دبیرکل تو لام در مقاله خود با عنوان «شیک - لاغر - قوی - کارآمد - مؤثر - مؤثر» اشاره کرد که ساختار سازمانی نظام سیاسی هنوز دست و پا گیر است، با لایههای زیاد و نقاط تماس متعدد؛ اثربخشی و کارایی آن هنوز الزامات و وظایف را برآورده نمیکند.
ششمین کنگره حزب در سال ۱۹۸۶، علت اصلی بحران اجتماعی -اقتصادی در آن زمان را عدم سازماندهی صحیح پرسنل دانست. در طول نزدیک به ۴۰ سال گذشته، ساختار سازمانی نظام سیاسی کشور ما، به ویژه دستگاه اداری دولتی، اصلاحات متعددی را پشت سر گذاشته و به موفقیتهایی دست یافته است و از این طریق سهم قابل توجهی در توسعه کشور داشته است. با این حال، همانطور که دبیرکل تو لام در مقاله خود با عنوان «لاغر - فشرده - قوی - کارآمد - مؤثر» اشاره کرده است، ساختار سازمانی هنوز محدودیتهای زیادی دارد. 
تأکید ویژه بر این نکته ضروری است که گذار به اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی مستلزم تغییرات متناظر در عملکردها و وظایف سازمانهای دولتی است. بسیاری از وظایف دیگر نیازی به انجام توسط این سازمانها ندارند، بلکه میتوانند توسط خود جامعه انجام شوند. ما به نتایجی دست یافتهایم، مانند ظهور سازمانهای خصوصی که خدمات گواهی محضری، بازرسی و آموزش رانندگی ارائه میدهند - وظایفی که قبلاً فقط توسط سازمانها و ادارات دولتی انجام میشد. با این حال، این نتایج در مقایسه با پتانسیل واقعی بسیار ناچیز است. آیا ساخت مسکن هنوز به دخالت دولت نیاز دارد؟ اگر چنین است، پس شرکتها و مؤسسات دولتی - به این معنی که سازمانهای دولتی هنوز مورد نیاز هستند و نمیتوان آنها را سادهسازی کرد. در دوران اقتصاد برنامهریزیشده متمرکز، یک اداره کل لاستیک تحت نظر دولت وجود داشت و اکنون، بدون چنین ادارهای، تولید لاستیک طبیعی کشورمان در رتبه سوم جهان قرار دارد. اگر به روش قدیمی فکر کنیم، شاید ایجاد یک اداره کل برنج، یک اداره کل چای، یک اداره کل فلفل و غیره تحت نظر وزارت کشاورزی و توسعه روستایی بسیار توجیهپذیر باشد. دلیل سوم، عدم اجرای مؤثر تمرکززدایی قدرت بین دولت مرکزی و محلی است . این در واقع جنبهی اصلی موضوع تعریف واضح وظایف و کارکردها توسط سازمانهای دولتی است، اما به دلیل اهمیت آن، به یک حوزهی مجزا برای بررسی تفکیک شده است. چرا در ابتدا فقط به چند استان و شهر سازوکارهای ویژه اعطا شد و سپس بیش از دوازده استان و شهر تحت مدیریت مرکزی از این نوع سازوکار بهرهمند شدند؟ وقت آن رسیده است که موضوع سازوکارهای ویژه به طور کامل بررسی شود. نخست وزیر فام مین چین به درستی خاطرنشان کرد که اگر بسیاری از استانها سازوکارها و سیاستهای یکسانی را درخواست کنند، این امر عادی میشود و نمیتوان آن را ویژه نامید. رویکرد فعلی به سازوکارهای سطح محلی شبیه به کنترل ۱۰۰٪ امور محلی توسط دولت مرکزی است که در اقتدار و مسئولیت تجلی مییابد. اگر مناطق محلی همچنان درخواستهای بیشتری داشته باشند، دولت مرکزی آن را تمرکززدایی مینامد و قدرت را به مناطق محلی واگذار میکند - امروز حدود ۶۰٪، فردا ۱۰٪ دیگر... اگر دولت مرکزی انجام برخی وظایف را متوقف کند و آنها را به مناطق محلی منتقل کند، ساختار سازمانی دستگاه دولت مرکزی باید تغییر کند و دیگر وظایف غیرمتمرکز و تفویض شده را انجام ندهد. این دستگاه ناگزیر سادهتر خواهد شد. مدل سازمانی جدید : چگونه میتوان دستگاه را سادهسازی کرد تا هر آژانس و سازمان به طور مؤثر و کارآمد عمل کند؟ این یک مسئله واقعاً مهم است که همیشه از سال ۱۹۸۶ تا به امروز در قطعنامههای حزب در هر کنگره مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دلیل اصلی این ساختار سازمانی، فقدان یک فلسفه استاندارد در مورد ساختار سازمانی است. بنابراین چگونه میتوانیم این استاندارد را تعیین کنیم؟
دبیرکل تو لام . عکس: VNA
بنابراین ریشه مشکلات مزمن در ساختار سازمانی کشور ما چیست؟ شناخت این موضوع منجر به راهحلهای مناسب برای سادهسازی سیستم، کاهش سطوح سلسله مراتبی و بهبود کارایی آن خواهد شد. این مقاله بینشهای بیشتری را برای روشن شدن این موضوع ارائه میدهد. فلسفه ساختار سازمانی: اولاً، میتوان گفت که ما فاقد یک فلسفه استاندارد در مورد ساختار سازمانی هستیم. این نوع فلسفه، پایه و اساسی است که سیستم بر اساس آن طراحی، اجرا و به طور مشابه، نحوه ایجاد تغییرات در صورت لزوم در نظر گرفته میشود. این فلسفه عملاً تغییرناپذیر است؛ این اصل تغییرناپذیری است که با شرایط دائماً در حال تغییر سازگار میشود. از آنجا که ما فاقد چنین فلسفهای هستیم، زمانی بود که واحدهای اداری در سطح استان و بخش باید بزرگ میبودند و منجر به ادغام گسترده استانها و بخشها میشد. سپس دوره تقسیم فرا رسید و استانها، بخشها و کمونهای زیادی ایجاد شد. و اکنون ما بر سازماندهی مجدد، در درجه اول ادغام بخشها، کمونها و بخشها تمرکز میکنیم. آیا اوضاع در 10 سال آینده به همین منوال باقی خواهد ماند یا دوباره بخشها، کمونها و بخشها را از هم جدا خواهیم کرد؟ حتی چارچوب نهادی نیز اینگونه است. آیا کشور دیگری وجود دارد که مانند کشور ما، قانون تشکیلات دولتی در هر دوره جدید دولت اصلاح شود؟ سپس نوبت به اصلاح احکام چارچوبی وزارتخانهها میرسد. به همین ترتیب، قانون حکومت محلی، احکام چارچوبی برای ادارات... گاهی اوقات، دولت فقط در پایان دوره خود، حکم خاصی در مورد وظایف، کارکردها و ساختار سازمانی هر وزارتخانه صادر میکند. این اتلاف عظیمی از سازمانهای اداری دولتی واقعاً مفید است.میتوان گفت که ما فاقد یک فلسفه استاندارد در مورد ساختار سازمانی بودیم، به همین دلیل، برای مدتی، واحدهای اداری در سطح استان و شهرستان باید بزرگ میبودند، که منجر به ادغام گسترده استانها و شهرستانها شد.
سازمان داخلی وزارتخانهها و سازمانهای سطح وزارتخانه نیز مسائلی را مطرح میکند که ارزش بررسی دارند. در زمینه همکاریهای بینالمللی، اکثر وزارتخانهها دارای یک اداره همکاریهای بینالمللی هستند، اما وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ، ورزش و گردشگری دارای یک دفتر همکاریهای بینالمللی هستند. به طور مشابه، در حالی که اکثر وزارتخانهها دارای یک اداره برنامهریزی و امور مالی هستند، وزارت دارایی و وزارت دادگستری هر کدام یک دفتر برنامهریزی و امور مالی دارند. از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۶، دولت شاهد افزایش ادارات کل و سازمانهای معادل در وزارتخانهها بود. از سال ۲۰۲۱، روند بررسی و سازماندهی مجدد ادارات کل در وزارتخانهها وجود داشته است و تعداد قابل توجهی از آنها لغو شدهاند. این تنها یک نمونه از نمونههای مرتبط متعدد است. از آنجا که ساختار سازمانی بیش از حد دست و پا گیر تلقی میشد، زمانی بود که آژانسها و سازمانهای حزبی و دولتی در زمینههای مشابه در سطح استان ادغام میشدند. پس از مدتی، این امر متوقف شد... تعریف صحیح وظایف و کارکردها. دلیل دوم برای دستگاه اداری دست و پا گیر و ناکارآمد، عدم تعریف صحیح کارکردها و وظایف سازمانهای دولتی است. اصل اساسی علم سازمانی این است که طراحی دستگاه اداری باید از وظایف و کارکردهای آن سازمان شروع شود؛ اگر وظایف و کارکردها واضح و صحیح باشند، میتوان ساختار سازمانی را به طور مناسب تعیین کرد و تداخل کاری بین سازمانها و نهادها وجود نخواهد داشت. این اصل رعایت میشود، اما ما به آن پایبند نبودهایم، بنابراین دستگاه همچنان دست و پا گیر است و برخی از سازمانها با وظایف و کارکردهای همپوشانی مواجه هستند. به طور خاص، به عنوان مثال، سازمان وزارت الف به گونهای تعریف شده است که دارای 2 کارکرد و 15 وظیفه اصلی برای انجام آن کارکردها باشد. متناسب با 15 وظیفه اصلی، ساختار سازمانی 14 دپارتمان طراحی شده است. با این حال، به دلیل تحلیل نادرست، دو کارکرد در واقع به 12 وظیفه اصلی منجر شد و طبیعتاً ساختار سازمانی نمیتوانست 14 دپارتمان داشته باشد. دبیرکل، تو لام، به این وضعیت به شرح زیر اشاره کرد: ... ترسیم حوزه مدیریت وزارتخانههای چندبخشی و چندرشتهای کامل نبوده است؛ برخی از وظایف به هم پیوسته، مرتبط یا در یک حوزه هستند اما توسط چندین وزارتخانه مدیریت میشوند. ساختار سازمانی برخی از سطوح و بخشها از نظر کمیت اساساً بدون تغییر باقی مانده است و تجدید ساختار با بهبود اثربخشی و کارایی، تعریف جایگاههای شغلی و تجدید ساختار کارکنان مرتبط نبوده است. دستگاه درون وزارتخانهها و سازمانهای سطح وزارتخانه هنوز لایههای زیادی دارد و برخی از سطوح وضعیت حقوقی نامشخصی دارند. تعداد واحدهای تابعه با شخصیت حقوقی در حال افزایش است و وضعیت «وزارتخانه درون وزارتخانه» را تشدید میکند.برای اولین بار، رئیس نظام سیاسی از عبارت «مدل جدید سازمانی» استفاده کرد.
دبیرکل تو لام در مقاله خود خاطرنشان کرد: «... اگرچه ساختار سازمانی نظام سیاسی کشور ما در برخی بخشها اصلاح شده است، اما اساساً هنوز از الگویی پیروی میکند که دههها پیش طراحی شده است. بسیاری از مسائل دیگر برای شرایط جدید مناسب نیستند و مغایر با قوانین توسعه هستند...» بنابراین، این استاندارد کاملاً واضح است: ساختار سازمانی نظام سیاسی. سیستمی که به درستی طراحی شده باشد و هر بخش به وضوح از نظر عملکرد و وظیفه تعریف شده باشد، پیشنیاز تضمین سادهسازی و عملکرد مؤثر کل سیستم خواهد بود. برای اولین بار، رهبر حزب به وضوح اظهار داشت که مدل نظام سیاسی کشور ما مدتها پیش طراحی شده است و بنابراین بسیاری از مسائل دیگر مناسب نیستند. بدون درک کامل این موضوع، یافتن رویکردی مناسب برای ایجاد تغییرات سازگار در نظام سیاسی کشور ما بسیار دشوار خواهد بود. دبیرکل بر لزوم ساخت و اجرای یک مدل جامع برای ساختار سازمانی نظام سیاسی ویتنام در کل نظام سیاسی، که الزامات و وظایف دوره انقلابی جدید را برآورده کند، تأکید کرد. به گفته دبیرکل، خلاصه تجربیات عملی، به ویژه اجرای قطعنامه شماره ۶ دوازدهمین کمیته مرکزی در مورد «برخی از مسائل مربوط به اصلاح و بازسازی مداوم دستگاه سازمانی نظام سیاسی برای سادهسازی، اثربخشی و کارایی»، «باید به صورت عینی، دموکراتیک، علمی، خاص، عمیق و با تمایل به یادگیری، با انعکاس دقیق وضعیت عملی و از آنجا پیشنهاد یک مدل سازمانی جدید، ارزیابی مزایا و تأثیرات آن انجام شود...» اولین باری که رئیس نظام سیاسی از عبارت «مدل سازمانی جدید» استفاده کرد، نشان میدهد که مدل سازمانی فعلی نظام سیاسی کشور ما تا چه حد محدودیتهایی دارد که باید بر آنها غلبه شود. ساختن یک مدل جدید از نظام سیاسی با سه مؤلفه اصلی - حزب، دولت و جبهه میهنی ویتنام - همراه با سایر سازمانهای اجتماعی-سیاسی بدون شک یک کار بسیار دشوار و پیچیده خواهد بود. بدون تفکر نوآورانه، موفقیت در این تلاش غیرممکن است. چه نوع ساختار سازمانی حزبی مناسب است؟ اگر حزب رهبری و حکومت کند، این رهبری و حکومت چگونه از طریق ساختار سازمانی حزب و دولت تضمین میشود؟ سازمانهای موجود مانند اداره بسیج تودهای کمیته مرکزی، اداره اقتصادی کمیته مرکزی و اداره امور داخلی کمیته مرکزی باید حفظ شوند یا متناسب با نیازها سازماندهی مجدد شوند. کمیته مرکزی باید از وزارتخانههای دولتی، مشابه کمیتههای حزبی، برای مشاوره به کمیته مرکزی در مورد مسائل نهادی و سیاستگذاری استفاده کند. وزرا، در اصل، همگی اعضای حزب، حتی اعضای کمیته اجرایی مرکزی هستند و بنابراین مسئولیت اجرای مصوبات حزب و حتی بیشتر از آن، مشاوره و مشورت با کمیته مرکزی در مورد مسائل مربوط به مدیریت دولتی وزارتخانههای مربوطه خود، در درجه اول دستورالعملها، سیاستها، برنامهها و طرحهای توسعه برای بخشها و حوزههای خود را دارند. شفافسازی ساختار سازمانی حزب در سطح مرکزی همچنین به سازماندهی منطقی ساختار حزب در سطوح استانی، منطقهای و کمونی کمک خواهد کرد. مدل جدید نظام سیاسی نمیتواند اصلاح سازمان جبهه میهن و سایر سازمانهای اجتماعی-سیاسی از جمله اتحادیه جوانان، اتحادیه کارگری، اتحادیه زنان، انجمن کشاورزان و انجمن پیشکسوتان را نادیده بگیرد. یک مسئلهی به ویژه مهم که باید در این فرآیند اصلاحات مورد مطالعه قرار گیرد، شناسایی دقیق ماهیت و نقش طبقات و اقشار اجتماعی در جامعهی معاصر ویتنام است. آیا طبقهی کارگر و دهقانان ویتنامی همانهایی هستند که چند دهه پیش بودند؟ درک صحیح از این مسائل به تعریف روشن جایگاه، نقش و به ویژه ساختار سازمانی جبههی میهن ویتنام و سایر سازمانهای اجتماعی-سیاسی در نظام سیاسی کشورمان کمک خواهد کرد.در طراحی سازمانی داخلی وزارتخانهها، بدون تغییرات اساسی، احتمال زیادی وجود دارد که ساختار به همین شکل باقی بماند یا تغییرات بیاهمیتی را تجربه کند.
در نهایت، نیاز به اصلاح دستگاه دولتی وجود دارد. صحبت از دستگاه دولتی به معنای اشاره به نهادهای قانونگذاری، قضایی و اداری است. در اینجا، ما فقط به مؤلفه سوم، یعنی دستگاه اداری، خواهیم پرداخت. ابتدا، لازم است که وظایف و کارکردهای سازمانهای اداری، از دولت گرفته تا وزارتخانهها و کمیتههای مردمی در تمام سطوح، به روشنی تعریف مجدد شوند. این شامل موضوع تمرکززدایی و تفویض قدرت بین سطوح مرکزی و محلی، از جمله لزوم انجام برخی کارها، اضافه کردن برخی وظایف و به ویژه کنار گذاشتن برخی وظایفی که قبلاً انجام شدهاند، میشود. تجربه در کشور ما و خارج از کشور نشان میدهد که اگر سازمانهای اداری به بررسی و ارزیابی وظایف و کارکردهای خود و سپس ارائه پیشنهادات و توصیهها واگذار شوند، نتایج اغلب بسیار محدود است. برخی از کشورها اغلب یک سازمان خصوصی را برای انجام این کار استخدام میکنند و معمولاً ارزیابیها و توصیههای روشن و دقیقی در مورد وظایف و کارکردهای سازمانهای اداری دولتی، به ویژه پیشنهاداتی برای بازسازی سازمانی دولت و سایر سازمانهای سیستم اداری، دریافت میکنند. طراحی ساختار سازمانی: طراحی ساختار سازمانی تنها پس از تعریف واضح وظایف و کارکردها آغاز میشود. در طراحی ساختار سازمانی داخلی وزارتخانهها، اگر تغییرات اساسی ایجاد نشود، بسیار محتمل است که سازمان به همان شکل باقی بماند یا تغییرات ناچیزی داشته باشد. برای دههها، مقررات قانونی نتوانستهاند تمایز روشنی بین ادارات و دفاتر/ادارات کل در یک وزارتخانه قائل شوند. ادارات مسئول کمک به وزیر در مدیریت دولتی بخشها و حوزههای مربوطه خود هستند، به این معنی که آنها به شدت بر مشاوره در مورد نهادها، سیاستها، برنامهریزی و برنامهها متمرکز هستند... این کاملاً دقیق است. دفاتر/ادارات کل به عنوان وظیفه کمک به وزیر در مدیریت دولتی بخشها و حوزههای مربوطه و اجرای قوانین تخصصی تعریف میشوند. بنابراین، هم ادارات و هم دفاتر/ادارات کل وظیفه یکسانی دارند: مشاوره به وزیر در مدیریت دولتی یک بخش یا حوزه. این یک نقص عمده است که باید مورد مطالعه و حل قرار گیرد. به طور مشابه، مفهوم سازماندهی ادارات در وزارتخانهها نیز باید از منظر علم سازمانی مورد بررسی مجدد قرار گیرد. در فرآیند ساخت یک مدل جدید برای نظام سیاسی کشورمان، مطمئناً کارهایی وجود خواهد داشت که میتوان فوراً انجام داد، اما کارهایی نیز وجود خواهد داشت که نیاز به تحقیقات دقیق و کامل و حتی آزمایش برای کسب تجربه دارند. دستورالعملهای دبیرکل تو لام در این مورد همیشه یک پایه و اصل بسیار مهم خواهد بود و به تضمین این امر کمک میکند که اجرای مدل جدید برای نظام سیاسی کشورمان در مسیر درست قرار گیرد و به زودی به نتیجه برسد.Vietnamnet.vn
منبع: https://vietnamnet.vn/diem-nghen-bo-may-cong-kenh-cach-nao-de-thu-gon-2340693.html





نظر (0)