Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

بازگشت از آستانه مرگ پس از رها شدن در اورست.

VnExpressVnExpress09/07/2023


در سال ۱۹۹۶، بک وِدِرز در اورست دچار کولاک شد و هم‌تیمی‌هایش او را رها کردند، و حتی با همسرش تماس گرفتند و به او اطلاع دادند که او فوت کرده است.

در بهار ۱۹۹۶، وِدِرز، یک آسیب‌شناس ۵۰ ساله اهل تگزاس، به یک گروه کوهنوردی مشتاق فتح اورست پیوست.

وِدِرز کوهنورد پرشوری بود که با موفقیت قله‌های صعب‌العبور زیادی را فتح کرده بود. با این حال، برای او، اورست همیشه بزرگترین چالش بود. او حاضر بود تمام انرژی خود را وقف این صعود کند. در نهایت، وِدِرز چیزی برای از دست دادن نداشت. ازدواج او به دلیل اینکه بیشتر وقت خود را در کوهستان می‌گذراند تا با خانواده‌اش، رو به وخامت گذاشته بود. وقتی در 10 مه 1996 صعود به اورست را آغاز کرد، وِدِرز نمی‌دانست که همسرش پس از بازگشت او تصمیم به طلاق گرفته است.

بک ودرز (وسط) پس از بازگشت از قله اورست. عکس: ATI

بک ودرز (وسط) پس از بازگشت از قله اورست. عکس: ATI

بک وِدِرز یکی از هشت مشتری بود که توسط سه راهنما از شرکت Adventure Consultants به سمت اورست هدایت می‌شدند. رهبری این گروه را راب هال، کوهنورد باسابقه نیوزیلندی، که پنج بار به اورست صعود کرده بود، بر عهده داشت.

کوهنوردان صبح زود حرکت کردند. هوا خوب بود، دید واضح بود و کل تیم خوشبین بود. هوا سرد بود، اما برای ۱۲ تا ۱۴ ساعت اول، صعود نسبتاً آسان بود. با این حال، خیلی زود بعد، وِدِرز و اعضای تیم متوجه شدند که کوه چقدر می‌تواند بی‌رحم باشد.

کمی قبل از عزیمت به نپال برای صعود به اورست، وِدِرز برای اصلاح نزدیک‌بینی خود تحت عمل جراحی قرار گرفت. کراتوپلاستی شعاعی، که پیش درآمدی بر عمل لیزیک بود، بینایی او را بهبود بخشید. با این حال، ارتفاع زیاد باعث خم شدن قرنیه در حال بهبودی شد و وِدِرز را در تاریکی تقریباً نابینا کرد.

هال پس از کشف مشکل بینایی وِدِرز، به او اجازه ادامه صعود را نداد و از او خواست در حالی که دیگران به سفر خود ادامه می‌دهند، در استراحتگاه بماند. آنها در راه بازگشت او را سوار می‌کردند.

وِدِرز با اکراه پذیرفت. وقتی هم‌تیمی‌هایش رفتند، او در همان نقطه ماند. چند گروه دیگر از آنجا گذشتند و به او پیشنهاد دادند که در گروهشان جایی داشته باشد، اما او نپذیرفت و طبق وعده منتظر هال ماند.

اما هال هرگز بازنگشت.

نزدیک قله، یکی از اعضای تیم به دلیل ضعف شدید قادر به ادامه مسیر نبود. هال که حاضر به ترک هم‌تیمی خود نبود، ترجیح داد منتظر بماند، اما در نهایت، او تسلیم سرما شد و در دامنه کوه درگذشت. تا به امروز، جسد هال در اورست یخ‌زده باقی مانده است. علاوه بر این، یکی دیگر از راهنمایان تیم نیز جان باخت.

تقریباً ۱۰ ساعت گذشت تا اینکه وِدِرز متوجه شد مشکلی پیش آمده، اما چاره‌ای جز صبر کردن تا کسی از آنجا عبور کند، نداشت.

نزدیک غروب، یکی از کوهنوردانی که از کوه برمی‌گشت به وِدِرز گفت که هال گیر افتاده است. اگرچه او می‌دانست که باید با این مرد فرود بیاید، اما تصمیم گرفت بماند و منتظر گروهش بماند.

کمی بعد، مایک گروم، معاون هال، و هم‌تیمی‌هایش برای ملاقات با وِدِرز برگشتند. گروم قبلاً اورست را فتح کرده بود و مسیر را به خوبی می‌شناخت. اما شب از راه رسیده بود و آنها خیلی خسته بودند، بنابراین گروه کوهنوردی تصمیم گرفت کمپ بزند و استراحت کند و قصد داشت تا سپیده دم به سفر خود ادامه دهد.

با این حال، طوفانی در قله کوه شروع به شکل‌گیری کرد و تمام منطقه را از برف پوشاند و قبل از اینکه بتوانند به محل کمپ برسند، دید را تقریباً به صفر رساند.

وِیدز یک دستکش خود را از دست داد و کم‌کم اثرات ارتفاع و دمای انجماد را احساس کرد. او کم‌کم خونسردی خود را از دست داد و هم‌تیمی‌هایش او را «دیوانه» توصیف کردند. در حالی که گروه برای گرم شدن دور هم جمع شده بودند، وِیدز ناگهان در باد از جا پرید و هر دو دستش را بالا برد، در حالی که دست راستش یخ زده بود. او شروع به فریاد زدن کرد و ادعا کرد که «راه حل را پیدا کرده است». سپس، ناگهان، وزش باد شدیدی او را به عقب و به داخل برف پرتاب کرد.

در طول شب، یک راهنمای روسی از یک تیم کوهنوردی دیگر، اعضای باقی مانده تیم وِدِرز را نجات داد، اما آنها تشخیص دادند که وِدِرز برای نجات بسیار ضعیف است. طبق رسم، کسانی که در کوه اورست می‌میرند، در همان جایی که سقوط کرده‌اند، رها می‌شوند و وِدِرز یکی از آنها بود.

صبح روز بعد، پس از فروکش کردن طوفان، استوارت هاچینسون، پزشک کانادایی تیم وِدِرز، برای یافتن وِدِرز و زن دیگری که جا مانده بود، بازگشت. پزشک پس از برداشتن بانداژها از بدن زن، تشخیص داد که دیگر کاری از دستش بر نمی‌آید.

او ارزیابی مشابهی از وِدِرز داشت. صورت وِدِرز پوشیده از یخ بود، کتش تا کمر باز بود و اندام‌هایش سفت شده بودند. پزشک او را «هنوز نفس می‌کشد اما نزدیک به مرگ» توصیف کرد و بعید دانست که تا پایین کوه زنده بماند. وِدِرز برای بار دوم جا ماند.

اما وِدِرز هنوز زنده بود، بدنش هنوز با مرگ مبارزه می‌کرد. انگار معجزه‌ای رخ داده بود، وِدِرز از کمای هیپوترمیک خود بیدار شد.

او به یاد می‌آورد: «وقتی برای اولین بار از خواب بیدار شدم، احساس می‌کردم در خواب هستم، هنوز کاملاً از جایی که هستم آگاه نبودم. در آن لحظه، ناگهان احساس خوشایند، گرم و راحتی کردم، انگار که در رختخواب دراز کشیده بودم؛ اصلاً ناراحت کننده نبود.»

اما وِدِرز وقتی اندام‌هایش را بررسی کرد، فوراً به واقعیت بازگشت. وقتی دست راستش را به زمین می‌کوبید، صدایی شبیه کشیده شدن چوب به چوب می‌داد.

با وجود ترسش، او تلاش کرد تا با پاهای «چینی» خود که تقریباً کاملاً بی‌حس شده بودند، از کوه پایین بیاید. وقتی وِدِرز به کمپ در ارتفاع پایین‌تری رسید، مردم آنجا شگفت‌زده شدند. اگرچه صورتش از سرمازدگی سیاه شده بود و ممکن بود دیگر هرگز اعضای بدنش مثل قبل نشوند، وِدِرز هنوز می‌توانست صحبت کند.

بعد از اینکه پزشک کانادایی او را در کوه رها کرد، به همسر وِدِرز گفته شد که شوهرش در طول سفر فوت کرده است. اما او برگشت و در حالی که زخمی اما زنده بود، روبروی آنها ایستاد. ظرف چند ساعت، تکنسین‌های مرکز هماهنگی اورست به مقامات اطلاع دادند که او را با هواپیما به بیمارستان منتقل کنند.

بک وِدِرز در سال ۲۰۱۵. عکس: لس‌آنجلس تایمز

بک وِدِرز در سال ۲۰۱۵. عکس: لس‌آنجلس تایمز

وِدِرز مجبور شد دست راست، انگشتان دست چپ و بینی‌اش را قطع کند. جراحان پلاستیک بعداً با استفاده از پوست گردن و غضروف گوشش، بینی‌اش را بازسازی کردند. وِدِرز دیگر کوهنورد نیست. همسرش تصمیم گرفت از او طلاق نگیرد و در کنارش بماند و از او مراقبت کند.

در نهایت، تجربه نزدیک به مرگ، ازدواج وِدِرز را نجات داد. با وجود آسیب جسمی، وِدِرز در کتاب خود در سال ۲۰۱۵ ادعا کرد که روحش از زمان این تجربه هرگز در آرامش نبوده است.

وو هوانگ (طبق گفته ATI )



لینک منبع

نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

کشاورزان در روستای گل سا دِک مشغول رسیدگی به گل‌های خود هستند تا خود را برای جشنواره و تِت (سال نو قمری) ۲۰۲۶ آماده کنند.
زیبایی فراموش‌نشدنی عکاسی از «دختر جذاب» فی تان تائو در بازی‌های SEA 33
کلیساهای هانوی به طرز درخشانی چراغانی شده‌اند و حال و هوای کریسمس خیابان‌ها را پر کرده است.
جوانان در شهر هوشی مین از گرفتن عکس و سر زدن به مکان‌هایی که به نظر می‌رسد "برف می‌بارد" لذت می‌برند.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

یک مکان تفریحی کریسمس با یک درخت کاج ۷ متری، شور و هیجان زیادی را در بین جوانان شهر هوشی مین ایجاد کرده است.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول