زورگویی در محل کار مشکلی است که بسیاری از مردم معتقدند در همه جا وجود دارد - عکس: UNPLASH
مقاله «همکاران برای پول درآوردن سر کار میروند، میخواهند... دردسر درست کنند» که در Tuoi Tre Online منتشر شد، نظرات بسیاری از خوانندگان را به خود جلب کرد.
بیشتر مردم میگویند که بددهنی، قلدری و محیطهای مسموم در همه جا وجود دارند و بعضی جاها حتی ترفندهایی ایجاد میکنند که فراتر از بددهنی است.
کجا زورگویی نیست؟
طبق حساب کاربری thie****@gmail.com یکی از خوانندگان که اکنون ۷۰ سال دارد، او قبلاً ۳۰ سال کار کرده و ۱۰ محیط کاری مختلف را تجربه کرده است که اکثر آنها کاملاً مشهور بودند، اما همه آنها بسیار سمی (محیط منفی - PV) بودند.
«شماها فقط با گروههایی ملاقات کردهاید که پشت سرم حرف میزنند، یا گروههایی تشکیل میدهند تا من را منزوی کنند. من هم مورد آزار و اذیت، تهمت و افترا قرار گرفتم. حتی رانندگان، نگهبانان، متصدیان پارکینگ و سرایداران از من بدگویی کردند. نگرش من این است که کارم را خوب، حتی عالی، انجام دهم و در عین حال با کسانی که از من متنفرند، گشادهرو و سخاوتمند باشم. من اول به سرایدار، راننده، سرایدار... سلام میکنم، حتی اگر جوانتر باشند.
این خواننده توصیه کرد: «با مافوقها، جدی رفتار میکنم، نه چاپلوسی میکنم و نه خودمانی. با گروه، رفتاری آرام و فعال دارم.» این خواننده همچنین گفت که در اوقات فراغتم کتاب و روزنامه خواهم خواند، به مدرسه خواهم رفت، در مورد کسی غیبت یا بدگویی نخواهم کرد و برای پاداش رقابت نخواهم کرد.
این شخص به اشتراک گذاشت: «وقتی برگشتم تا مسئولیت کسانی را که از من بدگویی کرده بودند، بر عهده بگیرم، به آنها گفتم که ما برای خیر عمومی کار میکنیم و برای حمایت از خود و خانوادههایمان پول درمیآوریم. من هنوز عادتهای بد زیادی دارم، پس لطفاً رک و راست به من بگویید. هیچکس جرأت نمیکند از کسی بدگویی کند، همه کار میکنند. اما متأسفانه، هر چند سال یا بیشتر، مافوقهایم مرا به جای دیگری منتقل میکنند و دوباره از من بدگویی میشود. حالا که ده سال است بازنشسته شدهام، با شنیدن شکایت دوستانم، فکر میکنم طبیعی است، بنابراین فقط میدانم که آیا من طلا هستم یا سنگ.»
به همین ترتیب، خوانندهی No Name اظهار داشت که قلدری و شایعهپراکنی در محل کار یک مشکل همیشگی است. در یک محیط، اگر نمیتوانید حل شوید، باید ادغام شوید؛ اگر نمیتوانید، باید محیط دیگری را انتخاب کنید.
این شخص گفت: «رفتن به سر کار مثل رفتن به مدرسه نیست، پس مجبور نیستی خشونت روانی را تحمل کنی. پیدا کردن شغل مثل پیدا کردن یک معشوق است، بهترین یا بدترین وجود ندارد، فقط سازگاری وجود دارد، اگر نه، تغییر.»
ریدر وین گفت که نزدیک به 20 سال، از طریق 5 شرکت، کار کرده است. به نظر شخصی او، او میبیند که اکثر افرادی که با تمام وجود، از صمیم قلب کار میکنند و خود را وقف سازمانهایشان میکنند، اغلب در کار خود درستکار، قاطع و خوب هستند، اما اغلب مورد ظلم، تهمت و افترا قرار میگیرند.
بنابراین، این شخص فکر میکند که اگر ظرف یک سال مافوقش به طور غیرمستقیم متوجه این موضوع نشود و آن وضعیت را مدیریت نکند، باید آنجا را ترک کند و دنبال شغل جدیدی بگردد.
گفتن چیزهای خوب عجیب است، اما تنها در این صورت میتوان آن را نادیده گرفت.
این فکر خوانندهای است که در دا نانگ حساب دارد. به گفته این خواننده، هنگام رفتن به محل کار، علاوه بر خوب بودن، باید کمی شوخ طبعی نیز داشته باشید، مثلاً، بگذارید حرف دیگران درست باشد. گاهی اوقات عصبانی میشوید اما سعی میکنید با جمع نکردن لبهایتان، نفس نفس زدن، فقط لبخند زدن، ادامه دادن به صحبت، آن را کنترل کنید و آن را یک چیز کاملاً عادی در نظر بگیرید.
«اگر کسی از تو بد بگوید، به دام میافتی، چون آنها یک گروه کامل را در کنار خود دارند. وقتی به آنها علاقهای نشان ندهی، حوصلهشان سر میرود و تسلیم میشوند.»
ننا فام، خوانندهی این مطلب، به عنوان کسی که تمام عمرش را فقط در یک سازمان دولتی و یک شرکت سرمایهگذاری مشترک (که اکنون بازنشسته شده) کار کرده، متوجه شده است که پدیدهی قلدری و ایجاد حقه برای حمله به یکدیگر، کم و بیش در همه جا وجود دارد.
به گفته این خواننده، ما باید آگاهی بیشتری را برای همه ایجاد کنیم تا این پدیده را در همه اشکال آن محکوم کنند، تا همه بتوانند از فضایی راحت و شاد در محل کار لذت ببرند و در نتیجه بهرهوری افزایش یابد و به چیزهای بهتر زیادی منجر شود. این خواننده نوشت: «واقعاً امیدوارم!».
برای خوانندگان آلمانی ، زمان صرف شده برای کار بخش زیادی از زندگی هر فرد را به خود اختصاص میدهد. بنابراین، سعی کنید در کار شادی پیدا کنید تا زندگی را همیشه شاد ببینید، به جای اینکه سعی کنید همه همکاران را راضی نگه دارید.
این مرد معتقد است که اگر با نگاه کردن به دیگران زندگی کنی، خودت را گم خواهی کرد. او گفت: «با روحیهای خوشبینانه و انرژی مثبت به اطرافت نگاه کن، آن وقت متوجه خواهی شد که زندگی ارزش زیستن دارد.»
به شایعات بپیوندید، شما هم قربانی خواهید شد.
نگوین هوانگ لان ، خواننده، با اعتراف به اینکه با «ژن حماقت» متولد شده است، گفت که حتی وقتی با دوستان یا همکارانش بود، اغلب مجبور بود غیبت آنها را در مورد دیگران در گروه یا شرکت بشنود، بنابراین متوجه شد که اگر غایب باشد، احتمال زیادی وجود دارد که او نیز به کانون شایعات پشت سرش تبدیل شود.
«بنابراین، من تقریباً هیچ چیزی را به اشتراک نمیگذارم، از مسائل شخصی و خانوادگی، حتی کوچکترین چیزها، و همچنین نزدیک شدن بیش از حد به هر کسی را محدود میکنم. به خصوص، من در نداشتن رابطه عاشقانه در محل کار، اصل ارتباط در محل کار، ثابت قدم هستم، زیرا محل کار جایی برای کسب درآمد است، نه جایی برای جستجوی دردسر یا عشق یا دوستیابی.»
اگر کسی میخواهد چیزی بگوید، فقط با من ملاقات کند و حضوری حرفش را بزند. من هرگونه کنایه یا خیانت را نادیده میگیرم.» این خواننده بر دیدگاه خود تأکید کرد.
منبع: https://tuoitre.vn/dong-nghiep-kiem-chuyen-noi-xau-la-binh-thuong-noi-tot-moi-la-20241019140236704.htm






نظر (0)