Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

«هر کسی که پیروی نکند یا فرار کند، با شلیک گلوله کشته خواهد شد»

VTC NewsVTC News16/06/2023


قربانی که توسط گروهی که به مقر کمیته مردمی در داک لک حمله کرده بودند، گروگان گرفته شده بود، ماجرا را بازگو کرد.

در ۱۶ ژوئن، وای یونگ بکرونگ (۱۹ ساله، ساکن روستای کپوم، کمون هوا هیپ، شهرستان کو کوین، استان داک لک)، که هنوز بر ترسش غلبه نکرده بود، از سردرگمی شدید روزهایی گفت که او و دو کارگر دیگر توسط گروهی که به مقر کمیته مردمی کمون در داک لک حمله کرده بودند، گروگان گرفته شدند.

یی یونگ بکرونگ تعریف کرد که او، دیو نگوین (۳۲ ساله) و وای دان بکرونگ (۱۹ ساله، همگی ساکن روستای کپوم، کمون هوا هیپ، منطقه کو کوین) به عنوان کارگر در محل ساخت و ساز پروژه کنارگذر شرقی شهر بوون ما توت، داک لک، مشغول به کار شدند. از آنجا که خانه آنها دور بود، وای یونگ بکرونگ، دیو نگوین، وای دان بکرونگ و سه کارگر دیگر در اردوگاه ساختمانی می‌خوابیدند.

« صبح زود ۱۱ ژوئن، من و گروه کارگرانم خواب بودیم که صدای شلیک گلوله و شکستن چیزی را شنیدیم. قبل از اینکه بفهمیم چه اتفاقی دارد می‌افتد، کسی به سینه ما شلیک کرد و باعث شد خون زیادی جاری شود. بلافاصله پس از آن، ده‌ها نفر به داخل هجوم آوردند و به گروه کارگران حمله کردند. من و کارگران فرار کردیم. سه نفر خوش شانس بودند که فرار کردند، در حالی که من، دیو نگوین و وای دونگ بکرونگ کنترل و برده شدیم. آنها اعلام کردند که اگر کسی گوش ندهد و فرار کند، به ضرب گلوله کشته خواهد شد .» وای دونگ بکرونگ به یاد می‌آورد.

قربانی گروگانگیری در داک لک: «هر کسی که دنبالش نیاید یا فرار کند، با شلیک گلوله کشته خواهد شد» - 1

وای یونگ بکرونگ روند کنترل شدن را بازگو می‌کند.

وای یونگ بکرونگ گفت که پس از کنترل سه نفر، گروه آنها را به جنگل برد. هوا تاریک بود و او نمی‌توانست تشخیص دهد که او را کجا می‌برند. وای یونگ بکرونگ گفت: « من مدام سعی می‌کردم فرار کنم اما نمی‌توانستم چون آنها اسلحه‌هایشان را به سمت من نشانه گرفته بودند. به محض اینکه سعی کردم، آنها مرا تهدید به شلیک کردند. من خیلی وحشت کرده بودم

پس از آن، گروه سه نفر را به مزرعه قهوه برد و به طور مداوم افرادی را برای نظارت بر آنها تعیین کرد. یونگ بکرونگ گفت: « آنها فقط به آنها یک مشت برنج، مقداری غذای خشک و چند جرعه آب دادند

یی یونگ بکرونگ در مورد روند نجات گفت: « در آن زمان هوا تاریک بود، صدای گروهی از مردم را شنیدم که با هم صحبت می‌کردند و می‌گفتند که نیروهای پلیس ما را محاصره کرده‌اند. با شنیدن این حرف، خیلی خوشحال شدم چون می‌دانستم نجات پیدا خواهم کرد. وقتی نیروهای پلیس رسیدند، گروه فرار کرد. من و دیو نگوین از آن لحظه استفاده کردیم و از میدان تیر آنها فرار کردیم، اما یی دون بکرونگ نتوانست فرار کند. پس از آن، من و دیو نگوین توسط نیروهای پلیس به خانه برده شدیم و به خانواده‌مان اطلاع دادیم

قربانی گروگانگیری در داک لک: «هر کسی که دنبالش نیاید یا فرار کند، با شلیک گلوله کشته خواهد شد» - 2

وای دان بکرونگ، دوآن نگوین و وای یونگ بکرونگ هنگام تعریف کردن این حادثه هنوز شوکه بودند.

وای دان بکرونگ که کنار او نشسته بود و هنوز ترسش فروکش نکرده بود، تعریف کرد که پس از تعقیب توسط پلیس، گروه همچنان او را کنترل می‌کرد و به درون جنگل انبوه گریخت.

«یونگ بکرونگ و دوآن نگوین فرار کردند و توسط پلیس نجات یافتند. آنها مرا تنها گذاشتند و به جنگل بردند، بنابراین خیلی گیج شده بودم. به مدت ۴ روز، توسط این گروه کنترل می‌شدم و فقط یک مشت کوچک برنج به من می‌دادند. گرسنه و خسته بودم، اما هیچ راهی برای فرار وجود نداشت. اگر شاخه درختی را زیاد تکان می‌دادم، اسلحه خود را بالا می‌بردند و تهدید به شلیک می‌کردند.» این را یدون بکرونگ به یاد می‌آورد.

در شب ۱۴ ژوئن، هنگامی که نیروی پلیس به این گروه حمله و آنها را تعقیب کرد، وای دان بکرونگ نجات یافت، برای مراقبت‌های پزشکی به مقر کمیته مردمی کمون هوا هیپ منتقل و به خانواده‌اش تحویل داده شد.

« وقتی برگشتم، مادرم خیلی خوشحال بود و اهالی روستا هم خوشحال بودند و آمدند تا شادی‌ام را با من تقسیم کنند. حالا که در خانه نشسته‌ام، می‌دانم که هنوز زنده‌ام. خیلی ممنون پلیس. » این را وای دان بکرونگ گفت.

دوآن نگوین در مورد برنامه‌هایش برای روزهای آینده گفت که به محض تثبیت وضعیت سلامتی‌شان، هر سه نفرشان به محل کارشان در محل ساخت و ساز بازخواهند گشت. دوآن نگوین گفت: « ما منتظر خواهیم ماند تا آسیب دیدگی یی یونگ بکرونگ بهبود یابد و سپس به سر کار برگردیم. امیدوارم پلیس و ارتش این افراد را دستگیر و با آنها برخورد کنند تا مردم احساس امنیت کنند. »

خانم هِنهای بکرونگ (مادر وای دان بکرونگ) همچنین گفت که در روزهای اخیر، دولت محلی و مردم روستا همیشه برای تشویق و به اشتراک گذاشتن شادی با خانواده آمده‌اند، بنابراین او احساس امنیت زیادی می‌کند. وقتی سلامت فرزندش پایدار شود، به او اجازه می‌دهد به سر کار برگردد.

چاو، پنجشنبه


مفید

احساسات

خلاق

منحصر به فرد



منبع

نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

«سا پا از سرزمین تان» در مه فرو رفته است
زیبایی روستای لو لو چای در فصل گل گندم سیاه
خرمالوهای خشک‌شده در باد - شیرینی پاییز
یک «کافی شاپ مخصوص ثروتمندان» در کوچه‌ای در هانوی، هر فنجان قهوه را ۷۵۰،۰۰۰ دونگ ویتنامی می‌فروشد.

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

گل‌های آفتابگردان وحشی، شهر کوهستانی دا لات را در زیباترین فصل سال به رنگ زرد درمی‌آورند.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول