پسرش حلقه میکرد، گفت: «این حس که برای پسرم پر از امید هستم، و بعد ناگهان متوجه میشوم که جانش در خطر است، واقعاً وحشتناک است. مثل تاریکی زیر چراغ است، کاملاً سیاه.»
فات در حالی که کنار پدرش نشسته بود و به داستان او گوش میداد، ناگهان به فکر فرو رفت. فات خودش هرگز تصور نمیکرد که زندگیاش به چنین بنبستی برسد. اگرچه او تمام تلاش خود را برای غلبه بر بیماریاش کرده بود، در آزمون ورودی دانشگاه قبول شده بود و حتی وارد دانشگاه شده بود، اما تقلای مداوم برای بالا رفتن از پلهها و نفس نفس زدن، او را مجبور کرد که از رویای خود دست بکشد و به زادگاهش بازگردد.
فات گفت: «از وقتی دانشگاه را رها کردم و به خانه برگشتم، آنقدر خسته بودهام که گاهی اوقات حتی از بالکن تا حیاط هم نفسم بند میآید. نیازی به آزمایش نداشتم؛ از قبل میدانستم که زندگیام به پایان خود نزدیک میشود.»
«نور سرنوشت» کمرنگ شد و تاریکی زندگی فات را فرا گرفت. اما آقای تین، به عنوان یک پدر، از پذیرش این واقعیت خودداری کرد. فات در سال ۲۰۱۸ «تا زمانی که هنوز امیدی هست» برای خدمت در قانون ثبتنام کرد.
پیوند قلب
در بیمارستان مرکزی هوئه، آقای تین بالاخره اعتراف کرد: «من برای پیوند قلب ثبتنام کردم چون به عنوان یک پدر، نمیتوانستم تحمل کنم که فرزندم رنج بکشد. اما صادقانه بگویم، درک میکنم که پیدا کردن یک قلب سازگار و پول جراحی واقعاً فراتر از توان خانواده من است.»
در واقع، بیمارستان یک بار قلب سازگار را اعلام کرد و پزشکان دلسوز در هوئه از جامعه درخواست حمایت برای انجام پیوند و نجات فات کردند. اما ناگهان قلب اهدایی از تپیدن ایستاد و کورسوی امید خاموش شد.
در موارد بعدی، هر زمان که قلبی اهدا میشد، پزشک فات را برای آزمایش فرا میخواند. بسیاری از اوقات نتایج آزمایشها ناهماهنگ بود و بارها او مجبور میشد در نیمه راه برگردد زیرا پزشک اعلام میکرد که شخص دیگری برای آزمایش آمده و با او مطابقت دارد... فات گفت: «پزشکان نسبت به بیمارانی مثل من بسیار دلسوز هستند! آنها میخواهند همه را نجات دهند، اما من میدانم که این کار آسان نیست.»
![]()
معاون رئیس جمهور وو تی آن شوان و وزیر بهداشت دائو هونگ لان از بیمارستان مرکزی هوئه بازدید کردند تا فات را ببینند و هدایایی برای تشویق او اهدا کنند - عکس: ارائه شده توسط سوژه.
بخت خوب از راه رسید و امید به پیوند قلب را دوباره زنده کرد.
در طول آن سالهای سخت، فات در اینترنت پرسه میزد و به دنبال گروههایی از افراد با بیماریهای مشابه میگشت تا درمانی مناسب برای قلب ضعیفش پیدا کند. سپس، خوشبختانه، شخصی که پیوند قلب انجام داده بود و در کوانگ نگای زندگی سالمی داشت، فات را به معلم بازنشسته نگوین تی تو تائو معرفی کرد - کسی که قبلاً برای او درخواست کمک کرده بود.
پدربزرگ فات، گویی امیدی دوباره در دلش زنده شده بود، او را به کمون نگیه توآن، شهرستان نگیه، استان کوانگ نگی برد تا تائو را پیدا کند. تائو با شنیدن میل شدید مرد جوان به زندگی و شرایط وخیمش، قلبش فرو ریخت. او پرونده پزشکی فات را برای یکی از دوستانش که پزشک بود در ایالات متحده فرستاد و درخواست کمک کرد.
خانم تائو به طور محرمانه گفت: «آن پزشک قلبی از طلا دارد. من از او درخواست حمایت مالی کردم و او به بسیاری از بیماران بدحال کمک کرد تا از بیماریهایشان بهبود یابند.»
در طول عید تت در سال ۲۰۲۳، پزشک از آمریکا به ویتنام بازگشت و سپس از زادگاهش در کوانگ نگای بازدید کرد. خانم تائو، فات را نزد او برد. ملاقات کوتاه بود، اما موافقت پزشک برای تأمین کامل هزینه جراحی و تماس او با همکارانش در بیمارستان مرکزی هوئه در مورد وضعیت فات، پس از بازگشت از ایالات متحده دور، برای روشن کردن آتش امید کافی بود.
خانم هوآنگ با شنیدن داستان پسرش، اشک در چشمانش حلقه زد. مادر بیچاره، علاوه بر خانم تائو، هرگز دیگر نیکوکاران خانوادهاش را ندیده بود. خانم هوآنگ گفت: «فکر میکردم فات را از دست میدهم، بنابراین وقتی ۴۰ ساله شدم، پسر دیگری به دنیا آوردم. حالا فات اینجا نشسته و در طول عید تت تخمه آفتابگردان میخورد و سالم است. کلماتی مانند «سپاسگزاری» و «سپاسگزاری» برای بیان احساسات من نسبت به نیکوکارانی که به فات کمک کردند، کافی نیستند.»
![]()
این مرد جوان که با شادی به همراه والدینش از بهار جدید استقبال میکرد، به لطف قلب شخص دیگری، زندگی تازهای یافت - عکس: تران مای
به طور اتفاقی، ما یک قلب سازگار پیدا کردیم.
داستان در هم تنیده و تکه تکه است، اما وقتی قطعات آن کنار هم قرار میگیرد، مهربانی این زندگی را آشکار میکند. فات در ۱۳ سالگی از بیماری خود مطلع شد؛ پیوند قلب او سیزدهمین پیوند قلب بین ویتنام بود و فات چهاردهمین بیمار پیوند قلب بود که توسط بیمارستان مرکزی هوئه انجام شد.
فات هنوز هم به وضوح ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ را به یاد دارد. پس از معاینه، او برای صرف صبحانه جلوی بیمارستان مرکزی هوئه رفت که دکتر نگوین تا دونگ با او تماس گرفت و به او اطلاع داد که پیوند قلب در دسترس است. فات گفت: «انگار تقدیر چنین بود. به او گفتم که در بیمارستان هستم، بنابراین برای معاینه رفتم و پیوند قلب کاملاً با من مطابقت داشت.»
سالها، فات بارها و بارها به بیمارستان مراجعه کرده بود، اما نتیجهای نگرفته بود، اما ناگهان، بهطور اتفاقی، «به چراغ رو به خاموشی بنزین اضافه کرد.» فات فقط فرصت کرد با پدرش تماس بگیرد و به او بگوید: «زود بیا، الان ضربان قلبم شروع میشود.» آقای تین با اقوام تماس گرفت، با عجله چند لباس برداشت و به سمت فات شتافت. در این زمان، فات در «بخش ویژه» بستری شده بود.
از لحظهای که قلب دریافت و از هانوی به هوئه منتقل شد، قلب اهدایی در سینه فات شروع به تپیدن کرد. این مسابقهای با زمان بود و توسعه سیستم مراقبتهای بهداشتی کشور را به طور کامل نشان میداد. آقای تین داستان را با صدایی عجولانه تعریف میکرد، گویی میخواست هر لحظه از آن روز، ۲۷ نوامبر، را از نو خلق کند.
آقای تین با صدایی گرفته و پر از احساسات گفت: «صبح روز بعد، پزشک به من گفت که پیوند قلب موفقیتآمیز بوده و عملکرد قلب ۶۲ درصد است. دست و پاهایم از شادی میلرزید. در تمام عمرم هرگز به همسرم زنگ نزده بودم و در حین صحبت با او اینطور گریه نکرده بودم.»
خانواده از طریق پزشکان متوجه شدند که قلب موجود در سینه فات متعلق به مرد جوانی است که متأسفانه در یک تصادف رانندگی دچار آسیب مغزی شده بود. با وجود تلاش پزشکان بیمارستان نظامی ۱۰۳ (هانوی)، او زنده نماند. پس از سومین تشخیص «مرگ مغزی»، بستگان مرد جوان موافقت کردند قلبی را که فات به اندازه کافی خوش شانس بود که دریافت کند، اهدا کنند.
علاوه بر این، مهربانی این نیکوکار، که آنها هرگز او را ندیده بودند، با اهدای ریهها، کبد و کلیههایشان، جان بسیاری دیگر را نجات داد.
فات گفت: «کاش میتوانستم خانوادهاش را ببینم و از آنها قدردانی کنم. قلبی که مرا زنده نگه داشته، بسیار مهربان و دوستداشتنی است.»
سخنان دلگرم کننده معاون رئیس جمهور
بیش از شش ماه پس از پیوند قلب، معاون رئیس جمهور وو تی آن شوان و وزیر بهداشت دائو هونگ لان از بیمارستان مرکزی هوئه بازدید کردند تا فات را ببینند و هدایایی برای تشویق او به او بدهند.
احوالپرسیهای معاون رئیسجمهور و وزیر فراتر از تصور فات بود، زیرا «بیش از حد خودمانی» بودند. فات تعریف کرد: «خانم شوان از من پرسید که حالم چطور است و در چه کلاسی درس میخوانم. گفتم که خیلی سالمتر از قبل هستم و دیگر به مدرسه نمیروم. خانم شوان کمی ناراحت بود و امیدوار بود که بهبود پیدا کنم و به مدرسه برگردم. به او قول دادم که به مدرسه برمیگردم و بعد از پیوند قلب با جدیت داروهایم را مصرف میکنم.»
تمام خانواده، متشکل از کشاورزانی از دورافتادهترین بخش در منطقه نگیا هان، پس از بهبودی فات، اهمیت اهدای عضو را درک کردند. آقای تین حتی با جزئیات شرح داد: «در ۱۹ مه ۲۰۲۴، نخست وزیر فام مین چین برای اهدای عضو ثبت نام کرد و از شهروندان بزرگسال ویتنامی خواست تا داوطلب اهدای عضو شوند. به زودی، خانواده من نیز برای اهدای عضو ثبت نام خواهند کرد تا بعداً بتوانیم به کسی مانند پسر من که آنها را دریافت میکند، کمک کنیم.»
منبع: https://tuoitre.vn/toi-tuong-se-mat-con-nhung-nho-ghep-tim-gio-con-con-duoc-choi-tet-20250210084342537.htm






نظر (0)