یادگاری ۱۵ سالگی
در چند روز گذشته، شبکههای اجتماعی تصویر نامه دستنویس مادری را که به مرور زمان رنگ و رو رفته و برای دخترش که دور از خانه درس میخواند فرستاده بود، پخش کردهاند. در نامه آمده است: «۲۲ مارس ۲۰۰۹. مامان ۸۰۰۰۰۰ دونگ ویتنامی (هشتصد هزار) برایت میفرستد. مامان همچنین برای نیمه دوم آوریل برایت پول میفرستد!»
مامان این روزها خیلی توی خونه سرم شلوغه. به علاوه، باید به تنهایی از کل خانواده مراقبت کنه، بنابراین خیلی سخته. لطفا پول پسانداز کن و به اندازه کافی خرج کن.
لازم نیست چیزی برای تولد مامانت بخری و بفرستی خونه، خیلی اسرافه! مامان فقط ازت میخواد که تمام تلاشت رو بکنی که خوب درس بخونی تا در آینده از خودت مراقبت کنی، اونوقت مامانت خوشحال میشه. مامانت رو ناامید نکن.
پس از انتشار، تصویر نامه و دستنوشته مادر به اشتراک گذاشته شد و نظرات مثبتی از سوی جامعه آنلاین دریافت کرد. بسیاری از مردم تأیید کردند که این نامه آنها را به یاد دوران دانشجویی و عشق والدینشان به خود انداخته است.
نامه فوق یادگاری خانم تران تی هوآی تو (۳۵ ساله، شهر نگیا لو، ین بای ) است. خانم تو نامه فوق را ۱۵ سال پیش از مادرش دریافت کرد.
تو نامه مادرش را به عنوان یادگاری در نظر میگیرد. عکس: شخصیت ارائه شده
در آن سال، او دانشجوی سال دوم کالج اقتصاد و فناوری هانوی (که اکنون کالج هانوی ویتنام-ایالات متحده نام دارد) بود. تو که دور از خانه تحصیل میکرد، ماهانه ۸۰۰۰۰۰ دونگ ویتنام از مادرش برای تأمین هزینهها دریافت میکرد.
زندگی و تحصیل در شهری با هزینههای بالای زندگی، مبلغ فوق را برای دختر جوان کافی نمیدانست. اما از آنجایی که او مادرش را دوست داشت و میدانست خانوادهاش در شرایط سختی هستند، خانم تو درخواست مبلغ بیشتری نکرد.
هر وقت مادرش برایش پول میفرستاد، یک جعبه نودل فوری میخرید و آن را در اتاقش نگه میداشت. علاوه بر این، او در سوپرمارکتها، فروشگاههای لوازم الکترونیکی و غیره شغلهای اضافی پیدا میکرد تا پول اضافی برای پوشش هزینههایش به دست آورد.
خانم تو گفت: «مادرم فردی است که به ندرت احساساتش را نشان میدهد، بنابراین اغلب با من درد دل نمیکند. گاهی اوقات، برای من نامه میفرستد. با این حال، این نامه بیشتر از همه مرا تحت تأثیر قرار داد، بنابراین آن را به عنوان یادگاری نگه داشتم.»
وقتی پول توجیبی و آن نامهها را از مادرم دریافت کردم، فقط به این فکر میکردم که باید سخت تلاش کنم تا درس بخوانم، نه اینکه او را ناراحت کنم. همچنین به خودم گفتم که رقابت نکنم، لوس نشوم یا وسوسه نشوم که شغلهایی که زود سود میدهند اما ارزش کمی دارند، به سراغم بیایند.
جمله این جمله که «مامان فقط باید سعی کنی خوب درس بخونی تا بتونی آیندهات رو بسازی و من خیلی خوشحال میشم. ناامیدم نکن» همیشه در ذهنم حک شده و تبدیل به توشه راه من برای ورود به زندگی شده است.
اعتماد به نفس برای ناامید نکردن مادر
در دوران کودکی، تو و خواهرانش به مادرشان بیشتر از پدرشان نزدیک بودند، زیرا پدرشان اغلب دور از خانه کار میکرد. با این حال، به دلیل شغلش، خانم تران تی آن (57 ساله، مادر تو) وقت زیادی برای نزدیک بودن و مراقبت از فرزندانش نداشت.
او اغلب از صبح زود تا اواخر شب برای تجارت به بازار میرفت. بیشتر اوقات، خواهرانش در خانه با پدربزرگ و مادربزرگشان میماندند. با این حال، خانم آن همچنان به فرزندانش نشان میداد که زنی ماهر و مقاوم است.
مادربزرگش همیشه به تو یاد میداد که در شلوغی و هیاهوی زندگی شهری شجاع باشد. حالا که او ازدواج کرده و دو فرزند دارد، تو آموزههای مادرش را بیشتر درک میکند.
خانم تو به همراه دو فرزندش و خانم آن (پیراهن قرمز). عکس: ارائه شده توسط شخصیت
او به طور خصوصی گفت: «وقتی دانشجو بودم و نامه مادرم را دریافت کردم، زیاد به آن فکر نکردم. فقط فکر میکردم که او به من میگوید پول را بیهوده خرج نکنم.»
اما حالا که خانوادهی خودم را دارم، میفهمم که آن پول تمام دارایی مادرم بود. او سخت کار میکرد و برای من و خواهرانم فداکاریهای زیادی میکرد. بنابراین، من همیشه آموزههای او را با جان و دل میپذیرم.
من هیچ کار بزرگی نکردهام که به عنوان فرزندی برای والدینم شناخته شوم. اما معتقدم مادرم را ناامید نکردهام. چون بزرگ شدهام، شهروند خوبی شدهام و همانطور که مادرم همیشه به من آموخته، با قلب و فضیلت زندگی میکنم.
خانم تو پس از ازدواج، برای راه اندازی کسب و کار به زادگاهش بازگشت و خوش شانس بود که نزدیک خانه مادرش زندگی می کرد. اگر خیلی سرش شلوغ نبود، او و فرزندانش هر روز به خانم آنه سر می زدند.
برعکس، اگر دخترش سرش شلوغ باشد، خانم آن نیز ابتکار عمل را به دست میگیرد و به دیدار دو نوهاش میرود زیرا دلتنگ دو نوهاش است. او گفت: «من معتقدم افرادی که به اندازه کافی میدانند، به اندازه کافی خواهند داشت، بنابراین من از زندگی فعلی خانواده راضی هستم.»
اگرچه فرزندانم ثروتمند نیستند، اما میدانند چگونه از والدین خود مراقبت کنند و برایشان فرزندی شایسته باشند. اینها چیزهایی هستند که مرا بیش از هر چیز خوشحال میکنند.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/la-thu-tay-cua-nguoi-me-yen-bai-khien-con-gai-xuc-dong-suot-15-nam-172241020222638975.htm






نظر (0)