![]() |
| گردشگران با استفاده از فناوری دیجیتال، میراث را تجربه میکنند. عکس: نگوک هوآ |
منابع ساخت اجتماعی و حکومت ملی
میتوان گفت که این پیشنویس با قرار دادن فرهنگ در کنار اقتصاد، سیاست ، جامعه، علم و محیط زیست، دیدگاه جامعتری ارائه میدهد و آن را به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار در نظر میگیرد. نکات برجسته جدید کاملاً واضح بیان شدهاند: ایجاد و ارتقای نظام ارزشی ملی، نظام ارزشی فرهنگی و استانداردهای انسانی ویتنامی؛ توسعه جامع انسانی در اخلاق، هوش، قدرت بدنی و خلاقیت؛ ایجاد یک محیط فرهنگی سالم در خانوادهها، جوامع، سازمانها، مدارس؛ ارج نهادن به نقش روشنفکران، هنرمندان و بازرگانان در ایجاد و گسترش فرهنگ. این سند همچنین بر حفظ و ارتقای میراث فرهنگی ملی تأکید دارد و حفظ آن را با توسعه گردشگری، خدمات و صنعت فرهنگی مرتبط میکند - مسیری مطابق با روند ادغام بینالمللی، که در آن میراث نه تنها حفظ میشود، بلکه به منابع اقتصادی و دیپلماتیک نیز تبدیل میشود.
به طور خاص، گنجاندن تحول دیجیتال در بخش فرهنگی در جهتگیری توسعه، گامی مهم در تفکر است. وقتی میراث، موزهها، هنرها، غذاها یا جشنوارهها دیجیتالی میشوند و در پلتفرمهای آنلاین تبلیغ میشوند، نه تنها حفظ میشوند، بلکه راهی برای فرهنگ ویتنامی است تا با استفاده از مدرنترین ابزارهای آن دوران، به جهان معرفی شود.
این پیشنویس همچنین با اذعان به اینکه: «فرهنگ واقعاً به یک منبع، یک قدرت درونزا و یک نیروی محرکه قوی برای توسعه تبدیل نشده است»، روحیه عمیقی از خودانتقادی را نشان میدهد. نظام ارزشهای ملی و استانداردهای انسانی به کندی در حال شکلگیری است؛ سازوکار، سیاستها و محیط توسعه فرهنگی هماهنگ نیستند؛ سرمایهگذاری هنوز پراکنده و ناچیز است؛ صنعت فرهنگی به کندی توسعه مییابد؛ محیط فرهنگی و زندگی زیباییشناختی واقعاً سالم نیستند.
این محدودیتها منعکسکننده یک واقعیت هستند: ما هنوز ابزارهای لازم برای بهکارگیری فرهنگ به عنوان یک نیروی محرکه واقعی برای توسعه را نداریم. سازوکار مالی به اندازه کافی انعطافپذیر نیست و اجتماعی شدن را تشویق نمیکند؛ سنجش ارزشهای فرهنگی - با شاخصها و معیارهای خاص - تقریباً وجود ندارد؛ ارتباط بین حفاظت و خلق آثار هنوز سست است؛ و بهویژه، ابتکار مقامات محلی - جایی که فرهنگ "زندگی" میکند و "گسترش" مییابد - به درستی ترویج نشده است. بسیاری از جنبشها هنوز به صورت اداری اجرا میشوند، در حالی که نیازهای واقعی مردم - برای فضاهای خلاق، نهادهای اجتماعی، هنر خیابانی یا فرهنگ مطالعه - خارج از چارچوب سفت و سخت برنامهها است. بنابراین، "روح" فرهنگ - داوطلبانه بودن، به اشتراک گذاشتن، خلاقیت اجتماعی - گاهی اوقات به درستی بیدار نمیشود.
هموار کردن راه فرهنگ
نشانه خوب این است که در همان پیشنویس، بخش نوآوری سازمانی نتایج «پیشرفتآمیزی» را ثبت کرده است، به ویژه اجرای مدل حکومت محلی دو سطحی - استان/شهر و کمون/بخش. این «اهرم نهادی» برای بازگرداندن فرهنگ از سطح سیاست به زندگی است، به طوری که هر بخش، کمون و منطقه مسکونی به «سلولی» از یک فرهنگ سالم و پویا تبدیل شود.
اگر فرهنگ روح توسعه در نظر گرفته شود، پس سطح کمون/بخش «قلبی» است که این روح در آن قویترین ضربان را دارد. در آنجا، مردم نه تنها ذینفع هستند، بلکه خالق نیز میباشند. عملکرد مدل دو سطحی، فرصتهایی را برای هر محل ایجاد میکند تا به طور فعال میراث را مدیریت کند، رویدادها را سازماندهی کند، فضاهای عمومی ایجاد کند، آداب و رسوم را حفظ کند و مناطق مسکونی فرهنگی هوشمند بسازد - چیزهایی که قبلاً اغلب تقسیم شده یا کاملاً به سطح بالاتر وابسته بودند.
به لطف یک دستگاه کارآمد و تمرکززدایی شفاف، مقامات شهری میتوانند اهداف فرهنگی را در برنامهریزی زیرساختها، گردشگری، محیط زیست، آموزش و ارتباطات ادغام کنند و توسعهای هماهنگ بین مادی و معنوی ایجاد کنند. این همچنین راهی برای عینیت بخشیدن به مفهوم «فرهنگ به عنوان تنظیمکننده توسعه» در زندگی است.
برای آزادسازی این قدرت، فرهنگ نه تنها باید به عنوان یک بخش اجتماعی، بلکه به عنوان یک سیستم عامل برای کل فرآیند توسعه دیده شود. بر اساس روح پیشنویس، مایلم جسورانه چند جهتگیری خاص را پیشنهاد کنم:
در ابتدا، لازم است مجموعهای از شاخصهای توسعه فرهنگی در سطوح شهری و مردمی ایجاد شود که سطح «زیستپذیری فرهنگی»، میزان مشارکت صنایع خلاق در توسعه پایدار شهری (GRDP)، میزان مشارکت افراد در فعالیتهای هنری، سطح دسترسی به نهادهای فرهنگی و شاخص رضایت از محیط زیباییشناختی-فرهنگی را اندازهگیری کند.
دوم، ایجاد سازوکارها و بودجههای مالی برای حمایت از خلاقیت فرهنگی. مدلهای مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) باید در حفاظت از میراث، سرمایهگذاری در موزهها، تئاترها، جشنوارهها، فیلمها، مد، آشپزی و دیجیتالی کردن میراث تشویق شوند. یک «جعبه شنی فرهنگی» - یک منطقه آزمایشی سیاستگذاری - میتواند در شهرهای میراثی مانند هوئه یا هوی آن اجرا شود، جایی که مشاغل، صنعتگران و جوامع آزاد هستند تا با محصولات خلاقانه مرتبط با هویت آزمایش کنند.
سوم، ایجاد یک تیم فرهنگی مردمی با کارکنان و ظرفیت مناسب. هر بخش و بخش باید کارکنانی متخصص در فرهنگ، میراث، هنر و خلاقیت جامعه داشته باشد، با حق مدیریت بودجهای اندک برای سازماندهی فعالانه فعالیتهای فرهنگی بر اساس نیازهای عملی.
چهارم، تشکیل یک زنجیره ارزش صنعتی فرهنگی شهری ضروری است: از روستاهای صنایع دستی، صنعتگران گرفته تا مراکز خلاق، استارتاپهای فرهنگی. هر منطقه میتواند صنایع کلیدی خود را شناسایی کند - مانند آئو دای، آشپزی، هنرهای نمایشی، طراحی، سینما یا بازیها.
پنجم، ترویج تحول دیجیتال در فرهنگ: دیجیتالی کردن میراث، نقشهبرداری از فرهنگ و مناظر، ایجاد پلتفرمهای داده باز، توسعه رسانههای عمومی مدرن و پلتفرمهای محتوای دیجیتال چندزبانه برای خدمت به جوانان و گردشگران بینالمللی.
در این تصویر کلی، هوئه - به عنوان یک شهر میراثی و با اجرای یک مدل دولت محلی دو سطحی - میتواند مکانی باشد که تمام شرایط لازم برای تحقق روح پیشنویس را برآورده میکند.
منبع: https://huengaynay.vn/van-hoa-nghe-thuat/mot-cach-nhin-toan-dien-hon-ve-van-hoa-159406.html







نظر (0)