


خبرنگار: چندی پیش، خبر بازنشستگی شما توجه زیادی را به خود جلب کرد. شما چطور این خبر را دریافت کردید؟
دکتر لی با خان ترین: در واقع، طبق مقررات اداری، من چند سال پیش بازنشسته شدم. اما این فقط یک رویه روی کاغذ بود زیرا در آن مدت من هنوز کار میکردم، هنوز با دبیرستان استعدادهای درخشان همکاری داشتم و در بعضی جاها به تدریس تیم ملی ادامه میدادم.
اخیراً، وقتی احساس کردم سلامتیام رو به زوال است، دبیرستان استعدادهای درخشان مراسمی برای بزرگداشت بازنشستگیام برگزار کرد و خبر آن بهطور گستردهتری پخش شد. من بازنشستگیام را با ذهنی آرام و بدون هیچ پشیمانی پذیرفتم، زیرا مسئله اصلی این است که آیا هنوز به شغلم اهمیت میدهم و آیا واقعاً مفید هستم یا خیر.
برای من، بازنشستگی هیچ معنای خاصی ندارد و اگر چیزی تغییر کند، فقط این است که کمی وقت آزاد بیشتری دارم. بازنشستگی فقط یک تصمیم اداری است - چه کسی میداند، شاید در آینده حتی "سرزندهتر" باشم. اما باید گفت که کار من پس از بازنشستگی به خودم بستگی ندارد، بلکه به شرایط اطراف بستگی دارد. اگر مدارس به من نیاز داشته باشند، اگر شغل مرا فرا بخواند، من هنوز آمادهام.
من هنوز همان کاری را میکنم که قبلاً انجام میدادم: به تیم ملی آموزش میدهم، کارم را حرفهای انجام میدهم و حتی از خودم میخواهم که پیشرفت کنم. حالا که زمان بیشتری دارم، میبینم که استانداردهای کیفی باید حتی بالاتر هم بروند. بنابراین، بازنشستگی برای من فقط یک نقطه عطف است - اما کار، افکار و زندگی من ادامه خواهد یافت. من معتقدم که اعتماد مدرسه و واحدها همیشه یکسان خواهد بود.

در سال ۱۹۷۹، در المپیاد بینالمللی ریاضی (IMO) در انگلستان، او با نمره کامل ۴۰ از ۴۰ مدال طلا را از آن خود کرد و همچنین با یک راه حل منحصر به فرد، جایزه ویژهای را از آن خود کرد. مردم به او عنوان «پسر طلایی ریاضیات ویتنام» را دادند، نظر شما در مورد این عنوان چیست؟
راستش را بخواهید، در آن زمان، نشنیده بودم کسی من را اینطور صدا بزند. حالا میشنوم - انگار «پس از مرگم به من جایزه دادند». شاید مردم لطف کردند و این لقب را به من دادند، اما با آن لحظه تاریخی جور درنمیآمد. راستش را بخواهید، من فقط در سالهای اخیر، وقتی که... کمی بزرگتر شدهام (میخندد)، اصطلاح «پسر طلایی ریاضیات» را شنیدهام.
با بیش از ۴۰ سال تجربه در حرفه تدریس، آموزش و پرورش نسلهای زیادی از دانشآموزان ممتاز، وقتی به گذشته و مسیری که طی کردهاید نگاه میکنید، چه فکری میکنید؟
سفر سختی بود، اما همین سختیها بود که انگیزه زیادی برای مطالعه و کار به من داد. من خوششانس بودم که به دانشآموزانی آموزش میدادم و آنها را همراهی میکردم که هم مطیع و هم باهوش، هم با شخصیت و هم خوشرفتار بودند. آنها بسیار مودب، متفکر و به خصوص دارای تفکر تیزبین بودند. کار من تا حد زیادی به لطف سیستم مدارس تخصصی که دانشآموزان عالی را انتخاب میکردند، به خوبی انجام شد تا من فرصت داشته باشم با آنها ارتباط برقرار کنم، از آنها حمایت کنم و به پیشرفت آنها کمک کنم.
شما گفتید که آن سفر هم دشوار و هم باشکوه بود. اگرچه به افتخار و شهرت اهمیتی نمیدادید، اما نسلهای زیادی از دانشجویان و همکاران شما را تحسین میکردند. نظر شما چیست؟
من زیاد به کلمه «افتخار» فکر نمیکنم. اما از نظر شخصی، فکر میکنم انگیزه، پیشرفت و محیط کاری مناسب را دارم. نمیدانم که آیا دانشآموزان در طول زمان مرا به یاد خواهند آورد یا نه، اما در حال حاضر احساس میکنم که این چیزها را دارم. و صادقانه بگویم، آن سالها به لطف دانشآموزان بود - آنها بودند که به من انگیزه کار کردن دادند. نمیدانم این انگیزه در 10-15 سال آینده چگونه خواهد بود، اما در حال حاضر، هنوز مانند شعلهای سوزان است. من هنوز هم جدی کار میکنم، نه فقط برای نمایش. فکر میکنم جدیت در کار و انصاف در رفتار، چیزی است که باعث احترام به افراد میشود.

آموزش تیمها برای مسابقات بینالمللی، آموزش به دانشآموزان تیزهوش، تدریس در مدارس تیزهوشان... شما این فرصت را دارید که با افراد جوان و بااستعداد زیادی آشنا شوید که میتوان آنها را نخبه دانست. فکر میکنید از آنها چه چیزی به دست میآورید؟
از نظر تخصص، در ابتدا فکر میکردم که فقط باید مسائل خوبی را بدون پرداختن به جزئیات ارائه دهم. اما خیلی سریع متوجه شدم که دانشآموزان آنقدر مستقل هستند که من را شگفتزده کرد.
برای یک مسئلهی مشابه، بسیاری از دانشآموزان راهحلهای کاملاً متفاوتی، حتی مخالف راهحلهای معلم، ارائه دادند و من به شکلی مثبت «شوکه» شدم. دانش آنها مرا تیزتر کرد و مجبورم کرد تغییر کنم.
از طریق آن پیشنهادها، شروع به بازنویسی راهحلها به روش خودم کردم. علاقهی دانشآموزان به راهحلهای جدید به من انگیزهی بیشتری میداد. بارها، راهحلهای دانشآموزان واقعاً مرا شگفتزده میکرد. ما با هم، بیسروصدا به دنبال «راهحل خدا» میگشتیم - راهحلی که طبق کتابها، بهینهترین، عمیقترین و درخشانترین بود. این آرمان مشترک باعث شد معلمان و دانشآموزان با هم پیوند برقرار کنند، از یکدیگر بیاموزند و به یکدیگر احترام بگذارند، هرچند همه چیز بیسروصدا اتفاق میافتاد.
نکته دوم، انصاف است. من همیشه به خودم یادآوری میکنم که برای پایدار بودن و پیشرفت، باید انصاف وجود داشته باشد. چیزی به عنوان دانشآموزی که از دیگران بهتر است و مورد لطف قرار میگیرد، وجود ندارد. من هرگز اجازه نمیدهم دانشآموزانم فکر کنند که کسی «مورد علاقه» آنهاست. با همه دانشآموزان به طور یکسان رفتار میشود.

وقتی با این همه دانشآموز خوب آشنا میشوی و به آنها درس میدهی، آیا احساس جوانی میکنی؟ با نگاهی به گذشته، آیا فکر میکنی برای تدریس مناسب هستی؟
دانشآموزان ویتنامی بسیار سختکوش هستند. هر دانشآموز شخصیت خاص خود را دارد، اما هنگام درس خواندن، همه با هم تلاش میکنند. من خودم را در دانشآموزان آرام و آرامی مثل خودم میبینم - اما هنگام امتحان دادن، تمرکز میکنند و گاهی کارهای شگفتانگیزی انجام میدهند.
بودن با بچهها به من انرژی بیشتری میدهد و فکرم را جوانتر میکند. لحظاتی هست که احساس میکنم دوست بچهها هستم و این کار را بسیار لذتبخش میکند.
در مورد اینکه آیا تدریس برای من مناسب است یا نه - گفتنش سخت است. اما تا زمانی که هنوز علاقهمند، باانگیزه و قادر به پیشرفت باشم، و وقتی میبینم دانشآموزان خودانضباط، شاد و مشتاق یادگیری هستند، فکر میکنم تا حدودی مناسب هستم (میخندد). هر چیزی که طولانی مدت باشد و به پیشرفت ادامه دهد، احتمالاً چیز خوبی است!
آیا ریاضیدانی به نام لی با خان ترین تا به حال در یک مسئله ریاضی گیر کرده است؟
بله! اغلب اتفاق میافتد. فکر میکنم کاملاً طبیعی است که در ریاضیات احساس گیر افتادن کنید، زیرا دنیای ریاضیات بسیار وسیع و غنی است. اما هر مسئلهای یک چالش است و من همیشه سعی میکنم راهی برای حل آن پیدا کنم. لحظات گیر افتادن به من کمک میکند تا عمیقتر مشاهده کنم، مسیرهای جدید را امتحان کنم و بنابراین احساس خوشبختی هنگام یافتن راهحل کاملتر میشود.

بعد از نزدیک به ۴۰ سال تدریس، چه چیزی برای خودتان و همکارانتان آموختهاید؟
اگر میخواهید پیشرفت کنید، باید انگیزه درونی داشته باشید. در غیر این صورت، به راحتی خسته و بیحوصله خواهید شد. معلمان باید همیشه در فرآیند آموزش و یادگیری با دانشآموزان، خود را جستجو و بهبود بخشند. انگیزه گاهی اوقات بسیار مرموز است. برای من، آرمان یافتن «پاسخ خدا» انگیزه بزرگی است. در این سن، دانشآموزان مانند کودکان هستند، اما بعداً همکار خواهند بود و برخی از آنها اکنون همکار هستند، بنابراین باید در نحوه تدریس و رفتار با آنها جدیتر و منصفتر باشم. این همان چیزی است که به معلمان و دانشآموزان کمک میکند تا برای مدت طولانی با هم همراه باشند.
در عصر آموزش دیجیتال با طرح درسهای الکترونیکی، یادگیری و آزمونهای چندگزینهای عینی، معلمان هنوز به تخته سیاه، گچ سفید و قالب انشا وفادار هستند. چرا اینطور است؟
من از آن دسته افرادی هستم که تغییر دادنشان سخت است. تغییرات به راحتی مرا «ناامید» میکنند. در گذشته، معلمان خارجی که تأثیر زیادی روی من میگذاشتند، با تخته سیاه هم تدریس میکردند. معلم همانطور که توضیح میداد، بسیار هیجانزده و غیرمنتظره مینوشت. من تحت تأثیر آن قرار گرفتم. به خصوص در هندسه، به پیوستگی خطوط، توقف و تأکید در مکانهای مناسب هنگام نوشتن نیاز دارم، که تخته سیاه به من کمک میکند تا به وضوح بیان کنم. فناوری میتواند زیباتر باشد، اما به راحتی میتوان آن را قطع کرد. هدف من هنگام تدریس همیشه هدف قرار دادن «راه حل خدا» است - چیزی که لزوماً به فناوری نیاز ندارد و چیزهایی وجود دارد که فناوری نمیتواند جایگزین آنها شود.

پس از ۵۰ سال که امتحانات فارغالتحصیلی ریاضی به صورت انشایی برگزار میشد، در سال ۲۰۲۵ برای اولین بار آزمون ریاضی به صورت چندگزینهای برگزار خواهد شد. نظر شما در مورد این تغییر چیست؟
تا سال ۲۰۲۵ آزمونهای ریاضی چندگزینهای نخواهند بود، اما این روند از سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ ظاهر شده و در چند سال گذشته قویتر بوده است. آزمونهای چندگزینهای به سرعت نمره داده میشوند، درست و غلط به وضوح بیان میشوند، اما در اعماق وجودم هنوز انشا را ترجیح میدهم زیرا تفکر روشن یادگیرنده را نشان میدهند.
مدارس تخصصی هنوز از انشا برای پذیرش استفاده میکنند زیرا میخواهند تواناییهای واقعی را ارزیابی کنند. هنگام انتخاب یک آزمون چندگزینهای، باید با روحیه چندگزینهای انجام شود: سریع، مبتنی بر شهود، بدون محاسبات طولانی - و آزموندهنده به طور متوسط حدود ۱۰ ثانیه برای انتخاب پاسخ برای هر سوال وقت صرف میکند. با سوالات دشوارتر، انتخاب پاسخ میتواند ۲۰ تا ۳۰ ثانیه طول بکشد. شما نمیتوانید یک سوال انشایی را انتخاب کنید، پاسخها را استخراج کنید و آن را به یک آزمون چندگزینهای تبدیل کنید. این فقط یک آزمون رسمی است که من را بسیار نگران میکند.

مطلب و عکس: Le Huyen; طرح: فام لوین
منبع: https://vietnamnet.vn/tien-si-le-ba-khanh-trinh-hanh-trinh-nghe-giao-gian-kho-nhung-cho-toi-dong-luc-2463291.html






نظر (0)