گروه C20 F341 ما، با ۱۱۰ عضو، از جمله ۶۰ سرباز دانشجو از دانشگاه تربیت معلم وین، به مدت ۲ سال با پشتکار مهارتهای شناسایی را در حومه آرام تمرین کردهاند. آنها مشتاقانه منتظر روزی هستند که برای پیوستن به نبرد به جنوب بروند. این آمادگی دقیق، روحیه و عزم راسخ بالایی را نشان میدهد. بیایید درباره این سفر چالشبرانگیز و پرمعنا بیشتر بدانیم.
صبح روز سیام تت آن سال، تمام گروهان گرد هم آمدند تا به کمیسر سیاسی نگوین له هوی و فرمانده گروهان له تران کوی گوش دهند که ماموریت جدید را اعلام میکردند. این دستور حرکت از فرماندهی لشکر بود. ما نمیدانستیم کجا میرویم، اما هوی گفت که مقصد کل لشکر، میدان نبرد B2 - منطقه جنوب شرقی - خواهد بود. در آن زمان، نشستن در شمال و شنیدن درباره شرق و B2 حتی دورتر از رفتن به اتحاد جماهیر شوروی به نظر میرسید، چه برسد به رفتن به جنگ.
ما در خانههای کاهگلی مردم هاتران اقامت داشتیم، نزدیک به هم مثل اعضای خانواده، اما رئیس کوی دستور داد: کاملاً مخفیانه، نگذارید مردم بدانند که ما به جنگ میرویم. اگر مردم ندانند، دشمن هم نخواهد فهمید، یک لشکر پیاده نظام اصلی کامل با دهها هزار سرباز اضافی در میدان نبرد واقعاً بسیار جدی است، پنهانکاری از همه چیز مهمتر است.
زیل - ۱۳۰ دستگاه خودرو ساخت اتحاد جماهیر شوروی که سربازان را به میدان نبرد منتقل میکنند
عکس: TL
آن روز، اداره تدارکات برای عید تت یک خوک را ذبح کرد. معاون کمیسر سیاسی، هو وان توآن، و معاون فرمانده گروهان، له هونگ مائو، به تک تک دستهها رفتند و به همه گفتند که خوب غذا بخورند تا برای سفر نیرو بگیرند.
این آخرین تت ما در شمال بود. روز بعد از اولین روز تت، ما کاملاً به سلاحهای جدید، تفنگهای کلاشنیکف تاشو با ۲ خشاب پر، ۲ دست لباس سوژو کاملاً نو، کفشهای برزنتی ساق بلند نو و صندلهای لاستیکی مجهز شده بودیم.
هر نفر همچنین ۱۰ کیلوگرم برنج، ۲ کیلوگرم غذای خشک، گوشت کنسرو شده با شکر، شیر، ویتامینها، داروی مالاریا و... بستهبندی کرد.
به عنوان دیدهبان، ما نقشه، دوربین دوچشمی و رادیو هم داشتیم. کاملاً مجهز بودیم. تمام تجهیزات قدیمی که استفاده میکردیم را دور انداختیم.
سروان کوی سی، سرباز کهنهکار، گفت که این فقط تجهیزات اولیه است. در طول مسیر، سایر تجهیزات لازم در ایستگاههای نظامی در اختیار ما قرار خواهد گرفت. خوشبختانه، به لشکر ما اولویت داده شد که با ماشین به میدان نبرد راهپیمایی کنیم.
عصر اولین روز سال نو قمری ۱۹۷۵، در ساعتی بسیار دیرهنگام، زمانی که مردم هاتران در آرامش به خواب رفته بودند، تمام گروه مخفیانه آژیر خطر را به صدا درآوردند و برای راهپیمایی در کنار رودخانه جمع شدند.
خانههای کاهگلی آشنا و بیشههای بامبوی روستا را پشت سر گذاشتیم و سوار قایقهای چوبی شدیم که شبهنظامیان محلی برای عبور از رودخانه کین گیانگ پارو میزدند. سپس آرام ۱۰ کیلومتر تا کمون کوهستانی فو توی - جایی که جاده استراتژیک ۱۵A از آن میگذرد - پیادهروی کردیم و ننوها را آویزان کردیم تا بخوابیم و منتظر سپیده دم بمانیم.
صبح روز بعد، ما زود از خواب بیدار شدیم، روز دوم تت بود. هوا به شدت سرد بود، اما هر یک از ما سربازان بسیار هیجانزده بودیم. فرمانده گروهان به ما دستور داد که جیره خشک بخوریم و به سرعت کل لشکر را جمع کنیم.
معلوم شد که دیشب، واحدهای دوست، هنگهای پیاده وابسته مانند E266، E270، E273 و هنگ توپخانه 55 نیز مخفیانه در این منطقه تجمع کردهاند.
مسیر راهپیمایی در امتداد رشتهکوه ترونگ سون به سمت جلو
عکس: TL
در آن زمان، F341 یک لشکر کامل با بیش از ده هزار سرباز بود. محل تجمع کل لشکر، زمینی چمنزار بزرگتر از یک زمین فوتبال بود.
در جلو، سرهنگ تران ون تران، فرمانده لشکر، و فرماندهان لشکر با هلیکوپتر از نگه آن از سرلشکر دام کوانگ ترونگ، فرمانده منطقه نظامی ۴، استقبال میکردند تا لشکر را به خط مقدم اعزام کنند.
بلندگو فرمان رژه فرمانده دام کوانگ ترونگ را با صدای بلند اعلام کرد: «از طرف فرماندهی منطقه نظامی، به همه افسران و سربازان لشکر ۳۴۱ دستور میدهم که فوراً به میدان نبرد جنوبی بروند و به نبرد بپیوندند. شما رفقا تا عمق، تا عمق، تا روز پیروزی کامل پیش خواهید رفت.»
وقتی فرمان حرکت را شنیدیم، سرشار از احساسات شدیم. نمیدانستیم روز پیروزی کامل چه زمانی خواهد بود و فرمانده کل چیزی در مورد تاریخ بازگشت نگفت، اما جملهی «به عمق رفتن، به درازا رفتن» کاملاً واضح بود.
درست است که «سه سال طول میکشد تا یک ارتش تشکیل شود و یک ساعت طول میکشد تا از آن استفاده شود». ما دو سال است که با پشتکار در شمال آموزش میبینیم و اکنون کشور به ما نیاز دارد که به جنگ برویم.
سپس سوار ماشینها شدیم. آنها ماشینهای ZiL-130 ساخت اتحاد جماهیر شوروی بودند. برای رساندن لشکر ۳۴۱ به خط مقدم، سپاه حمل و نقل نظامی ترونگ سون ، یک کاروان کامل از ماشینهای ZiL-130 کاملاً نو ساخت اتحاد جماهیر شوروی را به همراه کاروان شرکت حمل و نقل لشکر ۳۴۱ اعزام کرده بود.
عکسی که نویسنده در ۱۵ مه ۱۹۷۵ در سایگون، زمانی که سرباز C20 F341 بود، گرفته است.
عکس: ها تونگ سون
بنابراین آن روز، لشکر F341 با ماشین به سمت جنوب حرکت کرد، هر ماشین حامل 20 تا 30 سرباز بود. فرماندهان لشکر هر کدام سوار بر یک کماندوی پکنی کاملاً نو بودند.
این دقیقاً مطابق آهنگ آن روز بود: «ما در دل بهار به راه نبرد میرویم.» هر یک از ما سربازان که در ماشین نشسته بودیم، هم هیجانزده بودیم چون قرار بود صبح روز دوم عید تت به نبرد برویم و هم غمگین بودیم چون میدیدیم که سرزمین مادریمان، شمال، به تدریج عقبتر و دورتر میشود.
لشکر ۳۴۱ ما شبها راهپیمایی میکرد و روزها استراحت میکرد تا از کمینهای دشمن و بمبهایی که هواپیماهای دشمن میانداختند در امان باشد. ما از مرز لائوس و کامبوج عبور کردیم و سپس به جنوب در ارتفاعات مرکزی بازگشتیم.
بعد از ۳۵ روز راهپیمایی شبانه و روزهای استراحت، در منطقه جنوب شرقی پیاده شدیم. امروز شهر دونگ شوای با جنگلهای وسیع کائوچو در استان بین فوک بود، جایی که اولین قدمهایمان را به میدان نبرد برداشتیم. لباسهایمان از گرد و غبار جاده ترونگ سون سفید شده بود.
بلافاصله پس از رسیدن به جبهه B2، لشکر 341 دستور یافت تا اولین نبرد را در بزرگراه 13 چون تان - باو بنگ انجام دهد و منطقه چون تان را آزاد کند.
سپس، با هماهنگی لشکر ۹، در دائو تینگ با دشمن جنگیدیم. سپس، مسیر ۲۰ را تا پست دین کوان دنبال کردیم، از رودخانه لا نگا عبور کردیم و به سمت دونگ نای پیشروی کردیم تا در نبرد تاریخی شوان لوک شرکت کنیم.
با این دستاوردهای چشمگیر، F341 توسط فرمانده سپاه چهارم برای نبرد آغازین کمپین هوشی مین مورد اعتماد قرار گرفت.
نویسنده مقاله در مراسم دریافت نشان عضویت ۵۰ ساله حزب، در کمیته حزبی ناحیه تان فو، شهر هوشی مین، ۷ نوامبر ۲۰۲۴ سخنرانی کرد.
عکس: کمیته حزب منطقه تان فو
این نبرد در منطقه فرعی نظامی ترانگ بوم در 27 آوریل 1975 رخ داد. تنها در یک روز، این لشکر ماموریت آزادسازی ترانگ بوم را به پایان رساند، سپس به پایگاههای هو نای و بین هوا حمله و آنها را آزاد کرد و برای آزادسازی سایگون در جهت بزرگراه بین هوا پیشروی کرد و از پل راچ چیک و پل سایگون عبور کرد و سپس در ظهر تاریخی 30 آوریل 1975 به کاخ استقلال رسید.
پس از لشکرکشی هوشی مین، حزب و دولت به لشکر ۳۴۱ عنوان قهرمان نیروهای مسلح خلق را اعطا کردند.
برای دستیابی به آن افتخار، هزاران سرباز لشکر ۳۴۱ در نبردهای مهمی برای پایان دادن به جنگ و اتحاد کشور جان باختند. آنها شهید شدند. خون و استخوانهای آنها خاک منطقه جنوب شرقی را خیس کرد تا کشور بتواند پیروزی بزرگ ۳۰ آوریل، اتحاد و صلحی مانند امروز را تجربه کند.
نیم قرن از عید تت در مائو ۱۹۷۵ و راهپیمایی تاریخی لشکر ۳۴۱ به جبهه در روز دوم عید تت میگذرد. خاطره عمیق آن راهپیمایی به جبهه هنوز هم به عنوان سرودی جاودانه درباره میهنپرستی و غرور بیحد و حصر سربازان در جنگ بزرگ دفاع ملی، در ذهن کهنه سربازان لشکر ۳۴۱ زنده است.
Thanhnien.v
منبع: https://vietnamnet.vn/tran-thanh-se-lam-ra-bo-phim-doanh-thu-1-000-ty-2365719.html






![[عکس] دبیرکل تو لام در کنفرانس اقتصادی سطح بالای ویتنام-بریتانیا شرکت میکند](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/30/1761825773922_anh-1-3371-jpg.webp)
![[عکس] سومین کنگره تقلید میهنی کمیسیون مرکزی امور داخلی](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/30/1761831176178_dh-thi-dua-yeu-nuoc-5076-2710-jpg.webp)

![[عکس] نخست وزیر فام مین چین در پنجمین مراسم اهدای جوایز مطبوعات ملی در زمینه پیشگیری و مبارزه با فساد، اسراف و منفی گرایی شرکت کرد.](https://vphoto.vietnam.vn/thumb/1200x675/vietnam/resource/IMAGE/2025/10/31/1761881588160_dsc-8359-jpg.webp)




































































نظر (0)