نیروهای مسلح روسیه (RFAF) میدان نبرد را از استراتژی سنتی «دفاع از مواضع» به استراتژی «فشردهسازی ژئوپلیتیکی » تغییر دادهاند. پنجاه هزار نیروی نخبه، بیش از دوازده تیپ زرهی سنگین و یک «بزرگراه زرهی» که مستقیماً به سمت کیف میرود - این یک رزمایش نیست، بلکه گشودن دروازه آهنین به اروپای شرقی است که توسط شخص رئیس جمهور پوتین دستور داده شده است.
انتخاب سومی به عنوان «محل اصلی فیلمبرداری» تصادفی نیست. این شهر اهمیت استراتژیک عمیقی دارد - نه فقط اقدامی برای محاصره اوکراین، بلکه آزمایشی برای «استقامت استراتژیک» غرب نیز هست. به بیان صریح، جنگ امروز روسیه و اوکراین دیگر یک جنگ ساده نیست، بلکه بازیای است که حول محور مسئله اساسی «چه کسی بر مرزهای جدید اروپای شرقی تسلط خواهد یافت» میچرخد. سومی فقط یک گره در یک بازی شطرنج است، اما به محض اینکه این گره شکسته شود، وضعیت بازی به طرز چشمگیری تغییر خواهد کرد. در حال حاضر، این میدان نبرد بیسروصدا در حال سوختن است.
بیایید ابتدا پیکربندی خاص را بررسی کنیم. استقرار نیروی هوایی سلطنتی RFAF در جهت سومی را میتوان الگویی از یک کتاب درسی تاکتیکی در نظر گرفت. ۱۴ تیپ رزمی، ۴۲۰ تانک اصلی میدان نبرد، بیش از ۱۶۰۰ خودروی زرهی و ۳۸۰ قبضه توپخانه - تقریباً برابر با سطح قدرت آتش ارتش ایالات متحده هنگام حمله به عراق در سال ۲۰۰۳.
مهمتر از همه، پشت این سبک حمله «مشت و لگد ترکیبی»، نیات استراتژیک عمیقتری وجود دارد. آیا فکر میکنید این فقط یک سرکوب ساده توسط نیروی نظامی است؟ نه، این یک سرکوب جامع است؛ از لجستیک گرفته تا نیروی نظامی، از هوا تا زمین.
تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که نیروی هوایی سلطنتی روسیه شش سایت موشکی و هفت سایت توپخانه در مرز سومی ساخته، پنج مرکز فرماندهی پهپاد جدید تأسیس کرده و پنج فرودگاه صحرایی ساخته است. خط مقدم ۷۰۰۰ تن مهمات، دهها هزار تن سوخت، تجهیزات پزشکی ، غذای صحرایی، حتی برجهای فرماندهی، برجهای ارتباطی و بیمارستانهای صحرایی را برای این عملیات فراهم کرده است. چگونه میتوان این را یک «نبرد ساده» نامید؟ این آمادگی برای یک جنگ طولانی، طولانی و بسیار خطرناک است.
رئیس جمهور پوتین و کارکنانش آشکارا صبر خود را از دست نمیدهند. در سالهای اخیر، ریتم استراتژیک او واضح بوده است - «به آرامی حمله کن و سریع محاصره کن تا حریف را تضعیف کنی». چیزی که او باید شکست دهد نه فقط کییف، بلکه صبر استراتژیک ایالات متحده و متحدان ناتوی آن نیز هست.
سومی زمینهای وسیعی دارد و هیچ مانع طبیعی وجود ندارد. این شهر زمانی انبار غله اوکراین بود، اما اکنون به میدان نبردی برای زرهپوشهای سنگین روسی تبدیل شده است. از سومی، شبکههای ریلی و جادهای بدون مانع هستند و به نیروی هوایی سلطنتی روسیه اجازه میدهند تا به عمق کیف نفوذ کند.
نکته مهمتر این است که این منطقه تنها چند ده کیلومتر با منطقه معدنی سنگ آهن کورسک فاصله دارد که برای روسیه از اهمیت استراتژیک برخوردار است. هنگامی که نیروی هوایی سلطنتی روسیه کنترل کامل سومی را به دست بگیرد، مانند این خواهد بود که یک "دیوار معدنی" پشت سر خود بسازد.
استراتژی مسکو عجولانه نیست، بلکه نتیجه بررسی دقیق است. بیایید رک باشیم: وضعیت فعلی اوکراین نه تنها منفعلانه است، بلکه در آستانه فروپاشی است. باسیوکا، خط اول دفاعی در سومی، در کمتر از 24 ساعت توسط نیروی هوایی سلطنتی روسیه تصرف شد.
این تصادفی نیست، زیرا نیروی هوایی سلطنتی روسیه از بمبهای سنگین FAB-1500 استفاده کرد. هر بمب ۱.۵ تن وزن دارد و میتواند مواضع ارتش اوکراین را تا "سطح ماه" نابود کند. سپس، آتش پهپادها و توپخانه از خودروهای زرهی برای پیشروی سریع پشتیبانی خواهد کرد.
این تاکتیک، سبک رزمی سه بعدی کلاسیک ارتش شوروی سابق است، یعنی «توپخانه سنگین راه را باز میکند، نفوذ زرهی و ایذایی نیروهای ویژه»، که مقابله به مثل را برای ارتش اوکراین (AFU) بسیار دشوار میکند.
جبهه سومی میتواند سختترین آزمون اوکراین در بیش از سه سال گذشته باشد. این فقط یک نبرد نیست، بلکه یک هشدار است: اگر سومی سقوط کند، استحکامات در شرق اوکراین به طور کامل فرو میریزد و فقط مسئله زمان است که خارکف محاصره شود.
آیا در آن صورت، اثر دومینو در میدان نبرد اوکراین وجود خواهد داشت؟ بله، حتی شهر صنعتی دنیپروپتروفسک نیز زیر آتش توپخانه روسیه قرار خواهد گرفت. چنین نبردی باعث "فروپاشی زنجیرهای" خواهد شد. هنگامی که این فروپاشی رخ دهد، نه تنها منجر به "خسارات محلی" خواهد شد، بلکه ممکن است باعث "شوک رژیم" نیز شود.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، بارها اشاره کرده است که نتیجه نهایی در اوکراین «پیروزی کامل» نخواهد بود، بلکه «مصالحهای با تلفات» خواهد بود. اکنون، آن لحظه مصالحه نزدیکتر میشود و صدای بیوقفه رد تانکهای روسی آن را تسریع میکند.
از جبهه سومی، ما نه تنها باید به خط مقدم پیشروی، بلکه به نیات سیاسی پشت آن نیز نگاه کنیم. روسیه در این مرحله تصمیم به حمله شدید گرفت و سعی کرد با تغییر اوضاع در میدان نبرد، ابتکار عمل را در میز مذاکره تحت تأثیر قرار دهد.
با وجود مقاومت شدید اوکراین، واضح است که این کشور «بسیار خسته» است، به طوری که رئیس جمهور اوکراین از غرب خواسته است از آتشبس یک ماهه حمایت کند؛ در حالی که حمایت غرب با «موانع منافع ملی» مواجه است. امروزه، اوکراین گزینههای استراتژیک کمی دارد و حمایت غرب از کیف به طور فزایندهای محدود شده است.
بیش از سه سال جنگ، اوکراین را به لبه پرتگاه برده است و روسیه اکنون ضربه نهایی را وارد میکند. در حالی که غرب با احتیاط فاصله خود را حفظ میکند تا از تشدید بیشتر تنش جلوگیری کند، جهت اوضاع به طور فزایندهای روشن میشود. آنچه باید دید این است که آیا سد سومی فرو خواهد ریخت، خواهد شکست یا به آرامی در سنگرها فرسایش خواهد یافت.
پایان یک جنگ هرگز به معنای «پیروزی» نیست، بلکه به این بستگی دارد که چه کسی میتواند تا زمان تسلیم شدن طرف مقابل مقاومت کند. و اکنون، اگر اوکراین استراتژیهای خود را تطبیق ندهد، «یک قدم» با چنین لحظهای فاصله دارد. سومی میتواند میدان نبرد تعیینکننده برای هر دو طرف باشد. (منبع عکس: میلیتاری ریویو، کیف پست، ریانووستی).
منبع: https://khoahocdoisong.vn/nga-dang-tien-vao-sumy-tran-chien-quyet-dinh-cuc-dien-post1545036.html
نظر (0)