«کاش دو دخترم مادر دیگری داشتند!»

batch_mmdb 05 a2455 1753957598 17539 9964 7306 1753957820.jpg
بازیگر هونگ دائو با ایفای نقش مادری که از بیماری آلزایمر رنج می‌برد، مخاطبان را تحت تأثیر قرار داد.

- شخصیت خانم هان در فیلم «رها کردن مادرم» همیشه در حالی که هیکلش در هم رفته، خسته، پابرهنه و در حال دویدن زیر باران است و هر روز با بیماری‌اش دست و پنجه نرم می‌کند. به نظر می‌رسد این چالش‌برانگیزترین نقش دوران حرفه‌ای شماست؟

در حالی که صحنه‌های فیزیکی و فریاد زدن، دویدن و پریدن شدید بودند، به اندازه صحنه‌های روانشناختی خسته نشدم. گاهی اوقات، بخش‌های به ظاهر ساده در واقع بسیار طاقت‌فرسا بودند. وقتی بالاخره کارم تمام شد، تقریباً کاملاً انرژی‌ام تخلیه شده بود.

برای مثال، صحنه‌ای که خانم هان به کره جنوبی برمی‌گردد، به خانه قدیمی‌اش برای پیدا کردن پسرش. کارگردان از من خواست که در این بخش کلمه‌ای نگویم و تمام تمرکزم را روی چشمانم گذاشتم تا طیف وسیعی از احساسات را منتقل کنم: از شادی، پشیمانی، ندامت گرفته تا کشمکش درونی برای ملاقات یا عدم ملاقات با پسرم...

خانم هان زنی است که از بیماری آلزایمر رنج می‌برد و با غم‌های زیادی در زندگی روبروست. از لحظه‌ای که فیلمنامه را دریافت کردم، به طور کامل در مورد شخصیت این شخصیت و بیماری‌اش تحقیق کردم، واقعیت بیمار را مشاهده کردم و به نظرات اطرافیانش گوش دادم تا بتوانم در نقش فرو بروم.

- هونگ دائو به عنوان یک «هنرمند دیر شکوفا شده» در نظر گرفته می‌شود، که به طور غیرمنتظره‌ای درخشان است و حتی پس از ۶۰ سالگی مورد توجه قرار گرفته است. برخی تعجب می‌کنند زیرا به نظر می‌رسد سینمای ویتنام هرگز هنرمندی مانند او نداشته است...

هر بار که یک پروژه جدید را شروع می‌کنم، مردم از من می‌پرسند که آیا احساس فشار می‌کنم یا نه. راستش را بخواهید، من احساس راحتی می‌کنم و هر روز از کارم لذت می‌برم.

زندگی من در چند سال گذشته حول محور ساعت‌هایی که صرف گریم، خواندن فیلمنامه و رفتن به صحنه فیلمبرداری شده، می‌چرخیده است... و این پایان یک روز خسته‌کننده اما شاد بوده است.

من از کارگردانان و مخاطبان تعریف و تمجید و گاهی انتقاد دریافت می‌کنم. اشکالی ندارد! همه بازخوردها برای پیشرفت و بهتر شدن کارها ضروری هستند.

از نظر من، مشغول بودن با کار نوعی شفا است. چیزهایی در زندگی وجود دارد که قابل حل نیستند، اما با غرق شدن در یک نقش، به طور خودکار احساس سبکی و آرامش بیشتری می‌کنم.

امسال ۶۳ ساله شدم، و هنوز در فیلم‌ها بازی می‌کنم، با جوانان زیادی کار می‌کنم، در مراسم افتتاحیه فیلم‌ها لباس‌های زیبا می‌پوشم... این فوق‌العاده است. من جرات نمی‌کنم رویاهای بزرگ داشته باشم یا اهداف بلندی برای خودم تعیین کنم؛ هر چه پیش بیاید را می‌پذیرم.

- شخصیت خانم هان در حالت نیمه هوشیار است، با این حال هنوز هم به فرزندش عشق نشان می‌دهد، مخصوصاً وقتی که هوشیار است. هنگام فیلمبرداری آن صحنه‌ها، حتماً آن را به خودتان ربط داده‌اید، درست است؟

یک مادر هرگز نمی‌خواهد باری بر دوش فرزندش باشد. غم و اندوه خانم هان ناشی از عدم آگاهی کامل او از این موضوع است.

در آن لحظات کوتاه هوشیاری، او به وضوح متوجه شد و همزمان، دردش شدت گرفت. او بارها خواسته بود که تسلیم شود و به پسرش زندگی جدیدی بدهد.

در زندگی واقعی، من دو دختر دارم و ما زندگی بسیار شادی با هم داریم. قبلاً فکر می‌کردم که در دوران پیری، دو دختر خواهم داشت که از من محافظت کنند، مخصوصاً یکی از آنها که از قبل مشکلات سلامتی مثل من دارد. اما در واقعیت، اوضاع متفاوت از آنچه تصور می‌کردم پیش رفت.

در مدتی که در بیمارستان بستری بودم، دو فرزندم مجبور بودند از کار و مدرسه مرخصی بگیرند. آنها هر روز به بیمارستان می آمدند، زیر پایم دراز می کشیدند و از من مراقبت می کردند.

وقتی بیمار هستیم، همه فقط به خودشان اهمیت می‌دهند، با این حال وقتی از خواب بیدار می‌شوم، ناگهان احساس می‌کنم قلبم شکسته است. با خودم فکر کردم: "اوه، معلوم می‌شود که من هم دارم فرزندم را شکنجه می‌دهم."

گاهی اوقات، برای لحظاتی کوتاه فکر می‌کردم که چقدر عالی می‌شد اگر این دو کودک مادر متفاوتی داشتند. این کاملاً منعکس کننده طرز فکر خانم هان در فیلم است و با بسیاری از مادران دیگر در موقعیت‌های مشابه طنین‌انداز می‌شود.

در سنین پیری، آنها برای زندگی به خانه سالمندان می‌روند، دیگر به همسرشان فکر نمی‌کنند.

- شما اشاره کردید که نگرانی‌های زیادی دارید، از خود می‌پرسید که آیا وضعیت شما در دوران پیری شبیه به شخصیت خانم هان خواهد بود یا خیر. این ترس از کجا ناشی می‌شود؟

همه همسن و سالان من یک نگرانی مشترک دارند: اینکه آیا در پیری باری بر دوش فرزندانشان خواهند بود یا خیر.

سنت‌های آسیایی، به ویژه در ویتنام، همواره تأکید زیادی بر پیوندهای خانوادگی داشته‌اند. حتی وقتی والدین پیر یا بیمار هستند، فرزندان هنوز نمی‌خواهند آنها را ترک کنند.

آنها می‌خواهند از والدین خود محافظت و مراقبت کنند، و حاضرند سختی‌ها و بار مشکلات را به دوش بکشند، حتی اگر آنها فقیر باشند.

من به عنوان یک مادر، نمی‌خواهم این اتفاق برای خودم یا فرزندانم بیفتد.

به دو فرزندم گفتم که اگر به نقطه‌ای برسم که دیگر نتوانم از خودم مراقبت کنم، حتماً به خانه سالمندان خواهم رفت. آنجا محیط مناسبی است زیرا مراقبان و بسیاری از سالمندان دیگر آنجا هستند.

ساکنان سالمند این موسسه می‌توانند به خرید بروند، آواز بخوانند، از خدمات زیبایی بهره‌مند شوند و از دوران پیری بسیار آرام و دلنشینی لذت ببرند.

من یک پیرزن ۹۵ ساله را در خانه سالمندان می‌شناسم که هر هفته برای درمان‌های زیبایی می‌رود و شوهرش تمام مدت او را همراهی می‌کند و مدام او را «عزیزم!» صدا می‌زند. آنها زمانی تنها بودند، برای زندگی به خانه سالمندان آمدند، با هم آشنا شدند و عاشق هم شدند. این تصویر بسیار شیرینی است.

- چطور اوضاع را طوری ترتیب می‌دهید که اواخر عمرتان آرام‌تر و راحت‌تر باشد؟

من همیشه زندگی متوسطی داشته‌ام، نه از آن نوع زندگی‌هایی که ولخرجی کنم. هیچ‌وقت از سرمایه‌گذاری روی تحصیل فرزندانم دریغ نکرده‌ام و خودم هم خیلی مقتصد هستم. به لطف این، مسائل مالی برایم نگران‌کننده نیست.

بخشی از زندگی من، از جوانی تا بزرگسالی، همیشه به داشته‌هایم راضی بوده است و همین باعث می‌شود به راحتی بتوانم خودم را وفق بدهم.

علاوه بر این، در خارج از کشور، پس از رسیدن به سن بازنشستگی، مستمری وجود دارد. زندگی سالمندان ساده است؛ سه وعده غذایی در روز کافی است. آنجا، حتی اگر کفش‌های مارک‌دار هم بپوشید، کسی اهمیتی نمی‌دهد.

من فکر می‌کنم در دوران پیری، بهتر است خوش‌بین باشید و مثبت فکر کنید تا روحیه‌ای شاد داشته باشید. این بهتر از این است که افسرده باشید، نگران بیماری باشید و برای این و آن ناراحت باشید و منفی‌بافی را به فرزندان و نوه‌هایتان منتقل کنید.

- چطور در این سن از زندگی لذت می‌بری؟

من از آن دسته آدم‌هایی هستم که سر کار پرجنب‌وجوش و مشتاقم، اما وقتی تنها هستم سکوت را ترجیح می‌دهم. وقتی به خانه می‌رسم، تلفن همراهم را کنار می‌گذارم تا خودم باشم. آنقدر ساکت هستم که دستیارم شکایت می‌کند که در مواقع لزوم تماس با من بسیار دشوار است.

زندگی شخصی من نسبتاً کسل‌کننده و بی‌حادثه است. صبح‌ها از خواب بیدار می‌شوم، ورزش می‌کنم و با دوستانم برای نوشیدن قهوه ملاقات می‌کنم. برای ناهار، به گیاهان باغچه رسیدگی می‌کنم، در آشپزخانه آشپزی می‌کنم و هر وقت دلم بخواهد، دوربین و فیلمم را برمی‌دارم تا خاطراتم را ثبت کنم...

بعدازظهرها زمانی است که به خانواده‌ام اختصاص می‌دهم. من همیشه عاشق فیلم بوده‌ام، بنابراین همیشه هر شب به دنبال فیلم‌های خوب برای لذت بردن هستم.

هنرمندان اغلب تا دیروقت بیدار می‌مانند و برنامه خواب نامنظمی دارند، اما من ساعت ۸:۳۰ شب می‌خوابم و صبح زود بیدار می‌شوم تا روز جدید را شروع کنم.

batch_nghe si hong dao 3 1753690202.jpg
هونگ دائو در کنار خانواده‌اش، متشکل از والدین و دو دخترش، خوشبختی را می‌یابد.

- آیا تا به حال به رابطه عاشقانه فعلی خود فکر کرده اید؟

خیلی‌ها بعد از جدایی به دنبال شریک زندگی می‌گردند، اما من به این موضوع فکر نمی‌کنم.

الان برای من، اولویت‌های اصلی‌ام کار، خانواده، فرزندان، والدین و گذراندن وقت برای لذت بردن از زندگی است.

من یک گروه صمیمی از دوستان دارم. ما اغلب با هم بیرون می‌رویم، غذا می‌خوریم و ورزش می‌کنیم. برای من، این چیزی است که الان مرا خوشحال می‌کند.

فرزندانم حتماً از دیدن من شاد و خوش‌بین خوشحال خواهند شد. آنها هنوز امیدوارند که مادرشان یک همراه و دوست داشته باشد.

- بعد از بیماری سختتان، چگونه از سلامت جسمی و روانی خود مراقبت کردید؟

اینکه هنوز اینجا نشسته‌ام یعنی سلامتی‌ام خوب است. در طول این سال‌ها، در تمرینات و مراقبت از خودم بسیار سخت‌گیر بوده‌ام. عادت دارم هر روز صبح ۶ تا ۷ کیلومتر بدوم، تمرینات باشگاهی، یوگا، کیک بوکسینگ... انجام دهم و هر روز فعالیت‌های مختلفی را به طور متناوب انجام دهم. در مورد رژیم غذایی، کربوهیدرات و قند را به حداقل رسانده‌ام و سبزیجات زیادی می‌خورم.

من هنوز هم به طور منظم کار می‌کنم، به تازگی یک فیلم جدید را تمام کرده‌ام. اخیراً، چندین فیلمنامه را رد کرده‌ام چون از تکرار خودم می‌ترسم. لذت بازیگری به من کمک می‌کند تا بیماری و سختی‌های زندگی‌ام را فراموش کنم.

هونگ دائو در فیلم "رها کردن مادر"

عکس‌ها و فیلم‌ها: توسط مصاحبه‌شونده تهیه شده است.

فیلم «مادر رها شده» که به تازگی اکران شده، با فروش بیش از ۴۰ میلیارد دونگ ویتنام، اشک تماشاگران را درآورده است. این فیلم با بازی‌های تأثیرگذار توآن تران و هونگ دائو که از اول آگوست اکران شد، پس از جذب نیم میلیون تماشاگر به سینماها، تاکنون ۴۱.۵ میلیارد دونگ ویتنام فروش داشته است.
هونگ دائو به شوخی گفت که آماده است خانه‌اش را بفروشد تا نقشی را که در فیلم «ترک مادر» به آن علاقه دارد، بخرد. این بازیگر مشهور ۶۳ ساله در سن ۶۳ سالگی تقاضای زیادی برای نقش‌های سینمایی دارد، اما احساس نمی‌کند که شهرت او را تحت فشار قرار داده است.

منبع: https://vietnamnet.vn/nghe-si-hong-dao-tuoi-63-se-vao-vien-duong-lao-song-khong-suy-nghi-tim-ban-doi-2428448.html