هنرمند فقید وو لین - عکس آرشیوی
او توضیح داد که چون امسال سال کبیسه است، یک ماه قمری اضافی فوریه وجود دارد. ماه گذشته، هونگ لون مراسم یادبودی برای پدرش، وو لین، با حضور بسیاری از هنرمندان و طرفدارانی که وو لین را دوست داشتند، برگزار کرد.
هونگ لون در مقابل میز نذورات برای اولین سالگرد درگذشت پدرش وو لین، شروع به گریه کرد.
با وو لین خیلیها دوستش دارند.
هونگ لون گفت که ماه گذشته مراسم یادبودی برای پدرش، وو لین، برگزار کرده است، بنابراین این ماه فقط یک وعده غذایی خانوادگی برای پذیرایی از او آماده کرده است. پس از آن، او و اقوامش برای زیارت قبر وو لین در گورستان بین دونگ رفتند.
هونگ لون در طول یک پخش زنده کوتاه برای اعلام اهدای غذا به پدرش، به شدت گریه کرد.
او گفت که هر سال در سالگرد فوت پدرش، نمیتواند تحمل کند زیرا خیلی دلتنگ اوست.
او از حضار به خاطر عشق به پدرش و همچنین عشق به خانوادهاش تشکر کرد.
به دنبال آخرین اخبار مربوط به اختلاف حقوقی بر سر اموال خانوادگی هونگ لون، بسیاری از بینندگان نیز در مورد این وضعیت سوال کردهاند.
هونگ لون از تشویق همه تشکر کرد. او گفت: «اشکالی ندارد، همه. همه چیز درست خواهد شد. با پدربزرگم (هنرمند وو لین) در کنارم، فرزندان و نوهها خوشحال خواهند بود و همه چیز با موفقیت پیش خواهد رفت.»
آخرین خاطرات با پدرم، وو لین.
هونگ لون با چشمانی اشکبار تعریف کرد که سال گذشته در این زمان، دوران سختی را پشت سر گذاشته بود.
آمبولانس پدر وو لین را از بیمارستان به خانه آورد و او گفت که میترسد پدرش در مسیر و قبل از بازگشت به خانه محبوبشان فوت کند.
اما او درست به موقع به خانه رسید. او به یاد دارد که حدود ساعت ۹ صبح پنجم مارس بود. مردم او را به طبقه بالا بردند، چشمانش را باز کرد و از دیدن خانهاش احساس آرامش کرد.
دوستان نزدیک هنرمند برای آخرین بار برای بدرقه او آمدند که او را عمیقاً متأثر کرد و اشک در چشمانش حلقه زد. او چند ساعت بعد درگذشت.
هونگ لون گفت که هرگز نمیتواند آن لحظات دردناک پایانی را فراموش کند. او در سالگرد مرگ وو لین، آرزو کرد که پدرش در آرامش باشد.
هونگ لون همچنین از مخاطبان دوستداشتنی خود خواست تا برای پدرش دعاهای بودایی بفرستند تا در آرامش باشد و با بودا همنشین شود.
هونگ لون اعتراف کرد که هر بار سالگرد مرگ پدرش وو لین فرا میرسد، نمیتواند تحمل کند زیرا خیلی دلش برای او تنگ میشود - عکس: ارائه شده توسط مصاحبهشونده.
او با احساسی سرشار از احساسات گفت: «پدربزرگ، همه تو را خیلی دوست دارند. لطفاً به همه سلامتی عطا کن!»
منبع






نظر (0)