۱. قانون ۲۵/۵
وارن بافت، میلیاردر، درس سادهای در مورد اولویتهای شغلی با خلبان شخصیاش به اشتراک گذاشت.
بر این اساس، روش بافت این است که ابتدا فهرستی از ۲۵ چیزی که میخواهید در حرفه خود به دست آورید تهیه کنید؛ ۵ هدف مهم را علامت بزنید. اینها اهداف فوری و اولویتبندی شده هستند؛ ۲۰ مورد باقیمانده را از فهرست خط بزنید.
این روش به شما کمک میکند تا اهداف خود را به روشنی تعریف کنید و بر دستیابی به آنها تمرکز کنید. در عین حال، به انضباط آهنین، اراده قوی و خویشتنداری نیز نیاز دارد.
وقتی مجبورید وظایف بیشماری را انجام دهید، ضربالاجلها... سعی کنید این قانون ۲۵/۵ را برای بهبود بهرهوری کار به کار ببرید، یک تکه کاغذ بردارید و ۲۵ وظیفهای را که باید انجام شوند، بنویسید.
در مرحله بعد، از خودتان بپرسید: «به کدام ۲۰ مورد باید «نه» بگویم تا بتوانم روی تکمیل ۵ مورد که به عنوان اولویت علامتگذاری کردهام تمرکز کنم؟»
اگرچه قانون ۲۵/۵ توسط وارن بافت ابداع نشده است، اما واقعاً کار میکند. با پیروی از این قانون، شما با صرف وقت فقط روی چیزهایی که شما را به سمت موفقیت سوق میدهند، بهرهوری خود را به حداکثر خواهید رساند.
وقتی مجبورید وظایف بیشماری را انجام دهید، ضربالاجلها... سعی کنید از این قانون ۲۵/۵ برای بهبود بهرهوری کار استفاده کنید، یک تکه کاغذ بردارید و ۲۵ وظیفهای را که باید انجام شوند بنویسید. عکس تصویری
۲. قانون «دلفین آبی» برای کنترل تفکر مثبت
در روانشناسی، اصطلاح «خرس سفید» به این ایده اشاره دارد که هرچه بیشتر افکار خاصی را سرکوب کنید، بیشتر در ذهن شما ظاهر میشوند.
این مفهوم از اثری از نویسنده روسی، فئودور داستایوفسکی، گرفته شده است. «این را امتحان کنید: مهم نیست چقدر تلاش کنید تا یک خرس قطبی را تصور نکنید، هر دقیقه و هر ثانیه بیشتر و بیشتر ظاهر میشود.»
هر کسی «خرس سفید» خودش را دارد. در اینجا، «خرس سفید» را میتوان به عنوان احساس اضطراب قبل از یک جلسه درک کرد. یا وقتی میخواهید چیز گرانی بخرید اما هرچه بیشتر آن را نادیده میگیرید، بیشتر میخواهید آن را داشته باشید.
خب، چطور با آن «خرس سفید» کنار میآیید؟ پاسخ این است که شما به یک «دلفین آبی» نیاز دارید. «دلفین آبی» یک فکر جایگزین است که میتوانید وقتی «خرس سفید» به ذهنتان خطور میکند، تمرکز خود را به آن معطوف کنید.
اگر «خرس سفید» اضطرابی است که قبل از ارائه یا سخنرانی عمومی دارید، میتوانید آن را با «دلفین آبی» جایگزین کنید و به خودتان بگویید: من از انجام این کار هیجانزدهام. این به شما کمک میکند تا منفیهای بالقوه را به مثبت تبدیل کنید.
۳. قوانین نوشتاری را معکوس کنید
شما میتوانید این قانون را هنگام نوشتن ایمیل یا گزارش به کار ببرید. شما باید نقش خود را از نویسنده به خواننده محتوایی که ارسال میکنید، تغییر دهید.
این مفید است زیرا مانع از نوشتن مطالب خیلی طولانی یا نوشتن محتوایی میشود که به اهداف گیرنده کمکی نمیکند.
تمرین عادت نوشتن برعکس، راهی برای کمک به شما در توسعه هوش هیجانی و تمرین همدلی با اطرافیانتان است.
۴. قانون سکوت هنگام قرار گرفتن در موقعیتهای ناخوشایند
وقتی با سوالات چالش برانگیز روبرو می شوید، به جای اینکه فوراً پاسخ دهید، چند ثانیه مکث می کنید و عمیقاً در مورد آنچه می خواهید بگویید فکر می کنید.
میتوانید قبل از پاسخ دادن، ۵، ۱۰ یا حتی ۱۵ ثانیه (یا بیشتر) صبر کنید. اگر به این کار عادت ندارید، در ابتدا ممکن است کمی عجیب به نظر برسد. اما این قانون ابزاری عالی برای تفکر انتقادی است.
وقتی با یک سوال چالشبرانگیز مواجه میشوید، به راحتی میتوانید کنترل احساسات خود را از دست بدهید و چیزهایی بگویید که واقعاً منظورتان نیستند. مکث کردن قبل از پاسخ دادن به شما کمک میکند تا دوباره کنترل اوضاع را به دست بگیرید.
به خودتان فرصت میدهید تا در مورد مسائل فکر کنید. در عین حال، اعتماد به نفس خود را افزایش میدهید و از آنچه میخواهید بگویید مطمئن میشوید.
۵. سوال طلایی
وقتی نیاز به تصمیمگیری دارید اما احساسات بر شما غلبه کرده است، از خود بپرسید: «در یک روز، یک هفته، یک ماه، یک سال آینده چه احساسی نسبت به این انتخاب خواهم داشت؟»
این سوال شما را مجبور میکند که «آینده را ببینید». وقتی مغز فکر میکند و کنترل میکند، احساسات نمیتوانند در این تصمیم بر شما غلبه کنند.
۶. قوانین مربوط به محدوده
همه میخواهند کارهای بزرگ انجام دهند، اما تعداد کمی میدانند که برای انجام آنها چه چیزی لازم است. به همین دلیل است که ایدههای خوب کم هستند و افراد و شرکتهایی که میتوانند آنها را اجرا کنند، کم هستند.
اصطلاح «دامنه» برای توصیف دقیق آنچه که در زمان، تلاش و تعهد برای تکمیل کار دخیل است، استفاده میشود.
همانطور که میتوانید تصور کنید، چه روی یک پروژه پیچیده کار کنید و چه ساده، تعریف محدوده مهم است. این به شما کمک میکند استرس را کاهش دهید و کارتان را روانتر پیش ببرید.
۷. قانون ۵ دقیقه
آیا تا به حال شده که یک کار بزرگ پیش رو داشته باشید، اما به جای شروع کردن، تمام صبح را به تماشای ویدیوهای یوتیوب بنشینید؟
دلیل اینکه ما این کار را انجام میدهیم این است که مغز ما غرق در این فکر میشود که چقدر طول میکشد تا کار را انجام دهیم.
در این حالت، میتوانید از قانون ۵ دقیقه استفاده کنید: با خودتان قرار بگذارید که کار را فقط در ۵ دقیقه انجام دهید.
در واقع، وقتی این قانون را اعمال میکنید، مغز خود را "فریب" میدهید تا یک کار بزرگ را به عنوان یک کار کوچک ببیند. البته، وقتی شروع به کار میکنید، بیش از ۵ دقیقه مینشینید و کار خواهید کرد.
۸. قانون الماس
هیچکس انتقاد را دوست ندارد، اما همه ما به آن نیاز داریم. زیرا بهترین راه برای یادگیری و رشد است. جاستین باریسو در کتاب «EQ کاربردی: راهنمای دنیای واقعی برای هوش هیجانی»، بازخورد منفی را با الماسی که تازه از معدن استخراج شده است، مقایسه میکند.
در ظاهر، ممکن است سنگی ناهموار و خشن به نظر برسد. اما اگر صیقل داده شود، آن سنگ زشت بیقیمت خواهد شد.
انتقاد مانند یک الماس صیقلنخورده است: زشت است. اما همانطور که یک استاد الماستراش میتواند یک سنگ خشن و صیقلنخورده را به چیزی زیبا تبدیل کند، شما هم میتوانید یاد بگیرید که از انتقاد تند و تیز بهره ببرید.
برای اکثر ما، هرگونه انتقادی به طور خودکار به عنوان یک حمله شخصی تلقی میشود.
ما با گوشهگیری در خودمان یا تلاش برای سرکوب منتقد واکنش نشان میدهیم. این منجر به بسته شدن ذهن ما و نادیده گرفتن آنچه شخص دیگر میگوید میشود.
اما چیزی که به ندرت به آن اعتراف میکنید این است: انتقاد اغلب از حقیقت سرچشمه میگیرد. صرفاً به این دلیل که باهوش و سختکوش هستید، به این معنی نیست که هرگز اشتباه نمیکنید.
وقتی کسی متوجه میشود که بند کفشهایتان باز است یا دکمههای پیراهنتان کج است، میتواند احساس وحشتناکی باشد. اما آیا این بازخورد صادقانه به شما کمک نمیکند که قبل از رفتن به یک جلسه یا یک جلسه مهم، نگاهی دقیق به خودتان بیندازید؟
البته، افرادی در اطراف ما هستند که انتقادهای رک و بیملاحظهای به ما میکنند. اما حتی در این موارد، انتقاد همچنان ارزشمند است - زیرا به شما کمک میکند تا اعمال خود را از دریچهای متفاوت و بیطرفانهتر ببینید. از آنجا، میتوانید رفتار خود را مطابق با استاندارد عمومی تنظیم کنید.
هیچکس انتقاد را دوست ندارد، اما همه ما به آن نیاز داریم. زیرا بهترین راه برای یادگیری و رشد است. عکس تصویرسازی
۹. قوانین زمانبندی
شما فردی هستید که همیشه کار را در اولویت اصلی قرار میدهد. با این حال، هنوز هم باید بین کار و عوامل دیگر، حتی مهمتر، مانند خانواده یا سلامتی، تعادل برقرار کنید. پس روش چیست؟
شما میتوانید با استفاده از روش تایمر، همه چیز را متعادل کنید: برای هر روز یک قانون زمان کاری مناسب تعیین کنید، پس از آن زمان، دقایقی برای خانواده یا مراقبتهای بهداشتی وجود دارد... شما باید مراقبت از سلامت و خانواده خود را به عنوان یک قرار ملاقات مهم که نمیتوان آن را از دست داد، در نظر بگیرید.
بسیاری از شرکتها و کارمندان اداری این قانون زمانبندی را برای دستیابی به تعادل و ایجاد یک فرهنگ کاری ارزشمند اتخاذ میکنند.
۱۰. قوانین را بهروزرسانی کنید
این شامل صرف وقت برای تأکید مجدد بر اهداف، ارزشها و اصولی است که باید برای رسیدن به آنها تلاش کنید - حتی نوشتن آنها. سپس آنها را در مرکز توجه قرار دهید تا به تمرکز افکار و احساسات شما کمک کند.
این امر ضروری است زیرا ما با کارهای زیادی احاطه شدهایم. با صرف زمان لازم برای تأیید مجدد اهداف و نوشتن آنچه مهم است، افکار خود را به مرکز توجه باز خواهید گرداند.
و روانشناسی به ما میآموزد که کنترل افکارمان به ما اجازه میدهد تا احساساتمان را کنترل کنیم.
منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/10-quy-tac-song-ma-nguoi-eq-cao-hay-ap-dung-giup-cuoc-song-cong-vacc-cua-ho-de-tro-nen-thuan-loi-hon-172240925153105375.htm






نظر (0)