Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

در 20 نوامبر، دانش‌آموزان یک دسته سبزیجات و سیب‌زمینی دادند که باعث گریه معلم شد.

(دن تری) - دانش‌آموزان هایلند با صورت‌های ترک‌خورده از سرما و دست‌های کثیف، به نوبت سبزیجات و سیب‌زمینی می‌آوردند تا در 20 نوامبر به معلمان خود بدهند و افراد زیادی را تحت تأثیر قرار دادند.

Báo Dân tríBáo Dân trí19/11/2025

هدایای بی‌قیمت

دختر در حالی که دسته سبزیجات را که در یک کیسه پلاستیکی بود با هر دو دست بلند می‌کرد و به معلم می‌داد، گفت: «در ۲۰ نوامبر، یک دسته سبزیجات برای شما دارم. برایتان آرزوی خوشبختی و سلامتی دارم.» صورتش از سرما ترک خورده بود، دستانش پوشیده از خاک بود، اما لبخندش هنوز می‌درخشید، فقط امیدوار بود که معلم از هدیه ساده‌اش خوشش بیاید.

آقای نگوین نگوک سون با دریافت هدایایی از بچه‌ها، از شدت احساسات بغض کرد. آقای سون در حال حاضر معلم کلاس سوم است و ۱۲ سال سابقه کار در مدرسه شبانه‌روزی ابتدایی و متوسطه لانگ نهی برای اقلیت‌های قومی (بخش فین هو، استان لائو کای ) را دارد.

Ngày 20/11, học trò tặng bó rau, củ khoai khiến thầy giáo rơi nước mắt - 1

دانش‌آموزان هایلند در ۲۰ نوامبر هدایایی می‌دهند و کاربران اینترنتی را تحت تأثیر قرار می‌دهند (عکس از کلیپ بریده شده: ارائه شده توسط شخصیت).

اخیراً، کلیپی که لحظه دریافت هدیه توسط معلم سان از دانش‌آموزانش در 20 نوامبر را ثبت کرده است، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که صدها هزار بازدید را به خود جلب کرد و اشک بسیاری از کاربران اینترنتی را درآورد.

آقای سان اظهار داشت: «هر روز بیستم نوامبر، بچه‌ها به من هدیه می‌دهند، گاهی تارو، گاهی یک دسته سبزیجات سبز، گاهی چند شاخه بامبوی چیلی یا ریشه جینسینگ که والدینشان تازه از خاک درآورده‌اند. هر سال، هر بار که هدیه‌ای دریافت می‌کنم، طوری تحت تأثیر قرار می‌گیرم که انگار اولین بار است. در ارتفاعات، آن هدایای ساده نه تنها معنای مادی دارند، بلکه قدردانی روستایی و احساسات خالصانه‌ای را که با تمام وجود بچه‌ها داده می‌شود، نشان می‌دهند. این هدایا همان چیزی است که من را از انجام این کار خوشحال می‌کند.»

آقای نگوین نگوک سان با یادآوری روزهای اول ورودش به مدرسه، هنوز هم بهت و حیرتی را که هنگام مواجهه با سختی ارتفاعات احساس کرد، به یاد دارد. جاده منتهی به روستا هنگام باران شیب‌دار و لغزنده بود و روزهایی بود که مجبور می‌شد پیاده شود و دوچرخه‌اش را از تپه بالا ببرد. مدرسه در آن زمان فقط چند کلاس درس کوچک با سقف‌های آهنی قدیمی و میز و صندلی‌های زهوار در رفته بود و از هر نظر فاقد امکانات بود.

زندگی معلمان به دلیل فصل خشک و غبارآلود و فصل بارانی گل‌آلود، زمانی که موتورسیکلت‌ها نمی‌توانند از دامنه‌ها بالا بروند و معلمان را مجبور به پیاده‌روی کیلومترها می‌کنند، دشوارتر هم می‌شود. در روزهای سرد، بسیاری از معلمان مجبورند در کلاس‌های درس خود بخوابند و از هیزم برای گرم ماندن استفاده کنند زیرا خوابگاه هنوز تکمیل نشده است.

آقای پسر گفت: «شب‌ها، باد سرد از میان ترک‌های دیوارهای چوبی می‌وزید. تنها چیزی که می‌شنیدم صدای باران و جیرجیر حشرات در کوه‌ها و جنگل‌ها بود. در آن زمان، از خودم می‌پرسیدم که آیا می‌توانم مدت زیادی اینجا بمانم.»

برای سوادآموزی کودکان تلاش کنید

با این حال، تمام نگرانی‌هایش به سرعت از بین رفت وقتی دانش‌آموزانش را دید. آنها بچه‌های پابرهنه بودند، لباس‌هایشان ژولیده بود اما چشمانشان همیشه شفاف بود. فقط شنیدن اینکه آنها درس‌هایشان را با هماهنگی می‌خوانند، انگار تمام خستگی‌اش برطرف شد.

این معلم مرد اهل ارتفاعات گفت: «بعضی از دانش‌آموزان پابرهنه به مدرسه می‌روند، بعضی‌ها از صبح زود برنج سرد می‌آورند و برای ناهار نمک کنجد یا سبزیجات وحشی می‌خورند. در روزهای بارانی، لباس‌هایشان خیس می‌شود، اما همچنان تنها زیر باران به کلاس می‌روند.»

معلم پسر، زمانی را که باران شدیدی می‌بارید و آب نهر نزدیک مدرسه آنقدر بالا آمده بود که عبور از آن برای هر کودکی غیرممکن به نظر می‌رسید، بهتر به یاد می‌آورد. اما وقتی او رسید، بچه‌ها زیر ایوان جمع شده بودند و چشمانشان به کلاس دوخته شده بود.

«معلم، امروز درس جدیدی داریم؟» سوال کوچک دانش‌آموز باعث شد چشمان آقای پسر به سوزش بیفتد.

Ngày 20/11, học trò tặng bó rau, củ khoai khiến thầy giáo rơi nước mắt - 2

معلم سان اظهار داشت که همیشه سعی می‌کند دانش را به دانش‌آموزان در ارتفاعات منتقل کند (عکس: شخصیت ارائه شده).

او گفت: «این معصومیت و اشتیاق بچه‌ها برای یادگیری است که مرا اینجا نگه می‌دارد.»

آقای پسر و همکارانش که نمی‌خواهند دانش‌آموزانش بیشتر از این رنج بکشند، سعی می‌کنند هر کاری از دستشان برمی‌آید انجام دهند. گاهی اوقات او برای دانش‌آموزانش لباس گرم و کتاب می‌خرد و گاهی اوقات با دوستان و خیرین تماس می‌گیرد تا برای تعمیر کلاس‌های درس فرسوده درخواست حمایت کند.

بسیاری از اوقات، معلم با دانش‌آموزان آشپزی می‌کند، به آنها یاد می‌دهد که چگونه دست‌های خود را بشویند، بهداشت را رعایت کنند و غذا را با هم تقسیم کنند.

او به طور محرمانه گفت: «فقط امیدوارم که بتوانی عشق را حس کنی. در آینده هر کجا که بروی، خواهی دانست که چگونه مهربانی کنی، همانطور که معلمانت به تو نشان داده‌اند.»

آقای سان با نگاهی به ۱۲ سال گذشته گفت چیزی که بیش از همه به آن افتخار می‌کند این است که تسلیم نشد. با وجود باران، باد، سرمای گزنده، یا قطعی برق در شب که مجبور بود با نور شمع درس‌ها را آماده کند، صبح روز بعد همچنان در کلاس ایستاد و با خوشحالی صدای دانش‌آموزانش را شنید که او را «معلم» صدا می‌زدند و این صدا به وضوح در کوه‌ها و جنگل‌ها طنین‌انداز بود.

آقای سان به طور محرمانه گفت: «اگر مجبور به انتخاب دوباره باشم، باز هم این مسیر را انتخاب خواهم کرد. زیرا در اینجا، معنای واقعی حرفه معلمی را یافتم، که آموزش کلمات، آموزش مردم و یادگیری عشق ورزیدن با تمام وجود است.»

منبع: https://dantri.com.vn/giao-duc/ngay-2011-hoc-tro-tang-bo-rau-cu-khoai-khien-thay-giao-roi-nuoc-mat-20251119212124108.htm


نظر (0)

No data
No data

در همان موضوع

در همان دسته‌بندی

چهارمین باری که کوه با دن را به وضوح و به ندرت از شهر هوشی مین می‌بینم
با موزیک ویدیوی «موک ها وو نهان» از سوبین، از مناظر زیبای ویتنام لذت ببرید.
کافی‌شاپ‌ها با تزئینات کریسمس زودهنگام، فروش خود را افزایش می‌دهند و جوانان زیادی را جذب می‌کنند.
چه چیز خاصی در مورد این جزیره که در نزدیکی مرز دریایی با چین قرار دارد، وجود دارد؟

از همان نویسنده

میراث

شکل

کسب و کار

تحسین لباس‌های ملی ۸۰ دختر زیبای شرکت‌کننده در مسابقه دختر شایسته بین‌المللی ۲۰۲۵ ژاپن

رویدادهای جاری

نظام سیاسی

محلی

محصول