Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

روزنامه‌نگار فان کوانگ مسئولیت‌پذیر در قبال کارش است و عمیقاً به سرزمین مادری‌اش وفادار است.

فان کوانگ، روزنامه‌نگار پیشکسوت و نویسنده مشهور، (با نام اصلی فان کوانگ دیو) در سال ۱۹۲۸ در کمون های تونگ، منطقه های لانگ، استان کوانگ تری متولد شد. در سال ۱۹۸۸، او به صدای ویتنام آمد تا سمت مدیر کل و سردبیر را بر عهده بگیرد و من توانستم تحت مدیریت او کار کنم. او ۱۸ سال از من بزرگتر بود، بنابراین باید او را عمو صدا می‌زدم و خودم را برادرزاده خطاب می‌کردم، اما او به همکارانش گفته بود که برای آسان‌تر شدن کار، یکدیگر را برادر صدا کنند و علاوه بر این، همه ما اهل یک شهر بودیم. در ابتدا، من مردد بودم، اما پس از تماس با او، به آن عادت کردم. شخصیت او همان بود: آرام، مرتب و مودب.

Báo Quảng TrịBáo Quảng Trị17/06/2025


روزنامه‌نگار فان کوانگ مسئولیت‌پذیر در قبال کارش است و عمیقاً به سرزمین مادری‌اش وفادار است.

فان کوانگ، روزنامه‌نگار، کتاب «میهن» را به نویسنده تقدیم می‌کند. عکس: VT

تا تت ۱۹۹۵ فرصت نداشتم که برای اولین بار با او به یک سفر کاری بروم، که فرصتی برای بازدید از زادگاهش نیز بود. در بازدید از ارگ کوانگ تری، او مدت زیادی در کنار دیوار بمب‌گذاری شده، آخرین بقایای مدرسه بو دِ که پس از سال ۱۹۴۵ ساخته شده بود، ایستاد. مدرسه‌ای که فرانسوی‌ها آن را «مدرسه ابتدایی و مدرسه اداری» در سواحل رودخانه تاچ هان می‌نامیدند، جایی که او در کودکی در آن تحصیل کرده بود، در تابستان آتشین ۱۹۷۲ توسط بمب‌های آمریکایی به تلی از آوار تبدیل شد.

در سال ۱۹۴۷، زمانی که او به سن بلوغ رسید، جبهه بین تری تین شکست خورد. در همان سال، او در منطقه جنگی هون لین، استان کوانگ تری، به حزب پذیرفته شد و برای کار به پشت خطوط دشمن فرستاده شد. سال بعد، کمیته فرعی بین تری تین تصمیم گرفت تعدادی از کادرهای جوان و اعضای حزب را که تحصیلاتی داشتند، برای ادامه تحصیل به منطقه آزاد بفرستد و آماده شود تا در صورت مساعد شدن شرایط، آنها را برای آموزش به خارج از کشور اعزام کند.

فان کوانگ دیو یکی از چندین برادری بود که در کوانگ تری برای رفتن به مدرسه انتخاب شدند. به طور غیرمنتظره‌ای، وقتی او برای انجام مراحل انتقال فعالیت‌های حزبی خود به کمیته حزبی منطقه ۴ در استان تان هوآ رفت، رهبران، این جوان تحصیل‌کرده با استعداد ادبی را شناختند و او را برای کار در روزنامه Cuu Quoc Lien Khu IV استخدام کردند. او از آنجا به عنوان روزنامه‌نگار با نام مستعار Hoang Tung شروع به کار کرد و اولین مقاله او با عنوان «بازدید از یک کارخانه سلاح شبه‌نظامی» در روزنامه Cuu Quoc Lien Khu IV در ۹ و ۱۰ نوامبر ۱۹۴۸ منتشر شد.

در سال ۱۹۵۴، فان کوانگ دیو به کار در روزنامه‌ی نهان دان بازگشت. در طول یک جلسه، روزنامه‌نگار هوانگ تونگ و سردبیر، گفت: «یک روزنامه نمی‌تواند دو هوانگ تونگ داشته باشد، بنابراین اول باید یک هوانگ تونگ بمیرد.» هوانگ تونگ (فان کوانگ دیو) با خوشحالی لبخند زد و گفت: «من اول فداکاری می‌کنم» و نام مستعار جدیدی به نام فان کوانگ برای خود برگزید. از آن به بعد، خوانندگان امروز یک فان کوانگ دارند و او را برای همیشه به یاد خواهند داشت.

حالا جلوی چشمانم «گلچین آثار فان کوانگ» در قطع بزرگ است که شامل سه جلد ۱۶۷۵ صفحه‌ای می‌شود، «گلچین ده ساله» که شامل ۸۳۱ صفحه چاپی است، «میهن» با ۳۳۰ صفحه کامل، «لطفاً یکدیگر را فراموش نکنید» که نازک است اما شامل نفرین عمیقی درباره یک گل است «لطفاً یکدیگر را فراموش نکنید». بیش از چهل کتاب روزنامه‌نگاری و ادبیات. او همچنین مترجمی است که پس از تنها یک بار خواندن، فراموش کردنش دشوار است، مانند «نمایشگاه انسانی»، «ستارگان روز»، «هزار و یک شب»... در طول زندگی فان کوانگ به عنوان روزنامه‌نگار.

او در مورد روزنامه‌نگاری به طور کلی معتقد است: «در نهایت، روزنامه‌نگاری هنوز یک هماهنگی همزمان است: کلمات، صدا، صوت، تصاویر، تصاویر، گرافیک... روزنامه‌نگاری در هر شکلی تنها یک کارکرد دارد، خدمت به مردم. و در هستی، مردم فقط می‌توانند افکار را از طریق زبان و نوشتار ذخیره کنند.»

روزنامه‌نگار فان کوانگ مسئولیت‌پذیر در قبال کارش است و عمیقاً به سرزمین مادری‌اش وفادار است.

جاده به کمون Hai Thuong، منطقه Hai Lang، زادگاه روزنامه نگار Phan Quang - عکس: QUANG GIANG

پس از ۴۰ سال کلنجار رفتن با هر کلمه و صفحه چاپی، در تابستان ۱۹۸۸، روزنامه‌نگار فان کوانگ وارد یک دوراهی شغلی شد: روزنامه‌نگاری رادیویی. دوراهی بین دو انتخاب، در بحبوحه یک دوره دشوار یارانه. فان کوانگ که تازه به معاونت وزیر اطلاعات ارتقا یافته بود و هنوز در سمت خود مستقر نشده بود، توسط دولت مرکزی مورد اعتماد قرار گرفت تا همزمان سمت مدیر کل و سردبیر رادیو صدای ویتنام را بر عهده بگیرد و جایگزین روزنامه‌نگار باسابقه‌ای به نام تران لام شود که بازنشسته شده بود.

او به طور محرمانه گفت: «مثل احساسی که مدت‌هاست در اعماق قلبم حبس شده است، به طور مبهمی از اینکه می‌توانم به روزنامه‌نگاری مستقیم برگردم لذت می‌برم، هرچند مسئولیت مدیریت آژانس سنگین خواهد بود.» «لذت مبهم» فان کوانگ از تمایل به کار مستقیم در روزنامه‌نگاری منطقی است، زیرا کسانی که عاشق نوشتن هستند «این حرفه را خودشان به دوش کشیده‌اند» و ترک آن دشوار است.

اما پیش چشمان او یک ایستگاه رادیویی ملی جدید بود که به تازگی «طوفان جدایی و ادغام» را پشت سر گذاشته بود، کم و بیش در آشفتگی. کارکنان بیش از ۶۰۰ نفر در زمانی که دولت مصمم به کاهش ۲۰ درصدی کارکنان بود، ریزش کردند. کار افزایش یافت، تعداد افراد به ۵۰۰ نفر کاهش یافت، بسیاری از کارگران و خوانندگان در اوج خود مجبور به بازنشستگی شدند.

اولین دغدغه یک فان کوانگ ارشد، که در روزنامه‌نگاری چاپی موفق بود، اکنون برنامه رادیویی روزانه و هیئت تحریریه است که هر کدام مانند یک روزنامه هستند، سپس ایستگاه رادیویی، ایستگاه پخش، سیستم انتقال و دکل آنتن. او تصمیم گرفت با سازماندهی مجدد رادیو و هیئت تحریریه "پیشرفت" کند، اما با نگاه به گذشته، همه همکارانش جدید بودند. او به تنهایی به ایستگاه بازگشت، بدون اینکه کسی را که از نزدیک با او کار کرده بود، با خود بیاورد. راننده نگوین با هونگ بود که قبلاً به رئیس تران لام خدمت می‌کرد.

اول از همه، مدیر کل تصمیم گرفت به برنامه سه قسمتی رادیو در روز، یعنی صبح، ظهر و عصر که به طور مداوم تمدید شده بود، پایان دهد. از اول ژانویه ۱۹۸۹، سیستم برنامه‌های داخلی صدای ویتنام به طور مداوم از ساعت ۴:۵۵ صبح تا ۱۰:۳۰ شب پخش می‌شد. این افزایش زمان، شرایط مساعدی را برای تولد بسیاری از برنامه‌های رادیویی ایجاد کرد.

در رادیو ملی، او متوجه شد که چگونه کارکنان، خبرنگاران و سردبیران را از «ساطور» به «متخصص» تبدیل کند. برای انجام این کار، اولین کاری که باید انجام شود، ارتقا و افزایش تعداد آژانس‌های کاربردی برای مشاوره و کمک به مدیر کل و ترویج آموزش و بازآموزی خبرنگاران و سردبیران است.

مدیر کل از «دو بار گوش دادن» حمایت کرد. گوش دادن به شنوندگان و گوش دادن به آنچه همکاران رادیویی گفتند و نیاز داشتند. در سال ۱۹۸۹، او کمیته گوش دادن به رادیو را مأمور کرد تا در برخی از استان‌ها و شهرهای دلتای شمالی، مرکزی و جنوبی، نظرسنجی از نظرات شنوندگان رادیو انجام دهد.

او با خط قرمز زیر خط نظر خط کشید: «شنوندگان درخواست دارند سریع‌ترین، جدیدترین و مفیدترین اخبار را بشنوند، از موسیقی بیشتر و بهتر لذت ببرند، توصیه‌ها و توضیحات بیشتری در مورد مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، به ویژه علم و قانون دریافت کنند.» رهبر به طور خلاصه نتیجه گرفت: «شنوندگان رادیو راه نوآوری را به ما نشان داده‌اند.»

من معاون رئیس کمیته مخاطبان بودم و به معاون رئیس دبیرخانه تحریریه منتقل شدم و بلافاصله شغلی دریافت کردم که قبلاً هرگز انجام نداده بودم. «تحقیق، بررسی و ساخت یک سیستم برنامه موسیقی و اخبار، پخش شده روی FM». در آن زمان، رادیو ملی پشت FM بود. سایگون قبل از سال ۱۹۷۵، مانند سایر کشورهای منطقه، یک ایستگاه FM داشت.

حتی وینتیان، پایتخت لائوس، تمام روز اخبار و موسیقی از طریق FM پخش می‌کرد. در حالی که من و کت ون، نوازنده، مشغول طراحی جعبه‌ها، تنظیم چارچوب و محتوای برنامه بودیم، فان کوانگ، مدیر کل، و کارکنان فنی، پخش و مالی در تلاش بودند تا راه‌هایی برای فرار از «حلقه طلایی» تحریم ایالات متحده پیدا کنند. در نهایت، شرکت فرانسوی تامپسون با اشتیاق همکاری کرد.

با صدای ویتنام همکاری کرد. بدین ترتیب، اولین محصول رادیویی مدیر کل، فان کوانگ، موفقیت‌آمیز بود. در ۴ سپتامبر ۱۹۹۰، با حضور دبیرکل نگوین ون لین، ایستگاه موسیقی و اخبار FM افتتاح شد. سه روز بعد، رسماً پخش آن آغاز شد. برادران تشویق و تحسین کردند، مدیر کل به آرامی گفت: «ما گامی کوچک اما مهم برداشته‌ایم، پیشرفتی در جهت بهبود کیفیت امواج و مقدمه‌ای برای توسعه FM و همچنین رادیو مدرن در آینده.»

از فلسفه «اجرای رادیو به سبک یک خانواده فقیر» تران لام گرفته تا سیاست «نوآوری جامع» فان کوانگ، نقطه عطف مهمی در ایستگاه رادیویی ملی است. فان کوانگ، روزنامه‌نگار، نسبت به سلف خود فروتن و محترم است. در روز افتتاح اتاق سنتی ایستگاه، کسی آن را با گذشته مقایسه کرد، آقای فان کوانگ با آرامش گفت: «هر دوره متفاوت است، مزایا و همچنین مشکلاتی وجود دارد.»

در دوران تران لام، مشکلات و کمبودهای زیادی وجود داشت و همچنین جنگ شدیدی در جریان بود.» فان کوانگ، روزنامه‌نگار، سلف خود را «یک عمر فداکاری برای امواج رادیویی» نامید و نوشت: «تران لام، روزنامه‌نگار سلف من، غول مطبوعات انقلابی ویتنام است... او فقط دو کلمه برای یک عمر فداکاری دارد: «رادیو». پس از نزدیک به نیم قرن همراهی با ملت، این دو کلمه او و صدای ویتنام را به بناهای تاریخی در صنعت رسانه‌ای کشور تبدیل کرده است.»

احترام و عشق به پیشکسوتان و درک شرایط خاص همکاران در آژانس از ویژگی‌های روزنامه‌نگار فان کوانگ است. وقتی برای اولین بار به این ایستگاه تلویزیونی پیوست، به جدول حقوق بسیاری از افراد نگاه کرد. او با کمال تعجب دید که بسیاری از نویسندگان، شاعران و خوانندگان این ایستگاه تلویزیونی مشهور هستند اما حقوق بسیار کمی دارند. با درک سیاست کمیته مرکزی، موارد خاص با دلایل موجه می‌توانستند تا ۲ سطح افزایش یابند. او با واحدها بحث کرد و فهرستی از حدود ۱۰ نفر، عمدتاً هنرمندان مشهور، تهیه کرد. در نهایت، دو نفر، یک سطح افزایش یافتند، یک شاعر و یک خواننده.

فان کوانگ محتاط، کم حرف، شیک‌پوش و نه چندان پرسروصدا است، به همین دلیل بسیاری از مردم او را «مسئول روزنامه» یا «سیاستمدار» می‌نامند.

فان کوانگ، روزنامه‌نگار، در پاسخ به مصاحبه‌ای با خبرنگاران Binh Dinh Journalists و Ho Chi Minh City Journalism Magazine با قاطعیت گفت: «من سیاستمدار نیستم. من صرفاً توسط سازمان مأمور شدم تا برای سه دوره مجلس ملی، امور خارجه را انجام دهم و به سه رئیس مجلس کمک کنم. پانزده سال به عنوان معاون، چیز زیادی برای گفتن وجود ندارد، فقط سختی سفر. خوشبختانه، هر سفر چیزهایی برای دیدن و شنیدن و مطالبی برای انجام کارم به من می‌دهد.»

گفتن اینکه او یک «مقام مطبوعاتی» واقعی است که یک آژانس مطبوعاتی را رهبری و مدیریت می‌کند، اشتباه نیست. او در روزنامه نان دان، اداره مرکزی تبلیغات، مجله نگوئی لام بائو، وزارت اطلاعات، صدای ویتنام، انجمن روزنامه‌نگاران ویتنام یا کمیته امور خارجه مجلس ملی، در رهبری و مدیریت مشارکت داشته است. فان کوانگ به طور محرمانه گفت: «هر کجا که باشم، شغل و حرفه‌ام یکسان است. در هر صورت، به عهده گرفتن مسئولیت‌های متعدد به طور همزمان به من کمک می‌کند تا باتجربه‌تر و با اعتماد به نفس‌تر شوم.»

روزنامه‌نگاری و نویسندگی در تمام افکار و قلب فان کوانگ نفوذ کرده است. یک بار، قبل از انتشار مقاله‌ای در یک مجله رادیویی، تلفنی از او پرسیدم که آیا دوست دارد نویسنده باشد یا روزنامه‌نگار. او به طور خلاصه پاسخ داد: «فان کوانگ خوب است.» فان کوانگ، روزنامه‌نگار، به بازخورد شنوندگان رادیو بسیار علاقه‌مند است. او اغلب پس از برنامه خبری، با دقت در مورد برنامه «صحبت با شنوندگان رادیو» اظهار نظر می‌کند. وقتی سال نو قمری فرا می‌رسد، سردبیران از مدیر کل می‌خواهند که سخنرانی سال نو را برای شنوندگان داخلی و خارجی ایراد کند.

ایشان گفتند که باید این کار انجام شود، اما اینکه کجا پخش شود باید با دقت محاسبه شده باشد. تیم خبری لحظه بعد از تبریک سال نو رئیس جمهور را انتخاب کردند.

او فکری کرد و سپس نظر خود را بیان کرد: «من مسئول صدای ویتنام هستم، به مناسبت سال نو، می‌خواهم از شنوندگان به خاطر گوش دادن به رادیو تشکر کنم و نظرات و پیشنهادات خود را به رادیو ملی ارائه دهم.» سپس مدیر کل فان کوانگ در برنامه «گفتگو با شنوندگان رادیو» از شنوندگان دور و نزدیک به مناسبت سال نو تشکر کرد. فروتنی یک روزنامه‌نگار باتجربه، سرشار از عزت نفس، اما همه نمی‌توانند از او پیروی کنند.

در اعماق فان کوانگ، حومه کوانگ تری با باد لائوس، شن‌های سفید، آفتاب سوزان، باران سیل‌آسا، طوفان‌های دیوانه‌وار و جنگ بی‌رحمانه، وجود دارد. مردم کوانگ تری باید بپذیرند و برای زندگی، برای زنده ماندن مانند هر کس دیگری، برخیزند. او نوشت: «وقتی فقط یک نوجوان بودم، روستایم را ترک کردم، سپس به سراسر کشور سفر کردم و بیش از 50 سال در پایتخت، هانوی، زندگی کردم، اما چرا هنوز خودم را صد در صد کوانگ تری با شخصیت‌های سخت تغییر می‌بینم: رک، صادق تا سر حد مرگ، در برخورد با دیگران دست و پا چلفتی، گاهی اوقات به من آسیب رسانده است.»

اما آن سرزمین بیچاره، ترانه‌ها، سرودها و صداهایی دارد که آشنا و تأثیرگذار به نظر می‌رسند. نمی‌توان آن را توضیح داد، اما واقعاً روح حساس و طبیعت رمانتیک مرا آفریده است. من تمام آنچه را که هستم از سرزمینم دریافت کرده‌ام.

سرزمین مادری کوانگ تری، منطقه مرکزی که بار اصلی کشور را به دوش می‌کشد، در بسیاری از نوشته‌های فان کوانگ رسوخ کرده است. قلم فان کوانگ آزادانه در تمام نقاط کشور، به ویژه دلتای مکونگ، جریان دارد.

هر مکان و نام دامنه‌ای در جهان که او از آن عبور می‌کرد، ردپای خود را در هر دفتر خاطرات پر از زندگی و سرشار از انسانیت به جا می‌گذاشت. من زمانی او را «شکارچی جزئیات» صدا می‌زدم. او چیزی نگفت، اما جمله‌ی کوتاهی از نویسنده‌ی بزرگ روسی، م. گورکی، را به من نشان داد: «جزئیات کوچک، یک نویسنده‌ی بزرگ را می‌سازند».

فان کوانگ نویسنده‌ای با تجربه زندگی غنی، دانش عمیق و تسلط خوب بر زبان‌های خارجی است، همانطور که خودش می‌گوید: «هر زبان خارجی افق جدیدی از درک را می‌گشاید.» فان کوانگ به عنوان یک روزنامه‌نگار و نویسنده، همه چیز را در چهار فعل خلاصه می‌کند: «برو، بخوان، فکر کن، بنویس.» او که بازنشسته شده، کمتر سفر می‌کند، اما سه فعل باقی‌مانده هنوز هم او را آزار می‌دهند. او به آرامی و با دقت می‌نویسد. روزنامه‌نگاری به نام لو نهی دو در شهر هوشی مین به آرامی پرسید: «بسیاری از روزنامه‌نگاران بازنشسته قلم‌های خود را زمین می‌گذارند.

و شما، چه رازی به شما کمک می‌کند تا ثابت قدم بمانید؟ فان کوانگ پاسخ داد: «با اینکه بازنشسته شده‌اید، هنوز به شغل خود پایبند هستید. این صرفاً به خاطر حرفه‌تان است. حرفه با حرفه مرتبط است. دکارت، فیلسوف فرانسوی، گفت: «من فکر می‌کنم، پس هستم». آیا برای من این درست است که «من می‌نویسم، پس هستم». می‌خواهم این را اضافه کنم چون شما یک روزنامه‌نگار بزرگ، یک نویسنده چند استعدادی، با عشق عمیق به میهن خود هستید.

وین ترا

منبع: https://baoquangtri.vn/nha-bao-phan-quang-trach-nhiem-voi-cong-vec-nang-tinh-voi-que-huong-194392.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

در شکار ابرها در تاخوآ گم شده‌ام
تپه‌ای از گل‌های بنفش سیم در آسمان سون لا وجود دارد
فانوس - هدیه‌ای به یاد جشنواره نیمه پاییز
از یک هدیه دوران کودکی تا یک اثر هنری میلیون دلاری

از همان نویسنده

میراث

;

شکل

;

کسب و کار

;

No videos available

اخبار

;

نظام سیاسی

;

محلی

;

محصول

;