Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

داستان خلبانی که جانباز جنگ بود و در بمباران فرودگاه تان سون نهات شرکت داشت.

آقای تران ون اون، که در آن سوی میدان نبرد بود، عضوی از اسکادران پیروزی بود و حمله‌ای سرنوشت‌ساز به فرودگاه تان سون نهات انجام داد و در پیروزی لشکرکشی هوشی مین در سال ۱۹۷۵ نقش داشت.

VietNamNetVietNamNet15/04/2025


یادداشت سردبیر: به مناسبت پنجاهمین سالگرد اتحاد مجدد کشور، روزنامه ویتنام نت مجموعه‌ای از مقالات را با موضوع «سی‌ام آوریل - عصر جدید» ارائه می‌دهد.

کارشناسان، پرسنل نظامی و شاهدان تاریخی خاطرات، درس‌ها و تجربیات خود را از پیروزی جنگ مقاومت علیه آمریکا برای نجات ملت به اشتراک گذاشتند. این تجربیات شامل قدرت وحدت ملی، درس بسیج نیروهای مردمی و کسب حمایت بین‌المللی؛ درس‌های دیپلماتیک و نظامی در جنگ مقاومت برای وظیفه دفاع از میهن از همان ابتدا و از راه دور بود. آنها همچنین خلاقیت، انعطاف‌پذیری و قدرت جنگ مردمی برای آرمان آزادی ملی و درس بزرگ توسعه منابع داخلی برای ساخت و دفاع از میهن را برجسته کردند.

ویتنام نت از خوانندگان دعوت می‌کند تا با این «اسطوره‌های زنده»، شاهدان نادر و باقی‌مانده لحظات تاریخی، دوباره ارتباط برقرار کنند. اینها کهنه سربازان، سربازان کماندوی سابق، زندانیان سیاسی سابق و کسانی هستند که در جنبش دانشجویی و مبارزات شهری شرکت داشتند... آنها جوانی، ایمان، عزم و امید خود را وقف روز پیروزی نهایی کردند.

حمله غافلگیرانه

یک روز در ماه آوریل، آقای تران ون اون (متولد ۱۹۴۸، گو کونگ، تین جیانگ ) در کافی‌شاپ درست کنار فرودگاه تان سون نهات بود.

در حالی که به باند فرودگاه نگاه می‌کرد و به غرش موتورها گوش می‌داد، خاطرات حمله هوایی ۵۰ سال پیش به این فرودگاه به ذهنش هجوم آورد.

او گفت: «در غروب ۲۸ آوریل، ۵۰ سال پیش، من به همراه اسکادران پیروزی، بمب‌ها را انداختیم و این فرودگاه را به رگبار بستیم. اما برای انجام آن نبرد تاریخی، از ابتدای آوریل شروع به آماده شدن کردیم.» و شروع به کنار هم گذاشتن خاطراتش کرد.

۱.jpgW-phi-cong-1.jpg

آقای Tran Van On و آقای Tu De فرودگاه Tan Son Nhat، آوریل 2025 را تحسین می کنند. عکس: Nguyen Hue

در ۱۹ آوریل ۱۹۷۵، فرماندهی عملیات هوشی مین به فرماندهی پدافند هوایی - نیروی هوایی دستور داد تا در این عملیات شرکت کند و یک جبهه هوایی اضافی را بگشاید.

برای اطمینان از غافلگیری، فرماندهی پدافند هوایی و نیروی هوایی تصمیم گرفتند از هواپیماهای آمریکایی غنیمت گرفته شده برای بمباران سایگون استفاده کنند.

با این حال، در آن زمان، خلبانان ویتنام شمالی به پرواز با هواپیماهای میگ شوروی عادت داشتند. در همین حال، هواپیمای A-37 که از ایالات متحده به غنیمت گرفته شده بود، برای آنها کاملاً ناآشنا بود.

این خلبانان برای انجام ماموریت خود تصمیم گرفتند نحوه کار با این نوع هواپیما را از خلبانان سابق نیروی هوایی ویتنام جنوبی که توسط کهنه سربازان جنگ اسیر شده بودند، بیاموزند. یکی از این خلبانان اسیر، آقای تران ون اون بود.

آقای اون تعریف کرد: «من خلبانان اهل شمال را در دا نانگ ملاقات کردم. اولین کسی که با من تماس گرفت آقای تو دِ بود. وقتی برای اولین بار شنیدم که با من تماس گرفته‌اند تا آنها را ببینم، خیلی ترسیدم.»

اما در فرودگاه، پس از تعامل و گپ زدن با آنها، آنها را بسیار شاد یافتم، آرام و مودبانه صحبت می‌کردند که باعث کاهش اضطراب من شد. پس از آن، آنها در مورد قصد خود مبنی بر کمک من و سان (یکی دیگر از اسیران جنگی، که او نیز خلبان نیروی هوایی جمهوری ویتنام است - PV) برای یادگیری نحوه کار با هواپیمای A-37 صحبت کردند.

می‌دانم که آنها در پرواز با میگ‌ها خیلی خوب بودند، اما من هیچ تجربه‌ای با A-37 نداشتم، بنابراین با آن کاملاً ناآشنا بودم. تابلوهای روی میگ به زبان روسی بود، در حالی که تابلوهای روی A-37های آمریکایی همگی به زبان انگلیسی بودند.

«در حالی که آنها را در درک نمادها راهنمایی می‌کردم، آنها را به ویتنامی ترجمه کردم، روی کاغذ نوشتم و روی دکمه‌های کنترلی که بیشتر در کابین خلبان استفاده می‌شدند، چسباندم. آنها خیلی سریع یاد گرفتند و تنها پس از چند روز، همه پروازهای آزمایشی خود را با موفقیت به پایان رساندند.»

۲.jpgW-phi-cong-2.jpg

از آقای اون اغلب به عنوان یک خلبان استثنایی یاد می‌شود. عکس: نگوین هوئه

پس از آنکه آموزش سریع بیش از حد انتظار موفقیت‌آمیز بود، در ۲۷ آوریل ۱۹۷۵، آقای اون و خلبانان به فرودگاه فو کت (استان بین دین) پرواز کردند. در آنجا، او پروازهای آزمایشی پنج هواپیمای A-37 را ادامه داد تا مطمئن شود که آنها هنوز عملیاتی و آماده استفاده در حمله بمباران سایگون هستند.

صبح روز ۲۸ آوریل ۱۹۷۵، در فرودگاه فو کت، سرهنگ لو وان تری، فرمانده پدافند هوایی و فرماندهی نیروی هوایی، تصمیم گرفت نیرویی متشکل از شش خلبان را برای شرکت در نبرد مستقر کند: نگوین وان لوک، تو دِ، هان وان کوانگ، نگوین تان ترونگ، هوانگ مای وونگ و تران وان اون. این اسکادران «اسکادران پیروزی» نامگذاری شد.

ساعت ۹:۳۰ صبح همان روز، به پنج هواپیمای A-۳۷ از اسکادران، که هر کدام چهار بمب و چهار بشکه سوخت حمل می‌کردند، دستور داده شد تا از فو کت به فرودگاه تان سون (استان فان رانگ) پرواز کنند. در آنجا، اسکادران فرود آمد و منتظر دستور پرواز به سایگون بود.

آقای اون به یاد می‌آورد: «از آنجا که ترونگ با زمین سایگون بسیار آشنا بود، به او دستور داده شد که به عنوان هواپیمای اصلی پرواز کند. پس از ترونگ، تو دِ و لوک آمدند و در موقعیت شماره ۳ پرواز کردند. من و وونگ در موقعیت شماره ۴ و کوانگ در موقعیت شماره ۵ بودیم.»

هنگام حرکت به سمت سایگون، برای پنهان ماندن از دید رادارها در ارتفاع پایین پرواز می‌کردیم. با نزدیک شدن به تان سون نهات، برای فرار از شناسایی شدن، مسیر خود را به سمت با ریا - وونگ تاو تغییر دادیم.

آن موقع هوا گرگ و میش بود، بنابراین وقتی برگشتیم، دشمن هنوز ما را شناسایی نکرده بود. ما دور زدیم، اهداف خود را شناسایی کردیم و بمب‌هایمان را انداختیم. در یک لحظه، ده‌ها هواپیما نابود شدند و کل فرودگاه آتش گرفت...

وقتی تان ترونگ داشت بمب‌ها را خنثی می‌کرد، دو تا از آنها نیفتادند. بعد از اینکه بقیه همه بمب‌ها را خنثی کردند، ترونگ از من پرسید که چطور دو بمب باقی‌مانده را خنثی کنم.

به او دستور دادم که کلید دیگری را باز کند. او تکنیک را گرفت، به عقب برگشت تا بار دوم بمب‌ها را با موفقیت پرتاب کند، سپس ما دوباره گروه‌بندی کردیم و به دانانگ برگشتیم.

۳.jpgW-phi-cong-3.jpg

آقای اون قبل از پیوستن به اسکادران پیروزی، در جبهه مخالف بود. عکس: نگوین هوئه

بمباران تان سون نهات توسط اسکادران پیروزی، فرودگاه را کاملاً فلج و مختل کرد. طرح تخلیه گسترده توسط جت‌های سنگین آمریکایی شکست خورد و مجبور شدند آن را با هلیکوپترهای کوچک پارک شده بر روی پشت بام ساختمان‌های بلند جایگزین کنند.

خلبان خارق العاده

سال‌های زیادی، آقای اون توسط بسیاری به عنوان یک خلبان برجسته شناخته می‌شد. دلیلش این بود که تنها چند روز قبل از عضویت در اسکادران پیروزی، او یک خلبان ستوان در نیروی هوایی ویتنام جنوبی بود.

با این حال، آقای اون هرگز نمی‌خواست خلبان شود.

آقای اون که در یک خانواده دهقان فقیر متولد شده بود، می‌خواست از طریق تحصیل از فقر فرار کند. با این حال، اندکی پس از قبولی در امتحانات دبیرستان، در جریان بسیج عمومی سال ۱۹۶۸ به خدمت سربازی فراخوانده شد. آقای اون با وجود سلامتی و داشتن صلاحیت‌های لازم، به نیروی ذخیره نیروی هوایی منتقل شد.

در سال ۱۹۷۱، او برای آموزش خلبانی هواپیمای A37 به ایالات متحده فرستاده شد. پس از ۱۸ ماه آموزش، او را به ویتنام بازگرداندند و به نیروی هوایی دانانگ اعزام کردند. در آنجا، او به خاطر سرپیچی از دستورات، که به وضوح این جنگ را ناعادلانه می‌دانست، مشهور شد.

«حدود اواخر مارس ۱۹۷۵، زمانی که در دانانگ بودم، شنیدم که ارتش آزادی‌بخش، هوئه را آزاد کرده و به سرعت در حال پیشروی به داخل شهر است. در آن زمان، بسیاری از مردم به سایگون گریختند یا به خارج از کشور رفتند.»

آنها همچنین به من توصیه کردند که به سایگون بروم یا حتی کشور را ترک کنم. با این حال، من فکر می‌کردم که با قدرت و شتاب عظیم آنها، ارتش آزادی‌بخش در مدت کوتاهی به سرعت به سمت سایگون پیشروی خواهد کرد.

بنابراین، من تصمیم گرفتم بمانم چون در خانه خانواده دارم. نمی‌دانم چطور می‌توانستم در خارج از کشور، در یک کشور خارجی زندگی کنم. و از همه مهمتر، من عاشق وطنم هستم.

آقای اون با حسرت به یاد می‌آورد: «بالاخره تصمیم گرفتم در دانانگ بمانم، در ۵ آوریل ۱۹۷۵ به خدمت اعزام شدم و در حالی که منتظر پایان جنگ بودم، در اردوگاه‌های بازآموزی شرکت کردم تا اینکه اعتماد خلبانان کره شمالی را جلب کردم و اجازه یافتم در آموزش پرواز با هواپیمای A-37 شرکت کنم.»

۴.jpgW-phi-cong-7.jpg

آقای اون یکی از خلبانانی بود که در بمباران فرودگاه تان سون نهات در 28 آوریل 1975 شرکت داشت. عکس: نگوین هوئه

آقای اون با شنیدن خبر پیوستنش به اسکادران پیروزی، هم احساس غرور کرد و هم خوشحال شد.

«می‌دانستم که نبرد موفقیت‌آمیز خواهد بود، سایگون مطمئناً آزاد خواهد شد، جنگ پایان خواهد یافت و هیچ‌کس دیگری مجبور نخواهد بود جان خود را فدا کند. با این باور، مأموریتم را با بالاترین عزم و بیشترین اشتیاق انجام دادم.»

حتی الان هم می‌گویم که تصمیم پیوستن به اسکادران پیروزی بهترین و غرورآفرین‌ترین تصمیم زندگی‌ام بود.»

پس از بمباران تاریخی فرودگاه تان سون نهات، آقای تران ون اون به همکاری با آقای سان برای آموزش خلبانان جدید ادامه داد و مستقیماً در نبردهای چندین جزیره شرکت کرد.

وقتی جنگ مرزی جنوب غربی آغاز شد، او و رفقایش وظایف خود را انجام دادند و به پیروزی‌های زیادی دست یافتند و خمرهای سرخ را مجبور به فرار کردند. پس از آن، در سال ۱۹۷۷، او درخواست ترخیص از ارتش را داد و بی‌سروصدا به زادگاهش در تین گیانگ بازگشت.

در خانه، کمتر کسی می‌دانست که آقای اون زمانی عضو اسکادران پیروزی بوده و در نبردهای هوایی قهرمانانه شرکت داشته است.

در ابتدا، او به بسیاری از کشاورزان و اسیران جنگی در حفر کانال، لایروبی جوی‌های آبیاری، زهکشی آب شور و نمک‌زدایی از مزارع پیوست. مقامات محلی با دیدن تحصیلات او، او را به سوادآموزی تشویق کردند.

خلبان قهرمان این پیشنهاد را پذیرفت و معلم مدرسه روستا شد. بعدها، او در مزارع نیز کار کرد و با خوشحالی نقش یک کشاورز سخت‌کوش و غرق در گل و لای را پذیرفت.

W-phi-cong-4.jpg۵.jpg

پس از پیروزی‌هایش، او به طور غیرمنتظره‌ای ارتش را ترک کرد و بی‌سروصدا به زادگاهش بازگشت تا کشاورز شود. عکس: نگوین هوئه

مدال «گم‌شده»

آقای اون و اعضای اسکادران پیروزی، پس از شرکت در بمباران فرودگاه تان سون نهات، مدال لیاقت درجه یک جنگ آزادی‌بخش را دریافت کردند. با این حال، در آن زمان، او کاملاً از دریافت این مدال بی‌اطلاع بود.

آقای اون پس از ترک ارتش و بازگشت به زادگاهش برای کشاورزی، به دلیل فقدان مدارکی که مشارکت او در جنگ برای دفاع از کشور را اثبات کند، با مشکلات زیادی در زندگی روبرو شد. او حتی توسط رژیم سابق به عنوان "خائن" مورد تمسخر قرار گرفت. در همین حال، در جامعه محلی خود، او نیز مجبور بود زیر نگاه مشکوک و موشکافانه اطرافیانش زندگی کند.

در مواجهه با این وضعیت، در سال ۲۰۰۵، او باغ خود را فروخت تا برای سفر به شهر دانانگ و دریافت اسناد تأییدکننده مشارکت‌هایش در انقلاب، پول جمع کند و زندگی‌اش آسان‌تر شود.

W-phi-cong-5.jpg۶.jpg

پس از بیش از ۳۰ سال، آقای اون سرانجام این مدال معتبر را دریافت کرد. عکس: نگوین هوئه

آقای اون با احساسی عاطفی بازگو کرد: «در آن زمان، من در شرایط بسیار سختی بودم. وقتی رفتم، فقط یک پیراهن نازک تنم بود و صندل‌های کهنه‌ای به پا داشتم.»

در دانانگ، به لشکر ۳۷۲ نیروی هوایی رفتم و با آنها تماس گرفتم و درخواست ملاقات با آقای هان ون کوانگ، که در آن زمان فرمانده لشکر بود، را کردم. پس از ۳۰ سال جدایی، دوباره همدیگر را دیدیم، هر دو خوشحال و عمیقاً متأثر شدیم.

کوانگ فوراً با هانوی تماس گرفت تا به لوک، دی و دیگران اطلاع دهد، سپس بلیط خرید و با من به شمال رفت تا دوباره به آنها بپیوندیم. در هانوی، اعضای سابق اسکادران بسیار خوشحال و گریان بودند، با هم دست می‌دادند و به هم تبریک می‌گفتند؛ آنها فوق‌العاده خوشحال بودند.

هانوی هوا سرد بود و من فقط یک پیراهن نازک پوشیده بودم، بنابراین می‌لرزیدم. آقای لوک با دیدن این موضوع، یک ژاکت گرم به من قرض داد تا موقتاً بپوشم و سپس با هم قرار گذاشتیم و به گشت و گذار رفتیم.

بعد از آن، خلبانان همکارم در اسکادران سعی کردند در زندگی از من حمایت کنند. پس از مدتی بازگشت به خانه، از دریافت خبر دریافت مدال از تو دِه به خاطر بمباران فرودگاه تان سون نهات بسیار خوشحال شدم.

با شنیدن خبر، بسیار شگفت زده و به طرز باورنکردنی خوشحال شدم. تنها در آن زمان بود که متوجه شدم که من هم مدال دریافت کرده ام. آقای دی گفت که فرماندهی پدافند هوایی - نیروی هوایی هنوز مدال را دارد و آن را به من تقدیم خواهد کرد.

بعداً، من برای دریافت مدال به شهر هوشی مین دعوت شدم. با این حال، آقای تو دِ مخالفت کرد و گفت که این کار نامناسب است.

او می‌خواست من یک مدال محلی دریافت کنم تا مردم بدانند که من در انقلاب سهم داشته‌ام.

۷.jpgW-phi-cong-6.jpg

آقای اون و مدال معتبرش. عکس: نگوین هوئه

در اوت ۲۰۰۸، با حضور ده‌ها نفر از مقامات و مردم محلی، مراسم باشکوهی در کمیته مردمی کمون گو کونگ برگزار شد تا به آقای تران ون مدال لیاقت درجه یک جنگ آزادی‌بخش اعطا شود.

آقای اون در حالی که مدال و گواهینامه‌ای را که با گذشت زمان رنگ باخته بودند در دست داشت، عمیقاً متأثر شد. در پایان مراسم، او نتوانست غرور خود را پنهان کند، اما گفت که مدال را در کیسه‌ای پیچیده و به خانه خواهد برد.

آقای تو دِ دوباره مخالفت کرد. او پیشنهاد داد که رفیقش مدال را به سینه‌اش بزند و در امتداد عریض‌ترین و طولانی‌ترین جاده به خانه برود. آقای دِ می‌خواست مردم محلی ببینند که آقای اون چقدر به انقلاب کمک کرده است...

«اطاعت کردم. بنابراین آن روز، مدالم را به گردن انداختم، گواهی شایستگی‌ام را در دست گرفتم و پشت موتورسیکلت نشستم، در حالی که رفقایم مرا در طولانی‌ترین جاده روستا به خانه می‌بردند.»

آقای اون اظهار داشت: «این یک شادی بزرگ و مایه افتخار فراوان بود. از زمان اتحاد مجدد کشور، تا آن روز، من چنین شادی بزرگی را دوباره تجربه نکرده بودم.»

منبع: https://vietnamnet.vn/chuyen-ve-nguoi-phi-cong-dac-biet-tham-gia-danh-bom-san-bay-tan-son-nhat-2385929.html




نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

کلیسای خیره‌کننده‌ای در بزرگراه ۵۱ برای کریسمس چراغانی شد و توجه همه رهگذران را به خود جلب کرد.
لحظه‌ای که نگوین تی اوآنه با سرعت به خط پایان رسید، رکوردی که در 5 بازی SEA بی‌رقیب بود.
کشاورزان در روستای گل سا دِک مشغول رسیدگی به گل‌های خود هستند تا خود را برای جشنواره و تِت (سال نو قمری) ۲۰۲۶ آماده کنند.
زیبایی فراموش‌نشدنی عکاسی از «دختر جذاب» فی تان تائو در بازی‌های SEA 33

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

دونده نگوین تی نگوک: من فقط پس از عبور از خط پایان متوجه شدم که مدال طلای بازی‌های SEA را برده‌ام.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول