صبح روز ۲۵ نوامبر در شهر هوشی مین، انجمن نویسندگان شهر هوشی مین مراسم رونمایی از کتاب را برگزار کرد و دو اثر جدید نویسنده نگوین مان توان را معرفی کرد: «خردمندتر از پادشاه» (انتشارات هونگ دوک) و «زندگی شیرین و ترش ادبیات» (انتشارات دا نانگ ). این فرصتی است برای خوانندگان تا به سخنان «صمیمانه» او در مورد زندگی، حرفه نویسندگی و شادیها و غمهای زندگی روزمره گوش فرا دهند.

نگوین مان توان، نویسنده، در مراسم رونمایی از کتاب جدیدش
عکس: کوئین تران

محقق هو خان وان فرصت «نزدیک شدن» به نویسنده را به اشتراک میگذارد
عکس: کوئین تران
محقق هو خان وان (دانشکده ادبیات و زبانشناسی، دانشگاه علوم اجتماعی و انسانی، شهر هوشی مین) دو فرصت برای نزدیک شدن به این نویسنده را به این تبادل نظر آورد. «وقتی دانشآموز دبیرستان بودم، نویسنده نگوین مان توان بسیار مشهور بود. در آن زمان، هر جا که میرفتم، نام او را با کتابهای «فاصلههای باقیمانده» و «ایستاده در برابر دریا» میشنیدم. در آن زمان، بسیار کنجکاو بودم. چرا و چه چیزی این دو اثر را تا این حد مشهور کرده است؟ این باعث شد که من او را پیدا کنم. سپس، پس از خواندن همه چیز، چیزهای بیشتری را درک کردم، به خصوص عذابها و نگرانیهای او در زندگی پس از جنگ. در فرصت دوم، نویسنده ترین بیچ نگان و منتقد بویی تان ترویِن مرا به خوردن ورمیشل با خرچنگ بردند و طعم شیرین و ترش ورمیشل با خرچنگ آن روز در طول خواندن کتاب «زندگی شیرین و ترش ادبیات» نوشته نویسنده با استعداد نگوین مان توان که واقعاً دوست داشتم، همراهم بود.»
به گفتهی هو خان وان، پژوهشگر: «دو کلمهی «زندگی ادبی» در این کتاب را میتوان به معنای زندگی ادبی دانست، اما میتوان آنها را به معنای زندگی و ادبیات نیز در نظر گرفت. زیرا برای نویسنده نگوین مان توان، کسی که زندگیاش را با تمام آرزوها و قدرت نویسندگیاش برای ادبیات میگذراند، زندگیای سرشار از کار و اشتیاق بینهایت سخت داشته است.»
نگوین مان توان، نویسنده، دوست دارد بیشتر از تعریف و تمجید، انتقاد بشنود.
لای ون لانگ، نویسنده، ضمن تبریک به نویسنده، از دوران دانشجوییاش تحسین خود را نسبت به او ابراز کرد: «۴۱ سال است که هنوز جزئیات فراموشنشدنی «ایستاده در برابر دریا» را به یاد دارم - آن را وقتی دانشجو بودم خواندم، مثلاً یک سرباز گله ای از خوکهای پر سر و صدا را در یک خانه شهری تاریک و عمیق مانند تونلی که باید ۲۴ ساعته روشن باشد، پرورش میداد. در آن زمان، تصور میکردم که آنها خوکهای «هیولا» هستند و خوردن آن موجوداتی که در اسارت و بدون نور خورشید نگهداری میشوند، میتواند باعث جنون شود... سپس بخشی بود که نگوین مان توان، دختر خوشگذرانی را توصیف میکرد که دوست داشت شلوار جین بپوشد: «باسن او مانند باسن مادیان، انحنا و فنری بود!» که تا به امروز همیشه مرا تحت تأثیر قرار داده است.
لای ون لونگ، نویسنده، تازه از تعریف و تمجید فارغ شده بود که شروع به «چرخش» کرد و به «اشتباهات» کتاب « خردمندتر از پادشاه» اشاره کرد و جزئیاتی را مطرح کرد که باعث شد بسیاری از شنوندگان در مورد «امنیت» نویسنده احساس نگرانی کنند، مانند: «این داستان که تو هین تان نویسنده قانون دای ویت بوده، درست نیست، در دوران سلسله لی فقط قانون مجازات وجود داشت که در سال ۱۰۴۲ تحت سلطنت پادشاه لی تای تونگ منتشر شد. یا تو هین تان جملهای را فریاد زد... قرنها جلوتر از زمان خود: «شما سربازان اهل کجا هستید، چطور جرات میکنید دستور «آتشبس» را نقض کنید؟ به نظر ما، کلمه «آتشبس» برای جنگ با توپ و گلوله مناسبتر است...».
لای ون لانگ، نویسنده، پرسید: «شاید چون نویسنده پیر است، اشتباه کرده است؟»

نگوین مان توان (وسط) نویسنده گفت که در ابتدا قصد داشت مراسم رونمایی از کتابش را برگزار نکند، زیرا میترسید که فقط از کارش تعریف و تمجید بشنود.
عکس: کوئین تران

با وجود اینکه نویسنده رک و پوست کنده مورد انتقاد قرار گرفته بود، نویسنده لای ون لونگ با گرمی از نویسنده نگوین مان توان دست داد.
عکس: کوئین تران
از سوی دیگر، نویسنده نگوین مان توان گفت که در ابتدا قصد داشت مراسم رونمایی کتاب برگزار نکند، زیرا از دریافت تعریف و تمجید برای کارش میترسید. با این حال، از طریق تحلیل نویسنده لای ون لانگ، او این مراسم را دوست داشت زیرا کشفیات جالبی برای ویرایش داشت. نگوین مان توان نویسنده گفت: «من دوست دارم بیشتر از تعریف و تمجید، انتقاد بشنوم. برای من، نویسندگی هم مانند افراد عادی شغلی است و همیشه خودآگاه است. اکنون که پیر شدهام اما هنوز میتوانم بنویسم، فکر میکنم مسیری که انتخاب کردهام درست است. نویسندگی، اگر به درستی انتخاب شود، راه درازی در پیش خواهد داشت، اما موفقیت یا عدم موفقیت آن به عوامل زیادی بستگی دارد.»
در مورد انتشار همزمان دو کتاب، او گفت که... خوششانس بوده است زیرا ابتدا برای یکی از کتابها و سپس برای کتاب دیگر درخواست مجوز داده است، اما به طور غیرمنتظرهای مجوز چاپ همه آنها را همزمان دریافت کرده است. او که بسیار خوشحال بود، اطلاعات بیشتری را نیز «افشا» کرد: «در واقع، کتاب «داناتر از پادشاه » نسخه خطی ۳۰۰۰ صفحهای داشت، اما من فقط ۱۰۰۰ صفحه را برای ویرایش و فقط ۷۰۰ صفحه را برای فروش اول «افشا» کردم. این مکانیسم بازار است. من باید این موضوع را مخفی نگه میداشتم تا بتوانم جلد دیگری را چاپ کنم و قصد دارم آن را در پایان امسال منتشر کنم، اما اکنون آنقدر احساساتی هستم که اکنون آن را فاش میکنم تا هر کسی که کتاب اول را میخواند و از آن خوشش میآید، بتواند برای خرید کتابهای بیشتر آماده شود. شاید بعد از این آثار، من هم قصد دارم دست از قلم بردارم...».

اثر ادبی «زندگی شیرین و ترش» نوشتهی نویسنده نگوین مان توان که توسط انتشارات دا نانگ منتشر شده است.
عکس: کوئین تران
در پاسخ به سوال شاعر لی تیو نون: «شنیدهام که رمان «خردمندتر از پادشاه» قبلاً یک فیلمنامه بوده که او آن را بازنویسی کرده است، بنابراین بخشهای زیادی وجود دارد که اگر افراد حرفهای هوشیار باشند، فوراً تشخیص میدهند، مانند بخش «بعد از ظهر. کاخ سلطنتی»، نظر شما در مورد این چیست؟»، نویسنده نگوین مان توان بلافاصله از فیلم « باران سرخ داغ است» برای توضیح استفاده کرد. او گفت: «فیلمنامه باران سرخ قبل از فیلمبرداری بسیار مشهور بود و همچنین یک اثر ادبی از نویسنده چو لای بود. کتاب جدید من هم همینطور است. برای نویسندگان و فیلمنامهنویسان حرفهای، این کار خیلی آسان است، در حالی که من این کار را با «ایستادن در مقابل دریا از فیلمنامه به رمان» بسیار موفق انجام دادهام، « فاصلههای باقی مانده از یک رمان به فیلمنامه». و نویسنده نگوین مان توان نتیجه گرفت: «وقتی نویسندگان اینقدر حرفهای باشند، میتوانند راحتتر دوام بیاورند...».
علاوه بر کارنامه ادبی پربارش با ۹ مجموعه داستان کوتاه، ۲ کتاب کودک و ۱۲ رمان، نگوین مان توان نویسنده ۱۱ فیلمنامه فیلم، ۵ فیلمنامه تئاتر، ۲۳ فیلمنامه تلویزیونی (حدود بیش از ۵۰۰ قسمت) و ۲ فیلمنامه صحنهای نیز هست. بسیاری از فیلمهای او به نقاط عطفی در تلویزیون و زندگی اجتماعی تبدیل شدهاند و منعکسکننده مسائل داغ روز هستند: دریای روشن، دور و نزدیک، زندگی خواننده خیابانی، تور بهشت، شادی تلخ، پول خون، بلوز سفید، روزنامهنگاری ...
منبع: https://thanhnien.vn/tac-gia-cu-lao-tram-nguyen-manh-tuan-noi-ve-chuyen-se-gac-but-185251125115522701.htm






نظر (0)