Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

شبی در بازار عمده فروشی - بخش اول: بیدار ماندن با بازار شبانه

وقتی شهر در خواب عمیقی فرو رفته است، چراغ‌های زرد بی‌صدا در خیابان‌های خالی پخش می‌شوند، جایی که هر خانه درهای خود را بسته است، در بازار عمده‌فروشی راخ سوی، روز جدیدی تازه آغاز شده است. شب تاریک است، شبنم سرد به پوست نفوذ می‌کند، اما فضای بازار با هیاهوی زندگی روشن شده است. خبری از بوق بلند ماشین یا شلوغی جمعیت نیست، اینجا فقط زمزمه‌های آشنا وجود دارد: صدای کامیون‌ها، صدای افرادی که یکدیگر را صدا می‌زنند، صدای پژواک اجناس دستفروشان.

Báo An GiangBáo An Giang24/08/2025

شبی بی‌خواب در بازار عمده‌فروشی راخ سوی، در میان هیاهوی زندگی خرده‌فروشان و کارگران سخت‌کوش، هر قدم شتاب‌زده را دنبال کردم، به گریه‌های آخر شب گوش دادم، هر قطره عرق شور را حس کردم تا عمیق‌تر سرنوشت مردمی را که برای امرار معاش سخت کار می‌کنند، درک کنم.

خانم Nguyen Thi Hong Yen، ساکن بخش Rach Gia، ماهی را برای مشتریان آماده می کند. عکس: HUNG GIANG

شب را به روز تبدیل کن

من زمانی به بازار راخ سوی رسیدم که ساعت تازه به ۱۱ شب رسیده بود، در این زمان بازار شروع به شلوغی کرده بود. به آرامی بین غرفه‌هایی که به تدریج باز می‌شدند، قدم می‌زدم. بوی ملایم ماهی، بوی تند خاک چسبیده به سبزیجات، بوی اگزوز ماشین، بوی عرق انسان، بوی یخ در حال آب شدن روی زمین سیمانی، همه چیز در بوی خاص بازار شبانه - تند، شور اما پر جنب و جوش - مخلوط شده بود. صدای صاحبان انبار، صدای متناوب موتورهای موتورسیکلت، صدای قدم‌های شتابزده باربرها، همه و همه شلوغی بازار را ایجاد کرده بودند. نور اینجا روشن نبود، بلکه سفید مات بود، کم نور اما به اندازه‌ای بود که قطرات عرق که از پیشانی پایین می‌غلتیدند و چشمان قرمز ناشی از بی‌خوابی را می‌دیدم.

وقتی کامیون‌های پر از میوه، گوشت و ماهی وارد بازار می‌شوند، باربرها کار خود را شروع می‌کنند. یک کامیون غذاهای دریایی تازه وارد بازار شده است، قبل از اینکه حتی موتور خاموش شود، ۶-۷ مرد بدون لباس به سرعت غذاهای دریایی را از کامیون برای صاحبان انبار تخلیه می‌کنند. من با آقای لام آشنا شدم - مردی بدون لباس که جعبه‌های ماهی را روی شانه‌اش حمل می‌کند. هر قدمی که برمی‌دارد صدای شرشر آب روی زمین بازار می‌پیچد. آقای لام در حالی که به سرعت عرق پیشانی‌اش را پاک می‌کند، می‌گوید: «روز کاری من معمولاً از ساعت ۱۱ شب روز قبل تا ۵ یا ۶ صبح روز بعد شروع می‌شود. هر شب ۲۰۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰۰ دانگ درآمد دارم، همان روزی که کار می‌کنم حقوق می‌گیرم.» چند قدم آن طرف‌تر از آقای لام، مردی عضلانی به نام بنگ، با لباس بدون لباس خیس از عرق، خم می‌شود تا یک جعبه بزرگ فومی غذاهای دریایی را حمل کند. صدایش گرفته است و هر بار که خم می‌شود تا جعبه‌های سنگین را بلند کند، نفس نفس می‌زند. اینجا هر فرد شرایط متفاوتی دارد، اما به دلیل زندگی، شغلی را انتخاب می‌کند که بسیار سخت و طاقت‌فرسا است و مستلزم «کار شبانه‌روزی» است.

چند متر آن طرف‌تر، غرفه غذاهای دریایی خانم نگوین تی هونگ ین، ساکن بخش راخ گیا، روشن بود. خانم ین و اقوامش مشغول دسته‌بندی ماهی مرکب و مرکب بودند. دستانش چابک بود، پاشیدن آب سرد روی صورتم باعث لرزم شد، اما او همچنان لبخند می‌زد: «عادت کرده‌ام، هر شب که اینجا نمی‌آییم احساس می‌کنم چیزی کم است...» او درب جعبه‌های بزرگ را باز کرد تا هر ماهی، مرکب و میگوی تازه را بیرون بیاورد و آنها را دسته‌بندی کند. خانم ین، ۴۵ ساله، با ۳۰ سال سابقه فروش غذاهای دریایی در بازار راخ سوی، گفت که به سرعت مخالف زندگی عادت کرده است: «وقتی هوا روشن است بخواب، وقتی بقیه هنوز خوابند کار کن».

من در منطقه‌ای که کامیون‌ها محصولات کشاورزی را تخلیه می‌کردند، توقف کردم. زنی حدوداً هفتاد ساله به سرعت در حال چیدن دسته‌های سبزیجاتی بود که هنوز پوشیده از شبنم بودند. دستانش کوچک و لاغر اما چابک بود. او هر دسته کلم سبز و کلم شیرین را بسته‌بندی می‌کرد و با دقت آنها را روی یک دوچرخه قدیمی قرار می‌داد. نام او نام بود - یک تاجر کوچک در بازار تاک رانگ. خانم نام گفت: "هر شب، ساعت 11 شب به بازار می‌روم تا سبزیجات بگیرم و سپس دوباره آنها را بفروشم و روزانه 100000 تا 200000 دونگ در روز درآمد داشته باشم. رفتن زودهنگام تنها راه برای تهیه کالاهای تازه با قیمت مناسب است. من هنوز هم سعی می‌کنم وقتی باران می‌بارد یا هوا آفتابی است، بروم، اما اگر یک روز مرخصی بگیرم، چه چیزی بخورم؟"

در بیرون از بازار، خدمات جانبی نیز برای پاسخگویی به تقاضا ایجاد شده‌اند، از جمله غرفه‌های غذا و نوشیدنی که به کسانی که شب‌ها کار می‌کنند، خدمات ارائه می‌دهند. من جلوی یک گاری فرنی کنار جاده‌ای توقف کردم، جایی که دود از آن بلند می‌شد و عطر آن در هوای سرد می‌پیچید. باربرها، رانندگان و فروشندگانی که در آنجا توقف می‌کردند، از فرصت استفاده کرده و قبل از ادامه کارشان، یک کاسه فرنی داغ می‌خوردند. من یک کاسه فرنی سفارش دادم و هنگام خوردن، به داستان‌های ساده اما پرانرژی زندگی روزمره گوش دادم.

مدتی آنجا ایستادم، پاهایم از سرمای کف زمین بی‌حس شده بودند. باد سرد شبانه می‌وزید، اما من آنجا را ترک نکردم، زیرا در میان سرما و شلوغی، کم‌کم داشتم معنی بازار شبانه را می‌فهمیدم.

«قلب» زنجیره تأمین مواد غذایی

در بازار راخ سوی، هر روز هزاران تُن غذا بین بازارهای کوچک، آشپزخانه‌ها و خانوارهای استان و همچنین مناطق همجوار توزیع می‌شود. کار به طور مداوم از اواخر شب تا اوایل صبح ادامه دارد. همین شلوغی و جنب و جوش است که زنجیره تأمین غذا را به طور روان اداره می‌کند و مردم وعده‌های غذایی کامل و تازه دارند.

آقای کائو وان توین، تاجری که در منطقه چائو داک زندگی می‌کند، گفت: هر شب صدها نفر از مناطقی مانند هائو گیانگ ، کان تو، منطقه لانگ شوین، چائو داک و مناطق همسایه مانند تان هیپ، گیونگ رین، هون دات و... به اینجا می‌آیند تا کالاها را به موقع به بازار برسانند. ما تمام سال، چه تعطیلات، چه سال نو و چه باران یا باد، کار می‌کنیم و استراحت نمی‌کنیم. زیرا اگر بازار نخوابد، ما نمی‌توانیم استراحت کنیم.

بازار همچنین پل مهمی بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان است. قیمت‌ها و عرضه در اینجا به دقت واقعیت تولید کشاورزی را منعکس می‌کنند و فراز و نشیب‌های بازار را نشان می‌دهند. بازرگانان نه تنها تجارت می‌کنند، بلکه در تنظیم بازار نیز نقش دارند، کالاها را از باغ‌های سبزیجات، باغ‌های میوه و مزارع دام جمع‌آوری می‌کنند و سپس آنها را به سرعت و به طور مؤثر توزیع می‌کنند. کشاورزان برای تنظیم برنامه‌های تولیدی خود به قیمت‌ها و مقدار کالاهای فروخته شده در بازار تکیه می‌کنند و از وضعیت "برداشت خوب، قیمت پایین" اجتناب می‌کنند.

با روند مصرف غذای سالم و ایمن، بازارهای عمده‌فروشی نیز به شدت در حال تغییر هستند. بسیاری از معامله‌گران از فناوری ردیابی استفاده می‌کنند، در سردخانه‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و فرآیندهای قرنطینه و بهداشت را بهبود می‌بخشند. این یک سیگنال مثبت است که به بازار کمک می‌کند تا به یک مکان تجاری سنتی، یک مدل توسعه پایدار و مناسب برای روندهای بازار مدرن تبدیل شود.

بازارهای عمده‌فروشی نه تنها ریتم زندگی میلیون‌ها نفر را حفظ می‌کنند، بلکه نمونه بارزی از ارتباط بین تولیدکنندگان، فروشندگان و مصرف‌کنندگان نیز هستند. برای اینکه بازار به خوبی به فعالیت خود ادامه دهد، نیاز به توجه و سرمایه‌گذاری مناسب در توسعه زیرساخت‌ها، بهبود کیفیت خدمات و تضمین بهداشت و ایمنی مواد غذایی دارد.

من بازار عمده فروشی راخ سوی را زمانی ترک کردم که اولین پرتوهای نور خورشید تازه شروع به تابیدن بر بازار کرده بود. کامیون‌های بزرگ همه جا در حال حرکت بودند، در حالی که خرده فروشان مشغول حمل و نقل کالاها به بازارهای کوچک بودند. در جایی، افرادی که تازه شیفت شب خود را تمام کرده بودند، به دنبال جایی برای استراحت می‌گشتند، به خواب عمیقی فرو رفته بودند و خود را برای یک روز جدید پر از کار سخت برای امرار معاش آماده می‌کردند...

(ادامه دارد)

هونگ گیانگ

منبع: https://baoangiang.com.vn/mot-dem-o-cho-dau-moi-bai-1-thuc-cung-cho-dem-a427075.html


نظر (0)

لطفاً نظر دهید تا احساسات خود را با ما به اشتراک بگذارید!

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

چه چیزی در کوچه ۱۰۰ متری باعث ایجاد هیاهو در کریسمس می‌شود؟
غرق در جشن عروسی فوق‌العاده‌ای که ۷ شبانه‌روز در فو کوک برگزار شد
رژه لباس‌های باستانی: شادی صد گل
بویی کونگ نام و لام بائو نگوک با صداهای زیر با هم رقابت می‌کنند

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

هنرمند مردمی، شوان باک، «مجری مراسم» ازدواج ۸۰ زوج در خیابان پیاده‌روی دریاچه هوان کیم بود.

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول

Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC
Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC
Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC
Footer Banner Agribank
Footer Banner LPBank
Footer Banner MBBank
Footer Banner VNVC