دومای روسیه در اولین جلسه اخیر خود، لایحهای را تصویب کرد که تصویب پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای را لغو میکرد. ۴۲۳ نماینده به اتفاق آرا به این سند رأی مثبت دادند. این امتناع از تصویب آن به چه معناست؟
نه یک، بلکه دو معاهده وجود داشت.
اولین معاهده «معاهده منع آزمایش سلاحهای هستهای در جو، فضا و زیر آب» نام داشت (که به نام محل امضا «معاهده مسکو» نیز شناخته میشود). این سند در ۵ آگوست ۱۹۶۳ در مسکو امضا شد.
طرفین این توافقنامه، یعنی کشورهای آغازگر، اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده و بریتانیای کبیر بودند. این پیمان در 10 اکتبر 1963 لازمالاجرا شد و در حال حاضر 131 کشور عضو دارد.
لازم به ذکر است که امضای پیمان تنها نیمی از ماجرا است؛ مهمترین اسناد باید تصویب شوند، به این معنی که باید در بالاترین سطوح قانونگذاری و اجرایی کشور امضاکننده تأیید شوند. یعنی مقامات رسمی دولتی (رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر امور خارجه ) باید اسناد را امضا کنند. اما برای اینکه این پیمان لازم الاجرا شود، نیاز به تصویب مجلس ملی به عنوان یک نهاد قانونی دارد.
پارلمان به تصویب این معاهده رأی میدهد و بدین ترتیب تأیید میکند که دولت متعهد به رعایت مفاد آن است. تصویب توسط یک سند ویژه به نام سند تصویب رسمی میشود. در پیمان مسکو، اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده و بریتانیای کبیر مخزن این اسناد بودند. سپس کشورهای شرکتکننده اسناد تصویب خود را به ترتیب به مسکو، واشنگتن یا لندن ارسال کردند.
نکتهای که باید در اینجا به آن توجه کرد این است که پیوستن به این نوع پیمان، فرآیندی دو مرحلهای است، به این معنی که برخی از کشورها ممکن است آن را امضا کرده باشند اما تصویب نکرده باشند. به عنوان مثال، پیمان مسکو توسط چین، فرانسه، کره شمالی، کره جنوبی و اسرائیل امضا نشد. در اصل، این پیمان تا حدودی ناقص است، زیرا برخی از کشورهایی که قصد داشتن سلاح هستهای را داشتند، آن را امضا نکردند.
متعاقباً، پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای منعقد شد - یک پیمان بینالمللی چندجانبه که انفجارهای آزمایشی سلاحهای هستهای و هرگونه انفجار هستهای دیگر را برای اهداف غیرنظامی یا نظامی در هر کجا ممنوع میکند.
این پیمان دیگر توسط چند کشور آغاز نشد، بلکه در پنجاهمین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 10 سپتامبر 1996 تصویب و در 24 سپتامبر 1996 امضا شد. این پیمان با دقت بسیار بیشتری تهیه شده بود، زیرا یکی از ضمائم آن به وضوح فهرستی از 44 کشور قادر به تولید سلاحهای هستهای و انرژی اتمی را مشخص میکرد.
تا سال ۲۰۲۳، این پیمان توسط ۱۸۷ کشور امضا و توسط ۱۷۸ کشور تصویب شده بود.
اما مسئله این نیست که چه کسی امضا میکند، بلکه این است که چه کسی امضا نمیکند. همانطور که در بالا ذکر شد، یکی از شرایط لازمالاجرا شدن این پیمان این است که هر یک از ۴۴ کشور ذکر شده در پیوست ۲ باید این پیمان را امضا و تصویب کنند.
این فهرست به صورت تصادفی تهیه نشده است. فهرست ۴۴ کشور توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) و بر اساس حضور کشورهایی که در زمان امضای پیمان، راکتورهای هستهای در خاک خود داشتند، تهیه شده است.
همه چیز واضح است: اگر یک رآکتور هستهای وجود داشته باشد، امکان به دست آوردن پلوتونیوم برای تولید سلاح وجود دارد، به این معنی که، از لحاظ تئوری، میتوان سلاحهای هستهای تولید کرد. در واقع، بسیاری از کشورها قبلاً این کار را انجام دادهاند.
از ۴۴ کشوری که در زمان تشکیل این پیمان دارای انرژی هستهای بودند، تنها سه کشور آن را امضا نکردند: هند، پاکستان و کره شمالی. این بدان معناست که اولین الزام برای لازمالاجرا شدن این پیمان برآورده نشد و تنها ۴۱ کشور از ۴۴ کشور آن را امضا کردند.
علاوه بر این، تعداد کشورهایی که این پیمان را تصویب کردند حتی کمتر بود، تنها ۳۶ کشور از ۴۴ کشور. طرفهایی که این پیمان را امضا نکردند شامل ایالات متحده، چین، اسرائیل، ایران و مصر بودند.
سازمان ملل متحد تسلیم نشد. در 6 دسامبر 2006، مجمع عمومی قطعنامهای را تصویب کرد که بر لزوم امضا و تصویب سریع این پیمان تأکید داشت. 172 کشور به این قطعنامه رأی مثبت دادند و دو کشور با آن مخالفت کردند: کره شمالی و ایالات متحده.
بنابراین، پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای بیاثر است، به این معنی که در عمل، صرفاً یک آرزو باقی مانده است. اما این کاملاً درست نیست؛ بسیاری از کشورها از مفاد این پیمان پیروی کردهاند و هیچ آزمایشی انجام ندادهاند. ایالات متحده از سال ۱۹۹۲ هیچ آزمایشی انجام نداده است. روسیه نیز همین کار را کرده است. چه این یک توافق محترمانه بوده باشد و چه یک توافق واقعی، مهم این است که طرفین از مفاد این پیمان پیروی کردهاند.
آزمایشهای هستهای روسیه
لغو امضاها غیرممکن است؛ تنها راه ممکن، لغو سند تصویب است. روسیه همچنان امضاکننده این پیمان باقی خواهد ماند، اما در اصل، عضوی از پیمانی خواهد بود که لازمالاجرا نیست.
بین سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۹۰، اتحاد جماهیر شوروی ۷۱۵ آزمایش هستهای انجام داد که در آن از ۹۶۹ سلاح هستهای استفاده شد. از این تعداد، ۱۲۴ آزمایش برای اهداف صلحآمیز انجام شد.
بیشتر آزمایشهای هستهای اتحاد جماهیر شوروی در سایت آزمایش هستهای سمیپالاتینسک و مجمعالجزایر نوایا زملیا انجام شد.
در 30 اکتبر 1961، قدرتمندترین بمب هیدروژنی تاریخ - بمب تزار، با قدرت 58 مگاتن - در مرکز آزمایش نوایا زملیا منفجر شد.
امواج لرزهای تولید شده توسط انفجار، سه برابر سطح زمین را طی کردند و امواج صوتی تا ۸۰۰ کیلومتری محل آزمایش طنینانداز شدند.
در همین حال، در محل آزمایش سمیپالاتینسک، در 11 اکتبر 1961، اولین انفجار هستهای زیرزمینی انجام شد.
پیمان مسکو در مورد ممنوعیت آزمایش سلاحهای هستهای در جو، فضا و زیر آب که در پایان سال ۱۹۶۳ لازمالاجرا شد، به آزمایشهای زیرزمینی اشارهای نکرده بود. با این حال، یکی از الزامات این پیمان این بود که بارش رادیواکتیو ناشی از انفجار هستهای در زیر زمین نباید فراتر از کشوری که آزمایشها در آن انجام شده است، گسترش یابد.
بسیاری از آزمایشهای دیگر نیز در محل آزمایش سمیپالاتینسک انجام شد. از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۸۹، ۴۶۸ آزمایش هستهای در آنجا انجام شد که منجر به انفجار ۶۱۶ دستگاه هستهای و گرماهستهای، از جمله: ۱۲۵ مورد جوی (۲۶ مورد زمینی، ۹۱ مورد هوایی، ۸ مورد در ارتفاع بالا) و ۳۴۳ مورد زیرزمینی شد.
سایت آزمایشی سمیپالاتینسک در 29 آگوست 1991 بسته شد. برای روسیه تنها یک سایت آزمایشی در نوایا زملیا باقی ماند.
در نوایا زملیا، بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۹۰، ۱۳۲ آزمایش هستهای انجام شد که شامل آزمایشهای جوی، سطحی، زیرآبی و زیرزمینی میشد. در نوایا زملیا، امکان انجام آزمایشهای دستگاههای هستهای مختلف وجود دارد.
آزمایشهای هستهای در کشورهای مختلف
از نظر تعداد آزمایشها، روسیه پیشرو نیست؛ این عنوان متعلق به ایالات متحده است. از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۲، ایالات متحده رسماً ۱۰۵۴ آزمایش از انواع مختلف انجام داد: جوی، زیرزمینی، سطحی، زیر آب و در فضا.
بیشتر آزمایشها در سایت آزمایش نوادا (NTS)، جزایر مارشال در اقیانوس آرام و اقیانوس اطلس انجام شد. آخرین آزمایش هستهای در ایالات متحده در سایت آزمایش هستهای نوادا در 23 سپتامبر 1992 انجام شد. این سایت آزمایش بسته شده است اما میتواند دوباره بازگشایی شود.
چین بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۹۶، ۴۵ آزمایش سلاحهای هستهای (۲۳ آزمایش جوی و ۲۲ آزمایش زیرزمینی) انجام داد. این آزمایشها در سال ۱۹۹۶، زمانی که چین پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای را امضا کرد، متوقف شد. از سال ۲۰۰۷، با فرمان دولت چین، سایت آزمایش هستهای لوپ نور کاملاً بسته و به یک جاذبه گردشگری تبدیل شده است.
فرانسه بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۶، ۲۱۰ آزمایش هستهای انجام داد، اما نه در خاک خود: ۱۷ آزمایش در صحرای بزرگ آفریقا، در خاک الجزایر (که قبلاً خاک فرانسه بود)، ۴۶ آزمایش جوی و ۱۴۷ آزمایش روی زمین و زیر زمین در جزایر مرجانی فانگاتاوفا و موروروآ در پلینزی فرانسه انجام شد.
بریتانیا اولین آزمایش هستهای خود را در ۳ اکتبر ۱۹۵۲ انجام داد و یک وسیله هستهای را روی یک کشتی که در نزدیکی جزایر مونته بلو (غربیترین نقطه استرالیا) لنگر انداخته بود، منفجر کرد. در مجموع، بریتانیا بین سالهای ۱۹۵۲ تا ۱۹۹۱، ۸۸ آزمایش هستهای انجام داد.
کره شمالی شش آزمایش هستهای در سایت آزمایش هستهای پونگی-ری انجام داده است.
هند اولین آزمایش خود را در سال ۱۹۷۴ انجام داد. تا سال ۱۹۹۸، پنج انفجار هستهای زیرزمینی در یک محل آزمایش در صحرای راجستان، نزدیک شهر پوخران، انجام شده بود. از آن زمان، هند رسماً به عنوان یک قدرت هستهای اعلام شد، اما دو روز بعد دهلی اعلام کرد که دیگر هیچ آزمایش هستهای انجام نخواهد داد.
پاکستان هم از رقبای خود عقب نمانده بود. در ۲۸ مه ۱۹۹۸، پنج بمب زیرزمینی و در ۳۰ مه نیز بمب دیگری را منفجر کرد.
روسیه از لغو تصویب این پیمان چه سودی خواهد برد؟
سلاحهای هستهای در مقایسه با سلاحهای متعارف ویژگیهای بسیار متفاوتی دارند. یک پرتابه متعارف میتواند برای دههها بدون از دست دادن قدرت کشندگی خود، بیصدا در یک انبار خشک باقی بماند.
با این حال، در دستگاههای هستهای، فرآیندهای پیچیده واپاشی رادیواکتیو دائماً در حال رخ دادن هستند. یعنی با گذشت زمان، ترکیب ایزوتوپی بار تغییر میکند و میتواند تا حدی تخریب شود.
امروزه، بسیاری از رسانهها در کشورهای غیردوست اغلب میگویند که روسیه غولی با پاهای گلی است و ارتشی که در 30 سال گذشته ترس را در دل مردم انداخته است، در واقع به هیچ وجه بینقص نیست.
بر این اساس، قابلیتهای هستهای روسیه با مشکلات مشابهی با ارتش روسیه به طور کلی روبرو است. موشکها در دوران شوروی ساخته شدهاند و کلاهکها نیز تقریباً در همان زمان تولید شدهاند، بنابراین دلیلی برای تردید وجود دارد که قابلیتهای هستهای روسیه صرفاً بالقوه هستند، مانند یک "شمشیر زنگزده شوروی". پلوتونیوم منسوخ شده است و نمیتوان از آن برای ساخت انواع جدید مهمات استفاده کرد زیرا خواص ایزوتوپی آن تغییر کرده است.
چنین نظری میتواند قدرت کم روسیه را تضعیف کند. غرب قبلاً از روسیه میترسید، اما اکنون روسیه بسیار کمتر ترسناک است. البته، بار هستهای در اینجا مقصر نیست؛ چیز دیگری است. اما سپر هستهای باید چیزی باشد که دشمنان روسیه را تهدید کند.
لغو یکجانبه این ممنوعیت یک گزینه مناسب است. در واقع، این پیمان هنوز لازم الاجرا نشده است، زیرا بسیاری از کشورها آن را تصویب نکردهاند، بنابراین ارزش قانونی آن پایین است، حتی با اینکه اخیراً همه کشورها از انجام آزمایشها خودداری کردهاند.
خروج روسیه از این پیمان، هرچند به صورت یکجانبه، برای بازرسی از زرادخانه هستهای خود، گامی ضروری بود که ایالات متحده و اروپا را نادیده گرفت. اینکه آیا ایالات متحده در پاسخ آزمایش را آغاز خواهد کرد یا خیر، اهمیت کمتری پیدا کرد. و آزمایش چند موشک با کلاهک هستهای در سایت آزمایشی نوایا زملیا کاملاً بیضرر خواهد بود.
در هر صورت، چنین اقداماتی ناگزیر موج دیگری از خشم و محکومیت را از سوی جامعه بینالمللی برمیانگیزد، که کلمه کلیدی در اینجا صرفاً «آزمایش بعدی» است. اما این امر امکان نتیجهگیری در مورد وضعیت سپر هستهای روسیه را فراهم میکند.
منبع






نظر (0)