خردهفروشان اهمیت فرصتهای ارائه شده توسط شبکههای رسانهای خردهفروشی را درک میکنند.
پیشبینی میشود که مقیاس فرصتهای ایجاد شده توسط RMNها، که از بازار جهانی RMN درآمد ایجاد میکنند، تا سال ۲۰۲۴ به ۳۱.۵ میلیارد دلار برسد و این تازه آغاز راه است.
تخمین زده میشود که ارزش بازار تا سال ۲۰۳۰ به ۵۷ میلیارد دلار برسد، که معادل نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) ۱۱.۵٪ بین سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ است. در بریتانیا، رسانههای خردهفروشی و تجاری با نرخ ۱۷.۷٪ در سال در حال رشد هستند و این امر آنها را به دومین کانال رسانهای با سریعترین رشد پس از پخش آنلاین در بریتانیا تبدیل میکند.
خردهفروشان ارزش این فرصتها را درک میکنند. این موضوع در تصمیمات سرمایهگذاری فناوری آنها و ابتکارات تحول دیجیتالی که در صنعت خردهفروشی دنبال و اجرا میکنند، منعکس شده است.
کسبوکارهای خردهفروشی بخش بزرگی از هزینههای خود را صرف RMNها میکنند، پلتفرمهایی که وفاداری مشتری، فناوری و بهبود تجربه مشتری را حفظ میکنند.
خطرات بالقوه در سفر شبکه رسانهای خردهفروشی.
اهداف تصمیمات سرمایهگذاری فعلی نشان میدهد که خردهفروشان نیاز به ورود سریع به بازار RMN را درک میکنند تا از خطر عقب ماندن در مرحله رشد سریع RMN جلوگیری کنند.
در عین حال، کسبوکارها نیز اذعان دارند که سرمایهگذاری در RMN بدون ریسک نیست.
پیادهسازی موفقیتآمیز RMN نیازمند مجموعهای از فعالیتهای یکپارچه و اشتراکگذاری دادهها در سیستمهای داخلی است. بهترین فرصتها و بالاترین ریسکها در گسترش پتانسیل همکاری با کسبوکارهای همکار نهفته است.
برای بهرهبرداری از این فرصتها، کسبوکارهای خردهفروشی باید جدیدترین فناوریها و پیشرفتها را در این حوزه که به سرعت در حال تحول است، بپذیرند، اما این کار آسانی نیست.
با این حال، کسبوکارهای خردهفروشی با مشکل بزرگتری روبرو هستند. آیا با شروع پذیرش RMN و استقرار فناوریهای جدید، از منبع همه فرصتها - یعنی مشتریانشان - غافل میشوند؟
ساختار شبکه ارتباطات خرده فروشی را به طور مناسب متعادل کنید.
همانطور که میبینیم، فرصتها بسیار زیاد هستند، اما خطرات نیز به همان اندازه وجود دارند. بنابراین چگونه کسبوکارهای خردهفروشی مترقی در حال حاضر از این فرصتها استفاده میکنند و در عین حال تجربه مشتری را حفظ میکنند؟
در زیر برخی از مسائلی که شناسایی و مورد بحث قرار دادهایم، آورده شده است. وجه مشترک همه این مسائل، نیاز به تغییر رویکرد در فرهنگ داخلی و سازمان است. خردهفروشان پیشرو در بریتانیا اذعان دارند که RMN بر هر حوزهای از کسبوکار تأثیر میگذارد. بنابراین، آنها معتقدند که در نظر گرفتن زمینه سازمانی گستردهتر هنگام برنامهریزی پروژههای توسعه نرمافزار ضروری است.
خطرات ساخت و ساز بر روی پایههای ناپایدار
اولین مشکلی که از منظر سازمانی به چشم میآید، بیثباتی اکوسیستم نرمافزاری در کسبوکارهای خردهفروشی مدرن است.
اکوسیستم یک کسبوکار خردهفروشی مدرن که جایگاه قدرتمندی در بازار برای خود دست و پا کرده است، اغلب شامل صدها برنامه کاربردی است که طی سالهای متمادی ساخته شدهاند. این پایهها اغلب سیستمهای قدیمی هستند. ماهیت فرآیندهای DevOps ایجاد سیستمهایی است که در هر مرحله از چرخه عمر خود بدهی فنی دارند. فرآیندهای DevOps نیاز به بهروزرسانیهای مکرر برنامهها را ایجاد میکنند که میتواند و تأثیر منفی بر فرآیندهای بالادستی و پاییندستی برنامههایی که نیاز به بهروزرسانی دارند، میگذارد.
کسبوکارهای خردهفروشی جدید، که کاملاً در یک محیط دیجیتال فعالیت میکنند، معمولاً معماری سادهتر و یکپارچهتری دارند. با این حال، برای سازمانهای خردهفروشی سنتی، این پیچیدگی مانع مهمی در هنگام پذیرش فناوریهای جدید مانند RMS است. علاوه بر این، RMN برای ایجاد درآمد اضافی برای تأمینکنندگان، به سیستمهایی متکی است که در اصل برای اهداف دیگری مانند برنامههای وفاداری و سیستمهای ERP طراحی شدهاند.
مشکل این است که وقتی RMN ها را در صدر این اکوسیستم قرار میدهیم، تمام سیستمهای زیربنایی باید یکپارچهتر از همیشه عمل کنند و به هم متصل شوند. کیفیت دادهها مسئله را پیچیدهتر میکند: با اتصال سیستمها، اختلافات و ناسازگاریها در دادهها آشکار میشوند، به عنوان مثال، دادههای قدیمی یا ناقص محصول و مشتری، یا دادههای فروش نادرست. این مسائل میتوانند اثربخشی کمپینهای RMN را تضعیف کنند. علاوه بر این، کسبوکارهای شریک به طور فزایندهای خواستار دسترسی به دادههای با کیفیت بالا و قابل اعتماد برای توجیه سرمایهگذاری خود در کمپینهای ارتباطات خردهفروشی خواهند شد. بدون دادههای واضح، منسجم و مفید، کسبوکارهای خردهفروشی در معرض خطر از دست دادن هزینههای رسانهای قابل توجه قرار میگیرند.
برای پرداختن به این مشکل، کسبوکارهای خردهفروشی مترقی متوجه شدهاند که توسعه نرمافزار مؤثر اکنون نیازمند رویکردی جدید است.
پیش از این، ارزیابی کلی از نرمافزار جدید و نقش آن در بهبود تجربه مشتری در مرحله تولید الزامات در نظر گرفته میشد و اغلب وقتی تیمها به مرحله توسعه جزئی میرفتند، فراموش میشد.
اکنون، نقش کلی نرمافزار و تجربه مشتری به طور کلی باید در طول فرآیند توسعه، مورد توجه قرار گیرد.
این تنها راه برای ایجاد یک طرح تست واقعاً جامع است که هم تجربه مشتری و هم الزامات فروشنده را برآورده میکند و تضمین میکند که نرمافزار مطابق انتظار عمل میکند.
این تغییر را میتوان به عنوان تغییر از دیدگاه کلنگر به دیدگاه جامع در توسعه نرمافزار در نظر گرفت.
کیفیت چه نقشی دارد؟
فرآیند تغییر، سوالاتی را در مورد کیفیت و جایگاه آن در فرآیند توسعه مطرح میکند. اغلب، الزامات کیفی در مراحل بعدی توسعه در نظر گرفته میشوند. همانطور که در بالا ذکر شد، در این مرحله، دلیل اصلی توسعه نرمافزار و تأثیر مطلوب آن بر تجربه مشتری ممکن است دیگر اولویت اصلی نباشد.
در این حالت، فرآیندهای تضمین کیفیت (QA) فقط میتوانند روی تست عملکردی تمرکز کنند زیرا این تنها معیارهای قابل اندازهگیری هستند. بنابراین، یک فرصت حیاتی برای ارزیابی تجربه مشتری هدر میرود.
این فرصت در طول مرحله نگهداری بیشتر هدر میرود، زیرا هیچکس اهداف اولیه توسعه نرمافزار را به خاطر نمیآورد. این امر به ویژه زمانی صادق است که نگهداری به شخص ثالثی برونسپاری شود.
نیاز به اندازهگیری، پیچیدگی RMN را بیشتر میکند. کسبوکارهای خردهفروشی نه تنها باید نحوه عملکرد دادهها در سیستمهای داخلی - از جمله تجارت الکترونیک، پلتفرمهای وفاداری، موجودی و سیستمهای ERP - را آزمایش کنند، بلکه باید نحوه ارتباط دادهها با پلتفرمهای رسانهای خارجی را نیز بررسی کنند. این شرکتهای رسانهای برای فعال کردن کمپینهای هدفمند، شخصیسازیشده و انتسابی به دادههای بسیار یکپارچه نیاز دارند. بنابراین، استراتژیهای اندازهگیری باید اکوسیستم گستردهتر RMN را با فرآیندهای تضمین کیفیت برای جریانهای داده داخلی، تجربیات ارتباط با مشتری و ادغام یکپارچه با سیستمهای رسانهای طرف فروشنده در نظر بگیرند.
سوال بعدی، پاسخگویی کیفی سرتاسری است. در طول انتقال بین سیستمها چه اتفاقی میافتد؟ آیا بهروزرسانی تأثیر غیرمنتظرهای بر فرآیندهای سایر سیستمها دارد؟ فرصتهای بهبود در طول کل مسیر کجا هستند؟
برای پرداختن به این مسائل، کسبوکارهای خردهفروشی مترقی در حال بررسی ادغام تضمین کیفیت در سیستمهای خود هستند. هدف، اولویتبندی تجربه مشتری و همزمان پیشبرد فرآیندهای مدیریت ریسک فناوری خردهفروشی است.
استفاده از هوش مصنوعی در خرده فروشی به بهبود بهره وری منابع کمک می کند.
علاوه بر مشکلات مربوط به پلتفرمها و فرآیندهای تضمین کیفیت ناپایدار، مشکلاتی وجود دارد که بر هر کسبوکار خردهفروشی تأثیر میگذارد - زمان و پول. در حوزهای با حاشیه سود کم، بهبود بهرهوری منابع بسیار مهم است.
کسبوکارهای خردهفروشی میخواهند و نیاز دارند که منابع بیشتری را به توسعه یک RMN مؤثر و قوی اختصاص دهند. با این حال، آنها برای دستیابی به این هدف باید پهنای باند کافی ایجاد کنند.
Keysight روشی برای ایجاد این پهنای باند و موارد دیگر ارائه میدهد. این شرکت یک راهحل جامع اتوماسیون اندازهگیری خردهفروشی ارائه میدهد که به طور خودکار کیفیت را در بخش خردهفروشی تضمین میکند. رباتهای کنترلشده با هوش مصنوعی Keysight، پایانههای POS و دستگاههای فیزیکی متصل را آزمایش میکنند. Keysight Eggplant فرآیند اندازهگیری را در سراسر تجارت الکترونیک، موبایل و سیستمهای backend خردهفروشی - از جمله تمام تعاملات بین سیستمی - خودکار میکند. خودکارسازی تمام این فرآیندهای اندازهگیری، منابع را آزاد کرده و پهنای باند بیشتری ایجاد میکند.
این ابزارها همچنین امکان استفاده از ویژگیهای مبتنی بر هوش مصنوعی را در تصمیمگیریهای خردهفروشی فراهم میکنند و به توسعهدهندگان این امکان را میدهند که ضمن تمرکز بر منابع اندازهگیری، از دادههای دنیای واقعی به جای شهود استفاده کنند.
یکی از جنبههای به همان اندازه مهم این رویکرد جدید «جامع» به توسعه، سادهسازی لایههای فناوری است، زیرا یک ابزار واحد میتواند کل سیستم خردهفروشی را به طور جامع اندازهگیری و یکپارچه کند.
منبع: https://doanhnghiepvn.vn/chuyen-doi-so/ban-da-khai-thac-het-tiem-nang-cua-du-lieu-ban-le/20250911042215673






نظر (0)