Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

فونگ تات داکِ سرگردان، برای جمع‌آوری افکارش، کلی کتاب خواند.

«یک جمله یا یک کتاب، وقتی خوانده شود، می‌تواند کل طرز فکر ما را تغییر دهد.» این جمله را تو جیانگ نگوین دوی کان در کتابش با عنوان «من خودم مطالعه می‌کنم» خلاصه کرده است. کم و بیش، این کلمات در مورد بسیاری از افراد مشهور صدق می‌کند.

Báo Thanh niênBáo Thanh niên23/04/2025

لانگ نهان وقت و انرژی‌اش را صرف کتاب‌ها می‌کند

علاقه به مطالعه و حافظه خوب، لانگ نهان فونگ تات داک را در کارش به عنوان روزنامه‌نگار و نویسنده بسیار یاری کرد. عشق عمیق او به کتاب‌ها با احترام بیان شد، زمانی که در اثر خود «در برابر چراغ» نوشت: «برای یک محقق کنفوسیوسی، خواندن کتاب نه تنها یک سرگرمی زیبا، بلکه یک عمل مقدس است: یافتن راهی برای همدردی با مردگان.»

فونگ تات داکِ سرگردان، برای جمع‌آوری افکارش، کلی کتاب خواند - عکس ۱.

پدر اثر «ماجراهای یک جیرجیرک» - تو هوآی، در جوانی مجذوب داستان وو جیا دین شد. عکس: نگوین دین توآن

تا تی، هنگام نوشتن درباره لانگ نهان در کتاب «ده چهره ادبیات»، به ویژه به علاقه لانگ نهان به کتاب اشاره کرد: «لانگ نهان انرژی و زمان زیادی را صرف کتاب می‌کرد. او یک سبد کامل کتاب می‌خواند تا فقط چند فکر برای خودش داشته باشد و سپس از طریق آن افکار، لانگ نهان برای حرفه ادبی خود آماده می‌شد.»؛ «لانگ نهان حافظه خاصی داشت، به نظر می‌رسید چیزهایی که یاد می‌گرفت یا می‌خواند در ناخودآگاهش حک می‌شدند و در صورت نیاز، برای استفاده و در نظر گرفتن به عنوان چیزی که داشتیم، ظاهر می‌شدند.»

از آنجا که او زیاد مطالعه می‌کرد و از سراسر جهان دانش زیادی جمع‌آوری می‌کرد، لانگ نهان تمام روزنامه‌ها را از دونگ تای گرفته تا توی بائو، دوی تان، هفته‌نامه های فونگ ، ایچ هو، مجله دونگ دونگ فتح کرد... روزنامه‌ها، مجلات و ستون‌هایی وجود داشتند که او مدیریت می‌کرد و به برند خودش تبدیل شدند، مانند «قبل از روشنایی» در دونگ تای، «داستان پوچ» در مجله دونگ دونگ... بعدها، آثار زیادی از آن مقالات منتشر شد، مانند «قبل از روشنایی»، داستان پوچ، حکایات روستای نهو، داستان کیک که، زندگینامه افراد مشهور: تان دت توییت (نام مستعار کو نهی تان)...

ترک کتاب‌ها به اندازه از دست دادن یک تکه گوشت دردناک است.

این حس متعلق به نگوین هونگ بود، قبل از اینکه نویسنده‌ی «روزهای کودکی»، «بی وو، کوا بین» شود... وقتی نگوین هونگ و مادرش برای زندگی به های فونگ نقل مکان کردند، در آن روزهای سخت که شغلی برای امرار معاش نداشتند، مادر و پسر برای اتاقی که اجاره کرده بودند بدهکار بودند و راهی برای اداره‌ی آن نداشتند. گرانبهاترین چیزی که نگوین هونگ در آن زمان داشت، یک جعبه کتاب و روزنامه به ارزش ۲ دونگ با فرهنگ لغت فرانسوی، آثار ویکتور هوگو، شاتوبریان، آلفونس دوده، ولتر، ژان ژاک روسو، از انتشارات لو، لو ترونگ لو... بود. آن جعبه کتاب‌ها تبدیل به گروگان، بدهی برای پرداخت اجاره بها شد و نگوین هونگ را حواس‌پرت کرد، «واقعاً مثل تکه تکه شدن» که در کتاب «مسیر نویسندگی» ثبت شده است.

فونگ تات داکِ سرگردان، برای جمع‌آوری افکارش، کلی کتاب خواند - عکس ۲.

اثر «داستان شایعات» (چاپ ۱۹۹۳) اثر لانگ نهان. عکس: تران دین بای

هر چقدر هم که درد و فقدان بخشی از روح به خاطر جدا شدن جعبه کتاب محبوبم بود، احساس شادی و خوشبختی هنگام بازپس گرفتن آن نیز چندین برابر شد. نگوین هونگ پس از گرفتن یک سکه از پول تدریس خصوصی، فوراً آن را به مادرش داد تا گروگان را آزاد کند و پس از گشت و گذار، «مثل یک رویا خسته شدم و فقط می‌خواستم جایی دراز بکشم، اما وقتی به خانه برگشتم و دیدم چراغ‌ها روشن است، جعبه کتاب در وسط میز است و مادرم دراز کشیده و دیوانه‌وار مرا صدا می‌زند، کاملاً بیدار شدم. به داخل دویدم، جعبه کتاب را گرفتم، آن را باز کردم، شمردم و در حالی که جیغ می‌زدم، آن را زیر و رو کردم».

حتی قبل از آن، وقتی کودک بود، نویسنده‌ی «بی وو توئی تیو نهی»، از همان ابتدا با ادبیات ارتباط برقرار کرد و رمان‌های «کوا دوآ دو» (هندوانه‌ی طبل) (نگوین ترونگ توات)، «تای دو کی» را برای مادربزرگ و پدرش می‌خواند و خود را در آن آثار غرق می‌کرد. این تمام ماجرا نیست، در خانه، هنوز کتاب‌هایی از شرق و غرب مانند «تام کوک چی» (عاشقانه‌ی سه پادشاهی)، «دونگ چائو لیت کوک» (داستان‌های یک استودیوی چینی)، «لو بین سون فیو لو کی» (ماجراهای یک استودیوی چینی)، «تل مک فیو لو کی» (ماجراهای یک استودیوی چینی) وجود داشت... علاوه بر این، پسر کوچک هونگ نیز کتاب‌هایی را برای مطالعه‌ی بیشتر اجاره می‌کرد. این شخصیت‌ها با من زندگی می‌کردند.

به نظر می‌رسد آشنایی اولیه و تأثیرپذیری از آثار ادبی و کتاب‌ها، وجه مشترک بسیاری از نویسندگان و شاعران است. تو هوآی نیز در مقایسه با همکارانش از این قاعده مستثنی نیست. پسر کوچک سن (نام تو هوآی) با دانستن خواندن و نوشتن، در صندوقچه پدرش کتاب‌های زیادی از چین تای، تام ها نام دونگ، لوک وان تین، با چوا با... پیدا کرد و سپس "تمام روز، سرم را در آن مکان مخصوص برای خواندن فرو بردم. چشمانم را از صفحه‌ای به صفحه دیگر چسباندم". و در اینجا، تصویر کسی که شیفته کتاب است و از واقعیت فرار می‌کند، "کتاب را زمین می‌گذارم، چهره‌ام مات شده بود"، تو هوآی در کتاب "علف وحشی" اینگونه به یاد می‌آورد.

وقتی عاشق و معتاد به کتاب می‌شوید، دیگر نمی‌توانید از آن دست بکشید. هر کجا که بروید، هر کاری که انجام دهید، اگر به کتابی برخورد کنید، فرقی با معتادی که با مواد مخدر مواجه می‌شود، ندارد. تنها تفاوت این است که اعتیاد به کتاب، ظریف‌تر، مودبانه‌تر، مشروع‌تر و قانونی‌تر است. هنوز هم تو هوآی بود که مجبور بود در خانه آشنای پدرش بماند. سن کوچک بلافاصله یک جفت روحی پیدا کرد. وقتی به خانه رسید، «توده ای از کتاب‌های کوچک و بزرگ را دید که همه جا روی هم انباشته شده بودند». در اینجا، سن اجازه داد روحش پرسه بزند، «از زمانی که پسر از خانه بیرون رفت تا پیرمردی را که سیرک می‌کرد دنبال کند» در اثر «بدون خانواده» نوشته هکتور مالوت، ترجمه نگوین دو موک، «شیفته پسرک شده بود»، حتی با اینکه کتاب قدیمی و پاره بود و چند صفحه آخرش رنگ و رو رفته بود. سن آن کتاب قدیمی و پاره را دوست گرانبهایی می‌دانست و آن را زیر تخت پنهان می‌کرد، از ترس اینکه کسی آن را بدزدد. بعداً، وقتی مادربزرگش قبل از رفتن او را برداشت، پسر کوچک ناراحت بود زیرا «هیچ راهی برای دزدیدن کتاب «بی‌خانواده» وجود نداشت، بنابراین آن را کنار شکاف میز گذاشتم، مانند کشتی‌ای که از طوفان به آنجا پناه می‌برد.» (ادامه)


منبع: https://thanhnien.vn/lang-nhan-phung-tat-dac-doc-ca-xe-sach-de-gom-ve-vai-suy-nghi-185250422223808658.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

تماشای طلوع خورشید در جزیره کو تو
سرگردان در میان ابرهای دالات
مزارع نیزار شکوفا در دا نانگ، مردم محلی و گردشگران را به خود جذب می‌کند.
«سا پا از سرزمین تان» در مه فرو رفته است

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

زیبایی روستای لو لو چای در فصل گل گندم سیاه

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول