Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

«اگر خانه یا ماشین ندارید، ازدواج نکنید. اگر نمی‌توانید فرزندانتان را تأمین کنید، آنها را نداشته باشید.»

اگر خانه یا ماشین ندارید، ازدواج نکنید. اگر نمی توانید مخارج فرزندانتان را تامین کنید، بچه دار نشوید. بسیاری از جوانان امروزی اینگونه فکر می کنند، آیا این درست است؟

Báo Long AnBáo Long An10/08/2025

تصویرسازی هوش مصنوعی

امروزه بسیاری از زوج‌ها تصمیم می‌گیرند ازدواج و بچه‌دار شدن را به تعویق بیندازند، نه به دلیل کمبود عشق، بلکه به این دلیل که احساس می‌کنند به اندازه کافی قوی نیستند تا با فشار امرار معاش روبرو شوند.

مدت زیادی عاشق باشید اما جرات ازدواج نداشته باشید

«اگر خانه یا ماشین نداری، ازدواج نکن»، «اگر نمی‌توانی فرزندت را به درستی تأمین کنی، بچه‌دار نشو، گناه دارد برایشان». اینها جملات آشنایی هستند که امروزه اغلب در گروه‌ها و انجمن‌های جوانان در مناطق شهری یافت می‌شوند.

آنها از عشق ورزیدن نمی‌ترسند، از ازدواج نمی‌ترسند، اما از این سوال گیج شده‌اند: آیا آنها صلاحیت پدر و مادر شدن را دارند؟

و وقتی آنها تصمیم می‌گیرند که طور دیگری زندگی کنند، سرعت خود را کم کنند یا بچه‌دار نشوند، آیا جامعه بیش از حد سخت‌گیر است و آن انتخاب‌های بسیار خصوصی را قضاوت می‌کند؟

ها می (۲۹ ساله، طراح لباس در شهر هوشی مین) و دوست پسرش هفت سال است که با هم هستند، از زمانی که دانشجو بودند تا زمانی که شغل‌های ثابتی پیدا کردند. اما ازدواج هنوز یک برنامه است.

«ما هنوز عاشق هم هستیم، اما هنوز خانه‌ای نداریم و پس‌انداز کافی برای برگزاری عروسی نداریم. ما هنوز مستاجریم و بعد از ازدواج باید نگران صد چیز باشیم: بچه‌ها، شهریه، مخارج... فقط فکر کردن به آن باعث می‌شود احساس کنم که به جایی نمی‌رسد.» - نظر مشترک من.

او اضافه کرد که تصور یک عروسی ساده، اجاره لباس، سازماندهی مهمانی، دعوت از اقوام هر دو طرف و سپس رسیدگی به محل اقامت و کار، خسته کننده است.

«نه اینکه نخواهم ازدواج کنم، اما احساس می‌کنم به اندازه کافی ندارم. همه چیز فقط یک آشفتگی است.» آهی کشید.

داستان من غیرمعمول نیست. در بسیاری از شهرهای بزرگ، بسیاری از جوانان، با وجود داشتن عشقی پایدار، هنوز قبل از ازدواج تردید دارند، نه به دلیل نداشتن عزم راسخ، بلکه به این دلیل که وقتی دغدغه‌های ناتمام زیادی دارند، جرات نمی‌کنند چیزی را قول بدهند.

در مورد آقای هونگ (۳۰ ساله، کارمند اداری در هانوی )، او به ازدواج با چشمانی نگاه می‌کند که در طول زمان رنگشان تغییر کرده است.

وقتی تازه فارغ‌التحصیل شده بود، خیلی خوش‌بین بود و رویای یک خانواده کوچک و دنج با صدای غان و غون بچه‌ها را در سر می‌پروراند. اما بعد از چند سال زندگی تنها، نقل مکان از جایی به جای دیگر، مدیریت تمام هزینه‌های برق، آب و مخارج، کم‌کم متوجه شد که اوضاع به این سادگی‌ها نیست.

«اگر تنها زندگی می‌کنی، یک اتاق کوچک و بدون اثاثیه خوب است. اما اگر همسر و فرزند داری، باید در مکانی بهتر، جادارتر و امن‌تر زندگی کنی. اما اگر خانه بخری، باید پول قرض بگیری. اگر برای حقوق بگیری کار کنی، تا ۴۰-۵۰ سالگی بدهکار خواهی بود. در این مدت، اگر شغلت را از دست بدهی، مریض شوی... تمام خانواده چه خواهند کرد؟» - او با ناراحتی گفت.

هونگ فقط به پول بسنده نمی‌کند، او نگرانی‌های بیشتری هم دارد: «اگر بچه‌دار شوم، می‌ترسم که به اندازه کافی آرام نباشم که از همسر و فرزندانم حمایت کنم و این فشار بیشتری را به من وارد کند.»

اگر دوباره حق انتخاب داشته باشم، فقط جرات می‌کنم یک فرزند داشته باشم.

نه تنها ازدواج، بلکه بچه دار شدن هم برای بسیاری از زوج های جوان به دغدغه بزرگی تبدیل شده است. اگرچه آنها عاشق بچه هستند، اما احساس می کنند به اندازه کافی قوی نیستند که بتوانند مسئولیت بیشتری را به عهده بگیرند.

مثل نات هوی (۳۳ ساله، کارمند فناوری اطلاعات) و همسرش، بعد از محاسبه‌ی هزینه‌های بزرگ کردن فرزندشان از شهریه، غذا، فعالیت‌های فوق برنامه، مراقبت‌های بهداشتی ، بیمه... هر دو ساکت نشستند و زبانشان را به هم فشردند: به تعویق انداختن.

آنها با سوالات مشخصی روبرو هستند: «پول بزرگ کردن بچه‌ها از کجا می‌آید؟»، «وقتی هر دو سر کار می‌روند چه کسی از بچه‌ها مراقبت خواهد کرد؟»، «اگر بچه‌ها محروم یا آسیب‌پذیر باشند چه؟».

خانم تو (۲۸ ساله، کارمند اداری در دا نانگ ) هیچ‌وقت بچه‌دار شدن را آسان نیافته است.

او گفت: «همه دوستانم به فرزندانشان اجازه می‌دهند که از مهدکودک دوزبانه، نقاشی و آلات موسیقی یاد بگیرند. من می‌ترسم که شرایط کافی ندارم، بنابراین نمی‌توانم بگذارم فرزندم از همان ابتدا شکست بخورد.»

یا مانند مورد خانم نهی (۳۲ ساله، کارمند اداری در شهر هوشی مین): زن و شوهر هر دو ساعات کاری خود را در دفتر کار می‌کنند، پدربزرگ و مادربزرگ دور از خانه زندگی می‌کنند و نمی‌توانند کمک کنند. مدرسه شبانه‌روزی ندارد، بنابراین آنها مجبورند چهار بار در روز فرزندان خود را به مدرسه ببرند و برگردانند. روزهایی که شوهر اضافه کاری می‌کند، شوهرش تا ساعت ۱۰ شب به خانه نمی‌آید. اگر مجبور بودند دوباره انتخاب کنند، فقط یک فرزند داشتند که به درستی از آنها مراقبت کند.

زندگی با والدین، پدربزرگ و مادربزرگ در مراقبت از نوه‌ها

در حالی که بسیاری از جوانان از ازدواج و بچه‌دار شدن دریغ می‌کنند، گزینه‌های دیگری نیز وجود دارند که ممکن است بی‌نقص نباشند، اما برای شرایط فردی مناسب هستند.

مثلاً خانم تروک (۳۵ ساله، شهر هوشی مین) پس از به دنیا آوردن اولین فرزندش، تصمیم گرفت با والدینش زندگی کند. خانه بزرگ نیست، اما در عوض، مادربزرگ به مراقبت از کودک کمک می‌کند و او و همسرش برای هزینه‌های تحصیل در آینده، اجاره خانه را پس‌انداز می‌کنند.

اما گزینه‌های مناسب‌تری هم وجود دارد، مثل آقای نام (۳۰ ساله، کارگر در دونگ نای) و همسرش که فرزند خردسالشان را به زادگاهشان می‌فرستند تا پدربزرگ و مادربزرگشان از او مراقبت کنند. آنها تمام هفته کار می‌کنند و آخر هفته‌ها برای دیدن فرزندشان به خانه می‌آیند. «دوری از فرزندمان خیلی دردناک است، اما هنوز نمی‌توانیم شغلمان را رها کنیم یا یک مدرسه شبانه‌روزی پیدا کنیم. فقط امیدواریم چند سالی سر و سامان بگیریم و بعد فرزندمان را تحویل بگیریم.»

به گزارش روزنامه Tuoi Tre

منبع: https://tuoitre.vn/khong-nha-khong-xe-thi-dung-cuoi-khong-lo-cho-con-day-du-thi-dung-de-20250730180055553.htm

منبع: https://baolongan.vn/khong-nha-khong-xe-thi-dung-cuoi-khong-lo-cho-con-day-du-thi-dung-de-a200424.html


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول