GĐXH - صحبتهای کنترل نشده و افشای اطلاعات خصوصی فرزندانتان گاهی اوقات میتواند دردسر بزرگی برای شما و فرزندانتان ایجاد کند.
دانشگاه هاروارد زمانی به این نتیجه رسید که توانایی یک فرد برای موفقیت در زندگی 20 درصد به بهره هوشی (IQ) بستگی دارد، در حالی که EQ (هوش هیجانی) 80 درصد آن را تشکیل میدهد.
محققان پنج جنبه از هوش هیجانی را شناسایی میکنند: توانایی تشخیص احساسات، توانایی مدیریت احساسات خود، توانایی تحمل شکست، توانایی درک احساسات دیگران و توانایی مدیریت روابط بین فردی.
اخیراً، در وبسایت چینی Zhihu، موضوع داغی مطرح شد: «والدین با هوش هیجانی پایین چه تأثیری بر فرزندانشان خواهند گذاشت؟» . یکی از خوانندگان گفت که یک بار در فرودگاه بوده و کسی را دیده که چیزی را گم کرده و گریه میکند، بسیار دلشکسته شده است. در آن زمان، او فقط یک پسر ۱۵ ساله بوده است. وقتی این داستان را برای پدرش تعریف کرده، مورد سرزنش قرار گرفته است: «بچهها نمیفهمند دلشکستگی چیست. به تو ربطی ندارد.» بار دیگر، مادرش به خاطر اینکه گفته بود خسته است، او را سرزنش کرده است. مادرش گفته است: «تو خیلی جوانی، چرا خستهای؟ من پیرم، اما حتی شکایت هم نمیکنم.»
در نهایت، این مرد گفت: «من تصمیم گرفتم برای همیشه درِ دنیای درونم را به روی پدر و مادرم ببندم. اگرچه آنها برای بزرگ کردن من سخت تلاش کردند، اما آن حرفهای بیملاحظه روز به روز، حفرهای نامرئی در دوران کودکی و جوانی من ایجاد کرد.»
روانشناس مشهور آمریکایی، دنیل گلمن، در کتاب خود با عنوان «هوش هیجانی» مینویسد: «زندگی خانوادگی اولین مدرسهای است که ما در مورد احساسات یاد میگیریم. والدینی که EQ بالایی دارند، فرزندانی با EQ بالا خواهند داشت. والدینی که EQ پایینی دارند، تأثیر منفی بر رشد فرزندانشان دارند.»
به خصوص ۵ مورد زیر، والدینی که آیندهنگر هستند، آنها را مخفی نگه میدارند و به همه نمیگویند، اما والدینی که هوش هیجانی پایینی دارند اغلب لاف میزنند و باعث آسیب دیدن فرزندانشان میشوند.
صرف نظر از انگیزه روانی، ذکر مداوم نمرات کودکان در ملاء عام آسیب بزرگی به بار خواهد آورد. عکس مصور
۱. نمرات کودکان
چند روز پیش، آقای تران (چین) برای شرکت در جشن تولد ۹۰ سالگی مادربزرگش به زادگاهش بازگشت. سر میز غذا، صحنهای فوقالعاده شرمآور رخ داد.
در طول صرف غذا، دخترعمویش از نتایج امتحانات پسرش صحبت کرد و مدام از او به خاطر عملکرد خوبش در امتحان و قرار گرفتن در بین ده نفر برتر کلاس تعریف میکرد.
با شنیدن صحبتهای پسرعمویش، اقوام و دوستانش همگی با تکان دادن سر، پتانسیل برادرزادهشان برای ورود به یک دانشگاه معتبر را تأیید کردند. وقتی دید کسی به او علاقهمند است، بیوقفه شروع به صحبت در مورد پسرش کرد.
در این لحظه، پسر ناگهان از جا برخاست و با حالتی ناراضی به مادرش گفت: مامان، لطفا دیگر نمرات مرا به همه نشان نده.
پسرعمو با دیدن این حرف، اعتراض کرد: « بگذار به همه بگویم، تو امتحان را خوب دادی، با این نمرهی بالا. چه چیز این موضوع اینقدر شرمآور است؟»
این بار پسر فریاد زد: اون نمره منه، نه تو. تو همیشه از این و اون حرف میزنی، فکر نمیکنی همه ازت متنفرن؟
برادرزادهی آقای تران این را گفت و با عجله از در بیرون رفت.
دخترعموی آقای تران نمیفهمید که چرا ذکر دستاوردهای فرزندانش در ملاء عام، آنها را تا این حد مقاوم و ناراضی میکند.
در واقع، این اولین باری نبود که دخترعموی آقای تران در مورد نمرات فرزندش لاف میزد. از دیدگاه روانشناسی، اگر فردی دوست دارد در مورد دستاوردها و نمرات فرزندش لاف بزند، نشان میدهد که نیاز دارد غرور خودش را ارضا کند.
با این حال، صرف نظر از انگیزه روانشناختی، ذکر مکرر نمرات کودک در ملاء عام آسیب بزرگی به همراه خواهد داشت.
از یک طرف، کودکان وقتی والدینشان در جمع خودنمایی میکنند، به راحتی خجالت میکشند، برای حفظ این حس برتری، لازم است سعی کنند شکل خود را حفظ کنند، بنابراین تحت فشار خواهند بود. از طرف دیگر، برخی از کودکان ممکن است به تدریج در پاسخ به تعریف و تمجیدهای دیگران، دچار خودپسندی و تکبر شوند.
تحقیقات روانشناسی نیز نشان داده است که توجه بیش از حد به دستاوردهای کودکان و ذکر مکرر دستاوردهای آنها اغلب برای رشد جسمی و روانی آنها مفید نیست و بر رابطه والدین و فرزند نیز تأثیر خواهد گذاشت.
۲. از مشکلات شخصیتی و رفتاری فرزندتان شکایت کنید.
شرط میبندم هر کودکی در دنیا حداقل یک بار توسط والدینش با فرزندان اقوام یا همسایهها مقایسه شده و سپس مورد انتقاد قرار گرفته است.
اما در واقعیت، هر کودکی شخصیت و روش رفتاری منحصر به فردی دارد. حتی اگر آنها با سایر کودکان متفاوت باشند، به این معنی نیست که این کار اشتباه است.
مقایسه اشکالی ندارد، اما اعتماد به نفس کودک را تحت تأثیر قرار میدهد. آنچه نگرانکننده است این است که برخی والدین دوست دارند مشکلات شخصیتی و رفتاری فرزندشان را برای دوستان نزدیک و همکارانشان فاش کنند، حتی گاهی اوقات با حالتی شاکی و انتقادی.
این امر به طور جدی بر رشد کودک تأثیر میگذارد، و همچنین باعث میشود مردم تصویر کودک را اشتباه درک کنند.
۳. پول بچهها
بسیاری از والدین دوست دارند در مورد درآمد فرزندانشان به اقوام و دوستانشان فخر بفروشند. در پشت این فخرفروشیهای بیمعنی، اغلب تمایلی به قدردانی و ستایش دیگران وجود دارد.
اما وقتی رو در رو صحبت میکنند، ممکن است بگویند که آنها را تحسین و تمجید میکنند، اما در پشت سر، به دلیل لاف زدنهایشان، حسادت کنند یا از آنها انتقاد کنند.
گذشته از همه اینها، مهم نیست رابطه چقدر نزدیک باشد، شما نباید پول و داراییهای فرزندانتان را به رخ بکشید زیرا این کار میتواند باعث مشکلات غیرضروری شود، مانند اینکه پشت سرتان حرف بزنند، دیگران را به قرض گرفتن پول جذب کند...
برای والدین واقعاً باهوش، داشتن فرزندانی بااستعداد و آیندهدار یک نعمت است، نه چیزی که بخواهند به خاطرش به دیگران فخر بفروشند.
از طرف دیگر، افرادی که درباره میزان درآمد فرزندانشان صحبت میکنند، عمدتاً هدف خود را از گفتن این حرفها مشخص نمیکنند و به طور غیرمستقیم برای فرزندانشان مشکل ایجاد میکنند.
۴. ذکر کردن چیزهای خجالتآور کودکان
مادری بود که پسرش کلاس پنجم بود. یک روز، عکسهای قدیمیاش را نگاه کرد و دید که پسرش وقتی کوچک بود، «جایش را خیس میکرد».
در ابتدا، خانواده فقط از این عکسهای خصوصی خبر داشتند. اما بهطور غیرمنتظرهای، در طول یک جلسه اولیا و مربیان، مادر با والدین دیگر گپ زد و آزادانه عکسهایی از پسرش که در کودکی رختخوابش را خیس میکرد، به اشتراک گذاشت.
سپس، این تصویر شرمآور به نحوی در کل کلاس پخش شد، پسر آنقدر توسط دوستانش مورد تمسخر قرار گرفت که دیگر نمیخواست به مدرسه برود.
نکته ناامیدکننده این است که با اینکه کودک قصد ترک تحصیل داشت، مادر همچنان احساس میکرد هیچ کار اشتباهی نکرده، فقط خوشحال بوده و موضوع آنقدرها هم جدی نبوده است.
در واقع، این طرز فکر مادران در بسیاری از خانوادهها بسیار رایج است. آنها فکر میکنند فرزندانشان هنوز کوچک هستند و چیزی نمیدانند و با آرامش داستانهای شرمآور فرزندانشان را برای دیگران تعریف میکنند. با این حال، کودکان نیز مانند بزرگسالان احساس شرم و عزت نفس دارند.
بنابراین، در این مورد، والدین باید طرز فکر خود را تغییر دهند، با فرزندانشان مانند بزرگسالان رفتار کنند، به آنها احترام بگذارند و آنها را درک کنند، مسائل شرمآور فرزندانشان را علنی نکنند، به اشتراک نگذارند.
بسیاری از والدین فکر میکنند فرزندانشان برای فهمیدن چیزی خیلی کوچک هستند، بنابراین با آرامش داستانهای شرمآور فرزندانشان را برای دیگران تعریف میکنند. عکس تزئینی
۵. روابط کودکان
وقتی فرزندتان به سن خاصی میرسد، شروع به فکر کردن به ازدواج، یک رویداد مهم زندگی، میکند.
عشق یک چیز است، اما برای اینکه هر دو به ازدواج برسند، سفری طولانی لازم است. بسیاری از والدین اغلب در مورد زندگی عاشقانه فرزندانشان لاف میزنند. اگر معشوق فرزندشان شرایط خوبی داشته باشد، آنها در مورد آن به همه لاف میزنند.
این میتواند باعث ایجاد مشکلات غیرضروری در روابط عاشقانه فرزندتان شود.
کودکان همچنین آزادی خود را در عشق و روابط از دست خواهند داد زیرا توجه، انتظارات و نظرات زیادی از همه دریافت میکنند.
چه فرزندانشان عاشق باشند و چه ازدواج کرده باشند، والدین نباید زیاد در مورد روابط عاشقانه خصوصی دخترانشان صحبت کنند. این راهی برای احترام به فرزندانشان و نشان دادن دوراندیشی والدین است.
۶. برنامهها و رویاهای فرزندتان را ذکر کنید
مادری در چین از کاربران اینترنتی نظرخواهی کرد و گفت که او فقط به اقوامش در مورد برنامه دخترش برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد اطلاع داده است.
او نمیفهمید چرا وقتی اقوام از برنامههای آینده فرزندش میپرسیدند، فرزندش چنین رفتار رنجیده و عصبانی از خود نشان میداد.
اصلاً دلیلش خیلی ساده است، کافی است خودتان را جای آن دختر بگذارید، میتوانیم بفهمیم که او چه چیزی را تجربه میکند. تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد فشار زیادی را میطلبد، او انتظار نداشت که مادرش این موضوع را به اقوامش بگوید.
در نتیجه، ظرف ۲ روز، تقریباً همه اقوامش در خانه از این حادثه مطلع شدند. اقوام یکی پس از دیگری با او تماس میگرفتند، برخی در مورد وضعیتش میپرسیدند، برخی نصیحتش میکردند. در این مدت، او مشغول کارهای زیادی بود و مجبور بود به سوالات و تماسهای اقوام رسیدگی کند.
گاهی اوقات یک «اظهار نظر تصادفی» از والدین در حضور افراد خارجی میتواند فشار زیادی به کودکان وارد کند.
در واقع، وقتی والدین به دیگران میگویند فرزندانشان چه کاری انجام میدهند، این کار فشار زیادی به فرزندانشان وارد میکند، زیرا بسیاری از کارها ممکن است صرفاً بر اساس تلاش زیاد به موفقیت نرسند.
کاری که والدین باید انجام دهند این است که در مورد برنامه های فرزندانشان به دیگران چیزی نگویند. بهتر است اجازه دهند همه چیز بی سر و صدا اتفاق بیفتد. وقتی موفقیتی حاصل شد، همه را مطلع کنند.
۷. اختلافات خانوادگی
والدین و فرزندانی که زیر یک سقف زندگی میکنند، نمیتوانند کاملاً از درگیریها و اختلاف نظرها اجتناب کنند. به هر حال، هر نسلی افکار و عقاید خاص خود را دارد.
بسیاری از اوقات فرزندان با والدین خود مخالفت میکنند و والدین از فرزندانشان شکایت دارند. به عنوان والدین، شما باید در حل مشکلات موجود، ذهنی باز، بردبار و فعال داشته باشید.
وقتی کمی ناراضی هستید، نباید به همه بگویید که با فرزندتان مخالف هستید.
چیزی که شما فکر میکنید فقط چند شکایت از بیرون است، در واقع عامل ایجاد اختلاف در خانواده خواهد بود.
وقتی از اختلافات خانوادگی و مسائل خصوصی خود برای دیگران تعریف میکنید، ممکن است با شما همدردی نکنند، بلکه باعث میشوند به خاطر خوب تربیت نکردن فرزندانتان به شما بخندند.
اگر فرزندانتان بشنوند، ممکن است ناراحت شوند و اختلافات خانوادگی جدیتر شود.
بنابراین، در مورد مسائل خصوصی خانوادگی، فقط باید آنها را در داخل خانه مطرح کنیم.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/7-bi-mat-cua-con-thuong-bi-cha-me-eq-thap-tiet-lo-voi-nguoi-ngoai-khien-chung-ton-thuong-172241121165802381.htm






نظر (0)