



در نظریه برندسازی شخصی، ما اغلب در مورد تمایز، خودِ منحصر به فرد یا استراتژیهای تصویرسازی پر زرق و برق صحبت میکنیم. با این حال، مفهوم «برندسازی مبتنی بر مهربانی» در سطحی عمیقتر و پایدارتر قرار دارد.
یک برند خوب، نه یک کت یا نقشی برای جلب رضایت عموم، بلکه ترکیبی مطلق از سیستم ارزشی درونی (اخلاق، فلسفه زندگی) و رفتار بیرونی (فعالیتهای هنری، مسئولیت اجتماعی) است.
وقتی هنرمندان مهربانی را به عنوان اصل راهنمای خود انتخاب میکنند، به چیزی بیش از یک هنرمند تبدیل میشوند؛ آنها به نمادهای فرهنگی با قدرت الهامبخشی تبدیل میشوند.
با نگاهی به سه مورد معمول از مای تام، ها آن توان و دن واو، به راحتی میتوان سه سایه مختلف از یک سیستم ارزشهای شایسته را مشاهده کرد که جذابیت متمایزی ایجاد میکنند، اما همه مخرج مشترک صداقت را دارند.
برای مای تم، مهربانی با دو کلمه "فداکاری" تعریف میشود. در طول بیش از دو دهه حکمرانی در اوج، برند مای تم هرگز با رسوایی یا ترفندهای کثیف لکهدار نشده است.
مهربانی او از طریق نگرش کاری بسیار دقیق، احترام مطلق به مخاطب و وفاداری نادر به همکارانش نشان داده میشود. نحوه انجام کارهای خیریه توسط مای تم به همان اندازه آرام و پیگیر است که نحوه آواز خواندن او، باعث میشود مخاطب باور کند که این غریزه یک شخصیت بزرگ است و نه ابزاری برای تطهیر نامش.
در ها آن توان، عموم مردم مهربانیای را میبینند که ظاهری از «تمدن» دارد. ها آن توان با پیوند دادن تصویر خود با مسئولیت اجتماعی و ارزشهای والای انسانی، مفهوم بت را ارتقا داده است. او نه تنها موسیقی میفروشد، بلکه پیامهای شفابخش نیز ارائه میدهد.
مهربانی ها آن توان از طریق روشی که او از نفوذ خود برای دعوت جامعه به انجام کارهای بزرگ مانند کاشت جنگل و حمایت از افراد در شرایط دشوار استفاده میکند، نشان داده میشود. این مهربانی یک هنرمند روشنفکر است که میداند چگونه از هاله نور خود برای روشن کردن زوایای تاریک زندگی استفاده کند.

در مورد دن واو، مهربانی به شکل «فروتنی و شفافیت» وجود دارد. او زیبایی سادگی و صداقت را نشان میدهد. دن واو نه تنها با موسیقیاش، بلکه با نحوهی تعظیم و احترامش به مشارکت هر یک از مخاطبان، مخاطبان را مجذوب خود میکند.
اوج مهربانی در دن واو، شفافیت مطلق در فعالیتهای خیریه است، که برای هر تعداد، منصفانه است. اعلام عمومی درآمد موسسه خیریه MV Cooking for Children , Building Schools، بارزترین گواه این است که برای دن واو، هنر و مهربانی یک موجودیت واحد و جداییناپذیر هستند.
پس چرا در دنیای نمایش و رقابت شدید، «برندهای مهربان» به چنین «نایاب» پرطرفداری تبدیل شدهاند؟ پاسخ در «بحران اعتماد» نهفته است.
در عصر دیجیتال، زمانی که مخاطبان از ارزشهای مجازی، نمایشهای نمایشی و زرق و برقهای ساختگی اشباع شدهاند، مهربانی به «منطقه سبز» امنی تبدیل میشود که همه آرزوی بازگشت به آن را دارند.
از نظر روانشناسی، مردم همیشه تمایل دارند از آنچه که به آن اعتقاد دارند درست و خوب است، حمایت کنند. از نظر بازار، مهربانی یک «قدرت نرم» بینظیر ایجاد میکند: توانایی محافظت در برابر بحران.
یک هنرمند خوب شاید نیازی نداشته باشد که مرتباً ظاهر شود، اما هر حضورش یک انفجار ایجاد میکند، زیرا مخاطب نه تنها برای گوش دادن به آواز او میآید، بلکه برای طنینانداز شدن با ارزشهای خوبی که او نماینده آنهاست نیز میآید.
با قرار دادن My Tam، Ha Anh Tuan و Den Vau در کنار هم در مقیاس تحلیل برند، به راحتی میتوان دید که نقطه تلاقی اساسی بین آنها، هماهنگی مطلق بین استعداد و شخصیت است.
اساسیترین شباهت بین این سه مدل، طرز فکر «پاک» و نه گفتن به ترفندهای کثیف رسانهای است.
برای آنها، مهربانی یک کمپین کوتاهمدت با آغاز و پایان مشخص نیست، بلکه یک تعهد مادامالعمر است. هر سه نفر، رویکرد «درست» به عموم مردم را انتخاب میکنند: تمرکز حداکثری منابع بر کیفیت محصولات هنری و استفاده از اعتبار شخصی برای تضمین فعالیتهای اجتماعی.
در آنها، مخاطب آرامش خاطر پیدا میکند - احساسی نادر در صحنهی بیثبات نمایش و سرگرمی.

با این حال، اگر از منظر جایگاهیابی برند به دقت نگاه کنیم، نحوهی ابراز «مهربانی» توسط هر فرد، تفاوتهای ظریف بسیار متمایزی دارد و مخاطبان و احساسات متفاوتی را در بر میگیرد.
برای مای تم، مهربانی رنگ «عشق خانوادگی» را دارد. برند شخصی مای تم بر اساس صمیمیت و وفاداری ساخته شده است. مهربانی او از بالا و نگاه به پایین نیست، بلکه مراقبت و محافظت یک خواهر و دوست برای اطرافیانش است.
مخاطب، مهربانی «مای تم» را از طریق اعمال بسیار عادی اما گرمش حس میکند: روشی که او از طرفدارانش محافظت میکند، روشی که از نوازندگان و همکارانش که از ابتدا با او بودهاند قدردانی میکند؛ یا روشی که در یک سفر خیریه خم میشود تا از یک پیرمرد درخواست کمک کند. این نوعی از مهربانی است که احساسی، غریزی و گرم است و باعث میشود طرفداران در یک رابطه دو طرفه قوی احساس دوست داشته شدن و احترام کنند.
برعکس، در ها آن توان، مهربانی نوعی «تفکر» و «ادب» است. او خود را به عنوان یک خواننده جنتلمن، یک قصهگوی آگاه، جا میزند. بنابراین، مهربانی ها آن توان همیشه با پیامهای کلان و مسئولیت اجتماعی همراه است. نحوه انجام امور خیریه یا اجرای پروژههای اجتماعی مانند جنگل ویتنام توسط او همیشه با دقت محاسبه شده، دارای چشمانداز بلندمدت و سبک زندگی محور است.

مهربانی ها آن توان تحسین حضار و آرزوی زندگی زیبا و با نزاکت مانند الگویشان را برمیانگیزد. اگر مای تام با گرمی خود قلبها را لمس میکند، ها آن توان با مهربانی یک آیندهنگر، ذهن جمعیت را تسخیر میکند.
در مورد دن واو، مهربانی با «شفافیت» و «سادگی» تعریف میشود. برخلاف ظاهر ستارهمانند می تام یا ظاهر شاهانهی ها آن توان، دن واو نمایانگر طبقهی کارگر است که با ارادهی خود به پا خاستهاند. بنابراین، مهربانی دن واو، صراحت «بیان واقعیت به همان شکلی که هست» است.
بزرگترین تفاوت دن واو این است که او مهربانی خود را "دیجیتالی" میکند. او نه تنها مردم را به مهربانی عمومی فرا میخواند، بلکه اظهارات و درآمد خود را نیز به صورت عمومی افشا میکند و کار خیریه را به فرآیندی شفاف تبدیل میکند که همه میتوانند آن را تأیید کنند.
مهربانی دن واو به «عطش اعتماد» جامعه مدرن، جایی که مردم همیشه به چیزهای مشکوک مشکوک هستند، ضربه میزند. دن واو حس اعتماد مطلق به یک برادر، یک همسایه مهربان، بدون تظاهر یا خودنمایی را به ارمغان میآورد.
خلاصه اینکه، اگرچه هر دو از قلبهای پاک سرچشمه میگیرند، اما «مای تام» نمایانگر مهربانی عشق وفادارانه است. «ها آن توان» نمایانگر مهربانی دانش و مسئولیتپذیری است. و «دن واو» نمادی از مهربانی صداقت و شفافیت است.
همین تنوع در بیان است که برندهای آنها را متمایز میکند. هر کدام بر قلمرو احساسی جداگانهای در قلب مردم «حکمرانی» میکنند، اما هدف همه آنها ارزشهای پایدار یکسانی از حقیقت، خوبی و زیبایی است.

اگر ساختن یک برند شخصی بر اساس مهربانی دشوار است، حفظ آن ده برابر دشوارتر است.
در مدیریت برند، این فشارِ ثبات و پایداری است. در مورد ستارههای معمولیِ دنیای سرگرمی، مخاطب میتواند به راحتی اظهارات عجیب و غریب یا لباسهای بدننما را ببخشد و آن را به عنوان شخصیت هنرمند در نظر بگیرد. اما در مورد نمادهای مهربانی مانند مای تام، ها آن توان یا دن واو، مردم ناخواسته به آنها یک "حلقه طلایی" نامرئی دادهاند.
آنها از حق اشتباه کردن، حق «زندگی کردن» مانند یک فرد عادی محروم هستند. این شدیدترین چالش است: نبرد طولانی مدت بین خود واقعی و انتظارات جمعیت.
بزرگترین خطری که این سه هنرمند با آن مواجه هستند، نه از استعداد یا رقابت، بلکه از دام «تقدیس» ناشی میشود. وقتی مخاطبان، هنرمندان را به استانداردهای اخلاقی مطلق پایبند میکنند، تک تک اعمال آنها زیر ذرهبین قرار میگیرد.
یک اشتباه کوچک، یک لغزش زبانی یا یک رفتار نسنجیده که معمولاً در دیگران بسیار عادی است، میتواند به یک لغزش مهلک تبدیل شود. مرز بین یک "آدم خوب" و یک "آدم قلابی" در نظر عموم مردم گاهی اوقات به طرز ترسناکی باریک است. فقط یک بیثباتی میتواند باعث فروپاشی کل میراث مهربانی شود که طی دههها ایجاد شده است، زیرا احساس خیانت در طرفداران بسیار شدیدتر از ناامیدی معمول است.

علاوه بر این، خطر در وسوسه و فرسایش زمان نهفته است. پاک ماندن به مدت یک سال آسان است، اما هوشیار ماندن از پول، شهرت و خودخواهی به مدت ۱۰ تا ۲۰ سال تلاشی خارقالعاده است.
برای «مای تم»، ریسک در حفظ ارتباط بین جایگاه ستارههای درجه یک و سادگی و صمیمیت اصلی بدون ایجاد شکاف نسلی نهفته است.
برای ها آن توان، چالش این است که چگونه ظرافت و دانش خود را حفظ کند بدون اینکه منزوی، متعصب یا "موعظهگر" شود.
در مورد دن واو، شفافیت یک شمشیر دولبه است. وقتی او تصمیم گرفت همه چیز را علنی کند، باید تا انتها شفاف باشد، زیرا هرگونه ابهامی بعداً به عنوان یک محاسبه تلقی خواهد شد.
برای جلوگیری از این خطرات، تنها و مؤثرترین «واکسن» هنوز صداقت است. آنها نیازی به تلاش برای تبدیل شدن به بتهای بیعیب و نقص ندارند، بلکه باید شجاعانه اعتراف کنند که افرادی هستند که هر روز سعی میکنند بهتر زندگی کنند.
حفظ یک برند خوب به معنای ایفای نقش آدم خوب برای همیشه نیست، بلکه به معنای پرورش یک سیستم ارزشی درونی به اندازه کافی قوی است که در برابر سمیت محیط نمایش مصون بماند.
تنها زمانی که مهربانی جوهره وجودی باشد و نه ظاهر، یک هنرمند میتواند با آرامش و متانت از میان آشفتگی افکار عمومی عبور کند.
بخش دوم را بخوانید: «گنج» تونگ دونگ، وو ها تراموا و کواک تین
منبع: https://vietnamnet.vn/chiec-vong-kim-co-va-rui-ro-dang-chuc-de-doa-my-tam-ha-anh-tuan-va-den-vau-2470284.html










نظر (0)