اخیراً، کری ادواردز، ساکن میدلوتیان، ویرجینیا، تصمیم گرفت برای اولین بار شانس خود را در لاتاری پاوربال به صورت آنلاین امتحان کند. او که از انبوه اعداد گیج شده بود، ایدهای مدرن به ذهنش رسید: از ChatGPT پرسید: «هی ChatGPT، میتوانی چند عدد برای این جکپات ۱.۷ میلیارد دلاری به من بدهی؟»
این چتبات محبوب با لحنی جدی پاسخ داد: «کری، میدانی که همه چیز شانسی است، درست است؟» با این حال، یک سری اعداد را بیرون داد. ادواردز از آنها به عنوان شرطبندی استفاده کرد و ۱ دلار برای گزینه ضریب اضافه کرد.
دو روز بعد، پیامی روی گوشیاش ظاهر شد: «برنده شدن خود را مطالبه کنید.» در ابتدا، او فکر کرد که این یک کلاهبرداری است. اما وقتی وارد حساب کاربری خود شد، با کمال تعجب دید که ۵۰،۰۰۰ دلار برنده شده است و به لطف گزینه ۱ دلاری، این مبلغ سه برابر شده و به ۱۵۰،۰۰۰ دلار رسیده است.
داستان کری ادواردز به سرعت در سراسر جهان پخش شد و شور و شوق جدیدی را برای استفاده از هوش مصنوعی برای یافتن بخت و اقبال برانگیخت. در رسانههای اجتماعی، کاربری به نام آریل با هیجان از برنده شدن ۱۱ دلار به لطف مجموعهای از اعداد هوش مصنوعی ابراز افتخار کرد. در تایلند، مردی نیز ادعا کرد که به روشی مشابه ۵۹ دلار برنده شده است.
کلمه کلیدی «استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی قرعهکشی» به یک ترند جستجوی داغ تبدیل شده است. انجمنها و شبکههای اجتماعی پر از سوالات، تجربیات مشترک و حتی امید به تغییر زندگی به لطف چند خط کد هستند.

از چند ده دلار تا صدها هزار دلار، هوش مصنوعی توسط جامعه آنلاین به عنوان "پیشگو"ی عصر فناوری مورد ستایش قرار میگیرد (تصویر: لینکدین).
اما از دیدگاه تجاری، داستان فراتر از شانس چند نفر میرود و بحث بسیار وسیعتری را آغاز میکند: ارزش واقعی هوش مصنوعی چیست و آن توهم شیرینی که باید نسبت به آن هوشیار باشیم چیست؟
هوش مصنوعی یک عصای جادویی نیست
آیا هوش مصنوعی واقعاً میتواند آینده را «ببیند»؟ پاسخ متخصصان و دانشمندان داده قاطعانه «نه» است.
ماهیت لاتاری این است که یک بازی مبتنی بر تصادفی بودن مطلق است. هر توپی که بیرون کشیده میشود یک رویداد مستقل است و تحت تأثیر قرعهکشیهای قبلی قرار نمیگیرد. هیچ قانون یا الگویی وجود ندارد که یک ماشین، هر چقدر هم که هوشمند باشد، بتواند آن را تجزیه و تحلیل و پیشبینی کند.
خب، ChatGPT چه کار میکرد؟ اساساً به عنوان یک موتور تکمیل خودکار فوقالعاده عمل میکرد. مدلهای زبانی بزرگ (LLM) مانند ChatGPT که بر روی انبوهی از متون آموزش دیدهاند، در تشخیص الگوهای زبانی و پیشبینی کلمه بعدی فوقالعاده خوب هستند.
وقتی از آن میخواهید عددی را انتخاب کند، صرفاً یک کار انجام میدهد: بر اساس الگوریتمهای داخلی خود، یک دنباله تصادفی از اعداد تولید میکند. این دنباله اعداد از دنباله اعدادی که خودتان به دست میآورید یا دنباله اعدادی که توسط دستگاه بلیطفروشی انتخاب میشوند (انتخاب سریع) خوششانستر نیست.
به عبارت دیگر، برنده شدن کری ادواردز در قرعهکشی با ChatGPT شبیه به برنده شدن او در قرعهکشی با اشاره به تقویم با چشمان بسته است. این یک تصادف جذاب است، اما یک استراتژی یا روش سرمایهگذاری قابل تکرار نیست.
حتی یک ریسک تجاری جالب در دنبال کردن این روند وجود دارد. فرض کنید میلیونها نفر از ChatGPT یک سوال مشابه میپرسند و هوش مصنوعی تمایل دارد توالیهای مشابهی از اعداد را ارائه دهد.
اگر یکی از این اعداد برندهی جایزهی بزرگ شود، جایزهی عظیم باید بین میلیونها نفر تقسیم شود و پاداش هر نفر بسیار ناچیز خواهد بود. قمار مبتنی بر هوش مصنوعی ناگهان به یک بازی با شانس برد بسیار کم و بازده مورد انتظار حتی پایینتر تبدیل میشود.
بنابراین، اگر هوش مصنوعی نتواند به شما در برنده شدن در قرعهکشی کمک کند، آیا هجوم جهانی برای سرمایهگذاری میلیاردها دلار در این فناوری، هدر دادن پول است؟ پاسخ منفی است. آنها به دنبال شانس نیستند، بلکه به دنبال یک «ماشین چاپ پول» به روشی کاملاً متفاوت هستند.
«جایزه بزرگ» واقعی: هوش مصنوعی یک عامل افزایش بهرهوری برای کسبوکارها است
داستان کری ادواردز الهامبخش است، به خصوص وقتی که تصمیم گرفت تمام ۱۵۰،۰۰۰ دلار را به سه موسسه خیریه اهدا کند، هم برای بزرگداشت شوهر مرحومش و هم برای کمک به جامعه. اقدامات او نشان میدهد که بزرگترین ارزش نه در تعداد شانس، بلکه در نحوه استفاده ما از منابعمان نهفته است.
درس اصلی این است که به جای تلاش برای استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی غیرممکنها، کسبوکارهای هوشمند از قدرت واقعی آن بهره میبرند.
یک دانشمند داده با بیش از ۱۰ سال سابقه، هوش مصنوعی را به یک کمک خلبان یا کارآموز هوشمند تشبیه کرد. هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین کاپیتان (شما) شود، اما میتواند وظایف تکراری، وقتگیر و خستهکننده را انجام دهد.
این به شما کمک میکند تا وظایف خستهکننده را خودکار کنید و به شما فضای ذهنی و زمان بیشتری میدهد تا روی آنچه واقعاً ارزش ایجاد میکند تمرکز کنید: تفکر استراتژیک، نوآوریهای نوآورانه و تصمیمگیریهای حیاتی.
در اینجا نحوهی بهکارگیری «جایزه بزرگ» هوش مصنوعی در دنیای کسبوکار آمده است:
بهینهسازی زمان و منابع: یک دانشمند داده میتواند ساعتها صرف نوشتن و اشکالزدایی یک کوئری پیچیده SQL کند. با هوش مصنوعی، او میتواند در عرض چند ثانیه یک کد نمونه دریافت کند و در زمان تجزیه و تحلیل نتایج صرفهجویی کند.
یک مدیر پروژه میتواند از هوش مصنوعی بخواهد که یک سند فنی ۵۰ صفحهای را در ۵ بخش قابل فهم خلاصه کند تا به مدیریت گزارش دهد. این یک بازگشت سرمایه ملموس است: در زمان صرفهجویی میشود، پیشرفت پروژه تسریع میشود.
بهبود ارتباطات و عملیات: تهیه یک ایمیل مودبانه که در مورد پیشرفت پروژه سوال میکند یا یک پیام Slack با یک بهروزرسانی میتواند توسط هوش مصنوعی به صورت تخصصی انجام شود. این امر به از بین بردن موانع کوچک ارتباطی کمک میکند و جریان روان اطلاعات را در کسب و کار، به ویژه در محیطهای کاری از راه دور، تضمین میکند.
ابزارهای طوفان فکری و نمونهسازی سریع: وقتی تیمی برای ایدههای یک کمپین بازاریابی گیر میکند، میتواند از هوش مصنوعی بخواهد که «با مشتری بازی کند» و سوالات حیاتی بپرسد، یا 10 عنوان ایمیل تبلیغاتی مختلف پیشنهاد دهد. هوش مصنوعی به یک شریک خلاق تبدیل میشود و به تیمها کمک میکند تا بر موانع اولیه غلبه کنند و به سرعت نمونههای اولیه را برای آزمایش ایجاد کنند.
پشتیبانی از منطق و حل مسئله: برنامهنویسان مدتهاست روشی به نام «اشکالزدایی اردک لاستیکی» دارند که شامل توضیح مشکل شما به یک اردک لاستیکی است تا بتواند خودش خطا را تشخیص دهد. هوش مصنوعی در حال تبدیل شدن به «باهوشترین اردک لاستیکی جهان» است. با ارائه مشکل، هوش مصنوعی نه تنها میتواند گوش دهد، بلکه میتواند پیشنهادهای مفیدی نیز ارائه دهد.

اگر هوش مصنوعی به درستی استفاده شود، میتواند به یک فرد کمک کند تا در سطح یک تیم کامل عمل کند (عکس: Envato Elements).
نکاتی برای استخراج ایمن و مؤثر هوش مصنوعی
تب «برنده شدن در قرعهکشی با هوش مصنوعی» یادآور قدرتمندی از نیاز به تفکر انتقادی است. مانند هر ابزار قدرتمندی، هوش مصنوعی میتواند بسته به نحوه استفاده ما، یک دارایی بزرگ یا یک دام خطرناک باشد.
برای بهرهبرداری مؤثر و ایمن از «معدن طلای» هوش مصنوعی، کسبوکارها باید ۳ اصل طلایی را به خاطر داشته باشند:
امنیت حرف اول را میزند: دادههای حساس تجاری، اطلاعات مشتری یا اسرار تجاری را در نمونههای عمومی هوش مصنوعی به اشتراک نگذارید. راهحلهای هوش مصنوعی سازمانی را با تعهدات واضح در مورد حریم خصوصی در نظر بگیرید.
همیشه تأیید کنید : هوش مصنوعی میتواند «توهم» ایجاد کند، یعنی اطلاعات را بسازد اما آن را به روشی بسیار قانعکننده ارائه دهد. هر نتیجهای که توسط هوش مصنوعی تولید میشود، از یک قطعه کد گرفته تا یک عدد مالی و یک اصطلاح حقوقی، باید توسط انسانها به دقت بررسی شود.
با هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار رفتار کنید، نه یک حقیقت: هوش مصنوعی توانایی درک عمیق زمینه، فرهنگ سازمانی یا ظرافتهای ظریف ارتباطات انسانی را ندارد. خلاقیت واقعی و تصمیمات پیشگامانه هنوز از هوش و تجربه شما ناشی میشود.
داستان کری ادواردز، نُت شادیبخشی در سمفونی پیچیده هوش مصنوعی است. این داستان، قدرت شانس و مهربانی را نشان میدهد. اما اجازه ندهید زرق و برق ۱۵۰،۰۰۰ دلار، ارزش واقعی آن را تحت الشعاع قرار دهد.
قرعهکشی هوش مصنوعی قطعاً در درازمدت بازنده خواهد بود. اما شرطبندی روی بهکارگیری هوشمندانه هوش مصنوعی برای بهبود بهرهوری، بهینهسازی فرآیندها و آزادسازی خلاقیت انسانی، یک سرمایهگذاری مطمئن است.
بزرگترین جایزهای که هوش مصنوعی به ما میدهد، پول از آسمان نمیافتد، بلکه فرصت کار هوشمندانهتر، سریعتر و کارآمدتر است. این «بلیت بختآزمایی» است که هر کسبوکاری باید به دنبال آن باشد.
منبع: https://dantri.com.vn/kinh-doanh/ai-mach-nuoc-trung-so-canh-bac-may-rui-hay-mo-vang-cho-doanh-nghiep-20250923092533816.htm






نظر (0)