در آن قطار، ما داستانهای تأثیرگذار زیادی درباره زندگی یک سرباز نیروی دریایی ضبط کردیم.
معاون کاپیتان برادر کوچکترش را برای نگهبانی از سکوی خانه برد.
ستوان نگوین دین دوک (۲۹ ساله)، معاون فرمانده کشتی KN 263، با اعتماد به ما گفت که اهل ها تین است. ۷ سال پیش، پس از فارغالتحصیلی، به او ماموریت داده شد تا در منطقه ۲ نیروی دریایی کار کند. از آنجا که او اغلب مجبور بود دور از خانه کار کند، برادر کوچکترش را به تحصیل در دانشکده افسری ارتش هدایت کرد تا فرصتی برای مراقبت از والدینش داشته باشد. با این حال، نمیدانم سرنوشت چگونه رقم خورد، اما پس از فارغالتحصیلی، نگوین دین نات (۲۵ ساله، برادر کوچکتر دوک) به همان واحد برادرش بازگشت تا در همان واحد کار کند. اگرچه آنها در یک واحد بودند، دوک در یک کشتی بازرسی ماهیگیری کار میکرد در حالی که نات در سکوی DK1/12 مشغول به کار بود. هر دو برادر در دو مکان با صدها مایل دریایی فاصله از هم زندگی میکردند.
آقای له مین تین قبل از سوار شدن به کشتی برای بازگشت به سرزمین اصلی، بانه چانگ را روی سکوی DK1 میپیچد. |
آقای نات گفت: «بعد از ازدواج، کوله پشتیام را بستم و رفتم. فقط وقتی دخترم ۲ ماهه بود، فرصت کردم به خانه بیایم. وقتی دلم برای همسر و فرزندانم تنگ میشود، فقط میتوانم از طریق تلفن با آنها درد دل کنم. اتصال اینترنت ناپایدار است و وقتی همسرم عکسی از فرزندمان برایم میفرستد، دانلود آن یک روز کامل طول میکشد. این وظیفه یک سرباز نیروی دریایی است. ما باید مسائل شخصی خود را کنار بگذاریم تا وظیفه مقدسی را که از سوی سرزمین پدری به ما محول شده است، انجام دهیم. ما قول میدهیم که ماموریت خود را به خوبی انجام دهیم و بهاری آرام را برای سرزمین اصلی تضمین کنیم.»
نامهای به پدر در دکل نفتی
پس از سالها جشن گرفتن عید تت در دریا، امسال ستوان لی مین تین (۳۷ ساله) توانست به خانه برگردد تا شب سال نو را با همسر و فرزندانش جشن بگیرد. تین پس از خداحافظی با همتیمیهایش روی سکوی DK1/10، در حالی که چشمانش از شادی میدرخشید، از کشتی پیاده شد.
آقای تین گفت که در سال ۲۰۰۲ به ارتش پیوست. در ابتدا، او در جزیره فو کوی مستقر بود. از سال ۲۰۱۱، او به گردان DK1 منتقل شده و در DK1/9، ۱/۱۵، ۱/۱۰، ۱/۲۰ خدمت کرده است. در حال حاضر، خانواده او در بین هوا ( دونگ نای ) زندگی میکنند. او و همسرش دو فرزند، پسر و دختر، دارند. دختر بزرگتر، لی ترین مین چائو، کلاس دوم است و پسرش، لی مین دوی، تازه ۴ ساله شده است. او گفت که اکنون ۱۰ ماه است که از خانه دور است. وقتی همسر و فرزندانش بیمار هستند، او فقط میتواند از طریق تماس تلفنی آنها را تشویق کند.
در روزهایی که هنوز با دخترش در خانه بود، آقای تین اغلب مین چائو را برای درس خواندن همراهی میکرد و با دوستان و مدرسهی او درد دل میکرد. وقتی آقای تین برای کار به دکل نفتی برگشت، چون دلش برای پدرش تنگ شده بود، چائو افکارش را روی یک تکه کاغذ نوشت و در دفترچهاش گذاشت. همسر آقای تین هنگام تمیز کردن خانه، بهطور غیرمنتظرهای نامهی دخترش را خواند. سپس مخفیانه عکسی گرفت و نامه را از طریق پیامک برای شوهرش فرستاد. آقای تین و همسرش هر دو به معصومیت دخترشان خندیدند و او را بیش از همیشه دوست داشتند. از آن زمان، روزی نبوده که آقای تین فراموش کند قبل از خواب با دخترش تماس بگیرد و با او صحبت کند.
ستوان تین گوشت خوک را برای پیچیدن بان چونگ برای همتیمیهایش در دکل آماده میکند. |
این چند روز گذشته، وقتی پدرش اعلام کرد که او به زودی برای عید تت به خانه برمیگردد، مین چائو بسیار خوشحال بود. او مشتاقانه منتظر بود که پدرش هر ساعت به خانه بیاید تا بتواند او را به کلاس ببرد تا با دوستانش آشنا شود. وقتی آقای تین تعجب کرد، چائو اعتراف کرد. چون مادرش هر روز او را به مدرسه میبرد، دوستانش مین چائو را مسخره میکردند که پدرش او را رها کرده است، حتی با اینکه او توضیح میداد که پدرش در نیروی دریایی است و مجبور است دور از خانه کار کند. در این زمان، یکی از دوستانش استدلال کرد: "چرا پدرم هم در ارتش کار میکند اما هنوز هم هر روز مرا به مدرسه میبرد؟"
نامه مین چائو به پدرش |
آقای تین گفت: «دختر خیلی ناراحت بود و نمیدانست چطور برای دوستانش توضیح دهد، بنابراین فقط گریه میکرد. بعد همه چیز به معلم کلاس رسید. معلم با دانستن وضعیت خانواده من، فوراً برای دانشآموزان توضیح داد و به آنها وظیفه داد که نامهای به یک سرباز نیروی دریایی در یک جزیره دورافتاده بنویسند. پس از آن، دخترم بسیار مفتخر بود زیرا پدرش موضوع امتحان کل کلاس شد.»
بنابراین وقتی مین چائو مطمئن شد که پدرش برمیگردد، به او گفت که قبل از تعطیلات مدرسه برگردد تا او را به دوستانش معرفی کند. او همچنین از پدرش خواست که برای همکلاسیهایش آبنبات بخرد تا دیگر او را اذیت نکنند.
تا زمانی که مردم هستند، خانهها هم خواهند بود.
منبع: https://thanhnien.vn/linh-hai-quan-o-nha-gian-la-thu-gui-bo-va-loi-the-con-nguoi-con-nha-gian-185918941.htm
نظر (0)