Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

خاطرات تأثیرگذار شهید که برای دخترش نوشته شده و هرگز او را ندیده است

Người Đưa TinNgười Đưa Tin30/04/2024


هانگ ها ۱۴:۱۱ مارس، ۲۸ مارس ۲۰۲۳ به بریتانیا خاطرات تأثیرگذار شهید که برای دخترش نوشته شده و هرگز او را ندیده است

هانگ

شهید نگوین کوانگ سو در دفتر خاطرات میدان نبرد خود، ۴ صفحه را به دخترش اختصاص داده است. این سرباز در مورد جنگ، سنت‌های خانوادگی، آرمان‌های انقلابی، خوشبختی و آرزوهایش برای دخترش با او درددل کرده است.

دفتر خاطرات جنگ پدرم

برای خانم نگوین تی هوا، ۵۹ ساله، ساکن شهر تان چونگ، شهرستان تان چونگ، استان نگ آن ، «دفتر خاطرات جنگ» یادگار پدر عزیزش که جان خود را فدا کرد، هدیه‌ای گرانبهاست. اگرچه این هدیه از روی یک نسخه فیلم چاپ شده بود، اما همچنان باعث شد این زن نتواند احساسات خود را پنهان کند و به گریه بیفتد. خانم نگوین تی هوا تنها دختر شهید نگوین کوانگ سو، از کمون تان لام (که اکنون کمون نگوک سون است)، شهرستان تان چونگ است.

خانم نگوین تی هوا هنگام صحبت درباره پدرش احساساتی شد.

به گفته خانم نگوین تی لوک (۸۳ ساله)، همسر شهید نگوین کوانگ سو، او در سال ۱۹۴۱ متولد شده است (در پرونده ثبت نام نظامی او آمده است که او در سال ۱۹۴۴ متولد شده است). پس از پیوستن به ارتش، او به تحصیل در یک مدرسه نظامی در وین فوک منصوب شد. در طول دوران تحصیل او در آنجا، همسرش نیز به دنبال شوهرش به کار در کارخانه آجر و کاشی رفت. در ۳۱ اکتبر ۱۹۶۷، سرباز نگوین کوانگ سو دستور گرفت که برای جنگ به جنوب برود، در این زمان دخترش تنها ۱ سال داشت.

طبق گواهی فوت، شهید نگوین کوانگ سو در ۲۶ فوریه ۱۹۶۹ در جبهه جنوبی درگذشت. با این حال، خانواده‌اش تا سال ۱۹۷۱ گواهی فوت او را دریافت نکردند. در طول سال‌های جنگ، او فقط نامه‌ای با عجله نوشته شده به خانه فرستاد و اطلاع داد که در راه ارتفاعات مرکزی است. تنها نامه‌ای که او برای خانواده‌اش فرستاد، دیگر در دسترس نیست.

خاطرات خانم هوآ از پدرش انگار تهی بود. بنابراین وقتی این زن با پسرش در مورد دفتر خاطرات پدربزرگش که در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده بود تماس گرفت، چنان متأثر شد که نتوانست جلوی اشک‌هایش را بگیرد. شبی در اواخر مارس ۲۰۲۴ بود که پسرش عکس‌هایی از دفتر خاطرات را برای خانم هوآ فرستاد. این زن در حالی که در گوشی‌اش می‌چرخید تا عکس‌های دفتر خاطرات پدرش را ببیند، بی‌صدا گریه می‌کرد. روی جلد دفتر خاطرات نوشته شده بود: «دفتر خاطرات جنگ، جلد ۱، تان چونگ». در پایین جلد دفتر خاطرات نیز نوشته شده بود: «به برادرم: نگوین کوانگ دونگ، روستای نها جیاپ، کمون تان لام، منطقه تان چونگ». خانم هوآ با خواندن دفتر خاطراتی که پدرش از خود به جا گذاشته بود، مانند یک کودک به گریه افتاد.

گزیده‌هایی از دفتر خاطرات شهید نگوین کوانگ سو

در آن دفتر خاطرات، سرباز نگوین کوانگ سو بیشتر درباره نبردهایی که او و واحدش در آنها شرکت کرده بودند، درباره آرمان‌های انقلابی، درباره اشتیاق بی‌پایان سرباز برای خانواده، همسر و دخترش نوشته بود. به طور خاص، این سرباز ۴ صفحه از دفتر خاطرات را به درد دل با دختر محبوبش اختصاص داده بود. از زمان ورود به میدان جنگ، این سرباز حتی یک بار هم دخترش را ندیده است، اما عشق پدر به دخترش بی‌حد و مرز است و در دفتر خاطراتش بیان شده است.

و سخنان پندآمیز اشکبار

در طول سال‌های نبرد شدید، با مشاهده‌ی فداکاری بسیاری از رفقا، به نظر می‌رسید که این سرباز نیز نقشه‌های خودش را دارد.

«هوآ، فرزندم! امروز احساس می‌کنم باید با تو درد دل کنم. اگر فردا، وقتی اتحاد دوباره فرا برسد، این دفتر خاطرات را - که در روزهای سخت و طاقت‌فرسای جنگ با آمریکایی‌ها همراهم بود - برای دیدنت بیاورم. اگر قرار باشد بمیرم (که در حین جنگ با دشمن طبیعی است)، وزارت امور سیاسی آن را برای دیدنت برمی‌گرداند. از این طریق، چیزی در مورد پدرت خواهی فهمید...

هوآ، بعداً خواهی پرسید: تو تاریخ مبارزه قهرمانانه ملت ما علیه آمریکایی‌ها را مطالعه کردی، من در آن زمان چه کار کردم؟ اگر در خانه بودم، چگونه به تو پاسخ می‌دادم؟ می‌خواهم به کتاب تاریخ شخصی‌ات افتخار کنی: من برای جنگیدن علیه آمریکایی‌ها رفتم... "هوآ، فرزندم! یادت باشد، مرا ناامید نکن. وقتی بزرگ شدی، به مدرسه برو، برای ازدواج عجله نکن... وقتی بزرگ شدی، عضو واقعی حزب کمونیست شو! آرزو می‌کنم آدم خوبی باشی! بوس!"، گزیده‌ای از دفتر خاطرات شهید نگوین کوانگ سو برای دخترش.

گزیده‌هایی از دفتر خاطرات شهید نگوین کوانگ سو

در ۱۹ سپتامبر ۱۹۶۸، سرباز همچنین کلمات عاشقانه و نصیحت‌آمیزی برای همسرش نوشت. «این چند روز گذشته خیلی به تو فکر کرده‌ام. هر چه بیشتر فکر می‌کنم، بیشتر دوستت دارم... وقتی برگردم، از تو مراقبت خواهم کرد، تمام شرایط را فراهم خواهم کرد تا سختی‌ها و مشکلات کمتری داشته باشی، تو مانند هر زن دیگری سربلند خواهی بود. اگر مجبور باشم در مبارزه با دشمن ظالم و وحشی خودم را فدا کنم، این چیزی است که قبل از خداحافظی به تو می‌گویم... اگر مرا دوست داری، وفادار نباش و رنج نکش. جسور باش و کسی را پیدا کن که صبح و شب با تو به خانه بیاید، آن شخص باید کسی باشد که از جنگ با آمریکایی‌ها برگشته باشد.» این یادداشت‌های روزانه شهید نگوین کوانگ سو است که به همسر محبوبش تقدیم شده است.

پدرش وقتی او هنوز خیلی کوچک بود فوت کرد و مادرش دوباره ازدواج کرد، بنابراین زندگی او با سختی‌های زیادی روبرو شد. پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، هوآ در یک کارخانه مشغول به کار شد و ازدواج کرد. پس از چند سال، کارخانه منحل شد و او برای امرار معاش به شهر بازگشت و مغازه کوچکی باز کرد.

خانم هوآ با صدایی گرفته گفت: «پدرم وقتی خیلی کوچک بودم به جنگ رفت و مرد. تقریباً هیچ خاطره‌ای از او ندارم. بعد از ۵۶ سال، با خواندن دفتر خاطراتش، خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. به لطف صفحات دفتر خاطرات، می‌دانم که او چگونه زندگی کرد و جنگید. هر سطر از دفتر خاطراتش که به خانواده‌اش، مادرش و من تقدیم شده، مانند تسلی خاطری است که تا حدودی دلتنگی‌ام را در طول این سال‌ها جبران می‌کند.»

آقای لو ویت دونگ یک نسخه چاپ شده از دفتر خاطرات را به خانواده خانم هوآ داد.

خانواده خانم هوآ با دریافت این دفترچه خاطرات، امید بیشتری برای یافتن اطلاعات و بقایای شهید نگوین کوانگ سو دارند. آقای لو ویت دونگ، یک گروه داوطلب که در جستجوی قبور شهدا و حمایت از جابجایی شهدا به زادگاهشان در نگ آن - ها تین است، فاش کرد که دفترچه خاطرات شهید نگوین کوانگ سو از انجمن حمایت از شهدای ویتنام دریافت شده است تا ارتباطاتی پیدا شود و به خانواده بازگردانده شود. یکی از اعضای انجمن حمایت از شهدای ویتنام اطلاعات مربوط به شهید نگوین کوانگ سو را در وب‌سایت kyvatkhangchien.com منتشر کرد و برای انتقال اسناد به آقای لو تین دونگ متصل شد تا اطلاعات مربوط به شهید را به او منتقل کند. آقای دونگ خیلی سریع، از طریق افسران سیاست‌گذاری و شبکه‌های اجتماعی، اطلاعاتی در مورد بستگان پیدا کرد و با دختر شهید، خانم نگوین تی هوآ، تماس گرفت.

در دفتر خاطرات شهید نگوین کوانگ سو، او مطالب زیادی در مورد مکان‌هایی که او و رفقایش در آنها جنگیده‌اند، نوشته است. خانم هوآ در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کرد، گفت: «اگرچه دفتر خاطرات پدرم فقط کپی است، اما هدیه‌ای بی‌قیمت برای خانواده‌ام است. این دفتر نه تنها از نظر معنوی ارزشمند است، بلکه پدرم در آن نبردها و مکان‌های جنگی را که در آنها شرکت کرده بود، ثبت کرده است. امیدوارم با اطلاعاتی که داریم، بتوانیم بقایای پدرم را پیدا کنیم و آنها را برای دفن به زادگاهش برگردانیم.»

اچ اچ

NGUOIDUATIN. | سه شنبه 30 آوریل 2024 | ساعت 15:00



منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

حفظ روحیه جشنواره اواسط پاییز از طریق رنگ‌های مجسمه‌ها
تنها روستای ویتنام را در بین ۵۰ روستای زیبای جهان کشف کنید
چرا فانوس‌های پرچم قرمز با ستاره‌های زرد امسال محبوب هستند؟
ویتنام برنده مسابقه موسیقی Intervision 2025 شد

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

No videos available

اخبار

نظام سیاسی

محلی

محصول