بزرگترین شگفتی برای رمون نعیم دانیل در مورد فرهنگ ویتنامی این است که «ویتنامیها خیلی زود از خواب بیدار میشوند و صبحانه بسیار باکیفیتی میخورند.» او وقتی فهمید که همسرش میتواند برای صبحانه یک کاسه بزرگ فو یا یک بشقاب برنج شکسته بخورد، «شوکه» شد.
هوانگ مای ترانگ، همسر دانیل، میگوید: «برای مصریها، این غذاهای سیرکننده اغلب غذای اصلی ناهار یا شام هستند.»
اما بعدها، وقتی به آن روش غذا خوردن عادت کرد، دنیل توانست مثل همسرش صبحها فو و سوپ رشته فرنگی گوشت گاو بخورد.
زن ویتنامی و شوهر مصری در حال حاضر در دبی زندگی میکنند
مای ترانگ، ۳۳ ساله، ۸ سال است که در دبی (امارات متحده عربی) کار و زندگی میکند.
مای ترانگ و دنیل در اولین هتلی که مای ترانگ در دبی در آن کار میکرد، با هم آشنا شدند. در آن زمان، ترانگ در بخش خانهداری و دنیل در بخش پذیرش کار میکرد. در حال حاضر، هر دوی آنها برای یک رستوران زنجیرهای ویتنامی در دبی کار میکنند.
آن دو بلافاصله عاشق یکدیگر شدند. اما وقتی برای اولین بار به آنجا رسیدند، انگلیسی ترانگ خیلی خوب نبود. بنابراین، مانع زبان اولین مشکلی بود که با آن مواجه شدند.
ترانگ و دنیل پس از حدود ۳ سال آشنایی، در سال ۲۰۱۹ در ویتنام ازدواج کردند اما ازدواج خود را ثبت نکردند. کمی بعد، همهگیری کووید-۱۹ شیوع پیدا کرد و باعث شد این زوج به مدت ۲ سال از هم جدا شوند. ترانگ گفت: «او در مالدیو گیر افتاده بود و من در ویتنام بودم.»
در سال ۲۰۲۱، زمانی که کشورها به تدریج بازگشایی شدند، این زوج برای کار به دبی بازگشتند. در نوامبر ۲۰۲۲ - دقیقاً ۳ سال پس از برگزاری عروسی در ویتنام، این زوج برای برگزاری عروسی در کلیسا و ثبت رسمی ازدواج خود به مصر رفتند.
دو مراسم عروسی به دلیل همهگیری کووید-۱۹ در دو کشور و با فاصله ۳ سال برگزار شد
ترانگ گفت که در ابتدا خانواده دانیل فکر نمیکردند که او با یک خارجی ازدواج کند. همه همیشه فکر میکردند که او با یک زن مصری، آن هم ارتدکس، ازدواج خواهد کرد.
اما آن سال، قبل از معرفی ترانگ به خانوادهاش، دانیل اصرار داشت که فقط میخواهد با یک دختر ویتنامی ازدواج کند. «خوشبختانه، از اولین باری که ما همدیگر را دیدیم، خانوادهاش مرا بسیار دوست داشتند و تا حد امکان از من حمایت کردند تا به ما در تکمیل مراحل ازدواج کمک کنند.»
از طرف خانواده ترانگ، همه از این رابطه حمایت میکنند و از آن هیجانزدهاند. از اولین باری که آنها همدیگر را ملاقات کردند، والدین و دو خواهر و برادر او دانیل را خیلی دوست داشتند.
مصر برای ترانگ کشوری نسبتاً عجیب و دوردست است، اما او پس از مشاهده و تجربه فرهنگ آن، این کشور را مکانی جالب با فرهنگی دیرینه یافت.
«بعد از رفتن به مصر، متوجه شدم که این کشور در حال توسعه است، هنوز هم حال و هوای روستایی و سادگی زیادی دارد و غذای بسیار ارزانی دارد. مردم هنوز کم و بیش سبک زندگی سنتی خود را حفظ کردهاند.»
خانواده داماد در یک عروسی در مصر
هشت سال عشق و زندگی با یک خارجی، زندگی این زوج را بسیار متفاوت نشان میداد.
«وقتی برای اولین بار همدیگر را دیدیم، به دلیل تفاوتهای فرهنگی، سوءتفاهمهایی داشتیم. من آسیایی هستم و در ابراز احساسات یا عواطفم بسیار خجالتی هستم، اما مردم خاورمیانه برعکس هستند. آنها میگویند که هر روز عاشق خانوادهشان هستند و همیشه هر چیزی را که به ذهنشان میرسد، بیان میکنند.»
وقتی برای اولین بار همدیگر را دیدیم، مرا ساکت و سرد یافت، فکر کرد که از او خوشم نمیآید برای همین از مزاحمت من میترسد و جرات نزدیک شدن به من را ندارد. تنها وقتی با هم در میان گذاشتیم، تفاوت نحوه ابراز احساساتمان بین دو فرهنگ را درک کردیم.
از وقتی او را ملاقات کردم، کمکم رکتر شدهام و همیشه نظرم را میگویم. این باعث میشود همدیگر را بهتر درک کنیم.
دنیل به همراه خانواده همسرش به ویتنام سفر کرد
از نظر ترانگ، دنیل در هر عمل و رفتاری شوهری مهربان و دلسوز است. وقتی بیرون میرود، همیشه اجازه میدهد همسرش وارد خانه شود. او همچنین کسی است که همه چیز را حمل میکند، «حتی اگر 10 کیف هم باشد، اجازه نمیدهد هیچکدام را من حمل کنم.»
«وقتی خانوادهام مشکلی داشتند، او همیشه آماده کمک بود. او همچنین هرگز از ظاهر من انتقاد نکرد. از زمانی که با هم آشنا شدیم، ظاهر من خیلی تغییر کرده است - گاهی لاغر بودم، گاهی دو یا سه برابر چاقتر از او. اما او همیشه از زیبایی و ریزنقشی من تعریف میکرد و هرگز یک بار هم چیزی در مورد ظاهر من نگفت که آزاردهنده باشد.»
ترانگ هنوز خاطره شیرینی را که دنیل برایش تعریف کرده بود به یاد دارد. وقتی در هتل کار میکرد، کارش خیلی سخت بود، شبهایی بود که دیروقت و خسته به خانه میآمد.
یک روز، وقتی دنیل به خوابگاه کارکنان برگشت، ترانگ را با پختن آرام گوشت خوک به سبک ویتنامی با سوپ فلفل و گوجه فرنگی غافلگیر کرد.
ترانگ به اشتراک گذاشت: «من هرگز به او دستور پخت این غذاها را ندادم، اما او متوجه شد و آن را به خاطر سپرد. همین کار کوچک باعث شد احساس کنم تمام خستگیام از بین میرود. تا الان، هنوز آن کار شیرین را به یاد دارم.»
شاید «میوه شیرینی» که ترانگ دریافت کرد، نتیجه بزرگ شدن دانیل در خانوادهای پر از عشق بین اعضای خانواده بود، همانطور که ترانگ هنگام تعامل با خانواده شوهرش متوجه شد. «این عشق از طریق روشی که مادرش همیشه از هر وعده غذایی برای کل خانواده مراقبت میکرد و همیشه فرزندانش را مجبور میکرد که سیر بخورند، آشکار میشد.»
ترانگ از اینکه عروس چنین خانوادهی مهربانی است، احساس خوششانسی میکند و همیشه به خودش یادآوری میکند که قدر داشتههایش را بداند.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/nguoi-vo-viet-khoe-chong-ai-cap-chu-dao-ngot-ngao-trong-tung-cu-chi-172241010160546429.htm
نظر (0)