Vietnam.vn - Nền tảng quảng bá Việt Nam

من ۶۱ سال دارم، ۶ سال از نوه‌ام مراقبت کرده‌ام، از عروسم خواستم ماهی ۱۱ میلیون دانگ به من بدهد، به خاطر «طمع پول» سرزنش شدم.

Báo Gia đình và Xã hộiBáo Gia đình và Xã hội18/06/2024


داستانی که در انجمن توتیائو (شبکه اجتماعی چین) منتشر شد، وقتی داستان خانم ها را به اشتراک گذاشت، توجه‌ها را به خود جلب کرد:

***

در حیاط پایین آپارتمان، جایی که بچه‌ها جمع می‌شوند، داستانی شنیدم درباره عروس خانمی که از مادرشوهرش شکایت می‌کرد. او گفت مادرشوهرش ماهانه ۵۰۰۰ یوان (حدود ۱۷ میلیون دونگ ویتنامی) مستمری دریافت می‌کند، اما همچنان می‌خواهد که هر ماه ۳۰۰۰ یوان (حدود ۱۱ میلیون دونگ ویتنامی) به او بدهند.

حرف‌های عروسم باعث شد دلم نخواهد زیاد حرف بزنم، اما به عنوان یک مادر شوهر، واقعاً طاقت شنیدنش را نداشتم، فقط می‌خواستم بگویم: «والدینی که به فرزندانشان در نگهداری از بچه کمک می‌کنند، باید بین دو کلمه «احساس» و «عقل» تمایز قائل شوند. کمک مادر شوهرها به نگهداری از نوه‌هایشان، ابراز محبت به فرزندانشان است، هیچ اشکالی ندارد که کمک نکنند، اما هر کسی که بچه را به دنیا می‌آورد، باید مسئولیت خودش را بپذیرد.»

اسم من لیو مین هی است، امسال ۶۱ ساله می‌شوم. بعد از بازنشستگی، ۶ سال است که از نوه‌ام در خانه پسرم مراقبت می‌کنم. عروسم هر ماه ۳۰۰۰ دانگ ویتنام (حدود ۱۱ میلیون دونگ ویتنام) به من می‌دهد.

در آن موقع، پسرم فوراً از جا پرید و تا شنید که من پول می‌خواهم، گفت: "مامان، داری از نوه‌ات مراقبت می‌کنی و هنوز پول می‌خواهی؟ خانواده‌های دیگر همه به فرزندانشان پول می‌دهند. تو واقعاً پول را خیلی دوست داری."

نمی‌دانم عروسم چه احساسی دارد، اما او همچنان به انتخاب من احترام می‌گذارد و کل مبلغ را در تاریخ سررسید به من منتقل می‌کند.

اخیراً با پسرم و عروسم صحبت کردم که حالا که او به مدرسه رفته، من به خانه برمی‌گردم تا از یک زندگی بازنشستگی شاد لذت ببرم. یک کارت بانکی بیرون آوردم، آن را به عروسم دادم و به او گفتم که داخل آن ۲۵۰،۰۰۰ یوان (حدود ۸۹۵ میلیون دانگ ویتنامی) وجود دارد که پس‌انداز و صندوق تحصیلی من برای او بود.

عروسم در آن لحظه خیلی تعجب کرد. او مرا در آغوش گرفت و در حالی که می‌گفت مامان، متشکرم، گریه کرد. پسرم هم که متأثر شده بود و گریه می‌کرد، گفت: «مامان، اینطور نیست؟ ۶ سال ماهی ۳۰۰۰ یوان (حدود ۱۱ میلیون دونگ ویتنامی)، زیاد نیست؟»

من خندیدم و گفتم پسرم در ریاضی خوب نیست. عروسم خندید و گفت: «مادرم واقعاً خوب است، او در پس‌انداز کردن پول خیلی خوب است.»

در آن لحظه حساس، هنوز مجبور بودم به عروسم نگاه کنم. پسرم هم لبخند زد، دوید تا مرا بغل کند و گفت که نمی‌خواهد من بروم.

Tôi 61 tuổi, chăm cháu 6 năm, yêu cầu con dâu đưa 11 triệu đồng/tháng, bị trách “ham tiền”: Trước khi về quê, tôi đưa lại chúng 895 triệu đồng, các con ngỡ ngàng!- Ảnh 1.

عکس تصویرسازی.

من و همسر سابقم سال‌هاست که از هم جدا شده‌ایم. وقتی پسرمان ازدواج کرد، شوهر سابقم ودیعه خانه عروسی را پرداخت کرد. من ۱۲۸۰۰۰ یوان (حدود ۴۵۸ میلیون دونگ ویتنامی) به عنوان مهریه به او دادم. خانواده همسرم نیز ۳۰۰۰۰۰ یوان (حدود ۱ میلیارد دونگ ویتنامی) به فرزندانشان دادند.

در ابتدا، پسر و عروسم با هم بحث کردند که وقتی بچه‌دار شوند، پدر و مادر همسرم در نگهداری از بچه کمک می‌کنند و من فقط لازم است هر ماه کمی پول شیر به آنها بدهم. بعدها، حال پدر شوهرم خوب نبود و مادرشوهرم مجبور بود هم از شوهرش و هم از فرزندش مراقبت کند که واقعاً طاقت‌فرسا بود.

من پیش‌قدم شدم و پیشنهاد نگهداری از بچه را دادم، اما شرط‌هایی داشتم. سه درخواست مطرح کردم. عروسم قبل از آمدنم موافقت کرد. این سه درخواست من است:

۱. ما به یکدیگر احترام می‌گذاریم، عادات یکدیگر را می‌پذیریم، نیازی به اجبار نیست.

۲. من فقط مسئول مراقبت از فرزندم تا زمان رفتن به مدرسه هستم. پسر و عروسم نمی‌توانند هیچ بهانه‌ای بیاورند تا مرا مجبور کنند که بمانم و بچه را ببرم.

۳. عروس باید هر ماه ۳۰۰۰ NDT (حدود ۱۱ میلیون VND) بپردازد. این مبلغ برای هزینه‌های زندگی یا دستمزد نیست، بلکه برای حمایت بین اقوام است.

    عروسم گفت که باید این موضوع را با پسرم در میان بگذارد. آن شب، پسرم از طریق تماس ویدیویی با من تماس گرفت و شکایت کرد که پول درآوردن آسان نیست. اما مهم نبود پسرم چقدر گریه و زاری می‌کرد که فقیر است، من گفتم اگر او موافق نباشد، پس به او نیازی ندارم. من همچنان به توافق اولیه پایبند خواهم بود و هر ماه ۲۰۰۰ یوان (حدود ۷ میلیون دونگ ویتنامی) برای شیر به او می‌دهم.

    تصمیم نهایی را عروسم گرفت و گفت که با سه درخواست من موافقت کرده، اما سه پیشنهاد کوچک هم داشته است.

    ۱. عروس من معلم است، او سالی دو بار مرخصی دارد، وقتی مرخصی دارد، من نباید بهانه‌ای برای رفتن به خانه پیدا کنم، چون او هنوز جوان است و هنوز می‌خواهد مهارت‌هایش را بهبود ببخشد.

    ۲. قطعاً دیدگاه‌های متفاوتی بین جوانان و بزرگسالان وجود دارد، به خصوص در مورد دیدگاه‌های مصرفی. امیدوارم بتوانم درک کنم و همدردی کنم. همیشه از ارسال زیاد کالا شکایت نکنید.

    ۳. در مورد ۳۰۰۰ NDT (حدود ۱۱ میلیون VND)، عروس تصدیق کرد و حاضر شد آن را بدهد و از من به خاطر اینکه یک مادر شوهر فهمیده و فداکار بودم تشکر کرد.

      بعد از توافق با پسر و عروسم، با خوشحالی چمدان‌هایم را بستم تا با پسرم به خانه جدید نقل مکان کنم و از او مراقبت کنم.

      Tôi 61 tuổi, chăm cháu 6 năm, yêu cầu con dâu đưa 11 triệu đồng/tháng, bị trách “ham tiền”: Trước khi về quê, tôi đưa lại chúng 895 triệu đồng, các con ngỡ ngàng!- Ảnh 2.

      عکس تصویرسازی.

      زمان مثل برق و باد می‌گذرد، سال‌ها مثل برق و باد می‌گذرند، در یک چشم به هم زدن ۶ سال است که در خانه پسرم هستم، در این مدت درگیری‌ها و اختلاف نظرهایی هم وجود داشته، ما به سه الزام پایبندیم، هر فرد کار خود را به خوبی انجام می‌دهد، بقیه از مدارا و تفاهم برای پذیرش یکدیگر استفاده می‌کنند.

      بعضی وقت‌ها، مادرشوهرم هم می‌گفت که برای مدتی جای من را می‌گیرد، اما فکر می‌کنم برای او آسان نیست، در خانه هنوز باید از پدرشوهرم مراقبت کنم. من تنها هستم، همه جا اینطور زندگی می‌کنم، با خانواده پسرم زندگی می‌کنم، هنوز می‌توانم چند سالی از شادی خانواده لذت ببرم. وقتی برادرزاده‌ام به مدرسه می‌رود، من به خانه می‌روم تا از زندگی‌ام لذت ببرم، و این به منزله تکمیل ماموریت من است.

      من حقوق بازنشستگی و مقداری پس‌انداز دارم. در خانه پسرم، بیشتر مواد غذایی خانه توسط پسرم و عروسم خریداری می‌شود. من فقط آشپزی می‌کنم. ۳۰۰۰ یوان (حدود ۱۱ میلیون دانگ ویتنامی) که عروسم هر ماه به من می‌دهد را در یک کارت بانکی جداگانه می‌اندازم، رمز عبور آن تاریخ تولد نوه‌ام است.

      با این فکر که ۶ سال گذشته، می‌خواهم مقداری از صندوق تحصیلی فرزندم را برای آینده‌اش کنار بگذارم، به عنوان هدیه‌ای از طرف مادربزرگم به او. معمولاً در تولد پسرم، عروسم و فرزندم، به هر کدام ۲۰۰۰ یوان (حدود ۷ میلیون دونگ) می‌دهم و پول شانس سال نو هم ۲۰۰۰ یوان (حدود ۷ میلیون دونگ) به هر کدام است.

      اما عروس خیلی با ملاحظه بود. در روز تت، به هر دو پدربزرگ و مادربزرگ مبلغ ۱۰،۰۰۰ NDT (حدود ۳۵ میلیون VND) برای سال نو داده شد.

      حالا که به گذشته فکر می‌کنم، خودم را خوش‌شانس می‌دانم که چنین عروس دارم. اگرچه پسرم اغلب مرا به خاطر ولخرجی‌ام مسخره می‌کند، اما وقتی کارت بانکی صندوق آموزشی که برایش گرفته‌ام را می‌بیند، با خوشحالی لبخند می‌زند.

      راستش را بخواهید، افراد مسنی مثل من، بیمه اجتماعی، بیمه سلامت و مقداری پس‌انداز دارند. دلیل اینکه می‌خواهم پسرم و عروسم به من پول بدهند، عمدتاً این است که به آنها بگویم اگرچه کمک والدین به مراقبت از نوه‌هایشان واقعاً از روی عشق است، اما بچه‌ها هم مسئولیت‌هایی دارند.

      بچه‌ها حاضرند هزینه نگهداری از نوه‌هایشان را بپردازند و این باعث می‌شود ما احساس کنیم که کمک‌هایمان ارزشمند است و وقتی پیر شدیم، فرزندانمان قدر ما را خواهند دانست. مهم نیست چقدر پول درمی‌آوریم، مهم این است که فرزندانمان قدر زحماتی که برای آنها و نوه‌هایشان می‌کشیم را بدانند.

      اگرچه گفته می‌شود که کار کردن قیمت خودش را دارد، اما خانواده و عشق بی‌قیمت هستند. سالمندان اهمیتی نمی‌دهند که فرزندانشان چقدر به آنها پول می‌دهند، بلکه امیدوارند که کمک‌هایشان توسط فرزندانشان به رسمیت شناخته شود، توسط همسالانشان تحسین شود و خودشان نیز احساس موفقیت کنند.

      Tôi 61 tuổi, chăm cháu 6 năm, yêu cầu con dâu đưa 11 triệu đồng/tháng, bị trách “ham tiền”: Trước khi về quê, tôi đưa lại chúng 895 triệu đồng, các con ngỡ ngàng!- Ảnh 3.

      عکس تصویرسازی.

      شاید بگویید که من تظاهر می‌کنم و از پسر و عروسم پول می‌خواهم، اما در نهایت، دادن تمام پول به فرزندانم، کاری زائد به نظر می‌رسد.

      در واقع، این درست نیست. به این فکر کنید، اگر من از عروسم ماهی ۳۰۰۰ یوان (حدود ۱۱ میلیون دونگ) نمی‌خواستم، با این روشی که جوانان خرج می‌کنند، آیا آنها می‌توانند در عرض ۶ سال ۲۵۰،۰۰۰ یوان (حدود ۸۹۵ میلیون دونگ) برای فرزندانشان پس‌انداز کنند؟

      اگرچه عروسم وقتی به من پول می‌داد کمی دلخور می‌شد، اما همین موضوع باعث می‌شد بچه‌ها هم برای کسب درآمد بیشتر تلاش کنند.

      با گوش دادن به حرف‌های عروسم، به لطف کمک من در مراقبت از نوه‌هایش، او از وقت آزادش برای فروش آنلاین چیزها استفاده کرد و هر ماه کمی پول اضافی به دست آورد. ببینید، این انگیزه‌ای است که من به عروسم می‌دهم تا پول دربیاورد. علاوه بر این، وقتی به زادگاهم برمی‌گردم، به فرزندانم هم مقداری پس‌انداز می‌دهم. از طریق این داستان می‌خواهم بگویم والدینی که به فرزندانشان در مراقبت از نوه‌هایشان کمک می‌کنند، باید یک استراتژی هم داشته باشند تا فرزندانشان فداکاری ما را ببینند.

      این موضوع پول نیست، بلکه برای این است که به فرزندان اجازه دهیم سهم والدین خود را تشخیص دهند، به آنها احترامی که شایسته آن هستند را بدهیم. در عین حال، این نیز به فرزندان اجازه می‌دهد تا یاد بگیرند که از والدین خود سپاسگزار باشند و برای دوران پیری خود آماده شوند.

      مین نگویت



      منبع: https://giadinh.suckhoedoisong.vn/toi-61-tuoi-cham-chau-6-nam-yeu-cau-con-dau-dua-11-trieu-dong-thang-bi-trach-ham-tien-17224061808534722.htm

      برچسب: تمبر

      نظر (0)

      No data
      No data

      در همان موضوع

      در همان دسته‌بندی

      تماشای طلوع خورشید در جزیره کو تو
      سرگردان در میان ابرهای دالات
      مزارع نیزار شکوفا در دا نانگ، مردم محلی و گردشگران را به خود جذب می‌کند.
      «سا پا از سرزمین تان» در مه فرو رفته است

      از همان نویسنده

      میراث

      شکل

      کسب و کار

      زیبایی روستای لو لو چای در فصل گل گندم سیاه

      رویدادهای جاری

      نظام سیاسی

      محلی

      محصول