«اگر دوباره گریه کنی، چیزی به تو نمیدهم.» این جملهای بود که خانم لام اغلب هر بار که پسرش گریه میکرد، فریاد میزد. کودک به شدت نگران بود، میترسید که مادرش واقعاً او را دوست نداشته باشد، بنابراین بلندتر گریه میکرد.
بار دیگر، پسرش قبل از اینکه بتواند تکالیفش را تمام کند، روی میز خوابش برد. مادر با دیدن این صحنه، گوش کودک را گرفت، او را از در بیرون کشید و به شدت سرزنش کرد. کودک به مدت سه یا چهار ساعت، پابرهنه، گریه کنان و با مشت به در کوبیده شده، بیرون از در حبس بود. همسایهها آمدند تا او را نصیحت کنند، اما مادر همچنان از راه دادن پسرش به خانه خودداری کرد و حتی سر همه فریاد زد: «من مادر هستم، پس حق دارم به فرزندم درس بدهم.»
کودکانی که اغلب توسط والدین خود سرزنش میشوند، همیشه احساس حقارت خواهند کرد. عکس مصور
از آنجایی که کودک مدام جلوی این همه آدم سرزنش میشد، همیشه خجالت میکشید و وقتی همسایهها را میدید سرش را پایین میانداخت.
دیده میشود که والدینی که از روشهای نادرست برای تربیت فرزندانشان استفاده میکنند، میتوانند اعتماد به نفس و عزت نفس فرزندانشان را به شدت تحت تأثیر قرار دهند و منجر به ناراحتی و تغییرات شخصیتی شوند.
برخلاف مورد بالا، یک مادر مجرد که به عنوان کارگر تحویل غذای فوری کار میکند، روش بسیار خاصی برای دادن اعتماد به نفس به فرزندش دارد. یعنی به فرزندش فرصت میدهد تا دنیا را ببیند.
وقتی مادر آنقدر سرش شلوغ است که نمیتواند از او مراقبت کند، کودک او را برای رساندن غذا همراهی میکند. کودک همیشه با گرمی از هر مشتری استقبال میکند و هرگز احساس نمیکند که جایگاهش پایینتر است و مطمئناً فکر نمیکند که دیگران به او به چشم تحقیر نگاه کنند.
یک بار، در حالی که مادر به دلیل دیر رساندن غذا توسط مشتری سرزنش شده بود، با صدای آهسته از فرزندش پرسید: «از اینکه مجبوری با من غذا را تحویل بدهی، خجالت میکشی؟»
کودک سرش را تکان داد و مادرش را دلداری داد: «ما برای کسب درآمد به دستان خودمان متکی هستیم، چیزی برای شرمندگی وجود ندارد.» مادر از شنیدن حرفهای پسرش هم بینهایت خوشحال شد و هم در عین حال احساس کرد که بینیاش از درد تیر میکشد.
دلیل اینکه یک کودک میتواند اعتماد به نفس و قلبی قوی داشته باشد این است که مادر با او بسیار خوب رفتار میکند و همیشه از روشهای ارتباطی استفاده میکند و در تربیت او به خشونت «نه» میگوید. سخنان والدین منبع انگیزه برای کودکان است. کودکان با اعتماد به نفس نیاز به تشویق دارند.
۱. «مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، مامان و بابا همیشه کنارت خواهند بود»
این جلوهای از عشق بیقید و شرط والدین به فرزندانشان است. عشقی که تهدید یا سازش نمیکند. چه نمرات امتحانات شما خوب باشد چه بد، والدینتان همچنان شما را دوست خواهند داشت. چه در درس خواندن، ورزش و... بااستعداد باشید و چه نباشید، والدینتان همیشه شما را دوست خواهند داشت. والدینتان همیشه در کنارتان خواهند بود و در هر مرحله از رشد و بلوغتان شما را همراهی خواهند کرد.
سخنان والدین به فرزندان قدرت میدهد، به آنها کمک میکند تا درک کنند که هرگز در این زندگی تنها نخواهند بود.
والدین همیشه در کنار فرزندانشان خواهند بود و آنها را در هر سفری از بزرگ شدن و بالغ شدن همراهی خواهند کرد. عکس تصویری
۲. «نظرت در مورد این، در مورد این... چیه؟»
وقتی والدین از کودکان این سوال را میپرسند، به آنها حق میدهند افکار، احساسات و نظرات خود را بیان کنند. کودکان ممکن است کوچک باشند، اما آنها نیز افکار و نظرات خود را دارند. گوش دادن والدین به فرزندانشان به آنها کمک میکند تا احساس احترام بیشتری کنند. از آنجا، کودکان نیز یاد میگیرند که به دیگران احترام بگذارند.
انکار عجولانه افکار فرزندانشان توسط والدین، آنها را گوشهگیر، خجالتی و ترسو از نشان دادن تواناییهایشان در جمع خواهد کرد.
۳. «والدین فقط پیشنهاد میدهند، تصمیم با شماست. باید به خودتان ایمان داشته باشید.»
وقتی بچه ها بزرگ می شوند، نیاز خواهند داشت که از والدین خود مستقل باشند. در این زمان، آنها باید بدانند که چگونه انتخاب کنند، برای آینده خود تصمیم بگیرند و به والدین خود متکی نباشند. برای این کار، والدین ابتدا باید به فرزندانشان حق استقلال بدهند.
والدین باید بدانند که حرفهای ما حکم فرمان پادشاه را ندارد. اگرچه ما از فرزندانمان باتجربهتر هستیم، اما نباید آنها را کنترل کنیم یا به خودمان حق بدهیم که برای همه چیز آنها تصمیم بگیریم. به کودکان باید حق انتخاب داده شود، به آنها احترام گذاشته شود و آزادی داشته باشند تا با شادی بزرگ شوند.
کودکانی که کاملاً مورد احترام قرار میگیرند، کمتر سرکش هستند، آرامتر فکر میکنند و قوی، شجاع و جسور میشوند.
کودکان باید حق انتخاب داشته باشند، به آنها احترام گذاشته شود و آزادی داشته باشند تا با خوشحالی بزرگ شوند. عکس تصویری
۴. «چه تصمیمی گرفتی؟»
وقتی والدین متوجه شوند که: اگر به فرزندانشان قدرت انتخاب بدهند، بهتر از این عمل خواهند کرد که به آنها دستور داده شود یا دیگران به آنها دستور بدهند. کودکانی که میدانند چگونه انتخاب کنند، دیگر هرگز خواستههای غیرمنطقی نخواهند داشت. از طرف دیگر، آنها به زودی بالغ میشوند و اعتماد به نفس بسیار بیشتری پیدا میکنند.
۵. «والدین به تو ایمان دارند، تو همیشه شگفتانگیزترین فرزند قلب ما خواهی بود.»
بچهها در امتحانات خوب عمل نمیکنند، نتایج آنها فقط در حد متوسط است. بچهها هر روز تحت فشار معلمان و دوستانشان هستند که باعث میشود اعتماد به نفس خود را از دست بدهند و به راحتی دلسرد شوند. در این زمان، تشویق و انگیزه دادن از سوی والدین بسیار مهم است.
کلمات محبتآمیز والدین باعث ایجاد اعتماد به نفس در کودکان میشود و به آنها انگیزه بیشتری میدهد تا هر روز سختتر برای درس خواندن تلاش کنند.
کلمات گرم والدین باعث ایجاد اعتماد به نفس در کودکان میشود و به آنها انگیزه بیشتری میدهد. عکس مصور
۶. «والدین وقتی شما سعی میکنید این کار را انجام دهید، احساس خوشحالی و افتخار میکنند.»
وقتی فرزندتان سعی میکند کاری را انجام دهد یا سعی میکند چالشی را به پایان برساند، صرف نظر از نتیجه، باید به او بفهمانید که قدردان «تلاشش» هستید. در واقع، تلاش، روح کار است.
هر کاری که انجام دهید، بدون قدرت درونی، تنبل خواهید بود و راندمان کاری شما پایین خواهد بود. بدون تلاش، نتیجه، چه برنده شوید و چه بازنده، هیچ معنایی نخواهد داشت.
۷. «مامان به کمکت نیاز داره، تو خیلی خوبی.»
مسئولیت پذیری بسیار مهم است. پرورش مسئولیت پذیری در کودکان به این معنی است که به آنها بفهمانیم که مهم هستند.
چرا مادران خانهدار بیشتر در معرض مشکلات روانی مختلف هستند، در حالی که مادران شاغل در معرض مشکلات روانی نیستند؟ دلیل اصلی این است که مادران شاغل احساس میکنند به آنها نیاز است و در محل کار احساس موفقیت میکنند.
بنابراین، ما باید این آگاهی را از سنین پایین در کودکان پرورش دهیم، اجازه دهیم کارهای خانه را انجام دهند، سپس آنها را تشویق کنیم و به آنها بگوییم: شما خیلی مهم هستید، خیلی مؤثر هستید. شما خیلی به من کمک کرده اید!
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/7-cau-noi-cua-cha-me-nhu-than-duoc-thoi-bung-su-tu-tin-cua-con-mo-ra-tuong-lai-thanh-cong-172240614160530375.htm
نظر (0)