داستان حول گروهی از دانشآموزان راهنمایی میچرخد که هر کدام شخصیت و پیشینه خاص خود را دارند، اما سرنوشت آنها را به هم پیوند داده تا دوستی عجیبی را آغاز کنند.
ویرجیل پسری درونگرا و خجالتی است که احساس میکند دوستان و خانوادهاش او را درک نمیکنند یا قدرش را نمیدانند. او مخفیانه والنسیا را دوست دارد و از کائوری، یک روانشناس جوان زیبا و مهربان، در مورد چگونگی نزدیک شدن به او راهنمایی میگیرد. در راه قرار دومش با کائوری، ویرجیل توسط چت، همکلاسی بزرگش، مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و این باعث میشود که او به داخل چاهی خشک در جنگل بیفتد. به طور اتفاقی، والنسیا نیز به خانه کائوری میآید و این دو دختر برای یافتن ویرجیل و نجات او با هم همکاری میکنند. دوستی جدیدی با پیام "سلام" مقدماتی ویرجیل به معشوقش آغاز میشود.
طرح داستان فوقالعاده ساده است و نحوهی ارتباط کودکان با یکدیگر بسیار ملایم است. نکتهی برجستهی این اثر، توجه نویسنده به تک تک افراد، کاوش در شرایط و روانشناسی هر شخصیت و آشکار کردن شخصیت و افکار آنهاست. جنبهی انسانگرایانهی داستان از طریق تأکید بر تنوع و منحصر به فرد بودن شخصیت هر فرد بیان میشود، در عین حال همدلی و احترام نویسنده به شخصیتهای مختلف نیز به چشم میخورد. دلیل این امر، تضاد و تنهایی شخصیتهای داستان است.
در حالی که ویرژیل کوچک و خجالتی است، چت کاملاً برعکس است: بزرگ، اغلب دوستانش را قلدری میکند و به او لقب "گاو نر" دادهاند. اگر کائوری دوستانه و مشتاق است، والنسیا گوشهگیر و بیتفاوت است. با این حال، هر چهار فرزند یک ویژگی مشترک دارند: تنهایی و تمایل به اثبات خود. ویرژیل هیچ دوست صمیمی ندارد و فقط میتواند به خوکچه هندی خانگیاش اعتماد کند. پس از اولین ملاقات و دوست داشتن والنسیا، او همیشه میخواست این دختر زیبا را بشناسد اما شجاعت لازم را نداشت. والنسیا، که ناشنوا است، تا حدودی ناامن و از دوستانش دور است. او با واقعیت دست و پنجه نرم میکند و میخواهد یک روانشناس جوان پیدا کند تا اسرار رویاهایش را کشف کند. کائوری، با وجود تواناییاش در فالگیری، در خانواده خودش تنهاست زیرا والدینش همیشه خواهر کوچکترش را ترجیح میدهند. او میخواهد از طریق تواناییهای فالگیری خود را ثابت کند. چت، که توسط دوستانش به چالش کشیده شده بود و میخواست خودنمایی کند، برای گرفتن مار به جنگل رفت تا آنها را بترساند...
بنابراین، هر شخصیت، با دلایل و خواستههای خود، سفری را برای تحقق آرزوهایش آغاز میکند. این منجر به مجموعهای از برخوردهای جالب میشود که در نهایت هر کس را به یافتن پاسخ مناسب خود سوق میدهد. چت، اگرچه در گرفتن مار ناموفق بود، اما بدون شک از حادثه جنگل درس ارزشمندی آموخت. کائوری نقش خود را در ایجاد ارتباط بین همه ایفا میکند، نه تنها ویرژیل را از خطر نجات میدهد، بلکه به او در بیان احساساتش نیز کمک میکند. ویرژیل کسی است که پس از این حادثه بیشترین تغییر را میکند. او شجاعانه در برابر آنچه دوست ندارد مقاومت میکند، نظر خود را با عزیزانش در میان میگذارد و به ویژه پیامی برای والنسیا میفرستد...
یک سلام ساده شاید برای دیگران عادی به نظر برسد، اما برای یک پسر درونگرا و یک دختر ناشنوا، این یک «سلام از کائنات» بود، شروعی شیرین برای یک رابطه جدید.
نویسنده با مهارت بسیاری از عناصر فولکلور فیلیپینی، افسانهها و رویاهای ساده را در اثر خود میگنجاند تا افکار و شخصیتهای داستان را برجسته کند. با این حال، به دلیل فقدان تنش دراماتیک و ریتم کند، داستان ممکن است آنطور که برخی از خوانندگان انتظار دارند، جذاب نباشد.
فرشته گربه
منبع: https://baocantho.com.vn/-loi-chao-tu-vu-tru-su-khoi-dau-de-thuong-a187515.html






نظر (0)