Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

هنرمند شایسته هو چائو - خاطراتی از صحنه و زندگی: گروه زنان مشهور

یادداشت سردبیر: هنگامی که گروه تان مین تان نگا در سال ۱۹۸۵ در شهر هوشی مین به کار خود پایان داد، هنرمند شایسته هوو چائو، از "پسر قاشق طلایی"، رسماً وارد زندگی پر از سختی شد. او از عضوی از یک خانواده مشهور، اکنون به "ستون جوان" حامی خانواده کوچک خود تبدیل شده بود. و می‌توان گفت که کیم کونگ، هنرمند مردمی، کسی بود که در سخت‌ترین زمان به او کمک کرد.

Báo Thanh niênBáo Thanh niên14/09/2025

من کیم کونگ، هنرمند مردمی، را «خانم های» صدا می‌زنم. من گروه او را در سفرهای هزاران مایلی دنبال کردم. می‌توان گفت که این مدرسه‌ی بزرگ من بود. دوره‌ی هنری در گروه خانم های، شایسته‌ی نشان دادن دوران جوانی من است، هرچند که من فقط مدت کوتاهی در این گروه بودم.

خانم کیم، بهترین دوست پدرم. بازیگر مشهور کیم کونگ و ملکه صحنه، تان نگا، زوج کاملی نبودند اما اغلب با هم ظاهر می‌شدند.

احترام و محبت من به او، سال‌ها را در بر گرفته است.

هر وقت زنگ می‌زد، می‌آمدم و به کارهایم رسیدگی می‌کردم. من و خواهرزاده‌ام کارهای زیادی را خارج از محل کار با هم انجام می‌دادیم. هر چه بیشتر او را درک می‌کردم، بیشتر قدر قلب طلایی‌اش را می‌دانستم و از آن پیروی می‌کردم.

NSƯT Hữu Châu - Hồi ức sân khấu và cuộc đời: Đoàn hát của kỳ nữ- Ảnh 1.

هنرمند مردمی کیم کونگ، هنرمند شایسته تان لوک، هنرمند شایسته هو چائو... تولد زودهنگام خود را در عید تت ۲۰۱۸ جشن گرفتند.

عکس: مستند

فکر کنم حدود سال ۱۹۸۶.

آن زمان من دیپلم گرفته بودم، در یک خانه کاهگلی زندگی می کردم و به سختی امرار معاش می کردم.

او آغوشش را گشود تا به معنای واقعی کلمه و به صورت مجازی از من استقبال کند.

- چائو، هوو چائو، تو فارغ‌التحصیل شدی، درست رو تموم کردی و تازه از یه دوره کارآموزی تو کا مائو برگشتی، درسته؟

- بله.

من با نمرات عالی فارغ‌التحصیل شدم و تا حدودی به توانایی‌هایم اطمینان داشتم، بنابراین جرات کردم به گروه او بپیوندم. اما می‌دانستم که او فقط به این خاطر مرا نپذیرفته است. من قلب او را می‌شناختم، او بسیار گسترده‌تر و آینده‌نگرتر فکر می‌کرد و به من امید داشت، نه فقط به این خاطر که فکر می‌کرد من "خوب" هستم یا فقط به این دلیل که می‌خواست به من کمک کند و از من مراقبت کند.

بازیگران تازه فارغ‌التحصیل شده در گروه دایموند پذیرفته می‌شدند. رویای بسیاری از مردم در آن زمان.

من برای پیوستن به گروه دایموند راه افتادم، بسیار شاد و هیجان‌زده، و موقتاً فراموش می‌کردم، دقیق‌تر بگویم، گاهی حتی فقر خانواده‌ام را که برای امرار معاش تقلا می‌کردند، فراموش می‌کردم.

مادر و خواهر و برادرهایم نیز با اکراه مرا مانند یک جنگجوی جوان که به دنبال راهی برای نجات کشور است، بدرقه کردند، زیرا خانواده‌ام، از زمان انحلال گروه تان نگا، به پنهان شدن در پوسته‌ای از فقر گمنامی راضی بودند. […]

گروه بزرگ "CO HAI" - ستاره ها گرد هم می آیند

گروه نمایش خانم های در آن زمان گروه بزرگی بود، هر جا که می‌رفت، مملو از تماشاگر می‌شد، به خصوص در منطقه مرکزی که همه فکر می‌کردند کاملاً خشک و بی‌آب و علف است. گروه بسیار بزرگی بود، یک گروه موسیقی و نمایش که با انواع و اقسام هنرها ترکیب شده بود، بنابراین همه هنرمندان ستاره آنجا جمع می‌شدند [...]. وقتی من آنجا بودم، جنبه نمایشی غالب بود، با حضور نگوای بای نام، آقای با شای، آقای هوین تان ترا، خانم تو ترین، لو کونگ توان آن... بسیاری از افراد با استعداد.

در پایان فصل خشک سایگون، گروه به منطقه مرکزی رفت. خانم های آن را "فرار از باران" نامید. او با آهنگ همخوانی می‌کرد، هم با فراغت و هم کمی شلوغ. فان تیت، فان رانگ... آفتاب سوزان، گرد و غبار... به اندازه‌ای که تماشاگران معطل شوند و صحنه را از دست بدهند. با رسیدن به دونگ هوی، کوانگ بین، باران در سایگون متوقف شد و زمان بازگشت فرا رسید.

NSƯT Hữu Châu - Hồi ức sân khấu và cuộc đời: Đoàn hát của kỳ nữ- Ảnh 2.

پرتره هنرمند مردمی کیم کونگ در کتاب خاطرات «زندگی برای دیگران، زندگی برای خود»

عکس: KYNUKIMCUONG.VN

آیا جوانان امروزی وقتی به تور می‌روند، همسران و فرزندان یک گروه آواز را می‌بینند؟

سفر «سرگردان» شلوغ است اما آشفته و بی‌نظم نیست، مخصوصاً در گروه بزرگی مثل گروه کیم کونگ که قوانین و نظم خاص خودش را دارد. نظم گروه کیم کونگ من را به یاد گروه قهرمان مادربزرگم، تان مین تان نگا، می‌اندازد که آن هم سخت‌گیر است و نظم مناسبی دارد، اما سرشار از سخاوت، رمانتیک بودن، میانه‌روی و بخشش است.

گروه تور شامل تمام افراد پیر، جوان، کودک، بزرگسال، هنرمند، کارگر... بود که با کامیون‌های بزرگی پر از جعبه، بوم نقاشی، پشه‌بند، ورق‌های پلاستیکی بزرگ به نام «چرم صاف» چند منظوره برای محافظت از آفتاب و باران، استفاده به عنوان دیوار حمام، پهن کردن به عنوان تخت... سفر می‌کردند و تضمین می‌شد که «سرگرم‌کننده‌تر» از داستان‌های کوله‌گردهای امروزی باشد. این صحنه‌ای بود که گروه در تور (آواز در استان‌ها) داشت، اما هنگام آواز خواندن در سایگون، هر کس در خانه خود زندگی می‌کرد، غذای خود را می‌خورد و با ماشین خود به آنجا می‌رسید، آواز خواندن را تمام می‌کرد و به جای دیگری برای آواز خواندن می‌رفت و سپس برمی‌گشت.

مردم (تماشاگران) به همان اندازه پرتعداد و شلوغ بودند. هر جا که ماشین بلندگوی گروه می‌رفت، کودکان بی‌شماری در صفوف منظم به دنبال آنها می‌رفتند. به خصوص هنگام «آواز خواندن در ساحل» (آواز خواندن در یک میدان باز یا استادیوم)، حقوق هنرمندان چند «برابر» افزایش می‌یافت. صحنه سیار اصطلاحات «تخصصی» مانند «کام هوی» (غذای مشترک گروه)، «دو وو» (وسایل شکننده)، «دو هوی» (لباس‌ها)... […]

من خیلی سریع "پیشرفت" کردم. چند ماه اول، من یک سرباز پیاده بودم و هر شب مادر خانم دیو را اسکورت می‌کردم تا او را به مشاور شرور تحویل دهم. در فان رانگ، نقش آقای نام (جایگزین آقای مای تران) را داشتم و سپس در ایستگاه جدید، نقش سانگ را داشتم. در مجموع، سه نقش در نمایش بسیار محبوب برگ دوریان وجود داشت. وقتی نوبت به نمایش به نام عدالت رسید، من دکتر هوی شدم.

حقوق به سرعت افزایش یافت. زندگی مثل یک رویا بود. […]

خارج از صحنه، من و خواهرزاده‌ام عاشق غذا هستیم. هر از گاهی، او به من چشمک می‌زند. من علامت را می‌بینم و با خوشحالی و افتخار با او به غرفه تخم اردک می‌رویم. مثل یک مرغ مادر و جوجه اردکش. در واقع، من و او، مادر و پسر، خانم دیو و سانگ، صدها نمایش اجرا کرده‌ایم.

بارها با او برای خوردن این یا آن غذا بیرون می‌رفتم، خانم بی را می‌دیدم که تخم‌مرغ بالوت می‌فروخت. زیر لباس دو رنگش ، انگار از صحنه مستقیماً به بازار آمده و چمباتمه زده بود تا در بازار غذا بخورد. «... لطفاً، آقای سین، بنشینید...» دیالوگ جذابش، دعوت کلاسیک و جذابش درست کنار من. من قبلاً هرگز چنین تصویر فوق‌العاده‌ای از یک دانش‌آموز سال آخر تا این حد نزدیک به دانش‌آموز سال آخر ندیده بودم. آن دو آن را برمی‌داشتند و به کاسه‌های یکدیگر می‌دادند: «بالوت می‌خوری، تخم‌مرغ زرد دوست داری، درسته؟ بفرمایید، بخورید...».

چه جالب. (ادامه دارد)

منبع: https://thanhnien.vn/nsut-huu-chau-hoi-uc-san-khau-va-cuoc-doi-doan-hat-cua-ky-nu-185250914181955383.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

شهر هوشی مین در فرصت‌های جدید، سرمایه‌گذاری شرکت‌های FDI را جذب می‌کند
سیل تاریخی در هوی آن، از دید یک هواپیمای نظامی وزارت دفاع ملی
«سیل بزرگ» رودخانه تو بن، از سیل تاریخی سال ۱۹۶۴، ۰.۱۴ متر بیشتر بود.
فلات سنگی دونگ وان - یک «موزه زمین‌شناسی زنده» نادر در جهان

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

«خلیج ها لونگ را از روی خشکی تحسین کنید» به تازگی وارد فهرست محبوب‌ترین مقاصد گردشگری جهان شده است.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول