Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

به دنبال کلمات «مرموز» در ویتنامی هستم

Báo Thanh niênBáo Thanh niên01/02/2025


در آن مدت، بچه‌های دیگر برای پنهان شدن فرار کردند و تا جایی که می‌توانستند پنهان شدند. وقتی به عدد ۱۰۰ رسیدند، بچه‌ها چشمانشان را باز کردند و شروع به جستجوی دوستانشان کردند. هر کسی که اول پیدا می‌شد، گم می‌شد. شمردن اعداد به این شکل مدت زیادی طول می‌کشید. بعضی از بچه‌های باهوش عدد را کوتاه می‌کردند، طوری که وقتی چشمانشان را باز می‌کردند، دوستانشان هنوز فرصت پنهان شدن نداشتند. جمله به این صورت بود: «یک جفت، دو بار، سه بار، نه بار، حتی ده بار» .

Tìm về vài từ 'bí hiểm' trong tiếng Việt- Ảnh 1.

بازی عامیانه پاس دادن توپ

عکس: نگوین ون کان

وقتی بچه بودم، قایم‌موشک بازی می‌کردم، بچه‌های خودم و بچه‌های همسایه‌ها هم همینطور. سال‌ها گذشت و بیش از ۶۰ سال بعد، به لطف خواندن اثر پس از مرگ فان خوی - یک نسخه خطی ناقص (انتشارات تری توک - ۲۰۲۱) که توسط فرزندان پدر تین گیا گردآوری شده بود - این نکته را فهمیدم: «بچه‌های ما یک بازی قایم‌باشک دارند. استفاده از چوب‌های بامبو برای بازی قایم‌باشک، بازی قایم‌باشک است؛ استفاده از سنگریزه برای بازی قایم‌باشک، بازی قایم‌باشک است. این نمی‌گوید چگونه بازی کنیم، بلکه فقط می‌گوید وقتی یک بازی تمام می‌شود، چوب‌های بامبو یا سنگریزه‌هایی را که گرفته شده‌اند می‌شماریم تا برنده یا بازنده را تعیین کنیم. کودکان در مرکز و شمال به طور متفاوتی می‌شمارند اما به طرز عجیبی مشابه هستند. کودکان در منطقه مرکزی می‌شمارند: «یک جفت، دو بار، سه بار، نه پتو، حتی ده تا» . کودکان در شمال می‌شمارند: «یک کودک، دو بار، سه بار، نه کلبه، حتی ده تا» (صفحات ۲۱۶-۲۱۷).

این بازی «chắt/đánh chắt» نامیده می‌شود زیرا «chắt/hon chắt» خود به معنای «سنگ کوچک مانند گلوله» است ( Dai Nam Quoc Am Tu Vi ، ۱۸۹۵)، «یک بازی کودکانه، برداشتن، انداختن و گرفتن با یک دست» ( فرهنگ ویتنامی ، ۱۹۳۱)؛ در حال حاضر نام رایج آن «پاس دادن کارت» است، در بعضی جاها «đánh nhe» نیز نامیده می‌شود.

بدیهی است که اختصارات مورد استفاده در بازی قایم‌موشک از مدت‌ها پیش، حداقل قبل از سال ۱۹۵۸، سالی که فان خوی این مقاله را نوشت، وجود داشته‌اند. در اینجا، هنگام بررسی معنای کلمات، چه می‌بینیم؟ برای دیدن هر چیزی، ابتدا باید معنای آن کلمات را بفهمیم.

«یک زوج» به راحتی قابل فهم است، نیازی به جزئیات بیشتر نیست. «دو فکر» پس «فکر» چیست؟ خود این کلمه معنایی ندارد، باید با کلمه دیگری استفاده شود، برای مثال، داستان کیو این بیت را دارد: «اندیشیدن و سنجیدن زیبایی و استعداد/وادار کردن سنتور به نواختن ماه، آزمودن بادبزن و شعر». روش «خریدن آدم‌ها» در گذشته نیز عجیب بود، نه تنها او باید زیبا می‌بود، بلکه باید می‌دانست «سنتور بنوازد، شطرنج بازی کند، شعر بنویسد و آواز بخواند و از حفظ بخواند» در این صورت قیمت بالاتر می‌رفت.

در مورد «سه نازک» چطور؟ «نازک» یک کلمه باستانی ویتنامی به معنای «اصلاح کردن، هشدار دادن، نگه داشتن» است، طبق گفته دای نام کوک آم تو وی (۱۸۹۵)، برای مثال، تین نام نگو لوک این جمله را دارد: «نازک فضیلت را جمع می‌کند و فضیلت را پرورش می‌دهد/بودا و آسمان از قبل می‌دانند، ارواح و خدایان از قبل می‌دانند» . در مورد روانشناسی انسان، نه تنها اکنون، بلکه صدها سال پیش، نگوین ترای دید:

صدای فلوت در گوشم طنین‌انداز است،
قلب بهاری صبور است و مطمئناً خردمند خواهد بود.
بهار دو بار برگشتن آسان نیست،
با دیدن این صحنه، بیشتر دلم برای آن مرد جوان سوخت.

«نهان» به معنی آمدن، تا آمدن است. این کاملاً درست است، گاهی اوقات وقتی صدای فلوت، صدای سنتور (گوان هوین) را در فضا، صحنه‌ای که دوست دارید می‌شنوید، دشوار است که قلبتان را از تکان خوردن، به جنبش درآوردن و سپس پشیمانی از بهار گذشته بازدارید. دوران جوانی گذشته است. فقط یک احساس غم باقی می‌ماند. ناگهان فکر می‌کنید، «صدای فلوت در قلب ضعیف است/ای غم! دور، غم عظیم است» اثر ثا لو نیز هنگام شنیدن صدای فلوت تین تای بود، بنابراین «قلب بهاری صبور است، مطمئناً آهسته خواهد بود» مانند آن است.

خب، «نه پتو» یعنی چی؟

بیایید فرض کنیم که "یک جفت" برابر با ۲، "دو بار" برابر با ۴، و "سه بار" برابر با ۶ است، بنابراین "نه پتو" نیز در این محاسبه لحاظ شده است؟ خیر، "نه پتو" در این متن زوج/نه زوج است، به دلیل تلفظ سریع، علامت مد حذف شده و به "blanket" تبدیل شده است. حتی به معنای کامل، کافی، نه فرد، نه خیلی زیاد، نه خیلی کم، جفت کافی، نه پلکانی است. همچنین ضرب المثل even hut، even bon نیز وجود دارد. "نه پتو" مشخص شده است، دقیقاً مشخص شده که ۹ است. این استنباط منطقی است زیرا پایان این جمله "ده‌های زوج" است که به معنای ۱۰ است. به گفته زبان شناس Le Ngoc Tru، "ده‌ها" یک کلمه ویتنامی است که از زبان چینی-ویتنامی تبدیل شده است: "ده: تعداد ده شیء یا بیشتر (بسته به منطقه) thốc (جمع آوری، یک بوته - لهجه کانتونی: tens )". این آهنگ عامیانه یک ضرب المثل دارد:

هفت به علاوه سه، او گفت ده
سه، چهار، شش، من ضرب را محاسبه می‌کنم

هفت به علاوه سه دقیقاً می‌شود ۱۰، که می‌شود یک دوجین. اصطلاح «دوجین زوج» هنوز هم امروزه رایج است، که به آن دهگان هموار، دهگان‌های زوج نیز می‌گویند. با اینکه ما با اطمینان می‌دانیم، چقدر مطمئنیم که دهگان‌ها ۱۰ هستند؟

ما می‌توانیم این را هم در زندگی روزمره و هم در آثار ادبی تأیید کنیم. برای مثال، هنگام نوشتن کتاب «هفت روز در دونگ تاپ موئی» ، نویسنده نگوین هین له نقل می‌کند که وقتی برای صرف صبحانه به «تان آن، شهری در حومه دونگ تاپ» رسید: «آقای بین قطعاً مغازه‌ای نزدیک بازار را انتخاب کرد زیرا صحنه شلوغ را دوست داشت، دوست داشت مردم را در حال قدم زدن و خرید و فروش ببیند. او یک هندوانه و دوازده نارنگی خرید و وقتی فروشنده دوازده تا برایش شمرد، تعجب کرد. او دو تا را نگه داشت و آنها را برگرداند: «- تو به من خیلی زیاد دادی. من فقط یک دوجین خریدم.» فروشنده صدای عجیب او را شنید، لبخند زد و دو نارنگی را به سمت او هل داد: «- اگر یک دوجین بخری، من یک دوجین می‌شمارم.» آقای بین چیزی نفهمید، بنابراین مجبور شدم توضیح دهم: «- در این منطقه، میوه‌هایی مانند نارنگی و آلو دوازده میوه در یک دوجین هستند. برخی از استان‌ها چهارده یا شانزده میوه دارند.» «- عجیب است! یک دوجین شانزده میوه است. پس فقط یک قدیس می‌فهمد.»

این جزئیات نشان دهنده شخصیت روشنفکر و سخاوتمند مردم جنوب است. آقای بین تعجب کرد زیرا او اهل شمال بود و آنجا زندگی نمی‌کرد.

با تحلیل و شواهد فوق، به طور خلاصه، ما هنوز معنای کلمات مربوط به شمارش در بازی‌های کودکان گذشته را به وضوح درک نمی‌کنیم. نه تنها این، بلکه در مورد این شعر کودکانه نیز تردید داریم: «روز اول ماه یک تیغه کلاه است/روز دوم یک برگ برنج است/روز سوم یک داس است/روز چهارم یک داس است/روز پنجم یک داس است/روز ششم یک ماه واقعی است/روز پانزدهم یک ماه پنهان است/روز شانزدهم یک ماه معلق است/روز هفدهم یک تخت و حصیر است/روز هجدهم یک پوسته برنج است/روز نوزدهم یک توده برنج است/روز بیستم یک خواب خوب شبانه است/روز بیست و یکم نیمه شب است...» . با جمله «روز نوزدهم یک توده برنج است» ، یک کپی از «توده برنج» وجود دارد. این شعر کودکانه شکل ماه را در طول روزها توصیف می‌کند. تقریباً، در شب هفدهم، ماه زمانی که مردم «تخت‌های خود را مرتب می‌کنند» و برای خواب آماده می‌شوند، طلوع می‌کند. در شب هجدهم، ماه زمانی طلوع می‌کند که آتش آشپزخانه «با کاه قهوه‌ای شده» باشد... بنابراین، چگونه می‌توانیم «dún ìn/dún ìn» شب نوزدهم را درک کنیم؟

خرس

این کلمه «رنج کشیدن» را وقتی کلمه «دی دین» را می‌شنویم دوباره تکرار می‌کنیم. در کتاب «ویتنامی‌ها به زبان ویتنامی صحبت می‌کنند» (انتشارات TH شهر هوشی مین - ۲۰۲۳)، محقق نگوین کوانگ تو، زمینه ظهور این کلمه را اینگونه بیان می‌کند: «داستان از این قرار است که یک زن بسیار دست و پا چلفتی بود. روزی، شوهر یک لاک‌پشت نرم‌پوست گرفت، آن را به همسرش داد تا بپزد، سپس برای کار در مزرعه رفت، با این فکر که بعد از ظهر، وقتی به خانه می‌رسد، یک غذای خوشمزه خواهد خورد و دوستانش را برای نوشیدن چند فنجان شراب برنج دعوت می‌کند. زن لاک‌پشت نرم‌پوست را در قابلمه گذاشت، چند برگ اسفناج مالابار به آن اضافه کرد و سپس آن را روی اجاق هیزمی گذاشت تا بپزد. در حالی که او مشغول شستن برنج بود، لاک‌پشت نرم‌پوست دید که آب داغ می‌شود، بنابراین از قابلمه بیرون خزید و ناپدید شد. زن دست و پا چلفتی شستن برنج را تمام کرد، درب قابلمه سوپ را باز کرد تا بررسی کند. او از چوب‌های غذاخوری برای هم زدن استفاده کرد و متوجه شد که اسفناج مالابار هنوز پخته نشده است، اما لاک‌پشت نرم‌پوست هیچ جا دیده نمی‌شد. او مدت زیادی بدون توجه به فکر کردن ادامه داد. بعد به این نتیجه رسید: «اسفناج مالابار هنوز نپخته بود، اما اسفناج مالابار از بین رفته بود.»

به جرات می‌توان گفت که هیچ‌کس نمی‌تواند معنی کلمات ذکر شده را توضیح دهد. در مورد نحوه صحبت در مورد اعداد در بازی ورق، ما هنوز تعجب می‌کنیم که چرا در منطقه مرکزی، از «۳/سه نازک» به «۹/نه پتو» می‌پرد، و همچنین در شمال از «۳/سه کلبه» به «۹/نه صاحب» می‌پرد؟

این شیوه‌ی بیان به هیچ وجه تصادفی نیست، بلکه در ضرب‌المثل‌ها و ترانه‌های عامیانه به کار رفته و رایج شده است، برای مثال: «تانگ بوم یک بادبزن برگ نخل دارد/ مرد ثروتمند از او خواست آن را با سه گاو و نه گاومیش عوض کند» ، «سه دریا و نه قاره»، «سه بیچ نه که دوازده تا با هم فرق دارند»... آقای فان خوی اعتراف کرد: «مدت زیادی به آن فکر کردم اما هنوز نفهمیدم». سپس نظر خود را بیان کرد: «یا شاید این ضرب‌المثل که بچه‌ها می‌گویند دلیل عمیقی در مورد اعداد یا ریاضیات دارد که ما نمی‌دانیم. در مورد اینکه می‌گویند بچه‌ها آن را تصادفی می‌گویند، چرا زحمت مطالعه‌ی آن را بکشید و ذهن خود را خسته کنید، من جرات نمی‌کنم» (SDD، صفحه ۲۱۷).

تو هم همینطور فکر می‌کنی؟

بله، من هم همینطور فکر می‌کنم. و با توجه به اینکه در این روز بهاری، وقتی به زبان ویتنامی برمی‌گردیم، بحث در مورد برخی از کلمات «اسرارآمیز» برای ما بی‌فایده نیست.



منبع: https://thanhnien.vn/tim-ve-vai-tu-bi-hiem-trong-tieng-viet-185241231162544575.htm

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

نیلوفرهای آبی در فصل سیل
«سرزمین پریان» در دا نانگ مردم را مجذوب خود می‌کند و در بین 20 روستای زیبای جهان قرار دارد.
پاییز ملایم هانوی از میان هر خیابان کوچکش می‌گذرد
باد سرد «خیابان‌ها را لمس می‌کند»، هانویی‌ها در آغاز فصل از یکدیگر دعوت می‌کنند تا به خانه‌هایشان سر بزنند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

بنفش تام کوک - نقاشی جادویی در قلب نین بین

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول